Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-19@12:27:50 GMT

در ادبیات یک خلأ حس می‌شد

تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۹۱۱۳۷۵

در ادبیات یک خلأ حس می‌شد

آرش آذرپناه می‌گوید: خلأ مضمون اجتماعی و بی‌رنگ و بویی داستان‌ها در دهه ۸۰ باعث شد رویکرد به نوشتن از تاریخ شکل بگیرد.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا، درباره رمان تاریخی و نوشتن در این گونه ادبی اظهار کرد: خیلی از نویسنده‌های ما می‌توانند داعیه نوشتن رمان تاریخی داشته باشند، اما رمان تاریخی تعریف مفصلی دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هر رمانی، رمان تاریخی نیست و هر کتابی که به بخشی از تاریخ بپردازد لزوما رمان تاریخی نیست.  رمانی که  به تاریخ نپرداخته اما قصه‌اش  در بستر تاریخ شکل گرفته است، می‌تواند رمان تاریخی باشد، مانند کتاب «شوهر آهوخانم» علی‌محمد افغانی. این کتاب در ظاهر یک رمان تاریخی نیست، حتی در ظاهر ممکن است رمان عاشقانه و عامه‌پسند درجه چندم باشد، اما اگر دقیق نگاه کنید اتفاقی که در این کتاب به عنوان یک اتفاق اجتماعی می‌افتد به دلیل فضایی است که تاریخ برای آن ایجاد کرده است (اصلاحات رضاخانی) و در نتیجه می‌تواند یک رمان تاریخی باشد.

او با بیان این‌که در سال‌ها اخیر رویکر به رمان تاریخی بیشتر شده است، افزود: «رمان تاریخی»  نوشته گئورک لوکاچ بهترین کتابی است که تعریف دقیق و جامعی درباره رمان تاریخی داده است.  لزوما رمانی که به تاریخ بپردازد، یک رمان تاریخی نیست؛ مثلا با این‌که داستان‌های رضا جولایی در بستر تاریخی دوره قاجار شکل می‌گیرد، نمی‌دانم تا چه حد می‌توان آن‌ها را رمان تاریخی دانست. به نظرم به غیر از  رمان «سوءقصد به ذات همایونی» جولایی خیلی از داستان‌های او صرفا در بستر تاریخ رخ می‌دهند؛ در واقع داستان پلیسی هستند که می‌شود با تغییراتی به زمان‌های دیگر منتقل‌شان کرد.

آذرپناه درباره رویکردی که اخیرا به رمان تاریخی شده است، بیان کرد: این رویکرد یک رویکرد واقعی است و موج نیست. بچه‌های نسل جدید این نیاز و خلأ را در ادبیات حس کرده‌ و سراغ آن رفته‌اند. اما این‌که چقدر موفق بوده‌اند، نمی‌توانم دقیق بگویم. این رویکرد  با توجه این‌که به تاریخ سه، چهار دهه اخیر در رمان‌ها پرداخته نشده بود رویکرد مبارکی بود زیرا نویسنده‌های نسل جوان به آن توجه کردند و آن را  از انحصار افرادی که قرائت خاصی از تاریخ ارائه می‌دادند، بیرون آوردند؛ نویسنده‌های مستقلی مانند حامد اسماعیلیون، حیدری و رضیه انصاری. خودم هم در رمان «جرم زمانه‌ساز»  به انقلاب فرهنگی پرداختم.  

او سپس خاطرنشان کرد: توجه به تاریخ، حس جمعی و برنامه‌ریزی‌شده نبود، بلکه یک خلأ در ادبیات حس می‌شد. در دهه ۸۰ با انبوهی از رمان‌ها و داستان‌های بی‌رنگ و بو یا اصطلاحا ادبیات خنثی مواجه بودیم که در یک محیط بسته مانند خانه‌ها، کافه‌ها و پاساژها می‌گذشت و کنشی درونش نبود. این خلأ مضمون اجتماعی باعث شد رویکرد به تاریخ شکل بگیرد. آن رمان‌ها نه تعهد اجتماعی داشتند  نه دریچه تازه‌ای به روی مخاطب باز می‌کردند. زمانی که از این‌گونه رمان‌ها عبور کردیم این احساس نیاز به وجود آمد که چه بستری بهتر از تاریخ برای نوشتن رمان جدی و غیرخنثی که بتواند رویکرد سیاسی و اجتماعی داشته باشد. قطعا تاریخ بهترین زمینه را برای این نوع نگارش فراهم می‌کند.  

آذرپناه درباره موانع و محدودیت‌های نوشتن در این ژانر ادبی اظهار کرد: یک زمانی این سوال، سوال بسیار خوبی بود و ما می‌گفتیم سانسور محدودیت‌آور است و جلو خلاقیت را می‌گیرد اما من زمانی که به وضعیت نگاه می‌کنم می‌بینم عملا دیگر سانسور نداریم. رسانه‌های زیادی به وجود آمده که می‌توانند برای هر فرد مستقلی یک بلندگو باشند. در تلگرام هرکس می‌تواند یک کانال داشته باشد که این ایده محشری است و برای همین  هم تلگرام بسته شد. یا من تصمیم گرفتم کتابم را در کشور افغانستان چاپ کنم که  در ایران هم توزیع می‌شود و می‌تواند چندبرابر بیشتر از حالت عادی خوانده شود. اگر کسی بخواهد رمان را در یک روال طبیعیِ ۵۰۰ نسخه که ارشاد آن را چک  می‌کند منتشر کند،  سانسور برایش محدودیت دارد، اما حالا این‌قدر رمان و داستان در فضای مجازی و خارج از کشور چاپ می‌شود که اصلا سانسور تأثیری بر آن ندارد. داستان‌نویسان فارغ از سانسور می‌توانند کار خود را انجام دهند، در دنیای جدید سانسوری وجود ندارد و هر سانسوری فقط خود را محدود می‌کند.

این نویسنده  در ادامه بیان کرد: نویسنده‌های نسل جدید بسیاری از تابوهای اجتماعی و ذهنی دوره ما را ندارند. در نسل ما و قبل از ما تابوهای بسیاری وجود داشت که شخص دچار خودسانسوری می‌شد. بچه‌های نسل جدید هیچ تابویی ندارند و از  هر چیزی که بخواهند و فکر کنند باید صحبت  کنند، صحبت می‌کنند، که این اتفاق بسیار خوبی است. اگر هم تابویی هست در ۱۰ سال آینده قطعا برطرف می‌شود. البته فکر می‌کنم در ۱۰ سال آینده تغییرات بسیاری در اجتماع و در نتیجه ادبیات خواهیم داشت.

او در توضیح بیشتر درباره تصمیم خود برای انتشار کتابش در کشور افغانستان اظهار کرد: رمان من یک رمان خیلی خیلی معمولی است که  سال‌هاست در ارشاد مانده و مجوز نمی‌گیرد. من در  این کتاب ایده خط قرمزشکنی ندارم ولی بی‌خود و بی‌جهت در  زیر تیغ مجوز مانده است. اتفاقا بخشی از این کتاب تاریخی است  و به زمان شاه برمی‌گردد و کاملا انتقادی است.  من برای این‌که این کتاب در ایران مجوز بگیرد، بخش‌هایی را که فکر می‌کردم حساسیت‌زا باشد حذف کردم اما مجوز ندادند. چه بهتر! بخش‌های حذف‌شده را برمی‌گردانم  و کاملش را در افغانستان چاپ می‌کنم. دلیل این‌که کتابم را در افغانستان چاپ می‌کنم این است که این کشور کتاب را به  فارسی چاپ می‌کند و در ایران فعالیت دارند و می‌توانند آن را پخش کنند. در این صورت  کتاب به صورت غیرقانونی پخش نخواهد شد. به نظرم چاپ کتاب در افغانستان طنز تلخی است که باعث تحقیر سانسور در ایران می‌شود.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استخدام رمان تاریخی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۱۱۳۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان شغل ۵۰۰ ساله با ۳۳ چشمه مهارت

همشهری آنلاین- حمیدرضا رسولی:دلاکی را می‌توان در فهرست شغل‌هایی قرار داد که پیشینه چند صد ساله دارد. برخی پژوهشگران بر این باورند که دلاک‌ها از دوره صفویه که حمام‌های عمومی یکی پس از دیگری در جغرافیای آن زمان تهران ساخته شد کارشان را شروع کردند و آرام‌آرام دایره فعالیت‌شان گسترده‌تر شد و به خارج از حمام‌های عمومی رسید.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

نصرالله حدادی، پژوهشگر و تهران‌شناس، درباره پیشینه تاریخی دلاکی در تهران می‌گوید: «پیدایش حمام در ایران سابقه چندهزارساله دارد. ایرانیان باستان به این نتیجه رسیده بودند که پوست بدن انسان بعد از چند روز غشای مرده پیدا می‌کند و باید از بدن زدوده شود. ساخت حمام در تهران سابقه کمتری دارد و به عصر صفوی برمی‌گردد؛ کما اینکه حمام خانم یا حمام قبله در همان دوره تاریخی در تهران ساخته شده و شغل دلاکی پدید آمده است. بنابراین، می‌توانیم بگوییم دلاکی در تهران حدود ۵۰۰ سال قدمت دارد.»

دلاک‌ها از دوره صفویه تا چند دهه قبل که کسب و کارشان رونق نسبی داشت، افرادی همه‌فن‌حریف بودند که علاوه بر مشت و مال، گاهی کار شکسته‌بندی، کوتاه کردن مو، کشیدن دندان و حجامت را هم انجام می‌دادند و لابه‌لای کارشان مردم را از اخبار و وقایع روز هم آگاه می‌کردند. به عبارتی، دلاک‌ها افرادی بودند که کارشان به تخصص نیاز نداشت و با روش‌های کاملاً سنتی در این صنف فعالیت می‌کردند.

حدادی می‌گوید: «کتاب «فرهنگواره گرمابه»، نوشته علیرضا لطفی و حسین مسجدی مرجع مناسبی برای پی بردن به سابقه و فوت و فن کار دلاک‌ها در تهران قدیم است. این کتاب از دریچه نگاه سیاحان مشهور اروپایی این شغل را بررسی کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست. ‌ هانری رنه دالمانی، سیاح معروف فرانسوی، که در دوره حکومت قاجار به تهران آمده بود در بخشی از سفرنامه‌اش به این نکته اشاره کرده که اصلی‌ترین کار دلاک‌ها، کیسه‌کشی و مشت و مال بوده اما کارهایی مثل حجامت، زالو انداختن، رگ‌زنی، سرتراشی و ریش‌تراشی، ختنه نوزادان پسر، مداوای شکستگی‌ها و دررفتگی‌های استخوان، دندان کشیدن و جا انداختن ناف را هم که برخی اطبا از انجام آن امتناع می‌کردند، برعهده می‌گرفتند.»

شغل دلاکی در انحصار مردان نبوده و زنان دلاک هم در حمام‌های زنانه گوش دختران را سوراخ می‌کردند. حدادی معتقد است دلاک‌ها بنا به دلایلی در فرهنگ عامه مردم افراد محترمی بودند: «آنطور که سیاحان اروپایی روایت کرده‌اند، دلاک‌های تهرانی مسئولیت‌های مهمی از جمله دلالت ازدواج هم داشته‌اند که از نگاه عموم مهم جلوه می‌کرد. آنها بین خودشان زبانی رمزگذاری‌شده داشتند و دو فرد دلاک، گاهی که می‌خواستند کسی متوجه گفت‌وگوهایشان نشود، به زبان مخصوص خودشان صحبت می‌کردند. این اطلاعاتی است که سیاحان مختلف به ما می‌دهند و در کتاب فرهنگواره گرمابه به آن اشاره شده است. جیمز موریه، دیپلمات و نویسنده بریتانیایی، در بخش دیگری از همین کتاب به نقل از حاجی‌بابا، یکی از مشهورترین دلاک‌های ایرانی، روایت کرده که در ۳۳ چشمه دلاکی استاد بود که منظور همان ۳۳ عملی است که دلاک‌ها در شهرهای مختلف انجام می‌دادند و آرام‌آرام به تهران هم رسیده بود.»

کد خبر 843763 برچسب‌ها تهران قدیم همشهری محله تهران

دیگر خبرها

  • «رئالیست‌ها» وارد بازار نشر شدند
  • داستان شغل ۵۰۰ ساله دلاکی با ۳۳ مهارت؛ مشهورترین دلاک ایرانی که بود؟
  • داستان‌های عامه ما، ریشه در واقعیت دارند/ ردّپای کهن الگوها در روایت‌های زنان/ مضامین متنوع لالایی‌ها و شعرهای زنانه
  • آموزش نویسندگی خلاق با این کتاب
  • «عالیجناب بو» اثر جدید محمدرضا یوسفی منتشر شد
  • نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران فرصت مناسبی برای آشنایی با جامعه ادبی ایران و هند است
  • کتاب «سه چهارده» رونمایی شد
  • ساره خسروی؛ مترجم: روانشناسان خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد می‌کنند
  • داستان شغل ۵۰۰ ساله با ۳۳ چشمه مهارت
  • دیدار احمدوند و سفیر هند در آستانه نمایشگاه کتاب تهران