تاثیر نمادهای شهری بر قدرتمند شدن برند شهری
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۹۵۲۸۹۷
زمانی که به عنوان یک شهروند در خیابانهای شهر بندرعباس قدم می زدم، به فکر فرو رفتم که وقتی کشور ما از نظر داشتن جاذبه های طبیعی زیبا، هفتمین کشور دنیاست، چرا آنقدر در جذب گردشگر ضعیف عمل میکند؟ همین امر باعث شد که به دنبال طرح هایی بروم که چگونه کشورهایی که حتی جاذبه های طبیعی ندارند، توانستهاند، صنعت توریسم را به خوبی گسترش داده و حتی به اقتصاد اول کشورشان بدل کنند و همین امر ضرورت آنالیز طرحهای ساده گردشگری که با استفاده از آنها هم می توان به توسعهی گردشگری که یکی از اهداف سند چشم انداز ایران در سال 1404 است، پرداخت و هم به سراسر کشور جلوه زیبا میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*به نظر شما شهرهای ساحلی چرا باید دارای منظری شایسته و نماد فاخر شهری باشند؟
تقریبا همه شهرهای بزرگ ایران دارای یک "نماد شهری" هستند که مسافران و گردشگران در مقابل آنها عکس یادگاری میگیرند و در واقع این نمادها، شناسنامه این شهرها بوده و سوژه عکسهای یادگاری هستند، ولی متاسفانه هیچیک از شهرهای ساحلی شمال و جنوب ایران دارای "نماد شهری" که یک جاذبه گردشگری محسوب شود، نیستند. الان کسی که به گیلان و گلستان و بابل و خرمشهر و بوشهر و بندرعباس و چابهار سفر میکند برای تمایز سفر به این شهرها از چه نمادی باید عکسبرداری کند؟! عدم توجه به ساخت سازههای مجلل در شهرهای ساحلی بخصوص در جنوب کشور، باعث شده است که اغلب این شهرها "چهرهای فقیرانه و محروم" داشته باشند. این موضوع، تبعات زیادی را به دنبال داشته است از جمله اینکه نه تنها در مقایسه با سایر شهرها، در جذب گردشگر موفق نبودند، بلکه بسیاری از شاغلین و مهندسین غیربومی در این مناطق، حاضر به سکونت با خانواده در این مناطق نیستند و بصورت پروازی رفت و آمد میکنند. چرا؟ چون محیط این شهرها را بدون جاذبه های لازم میدانند، به گونهای که خانوادههای غیربومی رغبتی برای زندگی در آنجا ندارند.
ساخت یک نماد شهری بلند و مجلل مثلا 100 متری میتواند به مرکز یک مجموعه گردشگری بزرگ تبدیل شود و کل چهره شهر را تغییر دهد. الان در همه شهرهای معروف ساحلی و غیرساحلی دنیا یک نماد شهری عظیم و معروف وجود دارد که در اطراف آن چند هکتار زمین برای اهداف گردشگری اختصاص داده شده و امکانات گردشگری متعددی بصورت مجتمع در اطراف این نماد شهری گردآوری شدهاند به گونهای که زمان تفریحات یک هفتهای مسافران و گردشگران را بطور کامل پر میکند. امکاناتی مانند موزههای مختلف، نمایشگاههای فصلی و غیرفصلی، استخرهای شنا، آکواریوم، نمایش دلفینها (دلفیناریوم)، سینما و آمفی تاتر و سالنهای مراسم و کنفرانس، زمینهای ورزشی، کافهها و رستورانهای متعدد، فضای سبز گسترده و شهربازی مدرن و پارک کودکان، مراکز تجاری و خرید و غیره. همچنین در داخل خود نمادهای شهری و قسمتهای فوقانی آن معمولا امکان استقرار افراد وجود دارد به گونهای که افراد میتوانند از یک ارتفاع بلند، منظره جذابی از دریا و شهر را تماشا کنند. در واقع مزیت عمده دیگر یک نماد شهری این است که علاوه بر ایجاد یک شناسنامه برای یک شهر یا کشور، تبدیل به یک مرکز جذاب گردشگری میشود. نمونه آن در ایران مثلا برج میلاد است. در کشورهای حوزه خلیج فارس هم نمادهای معروف و مجللی مانند برج العرب، برج خلیفه و بسیاری نمادهای دیگر وجود دارد. البته منظور از نماد شهری صرفا یک برج نیست بلکه میتواند شکل و شمایلهای متنوعی داشته باشد مانند سالن اپرای استرالیا، سازه اتومیوم بلژیک، مجسمه مسیح ریودوژانیرو برزیل و مجسمه آزادی آمریکا. متاسفانه در 5800 کیلومتر سواحل ایران و وجود دهها شهر بزرگ و پرجمعیت، حتی یک نماد شهری معروف وجود ندارد. نه تنها یک نماد شهری فاخر و مرتفع وجود ندارد بلکه شما حتی یک ساختمان معمولی بالای 50 متر در هیچ شهر ساحلی پیدا نمی کنید. این واقعا جای تاثر و تعجب است.
*به نظر شما محتوا و موضوع نماد شهرهای ساحلی بایستی چگونه باشد؟
یک نماد شهری باید تا جای ممکن متناسب با فرهنگ یک منطقه و دارای یک معنی و نماد خاصی در ذات خود باشد. میتوان با انجام یک فراخوان عمومی و مشخص کردن حداقل توقعات (مثلا حداقل ارتفاع 100 متر و امکان استقرار امکانات تفریحی و حضور افراد در بالای این نماد)، تعداد زیادی طرح و ایده را جمع آوری کرده و از بین آنها بهترین طرح را برگزید. پنج مشخصه از مهمترین خصوصیات یک نماد فاخر شهری را میتوان بصورت زیر برشمرد: 1) بلند و عظیم باشد به گونه ای که از فاصله چند کیلومتری قابل رویت باشد.
2) دارای شکل و شمایل منحصربفرد در ایران و دنیا باشد ترجیحا نمادی از فرهنگ بومی منطقه باشد.
3) مجاور دریا باشد یا در محل مرتفعی که اشراف به دریا یا شهر داشته باشد.
4) دارای محوطه باز اطراف برای تجمع امکانات گردشگری باشد.
در اینصورت میتوان مزایای زیر را برای استقرار یک نماد شهری در یک شهر برشمرد:
1) ایجاد شناسنامه مشخصه و منحصربفرد برای یک شهر یا کشور 2) ایجاد جاذبه گردشگری 3) افزایش قابل ملاحظه درآمد شهری با ایجاد مجموعه گردشگری و واحدهای تجاری و خدماتی متعدد و گسترده 4) ایجاد سوژه عکسبرداری – تبلیغ نام یک شهر یا کشور 5) ایجاد محوطه باز گردشگری در اطراف نماد و ایجاد مرکزیت گردشگری 6) استقرار امکانات گردشگری بر فراز نماد و دید از بالا بر روی شهر 7) امکان استقرار امکانات مخابراتی بر روی نماد 8) ایجاد نماد خودباوری و دانش و توانایی مهندسی 9) محل برگزاری مراسمات محلی و ملی (و بین المللی).
* پس بنابراین هیچ شهر ساحلی فعلا برنامهای برای ایجاد نماد شهری ندارد؟
خوشبختانه پس از سالها نوشتن مطلب در این زمینه و اطلاع رسانی و آگاهسازی، اخیرا من در خبرها خواندم که شهرداری بندرعباس اعلام کرده که قصد دارد یک نماد شهری مرتفع 100 متری با بودجه 30 میلیارد تومانی ایجاد کند. اگر شهرداری بندرعباس بتواند این کار را انجام دهد و یک نماد شهری مرتفع و فاخر را ساخته و تبدیل به یک مرکز گردشگری متمرکز، مدرن و زیبا کند، قطعا یک الگوی موفق برای سایر شهرهای ساحلی ایجاد خواهد کرد و آنها هم در سالهای آتی دستبکار خواهند شد. در صورت ایجاد چنین مجموعه های، قطعا شاهد حضور بیشتر مردم ایران در تعطیلات زمستانه و تعطیلات نوروز در بندرعباس خواهیم بود که هم درآمد مردم و هم درآمد شهرداری را در میان مدت افزایش چشمگیری خواهد داد.
برای شهر بوشهر که پایتخت انرژی ایران لقب گرفته نیز یک نماد شهری به نام «برج مشعل» شبیه به مشعل (برگرفته از آرم شرکت ملی گاز) به ارتفاع 130 متر به کمک یک شرکت طراح معماری پیشنهاد دادیم که دارای طبقات متعدد برای کاربردهای تفریحی بوده و دارای سازه عمدتا فلزی و سبک است که امیدوارم مورد استقبال شهرداری و فرمانداری بوشهر قرار گیرد. البته این صرفا یک پیشنهاد اولیه است و مهم نیست که این نماد باشد یا هر شکل دیگری. مهم این است که این فرهنگ ساخت نمادهای شهری در شهرهای ساحلی ما نهادینه شده و نمادهایی فاخر و مجلل، در شان ملت بزرگ ایران ساخته شوند. حتی ساخت چنین نمادهای شهری فاخری ممکن است چند سال بطول بینجامد ولی مهم این است که در خلال کارها و هزینههای جاری در شهرداریها و استانداریها و فرمانداریها، یک کار ماندگار نیز ایجاد میشود.
*منظر شهرهای ساحلی ایران در مقایسه با شهرهای ساحلی در دیگر نقاط جهان چگونه است؟متاسفانه فعلا باید اقرار کرد که چهره اغلب شهرهای ساحلی جنوبی ما فقیرانه، با معماری نامنظم، غیر جذاب، نامناسب و با حداقل امکانات تفریحی است که حتی جوابگوی سفرهای نوروزی هم نیستند. با تصویب تعطیلات زمستانه در ایران که از امسال اجرا میشود، قطعا باید روی زیرساختهای مناطق ساحلی بخصوص در جنوب کشور بیشتر کار کرد چراکه در تعطیلات زمستانه، هدف اصلی سفر ایرانیان، مناطق گرم جنوبی خواهد بود. اگر مسئولین استانی مناطق جنوبی کشور زودتر اقدام به سرمایهگذاری کنند قطعا تعطیلات زمستانه ایران میتوان درآمد و چهره این شهرها را دگرگون کند.
*به نظر شما علت این عقب افتادگی چیست؟ مشکلات مالی هست؟البته که مشکلات مالی علت اصلی نیست. یعنی در 20-25 سال گذشته که کشورهای بیانانی حاشیه خلیج فارس تبدیل به مرکز گردشگری دنیا شدند، آیا درآمد ما با اینهمه ذخایر نفت وگاز و معادن، کمتر از کشورهای مینیاتوری همسایه بوده است؟ قطعا نه. هزینه اجرای چنین طرح هایی که قائدتا ظرف چند سال باید اجرا شوند در مقابل هزینههای جاری شهری چیزی نیست. مشکل اینجاست که اصلا فکر مدیران گردشگری و استانی ما در 40 سال گذشته بسیار قدیمی و کهنه و کسالت بار بوده و صرفا معطوف به امور روزمره بوده و دارای فکرهای مدرن، تحول ساز و فاخر نبودهاند.
یک ایراد مسلمی که در دیدگاه مدیران گردشگری و بخصوص گردشگری ساحلی وجود داشته و متاسفانه هنوز هم وجود دارد اینست که برای رونق گردشگری دریایی و توسعه مناطق ساحلی صرفا بر دو چیز تکیه داشتهاند: 1- آثار باستانی و قدیمی 2- طبیعت زیبا. این جاذبهها مهم هستند ولی آیا صرفا تکیه بر طبیعت خدادای و آثاری که اجداد و نیاکان ما ساختند کافیست؟!! پس وظیفه ما چیست؟ آیا این نشانی از تنبلی، کوته فکری و رفع تکلیف و آسوده طلبی مدیران ما نیست؟
آیا این رفاه طلبی و بیفکری مفرط از جانب برخی مدیران گردشگری ایران نبوده که با این بهانهها خود را از تلاش بیشتر معاف کنند؟ این کوته فکریها باعث شده که ثروتهای سرشار نفت وگاز هدر برود و بجای اینکه صرف ساخت و سازههای فاخر مهندسی شوند که نمادی از دانش مهندسی و غرور ایرانیها باشد، صرف امور جاری شدند. متاسفانه ما همیشه بیش از آنکه از کمبود منابع مالی و ضعف تواناییهای مهندسی رنج ببریم از نگاه کوتاه و فکرهای ضعیف مدیرانمان رنج بردهایم و نتیجه آن همین شده است که ایرانیها برای دیدن "برج و بارو" هجوم میبرند به کشورهای همسایه.
اولویت ما در حوزه گردشگری به جای جذب توریست خارجی باید جذب گردشگر ایرانی باشد. چه بخواهیم وچه نخواهیم، برای یک خانواده ایرانی، بازدید از ساختمانها و مراکز تجاری و تفریحی مجلل و زیبا، بیشتر از آثار باستانی و طبیعتگردی اهمیت دارد. البته خانوادهها و گروههایی هم هستند که علاقهمند به تورهای طبیعت گردی هستند ولی روحیات امروز اکثریت خانوادههای ایرانی اینطور نیست. خانوادههای ایرانیها سالی 7 میلیارد دلار (بیش از 30 هزار میلیارد تومان)! برای سفرهای خارجی هزینه میکنند که اگر فقط یک سوم از این مبلغ توسط شهرهای ساحلی خود ایران جذب شود، مبلغ هنگفتی معادل 10 هزار میلیارد تومان خواهد شد که میتواند تحول عظیمی در این مناطق ایجاد کند. برای جذب این سرمایه باید ابتدا سرمایهگذاری کرد.
* راهکار نهایی برای دستیابی به پیشنهادات ارائه شده را در چه می بینید؟
واقعا برای توسعه سواحل و گردشگری ساحلی صرفا نباید منتظر بودجه دولتی ماند. ایران کشوری است که کل بودجه عمرانی آن 60 هزار میلیارد تومان است، درحالیکه سالیانه حدود 50 هزار میلیارد تومان سوبسید سوخت و انرژی داده میشود تا ایرانیان ثروت چند میلیون ساله خود را براحتی دود کنند و مصرف سرانه انرژی هر ایرانی 5 برابر متوسط جهانی باشد! مشکل دیگر دولت این ست که نه خود پولی برای خرج کردن دارد و نه مدیرانی دارد که بتوانند سرمایههای کوچک و متوسط مردم را به کارهای عمرانی بکشانند.
موضوع گردشگری دقیقا از زمینههایی است که میتوان براحتی سرمایههای کوچک سرگردان مردم را جمع آوری و به سمت سرمایه گذاری وتولید هدایت کرد. فراموش نکنیم که نقدینگی امروز جامعه ما عدد شگفت انگیز 1300 هزار میلیارد تومان است (مقایسه کنید با بودجه عمرانی 60 هزار میلیارد تومانی!). یعنی پول به حد کافی در کف جامعه موجود هست ولی کسی نیست که آنها را به سمت تولید و اشتغال حرکت دهد. مدیران دولتی میتوانند با طراحی یک مجموعه عظیم گردشگری با صدها واحد خدماتی و تجاری و تفریحی کوچکتر، اجزای آن را به مردم عادی پیش فروش کنند و سرمایه جمع آوری شده از دست مردم را با تضمین دولتی به یک پیمانکار خصوصی بسپارند تا مجموعه را تکمیل کرده و واحدها را به مردم واگذار کنند. شبیه طرحی که در پدیده شاندیز مشهد وجود داشت که هزاران نفر از مردم سهامدار این مجموعه تفریحی-تجاری بزرگ شدند ولی بدلیل عدم نظارت دولت، به سرنوشت نامناسبی دچار شد.
اگر دولت طرحهای مشابه را در شهرهای ساحلی اجرا کند (ولی با ضمانت مطمئن دولتی)، قطعا سرمایههای سرگردان بسیاری از دست مردم جمع آوری شده و به سمت تولید و اشتغالزایی هدایت میشود. این همان مفهوم مقدس "تعاون" است که کمک میکند تا سرمایههای کوچک مردم نیز رشد کنند و درآمدزایی داشته باشند. حقیقتا نمیتوان انتظار داشت با بودجه دولتی شاهد تحولات باشیم. تنها گره کور، مدیران دولتی هستند که با «فکرهای کوچک» و «دلهای ترسان»، جلوی بلندپروازیها و جاهطلبیهای عمرانی که لازمه رشد و تعالی هرکشوری است را گرفته و خود را محدود به گذران امور روزمره و تکراری کرده اند. این مدیران نه خود تحولی ایجاد میکنند، نه زمینه را برای ورود سرمایههای کوچک مردم فراهم میکنند و نه به سرمایهگذاران بزرگ فرصت خودنمایی میدهند. خوشبختانه در سالهای اخیر مدیران گردشگری کشور پویاتر از گذشته و دارای تفکر مهندسی هستند. باید با آموزش این مدیران، به رشد و تعالی فکری آنها کمک کرد.
یک سری سوالات همیشگی در زمینه رونق مناطق ساحلی جنوب ایران و گردشگری دریایی این بوده است که چرا مناطق ساحلی ما با کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس اینقدر متفاوت است؟ چرا شهرهای جنوبی ما اینقدر چهره فقیرانهای دارند؟ چرا ایرانیان هر سال میلیاردها دلار صرف سفرهای تفریحی به این کشورها میکنند؟ چرا در 5800 کیلومتر سواحل ایران حتی یک ساختمان بالای 50 متر وجود ندارد؟ یک سازه فاخر مهندسی که هم مرتفع و عظیم باشد و هم نمادی از دانش مهندسی ایرانی، وجود ندارد؟
در مقابل صدها سازه و ساختمان مجلل و عظیم بالای 100 متر که چهره کشورهای بیابانی عرب را تبدیل به مرکز گردشگری دنیا کرده است ما چه اقداماتی کردهایم؟ آیا ما دانش مهندسی و توانایی ساخت این سازهها را نداریم؟ آیا بودجه و توانایی مالی ما ظرف 30 سال گذشته ضعیفتر از اعراب بوده است؟ آیا بخش خصوصی ما ناتوان بوده؟ یا اینکه دورنمای فکری ما کوتاه بوده و بودجههای سالیانه کشور صرف امور روزمره و جاری شده است؟ در حالیکه اعراب توانستند پول نفت را برای تبدیل کردن بیابان برهوت به شهرهای مجلل بکارگیرند و برای قرنها درآمد توریستی تضمین شده برای خود ایجاد کنند.
امروزه در کشورهای مینیاتوری وکوچکی مثل بحرین و قطر وکویت و امارات، شیکترین ومجللترین شهرهای ساحلی وجود دارند که سالیانه دهها میلیارد دلار جذب گردشگر دارند از جمله خود ایرانیان که مبالغ هنگفتی را هرسال صرف این سفرها میکنند. امیدوارم روزی برسد که دلارهای ایرانیان بجای رونق کشورهای همسایه، صرف رونق شهرهای ساحلی خودمان شود.
گفت و گو از: محمد محمدی، خبرنگار ایسنا، منطقه خلیج فارس
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استخدام منطقه هرمزگان نماد شهری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۵۲۸۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیش بینی ترافیک و زلزله با متاورس شهری
تین نیوز
مدیریت شهری پایتخت با نگاه جدی به موضوع متاورس شهری، تلاش می کند تهران را به جمع شهرهای هوشمند دنیا اضافه کند.
به گزارش تین نیوز به نقل از همشهری آنلاین، بیش از ۲دهه از معرفی مفهوم متاورس در دنیای تکنولوژی می گذرد، اما این فناوری تا همین چندوقت پیش، بیشتر از آن لوکس و دست نیافتنی به نظر می رسید که مورد توجه مردم عادی و کشورهای در مسیر توسعه قرار گیرد. تصور غالب این بود که پای این تکنولوژی دست کم به این زودی ها قرار نیست به زندگی مردم عادی باز شود یا بتواند گره ای را از مشکلات روزمره مردم باز کند. اما امروز شهرهای زیادی در دنیا در تلاشند مشکلات شهری خود همچون ترافیک، برآورد نتایج اجرای پروژه های عمرانی، مکان یابی طرح های عمرانی و ساخت وساز، استفاده بهینه از فضای شهری و حتی درآمدزایی را با هوشمندسازی شهری و ساخت همزاد دیجیتال شهر در محیط متاورس، شبیه سازی و حل کنند.
رویای زندگی در یک شهر هوشمندتصور کنید فقط با زدن یک عینک دیجیتال بر چشم بتوانید در محیط فیلم یا سریال مورد علاقه تان در میان بازیگران راه بروید و وقایع را از هر نقطه ای که دوست دارید تماشا کنید، از نمایشگاه یا موزه ای در آن سر دنیا دیدن کنید، با همکارانتان نه از صفحه نمایشگر رایانه، بلکه در محیطی سه بعدی جلسه برگزار کنید، به کنسرت خواننده مورد علاقه تان بروید، فضای هتل موردنظرتان را پس از رزرو اتاق از نزدیک بررسی کنید یا حتی با پزشکتان مشورت کنید یا تعمیرکار ماشین تان را ظرف چند دقیقه بالای سر ماشین بیاورید تا از پیمودن راهی طولانی در ترافیک معاف شوید و همه اینها در حالی است که لیوان چای به دست روی مبل خانه خود نشسته اید. هیجان انگیز نیست؟ شاید کمی فانتزی به نظر برسد اما اینها امکاناتی است که یک شهر هوشمند می تواند در اختیار شما قرار می دهد و خبر خوب اینکه رسیدن به «شهر هوشمند» و تحقق «متاورس شهری» در تهران به طور جدی در برنامه مدیریت شهری پایتخت قرار گرفته است. اما متاورس چطور به کار شهر می آید؟
متاورس شهری دقیقا به چه معناست؟برای اینکه بدانیم «متاورس شهری» چیست و چه کمکی قرار است به شهر بکند باید اول بدانیم مفهوم «متاورس» چیست. متاورس، به طور خلاصه یک فضای دیجیتال سه بعدی است که با استفاده از تکنولوژی هایی مانند واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR)، زندگی آنلاین انسان را براساس زندگی واقعی او شبیه سازی و این دو را با هم ترکیب می کند. شما در فضای متاورس می توانید خانه ای را دقیقا با مشخصات، ویژگی ها و جزئیات خانه خود شبیه سازی کنید و در آن حضور حقیقی اما غیرفیزیکی داشته باشید. در نوع بزرگ تر، شما می توانید با کمک این تکنولوژی در محیط های شبیه سازی شده دیگر نیز حضور داشته باشید، به فعالیت های مختلفی بپردازید و با سایر مردم جهان در ارتباط و تعامل باشید. این فرایند را می توان به وجود یه «قل» از شما، خانه شما یا شهر شما در فضای دیجیتال تشبیه کرد و این همان اصطلاح «دوقلوی دیجیتال» است که پرکاربردترین ترکیب در رابطه با مفاهیم متاورس به شمار می رود. به طور خلاصه، نسخه های شبیه سازی شده از خانه، شهر یا حتی خود شما در فضای متاورس «دوقلوی دیجیتال» خانه، شهر و خود شما هستند. خب... حالا که با مفهوم متاورس و دوقلوی دیجیتال و شهر متاورسی آشنا شدید، به راحتی می توان درباره ویژگی های شهرهای متاورسی صحبت کرد.
متاورس شهری چطور قرار است به ما کمک کند؟شهرهای متاورسی بر تکنولوژی دوقلوی دیجیتال بنا شده اند؛ به این معنا که اطلاعات شهر واقعی با تمام جزئیات، پردازش و بر مبنای آن نسخه دیجیتال شهر که به آن دوقلوی دیجیتال یا همزاد دیجیتال نیز گفته می شود، طراحی خواهد شد. در حقیت در شهر دیجیتال، نسخه ای دیجیتال از همه اجسام فیزیکی موجود در شهر نظیر ساختمان ها، خیابان ها و تمام فضاهای دیگر شهر وجود خواهد داشت. این همزاد دیجیتال می تواند ویژگی های جغرافیایی و همچنین زیرساختی شهر را به تصویر بکشد. استفاده از تکنولوژی متاورس در طراحی شهرهای هوشمند و پایدار این امکان را برای مسئولان شهری فراهم می آورد تا به صورت کاملا مستقیم با زیرساخت های شهری ارتباط برقرار کرده و متناسب با چالش های شهری موجود اقدامات متعددی را در جهت برطرف کردن آنها انجام دهند. در طراحی چنین شهرهایی توسعه پایدار و حفظ منابع انرژی تجدیدناپذیر مورد توجه قرار گرفته است. چنین قابلیتی با ایجاد امکان آزمون و خطای بی هزینه در همزاد دیجیتال، این امکان را فراهم می کند که اجرای برنامه ها در نسخه واقعی شهر، براساس تجربه ای از پیش آزموده باشد و با تغییرات لازم، به نتایج موردنظر مدیران و تصمیم گیران حوزه مدیریت شهری منتهی شود.
یک پیشنهاد برای شهر هوشمنددر شهرهای هوشمند پتانسیل حل انواع مسائل و مشکلات زندگی واقعی و ارائه راه حل های کارآمد وجود دارد. داده ها همه اجزا همچون شبکه های جاده ای، ارتباطات، شبکه های برق، سیستم های آب و سایر امکانات را پوشش می دهند و این امر به مدیران شهری برای به حداکثر رساندن بهره وری انرژی، اجرای بهتر پروژه های حمل ونقل از طریق برنامه ریزی جاده، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و مواردی از این دست کمک می کند. در محیط متاورس، شهرها همچنین می توانند با شبیه سازی بلایای طبیعی پیش بینینشده مانند زلزله، رعد و برق و دمای بالا، آزمایش های استراتژیک روی دوقلوهای دیجیتال خود انجام دهند. دوقلوی دیجیتال به آنها کمک می کند تا تشخیص دهند که آیا شهرشان توانایی مقاومت در شرایط مختلف را دارد یا خیر.
هوشمندسازی تهران در برنامه شورای شهرمتاورس های شهری با حل چالش هایی همچون گره های ترافیکی، آلودگی های صوتی، کاهش آلاینده های زیست محیطی و بسیاری از مشکلات دیگری که امروزه گریبان گیر کلانشهرهای دنیا ازجمله تهران شده است می تواند در حکم نسخه ای شفابخش عمل کند. شورای اسلامی شهر تهران در دوره ششم برنامه های هوشمندسازی شهری را با تشکیل کمیته شفافیت و شهر هوشمند به طور جدی تری در دستور کار قرار داده و در برنامه ۴ساله احکامی را در زمینه هوشمندسازی شهری صادر کرده است. براساس این احکام، شهرداری تهران مکلف است زیرساخت های هوشمندسازی را طی مدت زمان این برنامه تامین کند.
سوده نجفی، عضو شورای اسلامی شهر تهران در این باره به همشهری گفت: حرکت به سمت هوش مصنوعی و دوقلوهای دیجیتال از سوی بیشتر شهرهای دنیا در حال پیگیری است؛ ما نباید در این زمینه از دنیا عقب بمانیم. از سوی دیگر بحث شهر هوشمند یکی از سیاست های ما در شورای ششم است. به این دلیل در برنامه چهارم احکامی را در این زمینه وضع کردیم و در تلاشیم هم با سیاستگذاری، این موضوع را پیگیری کنیم و هم شهرداری را مکلف کردیم به اینکه سیاستگذاری های ما را در حوزه اجرا عملی کند.
نجفی، حرکت به سمت شهر هوشمند را زیربنای مدیریت آسان تر شهر دانست و افزود: مدیریت شهر زمانی آسان تر است که ما بتوانیم از علومی که امروزه در دنیا وجود دارد، استفاده کنیم و قطعا طی یک سال باقیمانده از عمر شورای ششم به دنبال آن هستیم که بتوانیم حداقل ۵تا ۱۰درصد کارهای تهران را به سمت شهر هوشمند ببریم.
عضو کمیته شفافیت و شهر هوشمند شورای شهر، در بیان ضرورت حرکت به سمت شهر هوشمند گفت: شهر هوشمند فراآموزش، فرا سلامت، فرا حمل ونقل و فراحکمرانی است و ما به دنبال یک شهر هوشمند در شهر تهران هستیم؛ برای اینکه خیلی از مشکلات و مسائل تهران را حل کنیم. وقتی یک شهر هوشمند داشته باشیم مشکل آلودگی هوا در شهر تهران کاهش پیدا می کند؛ چون میزان تردد، چه خودرو و چه افراد در شهر کاهش پیدا می کند و دیگر ترافیک و آلودگی هوا نداریم و این در حوزه سلامت نیز مؤثر خواهد بود. بسیاری از بیماری هایی که امروزه منجر به بالا رفتن آمار مرگ ومیر در تهران شده اند به علت آلودگی هوا و مشکلات ریوی است که مرگ خاموش خوانده می شوند.
نجفی افزود: تهران نیز با توجه به اینکه الگوی همه شهرهای کشور است و شهرهای دیگر هم از آن الگوبرداری می کنند، یکی از دغدغه های ما در شورای هوشمندسازی شهری است. البته توجه به حوزه هوشمندسازی و شفافیت از شورای پنجم آغاز شد، اما در شورای شهر ششم با حضور دکتر صادقی در کمیته شفافیت و شهر هوشمند، کار فراتر رفته و تلاش شده این موضوع بیشتر و بهتر پیگیری شود.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید