Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار ایلنا، این بخش بسیار کوتاهی از اشعاری است که از زبان اسب سفید و سرباز سیاه، در «شطرنج» می‌شنویم؛ «زن: نزدیک‌تر نیا، ما در غیاب فاصله نابود می‌شویم، ما آب و آتشیم./ مرد: خوشبخت ما که در تن هم دود می‌شویم، ‌ای مادیان سرزده از خواب‌های من، اکنون تویی خدای من و ناخدای من...»، کنسرت- تئاتری که اشعارش را احسان افشاری سروده و موسیقی‌اش را علی قمصری ساخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خوانندگان «شطرنج» هاله سیفی‌زاده، مارال قمی، بهادر صحت و حسین پیرحیاتی‌ هستند، بازیگرانش سارا رسول‌زاده و حامد شفیع‌خواه و کارگردانی‌اش به صورت مشترک برعهده شفیع‌خواه است و علی ساسانی‌نژاد.

علی قمصری، آهنگساز و نوازنده تار، در «شطرنج» تار می‌نوازد و دیوان، شفیع‌خواه می‌گوید،‌ ایده اصلی که عشق یک سرباز سیاه به یک اسب سفید (مهره‌های شطرنج) است را خود قمصری مطرح کرده و در تعامل با احسان افشاری، او قطعات را سروده و زن و شوهرِی که بعد از چند سال زندگی مشترک به تکرار رسیده‌اند و هر کدام در خواب و رؤیای خود یک اسب سفید و یک سرباز سیاه را می‌‌بینند در قالب بخش نمایشی اضافه شده‌اند. 

قمصری جدا از آهنگسازی و نواختن تار و دیوان، کار دیگری هم در «شطرنج» کرده است که انگیزه اصلی تماس گرفتن با او شد، او از حضور و صدای هاله سیفی‌زاده و مارال قمی تا حد امکان استفاده کرده است.

قمصری از تغییرات مثبتی گفت که با حضور علی ترابی در دفتر موسیقی شکل گرفته است و همچنین از تکلیف اساسنامه جشنواره موسیقی فجر.

تجربه حضور در کنسرت- نمایش؛ از شورای اروپا تا تالار حافظ 

علی قمصری در مورد سابقه حضورش در کنسرت- نمایش یا چیزی مشابه آن گفت: من دو سال پیش، یعنی در سال 95 هم تجربه‌ای را از سر گذراندم که به کنسرت- نمایش نزدیک بود. آن زمان شورای اروپا (Europe Council) برای اجرای یک پرفورمنس، از من و لوسین خاچاتریان، نوازنده پیانو دعوت کرد و همان اجرا باعث شد که به تجربه کردن کنسرت- نمایش علاقه‌مند شوم.

او در مورد همکاری با حامد شفیع‌خواه و علی ساسانی‌نژاد نیز گفت: اگر به کارنامه کاری‌ام نگاه کنید متوجه می‌شوید که نه چهره بودن آدم‌ها که کیفیت کارشان در شکل‌گیری یک همکاری برایم حرف اول را می‌زند. حامد شفیع‌خواه و علی ساسانی‌نژاد نیز که کارگردانی کار را برعهده دارند هم باهوشند و هم بااستعداد و هرچند من از طریق دوستان دیگری با آن‌ها آشنا شدم اما برایم مهم بود که تمام زندگی‌شان در طول مدت تمرین و اکنون که در حال اجرا هستیم «شطرنج» است.  

خالق آلبوم «درصط» در مورد آبشخور «شطرنج» گفت: بده‌بستان‌های زیادی با احسان افشاری به عنوان نویسنده و شاعر کار داشتم. ما نزدیک یک سال مرتب در مورد این کار صحبت کردیم و با یکدیگر در تعامل بودیم. احسان نمی‌دانست که من مشغول کار کردن روی متن هستم و ترانه‌ها را می‌سرود و به من می‌داد اما وقتی با یک کارِ ساخته‌شده مواجه شد برایش شگفت‌آور بود. البته تاکیدی ندارم که ایده اولیه از چه کسی بود، چون ممکن است از روی فراموشی چیزی را از قلم بیاندازم. کلیت ماجرا این بود که درام عاشقانه، تراژدی، فلسفه، حماسه، سمبول و... دست به دست هم دادند تا به وسیله «شطرنج» مفهومی را به مخاطب منتقل کنند و در جایی هم مخاطب خود معنا بیافریند. حرف جالبی که احسان می‌زد این بود که این کار بیش از آن که پاسخگوی سوالات ذهنی مخاطب باشد، برایش سوال ایجاد می‌کند.

سیفى‌زاده و  قمی؛ همخوانی یا تک‌خوان؟   

قمصری در مورد نزدیک شدن آنچه هاله سیفی‌زاده و مارال قمی در «شطرنج» انجام می‌دهند به تک‌خوانی، توضیح داد: من سعی می‌کنم وقتی در کشور خودم هستم، تا جایی که ممکن است قانون‌مدار باشم و از آن سو چون سفر زیاد می‌روم، وقتی در خارج از کشور به سر می‌برم تصویر دلنشینی از آن‌چه در داخل می گذرد، ارائه دهم آنهم به‌رغم قوانین بعضا غیردلنشینی که اعمال می‌شود. ماجرای محدودیت صدای خانم‌ها یکی از این قوانین است. وقتی در فستیوال‌های خارج از کشور می‌خواهم از ایران حرف بزنم نمی‌دانم چطور می‌شود این موضوع در مورد صدای زن و مرد را برای دیگران توضیح داد. در نتیجه همیشه سعی کرده‌ام برای حل و فصل شدنش تلاش کنم و این تلاش در درجه اول به خاطر خودم است، به خاطر اینکه بتوانم کشورم را بیشتر دوست داشته باشم و به خاطر این که بتوانم پشتش بایستم.

قمصری در مورد اینکه در فضای مجازی از خواندن سیفی‌زاده و قمی در «شطرنج» به عنوان حرکتی جسورانه یاد شده گفت: بله، حتما اتفاق جسورانه و شجاعانه‌ای است. اینجا دارم از خودم تعریف می‌کنم، چون کاری بود که بعد از انجام دادنش با مشکلات زیادی رو‌به‌رو شدم. مرا خواستند و بازخواست کردند. البته چند شب کنار صدای سیفی‌زاده و قمی از هم‌خوان استفاده کردم ولی باور کنید احساس می‌کردم یک جای کار غلط است.

آهنگساز آلبوم «سمت دور، سوی آه» ادامه داد: بوده‌اند گروه‌هایی و کنسرت- نمایش‌هایی که قبلا این کار، استفاده از صدای زن، را انجام داده‌اند، ولی مجوز آن‌ها از طرف دفتر موسیقی صادر نمی‌شده و پشت‌شان به شدت گرم بوده است. یعنی همه مدل نهادی پشت‌شان بوده و کارهای بزرگ هم برگزار کرده‌اند و حتی یک خواننده خانم هم، برایشان تک‌خوانی کرده است ولی من هر مجوزی که می‌گیرم از دفتر موسیقی است و فرضا برای گرفتن یک مجوز آلبوم، هشت ماه منتظر می‌مانم. یعنی در مقابل من موانع بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد چون همیشه با مسئولین زاویه داشته‌ام.

قمصری در مورد مشکلات قانونی تک‌خوانی زنان گفت: الان بعضی از خوانندگان مَرد در غیاب خوانندگان زن اعتماد به نفسی کاذب دارند که جلوی پیشرفت خودشان را می‌گیرد. من کمتر خواننده مردی را می‌شناسم که نت‌خوانی بلد باشد و این بسیار دردناک است، چه در خوانندگان حرفه‌ای و چه در خوانندگان نیمه‌حرفه‌ای، یعنی الفبای موسیقی را بلد نیستند و نمی‌خواهند بلد شوند چون با خودشان فکر می‌کنند؛ چه نیازی است؟! ما که داریم تلویزیون‌مان را می‌رویم، کنسرت‌مان را می‌دهیم، تک‌آهنگ‌مان را منتشر می‌کنیم و همیشه هم که پادشاهیم!

قسمت نمایشی می‌توانست نباشد؟   

قمصری در جواب منتقدانی که معتقدند بخش موسیقایی «شطرنج» خود به قدر کافی گویا هست و می‌تواند در غیاب بخش نمایشی هم کارکرد خود را داشته باشد، گفت: قسمت موسیقی به تنهایی می‌تواند جذابیت کامل داشته باشد اما گویایی‌اش کامل نیست. هر جایی که موسیقی و نمایش با هم اجرا شود، موسیقی سریع‌تر جذب می‌کند اما این سرعت به این معنی نیست که جذاب‌تر هم هست. نمایش، بعدتر مورد تفکر قرار می‌گیرد و تبدیل به رساننده محتوای اثر و پیام آن می‌شود. ما در «شطرنج» دو داستان موازی داریم. در انتهای نمایش مشخص می‌شود که این دو زوج تجلی یکدیگرند؛ یعنی سرباز سیاه و اسب سفیدِ فضای سورئالیستی و زن و شوهرِ فضای رئالیستی. کثرتِ در عینِ وحدتی که بدون حضور بخش نمایشی نمی‌توانستیم نشانش دهیم و آن‌چه می‌خواستیم بگوییم ابتر می‌ماند.

ادامه اجراها

آهنگساز آلبوم «برف‌خوانی» در مورد احتمال ادامه اجراهای «شطرنج» گفت: این کار برای من یک اثر گروهی کامل است و به شدت به آن حس دارم. ما جدا از اجراهای تهران که به دلیل استقبال مخاطبان در حال تمدید است به شیراز خواهیم رفت و همین طور امیدواریم که بتوانیم در خراسان روی صحنه برویم که در نوع خود اتفاق عجیبی خواهد بود. همچنین دوست داریم به شهرهایی اجرا برویم که ساکنینش کمتر نمایش دیده‌اند یا اساسا کنسرت- نمایش ندیده‌اند.

اتفاقاتی مثبت در دفتر موسیقی

از «شطرنج» می‌گذریم و به این می‌رسیم که روز 29 اردیبهشت خبر آمد؛ برداشته شدن محدودیت افراد حقیقی در ارائه تقاضای صدور مجوز تک‌آهنگ، افزایش اعتماد به اهالی موسیقی بی‌کلام اصیل و دستگاهی ایران، موسیقی بی‌کلام نواحی و موسیقی بی‌کلام کلاسیک و ایجاد تسهیلاتی برای متقاضیان پروانه استودیوهای صدابرداری ازجمله تغییرات تازه در دفتر موسیقی است.

قمصری در مورد این تغییرات گفت: به نظرم در دفتر موسیقی اتفاقات خوبی در حال شکل‌گیری است. هر اصلاحی و هر قدم رو به جلویی باید با نگاهی مشفقانه، تشویق شود. من نیز بابت این تغییرات به دفتر موسیقی تبریک می‌گویم و فکر می‌کنم حاصل تاثیر حضور علی ترابی است. من در زندگی‌ام از هیچ مدیری تعریف نکرده‌ام ولی با علی ترابی که حرف می‌زنم احساس می‌کنم در حال صحبت کردن با یک انسان محترم هستم، هر چند از زمانی که به دفتر موسیقی آمده است هیچ صحبتی با هم نداشته‌ایم و لذتی که از معاشرت کردن با او برده‌ام مربوط به ایام پیش از حضورش در دفتر موسیقی است.

او تصریح کرد: به نظرم نکته آزاردهنده در حوزه موسیقی برای هنرمندان این است که بعضی نورچشمی‌ها از یکسری تسهیلات عجیب و غریب برخوردار می‌شوند و به گونه‌ای است که اگر تصمیم بگیرند در ورزشگاه 100 هزار نفری آزادی اجرا بروند می‌توانند به در دسترس بودن آن‌چه در تخیل‌شان هست امیدوار باشند. ولی امثال ما وقتی می‌خواهیم در یک سالن 200 نفری هم اجرا بگذاریم باید در ذهنمان به این فکر کنیم که اگر نشود چه؟! این اگر نشودها و ای کاش‌ها همیشه در ذهن امثال ما هست. این تبعیض اولین چیزی است که باعث ایجاد دشمنی بین موزیسین‌ها می‌شود و همین نفاق می‌آورد و این عدم اتحاد موجب می‌شود موزیسین‌ها هنگام مطرح کردن مطالباتشان نتوانند به حرفی مشترک برسند. یعنی همه چیز به شکلی زنجیروار به یکدیگر متصل است.

او افزود: امیدورام قوانینی در جهت آزادی بیشتر موسیقی و هنر وضع شود تا ما بتوانیم در عرصه هنر چیزهایی ببینیم که به واسطه‌اش جهان، ایران را به گونه‌ای دیگر بشناسد. چون هر کشوری تلاش می‌کند با هنرش چهره لطیفی از جامعه‌اش را به نمایش بگذارد. ما با یکدیگر تعارف نداریم و می‌دانیم که با ورزش‌مان نمی‌توانیم فرهنگ‌مان را به نمایش بگذاریم. چرا دنیا با یک تصویر ناقص از ایران مواجه است؟! چون هنرش را فقط یک استاد علیزاده، یک استاد کلهر و یک استاد شجریان به جهان شناسانده و ما جوان‌هایی که می‌رویم در فستیوالی شرکت می‌کنیم و جز این‌ها چیز سازماندهی‌شده‌ای وجود ندارد.  

گفتگو: نرگس کیانی 

منبع: ایلنا

کلیدواژه: شطرنج علی قمصری تالار حافظ کنسرت نمایش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۰۷۹۷۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نکوداشت اکبر زنجان‌پور همراه با شرم و حیای نوید محمدزاده

نکوداشت اکبر زنجان‌پور با سخنانی از محمود دولت‌آبادی، محمد رحمانیان، مسعود دلخواه، نوید محمدزاده و دکتر پرویز ممنون (استاد این هنرمند در دانشکده هنرهای زیبا) برگزار شد.

به گزارش ایسنا، این نکوداشت، عصر روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه همزمان با زادروز حمید سمندریان که یکی از استادان زنجان‌پور بوده است، با حضور جمع پرشماری از مخاطبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد.

در این مراسم که به کوشش انجمن کارگردانان تئاتر ایران با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند باسابقه اهدا شد.

در آغاز، شهرام گیل‌آبادی، رییس انجمن کارگردانان با اشاره به زادروز حمید سمندریان گفت: نام او خاطرات فراوانی به ذهن هر یک از ما می‌آورد و هُرم نفس ایشان بر صورت تک تک ما نشسته و هیچ لحظه‌ای در تئاتر ما بی‌حضور ایشان نبوده. 

او با ارایه توضیحاتی درباره تقدیرهایی که در نوزدهمین «شب کارگردان» صورت می‌گیرد، افزود: خوشحالیم در سال قبل به سختی سعی کردیم در کنار دوستان‌مان بایستیم. هیچ تحمیلی را نپذیریم و با استقلال در جهت عملی کردن نظرات خود بکوشیم. همچنان در کنار تمام هنرمندان تئاتر می‌ایستیم و  به ظالم اجازه صف‌آرایی نمی‌دهیم چون تئاتر، عرصه حقیقت است.

گیل‌آبادی یادآوری کرد: سال قبل مدالیوم خانه تئاتر به آتیلا پسیانی اهدا شد که امسال یاد او را گرامی می‌داریم. 

در ادامه تصاویری از آتیلا پسیانی در مراسم سال گذشته این انجمن پخش شد و حاضران به یاد او کف زدند.

سپس احسان حاجی‌پور ، دبیر برنامه و عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان با خوشامدگویی به مهمانان متن اولین لوح تقدیر را که به علی شمس مربوط می‌شد، ارائه کرد و این تقدیر با حضور صدرالدین زاهد، کارگردان، مترجم و بازیگر باسابقه تئاتر انجام شد.

علی شمس، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر با تشکر از برگزارکنندگان برنامه آرزو کرد مسیر اتفاقات طور دیگری بچرخد و همه کسانی که به شیوه‌های گوناگون کار می‌کنند، بدون هیچ گونه رنج و تبعاتی بتوانند آثار خود را ارائه کنند.

او عنوان کرد که بهتر است برای اینکه برنامه به حاشیه کشیده نشود، سکوت کند.

در ادامه آرش دادگر، عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان طی سخنانی درباره علیرضا کوشک جلالی، کارگردان و مدرس تئاتر، متن تقدیرنامه او را خواند و این کارگردان با حضور اصغر همت، تقدیر شد.

کوشک جلالی با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه فقط آرزو کرد که برخی خبرهای ناخوشایند را که این روزها می شنویم، دیگر نشویم.

در بخش بعدی، مراسم تقدیر از ژاله علو برپا شد که خودش در برنامه حضور نداشت اما پیامی صوتی را فرستاده بود که پخش شد.

او در این پیام عذرخواهی کرد که به دلیل کسالت، نتوانسته در برنامه شرکت کند و از عشق و علاقه‌اش به تئاتر و نمایش رادیویی گفت.

او همچنین به پیشینه حضورش در تئاتر و هنرمندانی که با آنان همکاری داشته، اشاره کرد.

علو عنوان کرد که در رادیو نمایش‌های بسیاری را کارگردانی کرده و افزود: برایم افتخاری است که توانستم کارهایی انجام دهم که بعد از گذر سال‌ها هنوز به خوبی از آنها یاد می‌شود.  او در پایان شعری از سروده‌های خودش را خواند.

سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان متن تقدیرنامه ژاله علو را خواند و ایرج راد به نمایندگی از علو تقدیرنامه او را دریافت کرد.

او همچنین بخش کوتاهی از نمایشنامه «روزهای رادیو» را که اشاره‌ای به ژاله علو و رقیه چهره آزاد داشت، اجرا کرد. 

رحمانیان حضور کوشک جلالی را در تئاتر کشورمان همچون معجزه‌ای خواند که در امر آموزش در استان‌های گوناگون و ترجمه و کارگردانی ثابت قدم است و خطاب به او گفت: علیرضای عزیز بمانی برایمان!

هایده حائری ، مدرس تئاتر و دیگر هنرمند حاضر در برنامه از جایگاه تماشاگران گفت: من اعتراض دارم.

او از مردم کشورمان قدردانی کرد که به هنرمندان کشورشان احترام می‌گذارند و در مراسم تقدیر از آنان شرکت می‌کنند و گفت: الان احساس کردم جای یک خانم در مراسم تقدیر از خانم علو خالی است. ایشان دوست خیلی صمیمی دو تن از عمه‌های من بودند؛ خانم‌ها طوسی و عذرا حائری. حیف است که تقدیرنامه خانم علو را دو تن از آقایان دریافت کنند.

او بعد از این سخنان طنزآمیز که با خنده‌های تماشاگران همراه شد و به دعوت رحمانیان که در دانشکده هنرهای زیبا دانشجویش بوده، روی صحنه رفت و تقدیرنامه علو را دریافت کرد.

رحمانیان نیز در سخنانی از حائری به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرد که به نوعی، منشأ ساخت فیلم «هامون» شده چون با اجرای اثری از او، داریوش مهرجویی خسرو شکیبائی را برای بازی در «هامون» انتخاب کرده است.

در بخش بعدی، بخش‌هایی از فیلم زندگی تئاتری اکبر زنجان‌پور در گفتگو با محمد رحمانیان پخش شد.

سپس محمود دولت‌آبادی روی صحنه رفت و با تشریح خاطراتی از مهدی فتحی (بازیگر فقید تئاتر) که دوست مشترک خودش و زنجان‌پور بوده، گفت: ما در آن دوران قدم می‌زدیم و فکر می‌کردیم کسانی که کار هنر نمی‌کنند، چه می‌کنند.

او ادامه داد: زنجان‌پور در کنار دیگر دوستان ما سعی کرده هنر بورزد ولی همیشه موانع اجازه نداده این فعالیت چه در ایشان و چه در دیگر دوستان، ادامه پیدا کند.

دولت‌آبادی افزود: آنچه مایه خرسندی من است، حضور این اجتماع است که به مناسبت دوستی هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.

این داستان‌نویس با سابقه که پیشنیه تئاتری دارد، خاطراتی از دوران مشکلات خودش در تئاتر در سال ۵۳ بیان کرد و افزود: بعد از آن سال، دیگر روی صحنه نرفتم ولی سال ۵۶ پیشنهاد تشکیل سندیکای تئاتر را دادم و در تئاترهای لاله‌زار به نشان تقدیر از هنرمندان گذشته خود برنامه‌ای تدارک دیدیم اما متاسفانه دیگر آن تئاترها باقی نماند.

دولت‌آبادی خطاب به حاضران در برنامه افزود: وقتی مهدی فتحی کسل و بی‌حوصله می‌شد، برای خودش نقشی می‌ساخت و آن را اجرا می‌کرد. یعنی لازم نیست حتما چیزی بشود، همین که هستید و سرپا هستید، همین که چنین شب‌هایی برگزار می‌شود، یعنی شدن. چیزی در انتظار هنرمند نیست. آرزو می‌کنم همیشه رونده باشید و وقتی هم خسته می‌شوید، خستگی از تن دور کنید و دوباره ادامه بدهید.

سپس رحمانیان بار دیگر روی صحنه رفت و با یادآوری خاطراتی از زنجان‌پور گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» کار نادر ابراهیمی و بعد از آن در فیلم «بیتا» هژیر داریوش و پس از آن در نمایش‌های تلویزیونی دیدم.

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان اضافه کرد: اولین مواجهه من با آقای زنجان‌پور به عنوان کارگردان، اجرای درخشان ایشان از نمایشنامه «همه پسران من» کار آرتور میلر بود که سبب شد راه خودم را به عنوان کارگردان پیدا کنم. صحنه‌های درخشان این نمایش از یک کلاس درس آموزنده‌تر بود و هنوز تک تک صحنه‌های آن را به یاد دارم و بزرگترین تاثیری است که یک اثر هنری و یک کارگردان بر من گذاشته است. 

رحمانیان از اجرای نمایش«مروارید» نوشته عزت‌الله مهرآوران و کار زنجان‌پور به عنوان دیگر نمایش درخشانی یاد کرد که همچنان تاثیرش بر او باقی مانده و آرزو کرد که سایه زنجان‌پور همچنان بر سرمان باقی بماند.

در بخش بعدی برنامه، تصاویری خاطره‌انگیزی از نمایش «نگاهی از پل» نوشته میلر و کار سمندریان پخش شد که سال ۵۱ اجرا شده است.

سپس مسعود دلخواه، دیگر کارگردان حاضر در برنامه در سخنانی با بیان اینکه مبالغه نمی‌کند، گفت: تصمیم دارم از دشواری اکبر زنجان‌پور بودن صحبت کنم چون اکبر زنجان‌پور بودن، اصلا ساده نیست. 

او با یادآوری اولین خاطره‌های خود از زنجان‌پور افزود: نمایشی از رکن‌الدین خسروی دیدم که زنجان‌پور و بهروز بقایی در آن بازی می‌کردند. او در این نمایش بیش از ۲۵ کارکتر را بازی کرد و هنوز صدایش و انرژی‌اش را که خیلی سریع از نقشی به نقشی می‌رفت، در ذهنم مانده. 

دلخواه با بیان خاطره همکاری‌اش در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی زنجان‌پور ادامه داد: یک نفر می‌تواند بازیگر، کارگردان، دوبلور یا انسان شریفی باشد و همیشه خود اصیلش باشد ولی داشتن همه اینها در یک جا سخت است و اکبر زنجان‌پور همه اینها را با هم دارد. رفتار او می‌تواند الگویی باشد برای نسل جوان؛ از دیسیپلین کاری‌اش تا برخورد یکسان با همه اعضای گروه.

وی خاطرنشان کرد: در نمایش «دایی وانیا» کاریزمایی روی صحنه می‌دیدم که نظیرش را ندیده بودم. کاریزمای اکبر زنجان‌پور، از خود بودن اوست و نترس بودن و نقاب به چهره نداشتنش. ما بعد از آن نمایش، در گفتگوهایمان از ابزورد بودن شرایط اجتماعی و تئاتری با هم حرف می‌زنیم.

دلخواه در پایان سخنانش پیشنهاد کرد یک جایزه بازیگری به اسم اکبر زنجان‌پور نامگذاری شود و توضیح داد: این نامگذاری تنها به دلیل این نیست که او بازیگر خوبی است بلکه چون انسان شریفی است. 

در ادامه، نوید محمدزاده به عنوان نماینده‌ای از نسل جوان در سخنانی درباره زنجان‌پور گفت: خجالت می‌کشم درباره ایشان صحبت کنم.

او خطاب به زنجان‌پور ادامه داد: استاد خیلی دوست‌تان دارم. چندی پیش فرصتی شد تا در کنار شما متنی را دورخوانی کنیم. امیدوارم قسمت باشد روی صحنه کنارتان بازی کنم و نفس شما را حس کنم و لذت ببرم و یاد بگیرم. سلامت باشید و سرحال.

 در بخش بعدی، شهرام گیل‌آبادی که مدت‌ها مدیر رادیو بوده، خاطراتی از دوران کاری خود در این رسانه بیان کرد و گفت: هُرم نفس خیلی از بزرگان‌رادیو بر صورتم‌ نشست که ویژگی‌های مشترکی داشتند.

او خاطراتی از بازی زنجان‌پور در نمایشی از صدرالدین شجره و نیز خاطراتی از احمد آقالو  و مهدی فتحی بیان کرد و ادامه داد: ما در رادیو با حکمت‌هایی مواجه بودیم که یکی از آنها آموزش سینه به سینه بود. امثال زنجان‌پور، این فضا را ایجاد کردند که حکمت جاری در رادیو، آموزش باشد. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد، این بود که نظم، توسعه فکری، دانایی و درایت سکوت را می‌آورد. این آدم‌ها هر چه دارند در طبق اخلاص می‌گذارند که دیگران قد بکشند چون آنان بخیل نیستند. ماموریت خود را معرفت‌شناسی و توسعه فکری می‌دانند. آقای زنجان‌پور در عالم هنر، یکی از آبروهای زمین است.

در بخش بعدی، پرویز ممنون، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر که در وین زندگی می‌کند و دیشب تازه به ایران رسیده، در سخنانی گفت: هنوز گیج راه هستم ولی خوشحالم که در بزرگداشت اکبر شرکت می‌کنم.

او که استاد زنجان‌پور بوده ادامه داد: شما از زمان‌استادی او گفتید و من چند خاطره از زمان دانشجویی‌اش می‌گویم. اولین بار که برای مدیریت دانشکده دعوت شدم، نمایشی از بهمن فرسی روی صحنه بود و اکبر نقش اصلی آن را بازی می‌کرد . فرسی قبل از کارگاه نمایش، کارهای تجربی و غیر متعارف اجرا می‌کرد. با دیدن بازی اکبر حیرت‌زده شدم و اگر سال قبل بازی محمد علی کشاورز را ندیده بودم، با دیدن او روی صحنه، ضعف می‌کردم.

ممنون از زنجان‌پور در کنار آذر فخر و کیهان رهگذر وبه عنوان یکی از چند دانشجوی محبوب خود یاد کرد و افزود: هرچند اکبر هم سنش به دانشجویان نزدیک بود، هرگز سراغ شعار نمی‌رفت و در کار خود همیشه جدی بود. او همیشه محترم بود مثل انتظامی. آنان سر کلاس بسیاری استادان می‌رفتند چون معتقد بودند از هر استادی چیزی یاد می‌گیرند. 

ممنون اضافه کرد: یکی از نقش‌های حساس خود را به او سپرد و بعد از آن، استاد راهنمای رساله‌اش شدم که اجرای نمایش «ریل» نوشته دولت آبادی بود و با همراهای رضا بابک اجرا کردند. همه کسانی که در کار تئاتر هستند، عاشق‌اند ولی زنجان‌پور جدی بود. به همین دلیل وقتی صحبت از بزرگداشت شد، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد در بزرگداشت سه چهار تن از دانشجویانم شرکت کنم، حتما یکی از آنان اکبر خواهد بود.

در بخش پایانی، اکبر زنجان‌پور در میان تشویق حاضران روی صحنه رفت و در شرایطی که همه به احترام او ایستاده بودند، گفت: امشب آن‌قدر از من تعریف شد که گیج شدم آن ولی این سخنان مسئولیت آدم را زیاد می‌کند که تماشاگر و هنر را جدی بگیریم. باید حواس‌مان باشد به چیزهایی که نوشته و خوانده نمی‌شود. همه این کارها را می‌کنیم که به فضا برسیم.‌ آنچه کم است، ارتباط نانوشته و ناگفته‌ای است که هر کس سهم خود را از آن بر می‌دارد و گذر می‌کند.

این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: وظیفه ماست که سعی کنیم تصویری را که دیده نمی‌شود، بسازیم و آنچه را شنیده نمی‌شود، به تماشاگر پیشنهاد بدهیم و این مال زمانی است که کمتر بتوان حرف زد و گفتنی‌ها را گفت‌.

زنجان‌پور در پایان گفت: امشب از حوصله و محبت شما هم شرمنده‌ام و هم به خودم می‌بالم و اینها مسئولیت مرا بیشتر می‌کند. «ایبسن» می‌گوید قوی‌ترین انسان کسی است که از همه تنهاتر است. بگردیم و تنهایی‌های خود را پیدا کنیم.

سپس نشان ویژه خانه تئاتر با حضور پرویز ممنون، صدرالدین زاهد، محمد رحمانیان، محمود دولت‌آبادی، ایرج راد، اسماعیل خلج، همسر، دختر و نوه زنجان‌پور، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند اهدا شد.

متن تقدیرنامه او را شهرام گیل‌آبادی خواند و زنجان‌پور پس از دریافت این نشان گفت: یک عمر دویده‌ام و امشب جایزه گرفته‌ام.

اسماعیل خلج که سال‌ها قبل نمایشنامه مشهور «گلدونه خانوم» را نوشته، خاطره‌ای از زنجان‌پور بیان کرد و گفت: شبی به من تلفن زد و اجازه گرفت اسم دخترش را گلدونه بگذارد و من هم به او گفتم‌ من هم این اسم را از شخص دیگری گرفته‌ام و بر نمایشنامه‌ام گذاشته‌ام.

زنجان‌پور هم توضیح داد نوه‌اش که در این مراسم حضور دارد، دختر گلدونه است.

بعد از برگزاری مراسم، تصاویری از مستند اکبر زنجان‌پور در محوطه باز پارک خانه هنرمندان ایران پخش شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • نکوداشت اکبر زنجان‌پور همراه با شرم و حیای نوید محمدزاده
  • پارک شهدای سنندج به پاتوق فرهنگی تبدیل می‌شود
  • نماهنگ «نحن المنتقمون» منتشر شد/ یک موسیقی برای نمایش اقتدار
  • ادامه مداخله جویی واشنگتن؛ کاخ سفید خواستار آزادی خواننده رپ ایرانی شد
  • علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
  • دستگیری قاتل مسلح در کمتر از ۲۴ ساعت در کاشمر
  • نگاهی متفاوت به جنگ در تئاتر/ روایتی به پنج گویش متفاوت از  سرانجام وقایع جنگ
  • تمدن نوین اسلامی با وحدت محقق می‌شود/ عینت‌بخشی به وحدت اسلامی در دستور کارم بود
  • حال موسیقی ایران خوب است
  • دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید