گانگستر مخوف: معتاد به آدم کشی هستم +عکس
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۹۳۴۹۲۵
فقط بگویید چه کسی مرا لو داد؟
دستگیری این گانگستر مخوف زمانی در دستور کار گروه ویژه کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت که هیچ کس فکر نمیکرد مهدی معروف به سیاه (گانگستر مخوف تحت تعقیب) در پرونده قتل مسلحانه میدان تلویزیون نقشی داشته باشد چرا که همه تحقیقات و رصدهای اطلاعاتی نشان میداد جنایت مذکور به دنبال انتقام جوییهای کینه توزانه مرتبط با جنایت مسلحانه مرداد سال گذشته در چهارراه امامیه منطقه قاسم آباد رخ داده است و همه سرنخها در حالی به جوانی به نام شهاب میرسید که برادرش به نام حسین، در ماجرای درگیری مسلحانه قاسم آباد به قتل رسیده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گفتگو با گانگستر مخوف
این متهم خطرناک که مدعی است آدم کشی برای او همانند آب خوردن است و حال و حوصله توضیح دادن درباره جنایت هایش را ندارد، پس از آن که به سوالات تخصصی قاضی احمدی نژاد پاسخ داد و بخشی از زوایای تاریک پرونده جنایتهای مسلحانه خود را روشن کرد، در گفت و گویی با خبرنگار روزنامه خراسان از جنایتهای دیگری نیز پرده برداشت که قرار بود طی چند روز آینده انجام دهد. آن چه میخوانید نتیجه گفت و گوی یک ساعته دبیر گروه حوادث خراسان با این شرور خطرناک است.
نامت چیست؟ مهدی – الف. چند سال داری؟ متولد اول فروردین ۱۳۶۰ هستم.
چرا به «سیاه» یا «پلنگ» معروف هستی؟ (در میان سکوتش نگاهی خشم آلود میکند) پاسخی نمیدهد، اما خطاب به یکی از همدستانش میگوید: «تو چیزی گفتی؟!»
پس چرا به اسامی مختلفی مانند مهدی، داوود، کرمانی یا ... صدایت میکردند؟ به خاطر این که شناسایی نشوم.
اهل کجا هستی؟ در شهر بابک کرمان متولد شدم.
الان کجا زندگی میکنی؟ جا و مکانی ندارم. کسانی که برایشان آدم میکشم جایی را مدتی برای زندگی مخفیانه ام تهیه میکنند.
شغلت چیست؟ آدم کشی!
چند خواهر و برادر داری؟ خواهر ندارم، ولی دو برادر دارم.
پدر و مادرت در قید حیات هستند؟ نه فوت کرده اند.
تا کلاس چندم درس خوانده ای؟ دیپلم هستم.
یعنی اصلا شغلی نداشتی؟ چرا بعد از گرفتن دیپلم در یکی از سازمانهای نظامی به صورت پیمانی استخدام شدم.
بعد از آن اخراج شدی؟ بله! به خاطر شرارتها و کارهای خلاف زیادی که انجام دادم خیلی زود اخراجم کردند.
برای آدم کشی پول هم میگرفتی؟ نه! همه اینها را به خاطر رفاقت انجام دادم. وقتی کسی میگفت: فلانی شرور است و با آن که در حق من ظلم کرده، اما کسی از عهده قدرت نماییهای او بر نمیآید، من عصبانی میشدم و آن فرد شرور را میکشتم تا دیگر احساس قدرت نکند!
یعنی هیچ کدام از کسانی را که کشته ای، نمیشناختی؟
نه! فقط دوستانم میگفتند که فلانی زورگو است و سپس او را به من نشان میدادند. فقط همین؟!
همه آنهایی که مقابل گلولههای تو قرار گرفتند، کشته شده اند؟ خیر! برخی مجروح شدند و بعد از رسیدن به بیمارستان زنده ماندند.
میتوانی یک نمونه را مثال بزنی؟
چند ماه قبل «میلاد» (یکی از متهمان پرونده گانگسترهای هالیوودی) به من گفت: فرد گردن کلفتی در قوچان دست مرا با ضربه شمشیر در یک درگیری مجروح کرده است. من هم گفتم فقط او را به من نشان بده! با هم سوار پراید میلاد شدیم و آن جوان را هنگام خروج از منزلشان به من نشان داد. من هم از همان داخل خودرو لوله کلاشینکف را بیرون آوردم و به سویش شلیک کردم، اما گلوله به کتفش خورد و مجروح شد.
ماجرای آدم کشی در تربت جام چه بود؟
من بعداز آن که به اتهام سرقت مسلحانه از طلافروشی در شهر باخرز (خراسان رضوی) دستگیر شدم به مدت هشت سال در زندان بودم و بعد از آن نیز در شهرهای مختلفی دوران محکومیتم را سپری میکردم تا این که در زندان با جوانی به نام «مجتبی» آشنا شدم. او بعد از آزادی از مردی سخن گفت که به او ظلم کرده بود. به همین خاطر تصمیم گرفتم طرف مقابلش را بکشم. آن روز دو نفری در حالی که صورت هایمان را پوشانده بودیم سوار موتورسیکلت شدیم. من که ترک نشین بودم و تیرهایم کمتر به خطا میرفت با کلاشینکف آن مرد را درحالی به رگبار بستم که قصد خروج از پارکینگ را داشت. بعد از این ماجرا مجتبی دستگیر شد و من به زاهدان گریختم.
با «شهاب» (یکی دیگر از متهمان پرونده گانگسترها) چگونه آشنا شدی؟ در قوچان و در یک کارگاه شن شویی نگهبان بودم که با او آشنا شدم. «شهاب» وقتی ماجرای کشته شدن برادرش در یک درگیری را برایم تعریف کرد و گفت: طرفهای مقابلش گردن کلفت هستند و گریه کرد، من هم تصمیم گرفتم آنها را بکشم به همین خاطر نقشه قتل را طرح ریزی کردیم و من آنها را در میدان تلویزیون به رگبار بستم.
میگویند دو خشاب گلوله زدی؟ نه! هنگامی که شلیک میکردم اسلحه گیر کرد و من خشاب را بیرون آوردم و در همان حال دوباره جا انداختم.
از چند وقت قبل با شهاب آشنا شدی؟ حدود چهار ماه قبل.
فکر میکردی دستگیر شوی؟ به هیچ وجه! چون من همه مواردی را که احتمال شناسایی ام وجود داشت، رعایت میکردم حتی همدستانم از مخفیگاههای من خبر نداشتند. با وجود این، میدانم که یکی از همین همدستانم مرا فروخته است. او را شناسایی میکنم و حتی در زندان با هر چیزی که بتوانم او را به قتل میرسانم!
احتمال نمیدهی که در این باره اشتباه کرده باشی؟ البته چرا! چون اطلاعات پلیس ایران خیلی قوی است. همین جا هم وقتی کارآگاهان از برخی مواردی سخن میگفتند که جز خودم هیچ کس از آن ماجراها اطلاعی نداشت، چشمانم از تعجب گرد میشد.
اگر دستگیر نمیشدی چه میکردی؟ فقط کافی بود ۲۰ روز دیگر دستگیر نمیشدم. میخواستم چند نفر دیگر از گردن کلفتهایی را که ادعایشان میشود، بکشم، ولی متاسفانه دستگیر شدم.
مثلا قتل چه کسی را در نظر داشتی؟ میگفتند فردی به نام «ع» شرور معروف است، میخواستم او را بکشم.
از قتلهایی که کردی پشیمان نیستی؟ نه! من به کشتن اعتیاد پیدا کرده ام یعنی الان میتوانم یک نفر را به راحتی همین جا سر ببرم.
مواد مخدر هم مصرف میکنی؟ نه!
یعنی هیچ وقت مصرف نکرده ای؟ چرا گاهی به صورت تفننی کشیده ام، اما معتاد نیستم، چون انسان معتاد همیشه سر به زیر است و به خاطر اعتیادش هیچ وقت نمیتواند سرش را بلند کند.
روزنامه خراسان
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۳۴۹۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جمع آوری 276 معتاد متجاهردر استان
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکزکردستان،معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار کردستان با انتقاد از عملکرد کمپ های ماده 16 استان و چرخه مالی معیوب آنها از اداره کل بهزیستی استان خواست تا نظارتهای بیشتری بر فعالیت این کمپ ها اعمال شود.
رمضانی غربالگری در کمپ ماده ۱۶ سنندج را ضعیف ارزیابی کرد و گفت: دانشگاه علوم پزشکی در این زمینه با جدیت ورود کند تا شاهد انتقال بیماری بین معتادان متجاهر نباشیم.
دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان هم یکی از دغدغهها در بحث مبارزه با مواد مخدر را کودکان بدسرپرست یا بی سرپرست دانست و گفت: این قشر از جامعه به شدت در معرض آسیب هستند و باید اقدامات پیشگیرانه در این زمینه صورت گیرد.
جباری در ادامه تاکید کرد: برخی کمپهای ترک اعتیاد از لحاظ مصالح بکار گرفته در ساخت آن، استاندارد نیستند که باید برای اصلاح آن اقدام شود.
در این جلسه عسکری فرماندار سنندج هم با اشاره به راه اندازی سامانه سرا در سنندج در سال گذشته گفت: پارسال 75 نفر سال گذشته بعد از ترخیص از کمپ ماده 16 در سامانه سرا مستقر شدند.
دارابی جانشین فرمانده انتظامی کردستان نیز عنوان کرد: از ابتدای امسال تاکنون 276 معتاد متجاهر در استان جمع آوری و تحویل کمپهای ترک اعتیاد شدند که 22 نفر آنان سابقه سرقت داشتند.
محمد پناه دبیر شورای هماهنمگی مبارزه با مواد مخدر استان نیز در این جلسه با بیان اینکه کردستان در صدر استانهای کشور درحوزه مقابله و پیشگیری از مواد مخدر کشور است گفت : سازمان های مردم نهاد ظرفیت خوبی برای اطلاع رسانی و پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر می باشند.