نومید نمیشود دل عاشق مست
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۹۲۴۷۱۸
یرای ایجاد جامعه مطلوب که در آن انسانِ مسلمان از زندگی شرافتمندانه برخوردار باشد، عامل اصلی داشتن امید به آینده است و از وظایف اصلی نخبگان جامعه اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی گشودن فضای امید در عرصه عمومی است. دکتر یوسف خانمحمدی استاد علومسیاسی دانشگاه مفید
ایران آنلاین / گروه اندیشه:
جامعه ایران امروز در یکی از حساسترین فرازهای تاریخی خود ایستاده است؛ حرکت بسوی توسعه، پیشرفت و تعامل سازنده با جهان یا بازگشت به انزواگرایی و عدم استفاده از ظرفیتهای ملی و بینالمللی خویش.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایجاد امید و امیدواری در جامعه یکی از عناصر اصلی توسعه است چراکه توسعه چیزی جز بهینهسازی و استفاده از نیروهای بالقوه مادی و انسانی نیست. برای فائق آمدن بر مشکلات و معضلات داخلی و بینالمللی راهی جز فعالسازی و اعتماد به ملت و نخبگان جامعه وجود ندارد. حضرت امام خمینی(ره) با ایمان به توان ملت، همیشه به آینده امیدوار بودند و بر ایجاد امید و فضای نشاط و نوآوری در جامعه تأکید داشتند: «امید در خودتان ایجاد کنید. نویسندگان ما، گویندگان ما همهشان دنبال این باشند که به این ملت امید بدهند. مأیوس نکنند ملت را، بگویند توانا هستیم. بگویند خودمان میتوانیم و واقع همینطور است... میتوانیم. اراده باید بکنیم». (صحیفه نور، ج8، ص537(
امام(ره) با اشاره به برخی از کشورهای توسعهیافته از جمله ژاپن تأکید میکردند که چون آنها با اعتماد به نفس و امید به آینده تلاش و کوشش کردند، توانستند به جایگاه واقعی خود در جهان نایل آیند: «اطمینان داشته باشید که اگر بخواهید میشود. شما بیدار بشوید و بفهمید این معنا را که نژاد ژرمن از نژاد آریا بالاتر نیست و غربیها از ما بالاتر نیستند، ژاپن همین معنا را مبتلا بود و بعد بیدار شد و اراده کرد و شد یک مملکت صنعتی که الان صنعت او مقابله میکند با آمریکا» (صحیفه نور، همان)
بنابراین، برای ایجاد جامعه مطلوب که در آن انسانِ مسلمان از زندگی شرافتمندانه برخوردار باشد، داشتن «امید به آینده» عمل اصلی است و از وظایف اصلی نخبگان جامعه اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی گشودن فضای امید در عرصه عمومی است.
گسترش یأس و ناامیدی در جامعه از امراض و بیماریهای بسیار خطرناک محسوب میشود. یکی از قرآنپژوهان بزرگ معاصر؛ «بدیعالزمان سعیدی نورسی» (1876م-1960م) بعد از بررسی مشکلات جهان اسلام به شش بیماری اشاره میکند که مهمترین این بیماریها یأس و ناامیدی است: «1.افزایش یأس و ناامیدی در جامعه،2. از بین رفتن اعتماد در زندگی اجتماعی و عرصه سیاسی، 3. عشق به خصومتورزی و دشمنی، 4. عدم شناخت عوامل توسعه و محورهای آشتی ملی، 5. استبداد که مانند بیماری واگیر گسترش یافته است، 6. ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی و ملی» (علی اکبر علیخانی و همکاران، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی ،ج12،1390 ص68(
ایشان پس از طرح بیماریهای ششگانه در جهان اسلام برای برون رفت از این مشکلات، راهحلهایی را ارائه میکند که مهمترین مؤلفههای آن پرهیز از ناامیدی و یأس است: «1. توجه و پایبندی به اخلاق 2. پرهیز از ناامیدی و یأس 3. تقویت اعتماد عمومی چرا که «سرمایه اجتماعی» پایه و اساس جامعه اسلامی است. 4 .عشق و برادری که با ارزشترین چیز پس از عشق، باز خود عشق است و بدترین چیز پس از عداوت و دشمنی باز خود دشمنی و نفرت پراکنی است. 5. تحمل و تسامح اقوام مختلف و تعامل سازنده 6. مشورت به عنوان کلید موفقیت 7. صداقت در گفتار و رفتار و همگانی شدن آن در جامعه» (همان)
حضرت امام خمینی(ره) و بدیعالزمان نورسی به عنوان دو اندیشمند بزرگ جهان اسلام و بر اساس مبانی قرآنی معتقدند باید از ناامیدی و یأس در جامعه پرهیز کرد و با کار و تلاش و اعتماد به نفس کامل برای ایجاد جامعهای آزاد، آباد و توسعه یافته قدم برداشت.
در قرآن، به عنوان اصلیترین منبعِ الهامبخشِ زندگیِ فردی و اجتماعیِ مسلمانان، توجه ویژهای به موضوع «یأس و ناامیدی» شده است و در مجموع نوزده بار واژه «یئس» و «قنط» به معنای یأس و ناامیدی مطرح شده است. آنچه از موارد استعمال واژه «یأس» و «قنوط» در قرآن مجید به دست میآید این است که یاس و قنوت تقریبا در یک معنی به کار میرود، مثلا در داستان یوسف(ع) میخوانیم: «ای فرزندان من، بروید (به ملک مصر) و از حال یوسف و برادرش تحقیق کرده و جویا شوید و از رحمت خدا نومید مباشید که هرگز جز کافران هیچ کس از رحمت خدا نومید نیست.»
در مورد «قنط» در داستان بشارت فرزند ابراهیم(ع) میخوانیم که ایشان از این مسأله اظهار تعجب کرد اما فرشتگان به او گفتند: «ما تو را به حق و حقیقت بشارت دادیم و تو هرگز نومید مباش.»
داستانهای قرآن، پیامهای سیاسی، اجتماعی و اخلاقی بسیاری دارد و قرآن با اشاره به دو داستان مهم به امیدوار بودن انسانها تأکید میکند؛ داستان حضرت یوسف(ع) که بیش از نیم قرن از او خبری به خانواده نرسیده و همه از پیدا شدنش مأیوس شده بودند ولی قرآن از زبان یعقوب نبی بیان میکند امید و امیدواری را در پیدا شدن یوسف (ع) از دست ندهید؛ یعنی، با سعی و تلاش همه کارها قابل تحقق است؛ فقط با صبر و شکیبایی و اعتماد به نفس باید هدف را دنبال کرد. در داستان دیگر، خداوند به حضرت ابراهیم(ع) و همسر سالخوردهاش، بشارت فرزند میدهد که به صورت عادی تولد فرزندی در این سن و سال بعید به نظر میرسد.
آموزههای قرآن به ما این مژده را میدهند که در هیچ شرایطی نباید از رسیدن به هدف مأیوس شد. امید است در این ماه، با توسل به مفاهیم رهاییبخش و امیدآفرین قرآن، جامعهای امیدوار، فعال، با نشاط و صادق داشته باشیم. ناامید کردن مردم برخلاف منافع و امنیت ملی است. امید آفرینی بستر مناسب را برای تأمین منافع ملی فراهم میکند.
همانطور که پیشتر عنوان شد امام خمینی(ره) از برجستهترین متفکران جهان اسلام است که به این مهم (امید اجتماعی) التفات داشته است و در کنار ایشان میتوان از بدیعالزمان نورسی نیز یاد کرد که هر دو مبانی فکری خود را در بحث امید از آیات قرآن وام گرفتهاند.
پینوشت:
* هرچند فراق، پشت امید شکست
هرچند جفا دو دست آمال ببست
نومید نمی شود دل عاشق مست
هر دم برسد به هر چه همت، دربست (مولوی)
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۲۴۷۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راهحل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاههای قاعدهمند و فرایند محور به آن داشته باشیم.
بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان میشود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ میتوان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش میکنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانستههای سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت میکنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.
اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش میکند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.
ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.
رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینهبر است و موازیکاری بلای جانشدر جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینههای پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بیحساب و پراکنده شدهاند و نمیدانند چه میکنند و نتایج آن چیست.
اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحرانهای آن در مقام نظر و عمل شدهاند. به عبارت روشن مصرفگرایی، لذتجویی، افسردگی، بیبنیادی و بیاعتنایی به ارزشهای دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش میکنند صورت محلی و منطقهای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.
جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته استبنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.
در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش میرود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.
در شرایطی که سیاستگذاری به روشهای چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمیتوان پیش رفت، چه رسد به دستورالعملهای یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.
سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکهای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت میکند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکههای اجتماعی، وب سایتها، برنامهها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.
لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از دادهها و روشهای جدید است و بدون استفاده از آن نمیتوان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئلهای را حل کرد.
گفتوگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن میخواهد هزینه چالشهای سوریه را به گردن مقاومت بیندازدآنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمیشود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرحهای ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....
پایان پیام/