Web Analytics Made Easy - Statcounter

رکنا: سرکرده مخوف باند گانگسترهای هالیوودی، صبح روز گذشته، صحنه به رگبار بستن دو جوان پژو سوار در اطراف میدان تلویزیون مشهد را در حضور قاضی ویژه قتل عمد و رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی بازسازی کرد.

سه تن از متهمان پرونده «گانگسترهای هالیوودی» که نقش اصلی در جنایت Crime هولناک میدان تلویزیون را داشتند، در حالی که حلقه های قانون Law بر دست و پاهایشان سنگینی می کرد، ساعت 11 صبح روز گذشته توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس Police آگاهی خراسان رضوی به محل ارتکاب جرم Crime هدایت شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این در حالی بود که خودروی پراید نوک مدادی عاملان جنایت نیز برای بازسازی دقیق صحنه حادثه Incident به محل قتل Murder انتقال یافته بود. در آغاز بازسازی صحنه جنایت که سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز حضور داشت، ابتدا سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) به تشریح بخشی از عملیات های هماهنگ پلیس برای شناسایی و دستگیری عاملان جنایت پرداخت و توضیحاتی را درباره محتویات پرونده و همچنین اعترافات متهمان پرونده معروف به گانگسترهای هالیودی ارائه داد. سپس قاضی Judge علی اکبر احمدی نژاد (قاضی ویژه قتل عمد) با تفهیم مواد قانونی به متهمان، از آنان خواست تا حقیقت ماجرا را بیان کنند و مواظب اظهارات خود باشند چرا که اظهارات آنان در دیگر مراحل دادرسی مورد استنادات قضایی قرار می گیرد.

در حالی که نیروهای یگان امداد مشهد نیز با هماهنگی های صورت گرفته «امنیت» محل بازسازی صحنه جنایت را بر عهده داشتند، مهدی (سرکرده باند) سلاح کلاشینکف را به دست گرفت و به بیان جزئیات این جنایت هولناک پرداخت. او که هیچ نگرانی یا پشیمانی در چهره اش احساس نمی شد و گویی ماجرای شکار در بیابان را بازگو می کند مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و به قاضی احمدی نژاد گفت: مرتضی (یکی از متهمان) به همراه ما آمد تا حسن و رضا را به من نشان بدهد چرا که من آن ها را نمی شناختم و تنها عکس حسن را دیده بودم.

مرتضی بعد از آن که گشتی در اطراف میدان تلویزیون زد، خودروی پژو را نشان داد و گفت: رضا داخل خودرو نیست و حسن سمت شاگرد نشسته است اما راننده را نمی شناسم!

متهم 36 ساله پرونده ادامه داد: مرتضی با گفتن این جملات از محل رفت و من که در صندلی عقب پراید نشسته بودم اسلحه کلاشینکف را از درون ساک بیرون کشیدم و پیاده به طرف پژو 405 رفتم. راننده با تلفن همراه مشغول صحبت بود که لوله اسلحه را روی شیشه گذاشتم و شلیک کردم اما بعد از شلیک چند گلوله، اسلحه گیر کرد و من که قلق آن را می دانستم بلافاصله خشاب را بیرون آوردم و دوباره آن را جا انداختم و باز هم به سمت سرنشینان خودرو شلیک کردم. نمی دانم چند گلوله به آن ها خورد ولی فکر کنم حدود 15-16 گلوله شلیک شد. بعد از این ماجرا هم داخل پراید نشستم و به همراه «میلاد» که رانندگی آن را به عهده داشت به سمت جاده سنتو و قوچان حرکت کردیم.

 مرتضی (متهم دیگر پرونده) نیز وقتی مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت بعد از معرفی کامل خود گفت: آن ها صبح به بولوار صیاد شیرازی آمدند و مرا با خود آوردند تا حسن و رضا را به آن ها نشان بدهم اما وقتی به اطراف میدان رسیدیم، کسی نبود. به همین دلیل چند بار اطراف میدان تلویزیون دور زدیم تا این که آن ها با خودرو پژو آمدند ولی «رضا» داخل خودرو نبود. من هم وقتی حسن را به «مهدی» نشان دادم قبل از آن که او دست به جنایت بزند، محل را ترک کردم. «میلاد» دیگر متهم پرونده گانگسترهای هالیوودی هم گفت: با مهدی از قبل آشنایی داشتم. آن روز من فقط رانندگی می کردم. وقتی مهدی آن ها را کشت سوار خودرو شد و من که ترسیده بودم پدال گاز را فشردم و به سمت قوچان فرار Escape کردیم.

دوربین های جاده را می شناختیم

یکی از متهمان این پرونده در اعترافات خود گفت: ما همه دوربین های مسیر جاده قوچان را شناسایی کرده بودیم به همین خاطر وقتی به نزدیکی دوربین های ترافیکی می رسیدیم ، دستمان را روی چهره می گرفتیم تا پلیس نتواند ما را شناسایی کند!

صحنه سازی برای گمراه کردن پلیس

«حمید» یکی دیگر از متهمان پرونده در بخشی از اظهارات خود به ادعاهای شهاب (متهم دیگر) اشاره کرد و گفت: آن روز درست زمانی که قتل انجام شد، من و شهاب در منطقه قاسم آباد حضور داشتیم چرا که «شهاب» مرا به عنوان شاهد با خودش برده بود تا با صحنه سازی چنین وانمود کند که ساعت ارتکاب جنایت در محل دیگری حضور داشته است! و بدین ترتیب پلیس گمراه شود. وی در ادامه افزود: «شهاب» وقتی مطمئن شد که تا دقایقی دیگر مهدی طرف های مقابل را به قتل می رساند، مرا سوار خودرو کرد و به قاسم آباد رفتیم. آن جا از داروخانه خرید کرد و کارت کشید سپس مقابل دوربین بانک ملت ایستادیم تا حضور نداشتن ما در لحظه جنایت میدان تلویزیون اثبات شود چرا که «شهاب» می دانست بعد از مشخص شدن هویت مقتولان، پلیس به خاطر قتل برادرش در قاسم آباد به او مظنون می شود و احتمال می دهد که ماجرای قتل حسن در پی کینه و انتقام جویی او باشد!

 با پایان یافتن اظهارات متهمان، قاضی احمدی نژاد دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب 5 عضو باند گانگسترهای هالیوودی با صدور قرارهای قانونی روانه زندان Prison شدند تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قضایی خود را طی کند.

سابقه خبر

در پی وقوع جنایت مسلحانه ای که مرداد سال گذشته در منطقه قاسم آباد مشهد رخ داد جوانی به نام «حسین» به قتل رسید. «شهاب» (برادر مقتول) ماجرای قتل برادرش را برای مهدی یکی از دوستانش تعریف کرد و بدین ترتیب مهدی با شهاب همراه شد تا انتقام برادرش را از عاملان جنایت بگیرد. آن ها با طرح یک نقشه حساب شده، در بیست و دوم اردیبهشت امسال و در اقدامی هولناک، دو نفر را در میدان تلویزیون مشهد به قتل رساندند که مدعی بودند در قتل برادر «شهاب» نقش داشتند. اما چند روز بعد از وقوع جنایت مسلحانه با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی احمدی نژاد در حالی به چنگ قانون افتادند که سرهنگ حمید رزمخواه (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) فرماندهی عملیات دستگیری متهمان را به عهده داشت.

سیدخلیل سجادپور

منبع: رکنا

کلیدواژه: سلامت ماه رمضان مهم ترین های 24 ساعت جنایت Crime قانون Law جنایی پلیس Police جرم Crime حادثه Incident قتل Murder قاضی Judge فرار Escape زندان Prison اخبار حوادث تلویزیون مشهد بازسازی قتل مسلحانه صحنه جنایت حوادث عکس ایران فیلم دبیرستان معین دبیرستان پرونده زن حوادث تهران اخبار تهران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۴۹۰۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خواستگار جدید قاتل خواستگار سابق شد | بازخوانی پرونده جنجالی میدان کاج سعادت آباد

همشهری آنلاین - حوادث: اواسط بهمن سال گذشته ماموران پلیس آگاهی تهران در جریان ناپدید شدن پسری به نام سهیل قرار گرفتند. پدر سهیل می‌گفت که او آخرین بار برای انجام کاری از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت و با گذشت چند روز از این ماجرا، احتمال می‌دهد که بلایی بر سرش آمده است.

با اظهارت این مرد، ماموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران‌ جست و جو برای یافتن پسر گمشده را آغاز کردند. در بررسی‌های اولیه معلوم شد که سهیل پیش از این به خواستگاری دختری به نام پرستو رفته و با وی نامزد کرده بود اما به دلیل وجود اختلافات فراوان از یکدیگر جدا شده بودند.

کارآگاهان به سراغ پرستو رفتند اما او مدعی بود که اطلاعی از سرنوشت جوان گمشده ندارد.

مسافرکش اینترنتی

کارآگاهان در ادامه تحقیقات دریافتند که سهیل آخرین بار سوار بر خودروی جوانی به نام حامد شده است. حامد مسافرکش اینترنتی بود و آخرین مکالمه تلفنی سهیل با او انجام شده بود. راننده جوان بعد از دستگیری مدعی شد که از سرنوشت حامد بی‌خبر است اما در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که او به تازگی به خواستگار پرستو، همان دختری که قبلا نامزد جوان گمشده بود، رفته است. این اطلاعات ماموران را به ماجرا مشکوک کرد و آنها به بازجویی از حامد(مسافرکش اینترنتی) ادامه دادند تا اینکه وی روز جمعه اسرار ناپدید شدن جوان گمشده را فاش کرد و گفت او را به قتل رسانده و پرستو نیز شاهد جنایت بوده است.

به این ترتیب پرستو نیز دستگیر شد و با اعترافات این دو متهم اسرار ناپدید شدن خواستگار سابق برملا شد.

رقابت مرگبار

حامد می‌گوید که مقتول رقیب عشقی او بوده و به همین دلیل تصمیم گرفته وی را به قتل برساند. در ادامه گفت و گو با حامد را می‌خوانید.

مقتول را می شناختی؟

نه. اولین بار او را در همان روزی دیدم که وی را به قتل برسانم. البته می‌خواستم با او اتمام حجت کنم اما ورق برگشت و تبدیل به قاتل شدم.

چرا می خواستی با او اتمام حجت کنی؟

چون مزاحم دختر مورد علاقه ام می‌شد. من به خواستگاری پرستو رفته بودم و قرار بود به زودی با یکدیگر ازدواج کنیم و می‌ترسیدم که او به خاطر سهیل مرا رها کند. رفتم که سهیل را ببینم و به او بگویم بی‌خیال پرستو شود اما درگیر شدیم و ناخواسته او را به قتل رساندم.

از روز حادثه بگو؟

از پرستو شنیده بودم که سهیل خواستگار سابقش بوده و مدتی با یکدیگر نامزد شده بودند اما عمر رابطه آنها کوتاه بود. چون به شدت با یکدیگر اختلاف داشتند. پرستو برایم تعریف کرده بود که آنها مدام با هم درگیری داشتند و در نهایت نیز تصمیم گرفتند به رابطه‌شان پایان بدهند. از طرفی متوجه شده بودم که سهیل همچنان به پرستو زنگ می‌زند. برای همین تصمیم گرفتم با او قرار بگذارم و بخواهم که از زندگی ما بیرون برود. آن روز با پرستو سوار بر خودروی پرایدم بودم که او به سهیل زنگ زد و قرار گذاشت. وقتی سهیل سوار ماشینم شد حرکت کردم به سمت جاده ساوه و در یک جای خلوت توقف کردم. به او گفتم که دیگر مزاحم پرستو نشود، حتی تهدیدش کردم اما حرف های او مرا عصبانی کرد و با هم درگیر شدیم. سپس از ماشین پیاده شدیم، در حالیکه پرستو داخل ماشین بود. درگیری ما به زد و خورد کشیده شد و بعد با چاقویی که همراهم بود ضرباتی به سهیل زدم و جانش را گرفتم.

پرستو در این درگیری دخالت نکرد؟

نه. داخل ماشین بود.

با جسد سهیل چه کردی؟

وقتی مطمئن شدم فوت شده، جسدش را به سمت بیابان ها کشیدم، از پشت ماشینم بنزین برداشتم و جسد را به آتش کشیدم.

در تمام این مدت، ‌پرستو شاهد جنایت بود؟

بله و خیلی هم ترسیده بود. من همه این کارها را به خاطر عشقی که به پرستو دارم انجام دادم اما به عاقبت کارم.

با پرستو چطور آشنا شدی؟

من مسافرکش اینترنتی هستم. چند ماه قبل از قتل، پرستو درخواست خودرو داد و من قبول کردم. از مقابل دانشگاهش سوار ماشینم شد تا او را به خانه اش برسانم. در بین راه درباره مسائل مختلف با هم صحبت کردیم و من از او خوشم آمد. از لحن صحبت هایش گرفته تا متانت و رفتارهای محترمانه اش. به همین دلیل فردای آن روز به پرستو زنگ زدم و به او گفتم که دلباخته اش شده ام. از همان روز ارتباط ما شکل گرفت و حالا نمی دانم با توجه به آینده مبهم و تاریکی که در انتظارم است، پرستو حاضر است به ارتباطش با من ادامه بدهد یا نه؟

قصاص؛ ‌فرجام قتل در دوئل عشقی

بررسی پرونده های مشابهی که در دستگاه قضایی تشکیل شده نشان می دهد افرادی که عشق آنچنان چشمانشان را کور می کند و بی آنکه به عاقبت کار خود فکر کنند، نقشه حذف رقیب عشقی خود را می کشند، ‌پس از دستگیری و محاکمه به قصاص محکوم شده و پایان این تصمیم عجولانه و البته هولناک آنها، چیزی جز چوبه دار و مرگ برای آنها نیست. تمام این افراد پس از دستگیری به شدت ابراز ندامت می کنند چرا که نه تنها به خواسته خود که ازدواج با دختر موردعلاقه شان است نرسیدند، بلکه با تصمیمات ناشی از هیجان و علاقه های کورکورانه، جان یک انسان دیگری را گرفته، خانواده ای را داغدار کرده و در آخر با زندگی خود نیز بازی کرده اند. چند ماه هم که از اجرای حکم می گذرد طرفین این درگیری که هر دو جوان هستند زیر خروارها خاک می خوابند، اما خانواده‌های عزادار آنها، وقتی به جای خالی فرزندان‌شان نگاه می‌کنند، باورشان نمی‌شود که آن‌ها دیگر به خانه برنمی‌گردند.

اعدام در ملاء عام؛ ‌مجازات عامل جنایت سعادت آباد

یکی از پرونده های جنجالی که سال ۸۹ در دادسرای جنایی تهران تشکیل شد و بازتاب گسترده ای داشت، جنایت در میدان کاج سعادت آباد بود. فردی که ششم آبان سال ۸۹، ‌مقابل چشم مردم و پلیس دست به جنایتی خونین زد. ماجرا از این قرار بود که آن روز مرد ۳۲ساله‌ای به نام یعقوب در جریان یک درگیری خونین، جوانی به نام یزدان که رقیب عشقی اش بود را با ضربات متعدد چاقو مقابل بنگاه املاکی‌ در سعادت آباد به‌شدت مجروح کرد. درحالی‌که خون زیادی از یزدان رفته بود، مرد جنایتکار با چاقو مردم و پلیس را تهدید می‌کرد و اجازه نمی‌داد کسی به قربانی‌اش نزدیک شود تا اینکه در نهایت او از سوی پلیس دستگیر شد و یزدان نیز بعد از انتقال به بیمارستان جان باخت.

با انتشار فیلم ضبط شده این جنایت، پرونده از حساسیت ویژه‌ای برخوردار شد تا جایی که رئیس قوه قضاییه نیز درخصوص این حادثه هولناک اظهارنظر کرد و با پیگیری‌های قضایی و انتظامی متهم در وقت فوق‌العاده در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص و شلاق محکوم شد. این حکم خیلی زود در دیوانعالی کشور به تایید رسید و ۶۹ روز بعد از جنایت، در ملاء عام به دار مجازات آویخته شد.

قتل دوست صمیمی

پرونده دیگری که در دادسرای جنایی تهران گشوده شد مربوط به دوئل دو دوست صمیمی بود که با جنایت پایان یافت. این درگیری خونین به مهرماه سال ۹۸ برمی‌گردد. آن روز ۲ پسر جوان پس از مدت‌ها رفاقت، با یکدیگر دچار اختلاف شده بودند. اختلاف آن‌ها بر سر دختری جوان بود که هر دو به او علاقه داشتند.

دختر جوان ابتدا با جوانی به نام مهدی آشنا شده بود، اما در ادامه پای دوست مهدیهم به میان کشیده شده و همین ماجرا باعث کدورت بین آن‌ها شده بود. طوری که روز حادثه آن‌ها با یکدیگر در یکی از محله‌های شرق تهران قرار دعوا گذاشتند. در درگیری مهدی با چاقو جان دوستش را با ضربات چاقو گرفت و پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد.

این رأی در دیوانعالی کشور مهر تأیید خورد و با وجود همه تلاش‌هایی که برای بخشش مهدی انجام شد، اما اولیای دم حاضر به گذشت نشدند و پرونده زندگی او با طناب دار بسته شد. مهدی ۳ سال پس از گذشت حادثه در زندان رجایی‌شهر قصاص شد

زهرچشم مرگبار

یکی دیگر از پرونده هایی که قاتل جان رقیب عشقی اش را گرفت و قصاص شد، ۲۸ بهمن سال ۹۵ گشوده شد. عامل جنایت در بازجویی‌ها اقرار کرد که دعوای او و مقتول بر سر یک دختر بوده است. او گفت که عاشق دختری جوان شده و قصد ازدواج با او را داشته اما وقتی فهمیده که مقتول نیز به آن دختر علاقه دارد و وی را مانع رسیدن به خواسته‌اش دیده با او درگیر شده و وی را به قتل رسانده است. متهم همچنین مدعی شد که روز حادثه فقط قصد ترساندن و زهرچشم گرفتن از مقتول را داشته اما وقتی با یکدیگر درگیر شدند کنترلش را از دست داده و با چاقو به او ضربه زده است.

متهم به قتل بعد از گذشت ۵ سال از جنایت، در محوطه زندان رجایی شهر پای چوبه دار رفت و با اصرار اولیای دم حکم قصاص وی نیز اجرا شد.

کد خبر 843947 برچسب‌ها دادگاه سارق - سرقت اعدام قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • جزئیات جدید از زورگیری اتوبان صدر | متهمان اعتراف کردند | تیراندازی از سمت ما نبود
  • خواستگار جدید قاتل خواستگار سابق شد | بازخوانی پرونده جنجالی میدان کاج سعادت آباد
  • دستگیری متهمان حادثه زورگیری اتوبان صدر/ بازسازی صحنه جرم به‌زودی انجام می‌شود
  • دستگیری متهمان حادثه زورگیری اتوبان صدر/ بازسازی صحنه جرم به زودی انجام می‌شود
  • دستگیری متهمان حادثه زورگیری اتوبان صدر
  • دستگیری متهمان حادثه زورگیری در اتوبان صدر تهران
  • دستگیری متهمان حادثه زورگیری اتوبان صدر/ بازسازی صحنه جرم بزودی
  • دستگیری متهمان حادثه زورگیری اتوبان صدر / بازسازی صحته جرم بزودی
  • متهمان زورگیری اتوبان صدر دستگیر شدند 
  • دادگاه منافقین برگزار می‌شود