Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، نمایش «توبه نمی‌کنم» به کارگردانی سید جواد هاشمی در شب‌های ماه مبارک رمضان در حوزه هنری و با بیش از صد نفر عوامل و بازیگر به صحنه می‌رود.

این نمایش در چند شب اجرای خود توانسته علاقه‌مندان زیادی را جذب کند. نمایش درباره شخصیتی به نام حارص است که از دشمنان امام علی(ع) محسوب می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درباره این نمایش و وضعیت تئاتر دینی به گفت‌وگو با سیدجواد هاشمی بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون نشستیم.

 

 

*قبلا گفته بودید این نمایش نذری بوده که در ماه مبارک انجام می‌دهید، این نذر هر سال در ماه مبارک رمضان انجام می‌شود یا اینکه برخی کارها برایتان ویژه است که چنین عنوانی بر آن گذاشته اید؟

من هر سال یک کار نذری انجام می دهم الان فکر میکنم 25 سال شده که این نذر را ادا می کنم و آن هم نمایش یتیمان کوفه است که با نمایشنامه های مختلف در ماه رمضان نذری انجام می دهم.

تعداد قابل توجهی از این ۱۱۰ نفری که درگیر این پروژه الان در حوزه هنری هستند هم نذری کار میکنند اینها هم با نذرشان پیش می‌آیند و  تمرین و اجرا دراین ماه داریم.

۲۵ سال است که سالی یک کار را به صورت نذری و آن هم فقط برای امام علی (ع) انجام می‌دهم

اگر بتوانم نام تئاتر دینی بر آن بگذارم،‌ کارهای دیگری نیز اجرا می‌کنم ولی دیگر آنها ارتباطی به نذرم ندارد اما سالی یک کار را به صورت نذری و آن هم فقط برای امام علی (ع) و به روز انجام می‌دهم. در واقع آمال ها و آرزوهای علی بن ابی طالب (ع) از ۱۴۰۰ سال پیش را دوست دارم به امروز منتقل کنم.

*به چه صورت این کار را انجام می دهید؟

خب یک بخشی که مربوط به کار نمایشی است یعنی نمایش صحنه هایی که حضرت  علی(ع) کارهایی خیرخواهانه انجام می‌دهند کمک به یتیمان می کردند و دست آنها را می گرفتند، سفره های خالی از نان مردم را پر می کردند این چیزها در نمایش ما هم دیده می شود.

اما در حاشیه این نمایش هم غرفه هایی در حوزه هنری راه افتاده است که مشخصات ایتام را ارائه می‌دهد و مردم می توانند آن‌ها را تحت پوشش خود قرار دهند. ما 220 نانوایی در تهران و 110 نانوایی در شهرستان ها داریم که مردم می توانند پول بدهند و نان بخرند و این نان ها به دست مردم به بی بضاعت محلات برسد. 

این اتفاق در حاشیه نمایش ما مهم‌تر از خود نمایش است. ما تماشاگران را حساس می‌کنیم تا نان بخرند یعنی به صورت عملی آرزوهای امام علی (ع) اتفاق بیفتد.

*برای کار کمک‌هزینه مالی دریافت میکنید؟

بهرحال در بخش‌هایی مجبور هستیم، مثلاً پول دکور را که نمی‌توانیم نذر کنیم. امسال هم هزینه ها خیلی زیاد شد چرا که هم گروه موسیقی، فرم و کُر داریم و اینها همه هزینه‌بر است، منتها خیلی از خود بچه ها نذری و مجانی کار میکنند.

خیلی از بچه‌های گروه به صورت نذری و مجانی کار می‌کنند. رهبر گروه ارکستر و کل گروه کُر رایگان کار می‌کنند

کل گروه کُر رایگان کار می‌کنند، رهبر گروه ارکستر نذری کار میکند و خیلی از بچه‌هایش هم همینطور. بهرحال ما آزاد گذاشتیم که هر فردی دوست دارد نذری و هر فردی دوست دارد هزینه دریافت می‌کند، مثل یک هیئتی که یک سری می‌روند دیگ می‌شوییند، یک عده غذا می‌پزند و ممکن است کسی هم دستمزد کارش را بگیرد.

*برای انتخاب گروه کُر و ارکستر فراخوان داده بودید؟

خیر اینها از بچه های قدیمی ما هستند که با هم در کانون حُر بزرگ شدیم، کسانی که از کلاس های سوم و چهارم ابتدایی با هم بودیم و الان یک عده بچه هایشان فعالیت می‌کنند، چرا که علاقه مند هستند به گروه یتیمان کوفه و به صورت نذری کار میکنند.

* 53 بازیگر در اجرای این نمایش همکاری میکنند، چه تجربه ای این کار برای بازیگران محسوب می شود، آیا تجربه آن با تجربه یک نمایش معمولی تفاوتی دارد؟ تمرینات کار چقدر زمان می‌برد؟

ما از 13 رجب هر سال تمرینات را شروع می کنیم و تا ماه رمضان تقریبا 40 روز کار داریم. ما یک چهل روز زیبا با بچه های گروه داریم و صحنه های تراژیک را کار می‌کنیم، این بچه ها برای علی(ع) حتی گریه می‌کنند و بعضی اوقات بچه ها این 40 روز و روزهای اجرا را زمانی می دانند که خیلی به خدا نزدیک تر هستند و ارتباطشان مستحکم تر شده است، اینطور نیست که فکر کنیم اینها خیلی آدم های مذهبی شدیدی باشند اتفاقا خیلی افراد معمولی هستند اما در این ایام یک احساس خوبی پیدا می‌کنند.

اینطور تصور نشود عوامل نمایش آدم‌های مذهبی شدیدی هستند، اتفاقا خیلی افراد معمولی هستند اما در ایام تمرین واجرا یک احساس خوبی پیدا می‌کنند

برخی بچه ها حتی خصوصی به من می‌گویند که می‌آیند چون این ۴۰ روز برایشان ۴۰ روز عبادت است چون هم به خدا نزدیک‌تر هستند و هم زیبایی‌هایش را درک می‌کنند، اینها چیزهایی است که جزء حواشی کار تئاتر ما نیست، جزء اصل کار ما است.

*بازخورد مخاطبان چطور بوده است، آیا نمایش های مذهبی می تواند آنطور که باید مخاطبان علاقه‌مند تئاتر را جذب خود کند؟

ما تلاش خودمان را می‌کنیم، اصولا کسانی که اجرای ما را  دیده اند، تبلیغات هم می کنند و برخی حتی می گویند که حالشان خوب شده و این نشان می دهد که خدا را شکر این کارها اثر می گذارد.

ما تماشاگر ارمنی و مسیحی داریم و جالب است که در قسمت‌های تراژیک کار گریه می‌کنند و جذب کار می‌شوند

ما تماشاگر ارمنی و مسیحی داریم و جالب است که در قسمت‌های تراژیک کار گریه می‌کنند و جذب کار می‌شوند، بهرحال این نشان می‌دهد که این تراژدی انسانی است. درست است که در لایه مذهبی ارائه می شود اما یک قصه اخلاقی برای انتشار محبت و مهربانی است. آنچه از علی (ع) کمتر متاسفانه ارائه شده بیشتر شمشیر دو دم او بوده، در حالی که امیرالمومنین(ع) شاید بیشتر از صد ساعت شمشیر به دست نداشته، مگر در چند جنگ شرکت کرده؟ همه جنگ هایش صبح تا ظهر یا نهایت در سه روز بوده است.

بقیه هر چه که بوده اعمال محبت به اطرافیان حتی به دشمن بوده است، ما در جنگ ها داریم که چقدر او به دشمنانش محبت کرده و با آنها مدارا کرده است. در جنگ جمل و نهروان امیرالمومنین اسرا را آزاد کرده است. او حتی با دشمنان هم مدارا می کرد به همین دلیل ما راجع به محبت او صحبت میکنیم چیزی که الان در جامعه ما متأسفانه کمتر دیده می شود.

*بنابراین اینکه اولویت را بر این ابعاد شخصیتی امام گذاشته‌اید، چه تأثیری می تواند بر جامعه بگذارد؟

بهرحال ما امیرالمومنین (ع) را بهانه قرار دادیم، شاید این حرف قشنگ نباشد اما من رفتم و جستجو کردم که اگر ما می خواهیم محبت را جستجو کنیم، باید به سراغ امام علی(ع) برویم. شاید هیچکس در هنگامه حکومت خودش به عنوان حاکم بار بر دوش نمی گذارد و ناشناس به کوچه ها نمی رود، چه کسی این کار را می کند؟ اصلا مگر در عقل می گنجد؟ الان اگر کسی بخواهد محبت کند اگر مسئولیت داشته باشد اول اسمش را پای کار می زند تا مشخص باشد.

علی(ع) نامش را از زیرنویس برمی‌دارد، صورتش را می‌پوشاند، برای اینکه کسی او را نشناسد و محبتش را منتشر کند، مگر ما در تاریخ چنین آدمی داریم؟

علی(ع) بهترین دستمایه برای انتشار محبت در جامعه است. مگر در تاریخ چند نمونه مانند او سراغ داریم؟

ما نگاهمان به تاریخ باید عوض شود. چطور ممکن است عایشه در جنگ جمل حضور دارد و امیرالمومنین(ع) او را با ادب از شتر پایین می‌آورد، عایشه به ایشان تعرض می‌کند اما امام از او دفاع می‌کند و اجازه نمی دهد کسی با او برخورد کند و بعد آزادش می کند و به او می‌گوید که تو ام‌المومنین هستی! این یعنی مدارا با دشمن.

بنابراین به اعتقاد من علی(ع) بهترین دستمایه برای انتشار محبت در جامعه است، به همین دلیل من شخصیت امام را بهانه ای قرار دادم تا جامعه امروزی ما که احتیاج به انتشار محبت دارد، درس بگیرد.

*در آینده بر چه اصول اخلاقی از حضرت علی(ع) تأکید خواهید داشت؟

در ایام ماه مبارک رمضان این کار نذر ماست 25 سال ادامه داشته و اگر زنده باشم یا مشکلی پیش نیاید ادامه خواهم داد اما ما روی این نکته از سیره علوی پافشاری داریم نمایش پارسال که در تالار وحدت اجرا شد به نام «ایلیا» آن هم همین بود اینکه علی(ع) حتی به یهود هم نگاهش خوب بود. چون یک دروغی ساختند که علی(ع) یهودی‌ها را قبل از جنگ خیبر سر بریده است! این کار در تاریخ صحت ندارد، از زمانی پیغمبر(ص) دینش مستقر شده، سربریدن در هیچ جنگی رخ نداده است.

در زمان پیغمبر (ص) و علی(ع) سراغ نداریم که ائمه سر کسی را بریده باشند. این دروغ ها را نوشتند و تکثیر شده است

ما نه در جنگ بدر و نه احد و خیبر شاهدیم اعرابی که زیر سیطره پیامبر(ص) قرار گرفتند سربریدن داشته باشند. بعد از پیغمبر می‌بینیم که این اتفاق توسط خالد بن ولید می‌افتد و قبلش هم که وجود داشته و جنگ‌های اعراب مثل روم باستان با سر بردین انجام می‌شده اما در زمان پیغمبر (ص) و علی(ع) سراغ نداریم که ائمه سر کسی را بریده باشند. این دروغ ها را نوشتند و تکثیر شده است.

*درباره «توبه نمی‌کنم» توضیح دهید این نمایش درباره چیست؟

تئاتری که من اجرا میکنم تئاتر اخلاقی است، تراژدی یک فردی در حاشیه زندگی امام علی(ع) به نام حارص بن سجیه، حارص به معنای کسی که برای هر چیزی حریص است، او هر چه به امام ظلم می کند امام به او خوبی می‌کند تا او کم می‌آورد. 

*تئاتر اخلاقی به تعبیر شما برای جذب چه کاری می تواند انجام دهد؟

به نظر من الان نمایش هایی که کار می شوند رنگ و لعاب ندارند حرف های مستهجن و متأسفانه عبور از خطوط قرمز دارند که البته جذب تماشاگر هم دارند. دلیل خاص دیگری ندارد و الا ما در تئاتر شهرزاد یا حتی تئاتر شهر کاری نمی بینیم که دکور عظیم یا رنگ و لعابی داشته باشد اینکه تماشاگر از یک کار لذت ببرد مهم است.

متأسفانه تئاتر دینی بد جا افتاده است، مردم فکر می‌کنند الان نمایشی می‌بینند که در آن روضه می‌خوانند

 امسال ما وقت کمتری نسبت به سال های قبل داشتیم و نسبت به سال های قبل قدری ناراضی هستم اما باز تماشاگر راضی از سالن بیرون می رود و مکرر دیدم که تماشاگر تکرار شده است، منتها ما پول تبلیغات نداریم و متأسفانه تئاتر دینی بد جا افتاده است، مردم فکر می‌کنند الان نمایشی می‌بینند که در آن روضه می‌خوانند و تمام می‌شود، درحالیکه اینطور نیست!

نمایش ایلیای پارسالمان درباره یک یهودی بود و در تالار وحدت جای سوزن انداختن نبود و این نشان میدهد که اگر کاری منطبق بر دیدگاه و سلایق امروزی مردم باشد مردم از آن استقبال می‌کنند لزومی ندارد که طور دیگری باشد. منتها کار دینی و مذهبی که منطبق بر امروز باشد ما نداریم.

زبانی که ما در این کار انتخاب کردیم زبان محاوره امروزی برای نمایشی تاریخی است این خود یک گام به جلو است. ما 25 سال است کارها را با زبان محاوره اجرا می‌کنیم برخی میگویند این کار تاریخی است چرا باید محاوره صحبت کنند؟ در حالی که این انتخاب غلطی است، من به آقای میرباقری هم میگفتم که ای کاش شما بتوانید فیلمی بسازید که در تاریخ امروزی صحبت کنند، من صحبت کردن به زبان ادبی را متوجه نمی‌شوم!

انتخاب زبان ادبی مرسوم برای نمایش‌های تاریخی غلطی مرسوم است، زبان نمایش باید محاوره باشد

اینکه یک بچه ۵ ساله در کار تاریخی بگوید: «آه آن لحظه که تو را دیدم...» خب چرا باید این طور باشد؟! من متوجه این غلط مرسوم نمی‌شوم، ما نمایش هایمان اینطور نیست! تلاش کردیم امروزی صحبت کنیم و امروزی رفتار کنیم و حتی سال گذشته بازیگران هم امروزی لباس پوشیده بودند.

انتهای پیام/

 

 

منبع: فارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۳۹۹۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش

به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، این نکوداشت، عصر روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه همزمان با زادروز حمید سمندریان که یکی از استادان زنجان‌پور بوده است، با حضور جمع پرشماری از مخاطبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد.

در این مراسم که به کوشش انجمن کارگردانان تئاتر ایران با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند باسابقه اهدا شد.

در آغاز، شهرام گیل‌آبادی، رییس انجمن کارگردانان با اشاره به زادروز حمید سمندریان گفت: نام او خاطرات فراوانی به ذهن هر یک از ما می‌آورد و هُرم نفس ایشان بر صورت تک تک ما نشسته و هیچ لحظه‌ای در تئاتر ما بی‌حضور ایشان نبوده. 

او با ارایه توضیحاتی درباره تقدیرهایی که در نوزدهمین «شب کارگردان» صورت می‌گیرد، افزود: خوشحالیم در سال قبل به سختی سعی کردیم در کنار دوستان‌مان بایستیم. هیچ تحمیلی را نپذیریم و با استقلال در جهت عملی کردن نظرات خود بکوشیم. همچنان در کنار تمام هنرمندان تئاتر می‌ایستیم و  به ظالم اجازه صف‌آرایی نمی‌دهیم چون تئاتر، عرصه حقیقت است.

گیل‌آبادی یادآوری کرد: سال قبل مدالیوم خانه تئاتر به آتیلا پسیانی اهدا شد که امسال یاد او را گرامی می‌داریم. 

در ادامه تصاویری از آتیلا پسیانی در مراسم سال گذشته این انجمن پخش شد و حاضران به یاد او کف زدند.

سپس احسان حاجی‌پور ، دبیر برنامه و عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان با خوشامدگویی به مهمانان متن اولین لوح تقدیر را که به علی شمس مربوط می‌شد، ارائه کرد و این تقدیر با حضور صدرالدین زاهد، کارگردان، مترجم و بازیگر باسابقه تئاتر انجام شد.

علی شمس، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر با تشکر از برگزارکنندگان برنامه آرزو کرد مسیر اتفاقات طور دیگری بچرخد و همه کسانی که به شیوه‌های گوناگون کار می‌کنند، بدون هیچ گونه رنج و تبعاتی بتوانند آثار خود را ارائه کنند.

او عنوان کرد که بهتر است برای اینکه برنامه به حاشیه کشیده نشود، سکوت کند.

در ادامه آرش دادگر، عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان طی سخنانی درباره علیرضا کوشک جلالی، کارگردان و مدرس تئاتر، متن تقدیرنامه او را خواند و این کارگردان با حضور اصغر همت، تقدیر شد.

کوشک جلالی با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه فقط آرزو کرد که برخی خبرهای ناخوشایند را که این روزها می شنویم، دیگر نشویم.

در بخش بعدی، مراسم تقدیر از ژاله علو برپا شد که خودش در برنامه حضور نداشت اما پیامی صوتی را فرستاده بود که پخش شد.

او در این پیام عذرخواهی کرد که به دلیل کسالت، نتوانسته در برنامه شرکت کند و از عشق و علاقه‌اش به تئاتر و نمایش رادیویی گفت.

او همچنین به پیشینه حضورش در تئاتر و هنرمندانی که با آنان همکاری داشته، اشاره کرد.

علو عنوان کرد که در رادیو نمایش‌های بسیاری را کارگردانی کرده و افزود: برایم افتخاری است که توانستم کارهایی انجام دهم که بعد از گذر سال‌ها هنوز به خوبی از آنها یاد می‌شود.  او در پایان شعری از سروده‌های خودش را خواند.

سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان متن تقدیرنامه ژاله علو را خواند و ایرج راد به نمایندگی از علو تقدیرنامه او را دریافت کرد.

او همچنین بخش کوتاهی از نمایشنامه «روزهای رادیو» را که اشاره‌ای به ژاله علو و رقیه چهره آزاد داشت، اجرا کرد. 

رحمانیان حضور کوشک جلالی را در تئاتر کشورمان همچون معجزه‌ای خواند که در امر آموزش در استان‌های گوناگون و ترجمه و کارگردانی ثابت قدم است و خطاب به او گفت: علیرضای عزیز بمانی برایمان!

هایده حائری ، مدرس تئاتر و دیگر هنرمند حاضر در برنامه از جایگاه تماشاگران گفت: من اعتراض دارم.

او از مردم کشورمان قدردانی کرد که به هنرمندان کشورشان احترام می‌گذارند و در مراسم تقدیر از آنان شرکت می‌کنند و گفت: الان احساس کردم جای یک خانم در مراسم تقدیر از خانم علو خالی است. ایشان دوست خیلی صمیمی دو تن از عمه‌های من بودند؛ خانم‌ها طوسی و عذرا حائری. حیف است که تقدیرنامه خانم علو را دو تن از آقایان دریافت کنند.

او بعد از این سخنان طنزآمیز که با خنده‌های تماشاگران همراه شد و به دعوت رحمانیان که در دانشکده هنرهای زیبا دانشجویش بوده، روی صحنه رفت و تقدیرنامه علو را دریافت کرد.

رحمانیان نیز در سخنانی از حائری به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرد که به نوعی، منشأ ساخت فیلم «هامون» شده چون با اجرای اثری از او، داریوش مهرجویی خسرو شکیبائی را برای بازی در «هامون» انتخاب کرده است.

در بخش بعدی، بخش‌هایی از فیلم زندگی تئاتری اکبر زنجان‌پور در گفتگو با محمد رحمانیان پخش شد.

سپس محمود دولت‌آبادی روی صحنه رفت و با تشریح خاطراتی از مهدی فتحی (بازیگر فقید تئاتر) که دوست مشترک خودش و زنجان‌پور بوده، گفت: ما در آن دوران قدم می‌زدیم و فکر می‌کردیم کسانی که کار هنر نمی‌کنند، چه می‌کنند.

او ادامه داد: زنجان‌پور در کنار دیگر دوستان ما سعی کرده هنر بورزد ولی همیشه موانع اجازه نداده این فعالیت چه در ایشان و چه در دیگر دوستان، ادامه پیدا کند.

دولت‌آبادی افزود: آنچه مایه خرسندی من است، حضور این اجتماع است که به مناسبت دوستی هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.

این داستان‌نویس با سابقه که پیشنیه تئاتری دارد، خاطراتی از دوران مشکلات خودش در تئاتر در سال ۵۳ بیان کرد و افزود: بعد از آن سال، دیگر روی صحنه نرفتم ولی سال ۵۶ پیشنهاد تشکیل سندیکای تئاتر را دادم و در تئاترهای لاله‌زار به نشان تقدیر از هنرمندان گذشته خود برنامه‌ای تدارک دیدیم اما متاسفانه دیگر آن تئاترها باقی نماند.

دولت‌آبادی خطاب به حاضران در برنامه افزود: وقتی مهدی فتحی کسل و بی‌حوصله می‌شد، برای خودش نقشی می‌ساخت و آن را اجرا می‌کرد. یعنی لازم نیست حتما چیزی بشود، همین که هستید و سرپا هستید، همین که چنین شب‌هایی برگزار می‌شود، یعنی شدن. چیزی در انتظار هنرمند نیست. آرزو می‌کنم همیشه رونده باشید و وقتی هم خسته می‌شوید، خستگی از تن دور کنید و دوباره ادامه بدهید.

سپس رحمانیان بار دیگر روی صحنه رفت و با یادآوری خاطراتی از زنجان‌پور گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» کار نادر ابراهیمی و بعد از آن در فیلم «بیتا» هژیر داریوش و پس از آن در نمایش‌های تلویزیونی دیدم.

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان اضافه کرد: اولین مواجهه من با آقای زنجان‌پور به عنوان کارگردان، اجرای درخشان ایشان از نمایشنامه «همه پسران من» کار آرتور میلر بود که سبب شد راه خودم را به عنوان کارگردان پیدا کنم. صحنه‌های درخشان این نمایش از یک کلاس درس آموزنده‌تر بود و هنوز تک تک صحنه‌های آن را به یاد دارم و بزرگترین تاثیری است که یک اثر هنری و یک کارگردان بر من گذاشته است. 

رحمانیان از اجرای نمایش«مروارید» نوشته عزت‌الله مهرآوران و کار زنجان‌پور به عنوان دیگر نمایش درخشانی یاد کرد که همچنان تاثیرش بر او باقی مانده و آرزو کرد که سایه زنجان‌پور همچنان بر سرمان باقی بماند.

در بخش بعدی برنامه، تصاویری خاطره‌انگیزی از نمایش «نگاهی از پل» نوشته میلر و کار سمندریان پخش شد که سال ۵۱ اجرا شده است.

سپس مسعود دلخواه، دیگر کارگردان حاضر در برنامه در سخنانی با بیان اینکه مبالغه نمی‌کند، گفت: تصمیم دارم از دشواری اکبر زنجان‌پور بودن صحبت کنم چون اکبر زنجان‌پور بودن، اصلا ساده نیست. 

او با یادآوری اولین خاطره‌های خود از زنجان‌پور افزود: نمایشی از رکن‌الدین خسروی دیدم که زنجان‌پور و بهروز بقایی در آن بازی می‌کردند. او در این نمایش بیش از ۲۵ کارکتر را بازی کرد و هنوز صدایش و انرژی‌اش را که خیلی سریع از نقشی به نقشی می‌رفت، در ذهنم مانده. 

دلخواه با بیان خاطره همکاری‌اش در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی زنجان‌پور ادامه داد: یک نفر می‌تواند بازیگر، کارگردان، دوبلور یا انسان شریفی باشد و همیشه خود اصیلش باشد ولی داشتن همه اینها در یک جا سخت است و اکبر زنجان‌پور همه اینها را با هم دارد. رفتار او می‌تواند الگویی باشد برای نسل جوان؛ از دیسیپلین کاری‌اش تا برخورد یکسان با همه اعضای گروه.

وی خاطرنشان کرد: در نمایش «دایی وانیا» کاریزمایی روی صحنه می‌دیدم که نظیرش را ندیده بودم. کاریزمای اکبر زنجان‌پور، از خود بودن اوست و نترس بودن و نقاب به چهره نداشتنش. ما بعد از آن نمایش، در گفتگوهایمان از ابزورد بودن شرایط اجتماعی و تئاتری با هم حرف می‌زنیم.

دلخواه در پایان سخنانش پیشنهاد کرد یک جایزه بازیگری به اسم اکبر زنجان‌پور نامگذاری شود و توضیح داد: این نامگذاری تنها به دلیل این نیست که او بازیگر خوبی است بلکه چون انسان شریفی است. 

در ادامه، نوید محمدزاده به عنوان نماینده‌ای از نسل جوان در سخنانی درباره زنجان‌پور گفت: خجالت می‌کشم درباره ایشان صحبت کنم.

او خطاب به زنجان‌پور ادامه داد: استاد خیلی دوست‌تان دارم. چندی پیش فرصتی شد تا در کنار شما متنی را دورخوانی کنیم. امیدوارم قسمت باشد روی صحنه کنارتان بازی کنم و نفس شما را حس کنم و لذت ببرم و یاد بگیرم. سلامت باشید و سرحال.

 در بخش بعدی، شهرام گیل‌آبادی که مدت‌ها مدیر رادیو بوده، خاطراتی از دوران کاری خود در این رسانه بیان کرد و گفت: هُرم نفس خیلی از بزرگان‌رادیو بر صورتم‌ نشست که ویژگی‌های مشترکی داشتند.

او خاطراتی از بازی زنجان‌پور در نمایشی از صدرالدین شجره و نیز خاطراتی از احمد آقالو  و مهدی فتحی بیان کرد و ادامه داد: ما در رادیو با حکمت‌هایی مواجه بودیم که یکی از آنها آموزش سینه به سینه بود. امثال زنجان‌پور، این فضا را ایجاد کردند که حکمت جاری در رادیو، آموزش باشد. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد، این بود که نظم، توسعه فکری، دانایی و درایت سکوت را می‌آورد. این آدم‌ها هر چه دارند در طبق اخلاص می‌گذارند که دیگران قد بکشند چون آنان بخیل نیستند. ماموریت خود را معرفت‌شناسی و توسعه فکری می‌دانند. آقای زنجان‌پور در عالم هنر، یکی از آبروهای زمین است.

در بخش بعدی، پرویز ممنون، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر که در وین زندگی می‌کند و دیشب تازه به ایران رسیده، در سخنانی گفت: هنوز گیج راه هستم ولی خوشحالم که در بزرگداشت اکبر شرکت می‌کنم.

او که استاد زنجان‌پور بوده ادامه داد: شما از زمان‌استادی او گفتید و من چند خاطره از زمان دانشجویی‌اش می‌گویم. اولین بار که برای مدیریت دانشکده دعوت شدم، نمایشی از بهمن فرسی روی صحنه بود و اکبر نقش اصلی آن را بازی می‌کرد . فرسی قبل از کارگاه نمایش، کارهای تجربی و غیر متعارف اجرا می‌کرد. با دیدن بازی اکبر حیرت‌زده شدم و اگر سال قبل بازی محمد علی کشاورز را ندیده بودم، با دیدن او روی صحنه، ضعف می‌کردم.

ممنون از زنجان‌پور در کنار آذر فخر و کیهان رهگذر وبه عنوان یکی از چند دانشجوی محبوب خود یاد کرد و افزود: هرچند اکبر هم سنش به دانشجویان نزدیک بود، هرگز سراغ شعار نمی‌رفت و در کار خود همیشه جدی بود. او همیشه محترم بود مثل انتظامی. آنان سر کلاس بسیاری استادان می‌رفتند چون معتقد بودند از هر استادی چیزی یاد می‌گیرند. 

ممنون اضافه کرد: یکی از نقش‌های حساس خود را به او سپرد و بعد از آن، استاد راهنمای رساله‌اش شدم که اجرای نمایش «ریل» نوشته دولت آبادی بود و با همراهای رضا بابک اجرا کردند. همه کسانی که در کار تئاتر هستند، عاشق‌اند ولی زنجان‌پور جدی بود. به همین دلیل وقتی صحبت از بزرگداشت شد، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد در بزرگداشت سه چهار تن از دانشجویانم شرکت کنم، حتما یکی از آنان اکبر خواهد بود.

در بخش پایانی، اکبر زنجان‌پور در میان تشویق حاضران روی صحنه رفت و در شرایطی که همه به احترام او ایستاده بودند، گفت: امشب آن‌قدر از من تعریف شد که گیج شدم آن ولی این سخنان مسئولیت آدم را زیاد می‌کند که تماشاگر و هنر را جدی بگیریم. باید حواس‌مان باشد به چیزهایی که نوشته و خوانده نمی‌شود. همه این کارها را می‌کنیم که به فضا برسیم.‌ آنچه کم است، ارتباط نانوشته و ناگفته‌ای است که هر کس سهم خود را از آن بر می‌دارد و گذر می‌کند.

این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: وظیفه ماست که سعی کنیم تصویری را که دیده نمی‌شود، بسازیم و آنچه را شنیده نمی‌شود، به تماشاگر پیشنهاد بدهیم و این مال زمانی است که کمتر بتوان حرف زد و گفتنی‌ها را گفت‌.

زنجان‌پور در پایان گفت: امشب از حوصله و محبت شما هم شرمنده‌ام و هم به خودم می‌بالم و اینها مسئولیت مرا بیشتر می‌کند. «ایبسن» می‌گوید قوی‌ترین انسان کسی است که از همه تنهاتر است. بگردیم و تنهایی‌های خود را پیدا کنیم.

سپس نشان ویژه خانه تئاتر با حضور پرویز ممنون، صدرالدین زاهد، محمد رحمانیان، محمود دولت‌آبادی، ایرج راد، اسماعیل خلج، همسر، دختر و نوه زنجان‌پور، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند اهدا شد.

متن تقدیرنامه او را شهرام گیل‌آبادی خواند و زنجان‌پور پس از دریافت این نشان گفت: یک عمر دویده‌ام و امشب جایزه گرفته‌ام.

اسماعیل خلج که سال‌ها قبل نمایشنامه مشهور «گلدونه خانوم» را نوشته، خاطره‌ای از زنجان‌پور بیان کرد و گفت: شبی به من تلفن زد و اجازه گرفت اسم دخترش را گلدونه بگذارد و من هم به او گفتم‌ من هم این اسم را از شخص دیگری گرفته‌ام و بر نمایشنامه‌ام گذاشته‌ام.

زنجان‌پور هم توضیح داد نوه‌اش که در این مراسم حضور دارد، دختر گلدونه است.

بعد از برگزاری مراسم، تصاویری از مستند اکبر زنجان‌پور در محوطه باز پارک خانه هنرمندان ایران پخش شد.

در ادامه تصاویر دیگری از این مراسم را می‌بینید:

دیگر خبرها

  • تماشای «العهد الأبدی» در کارون
  • عکس| جدیدترین تصویر از سیدجواد هاشمی در کنار نوه‌اش
  • «عشق به دیکتاتور‌ها کمکی نمی‌کند» روی صحنه رفت/ تئاتر نیازمند حمایت
  • سومین جشنواره ملی تئاتر خیابانی رضوی به شناخت ابعاد شخصیت امام رضا (ع) نزدیکتر شد
  • اضافه‌شدن ۶ نمایش به جشنواره تئاتر رضوی برای اجرا در دهه کرامت
  • شش نمایش همراه جشنواره تئاتر رضوی شدند
  • راهیابی تئاتر ۴۴۴ از مشهد به جشنواره تئاتر مساجد کشور
  • تئاتر ۲ روز تعطیل می‌شود
  • سالن‌های تئاتر ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت اجرا ندارند
  • مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش