ریشه صوفیه از اهل سنت است/ سوءاستفاده تصوف شیعی از «ولایت»
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۱۲۶۲۲۶
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی پاکدل، دبیر علمی همایش ملی تصوف، شاخصهها و نقدها در گفتوگو با ایکنا؛ با اشاره به برخی معتقدات متصوفه گفت: یکی از مباحث مهم در تصوف، که امروزه هم بهرهبرداری خیلی زیادی از آن صورت میگیرد بحث ولایت است.
وی با بیان اینکه باطنگرایی در همه ادیان بوده و هست تصریح کرد: باطنگرایی سبب شده تا مراجعه به انبیاء و اولیاء برای امور معنوی و علمی و عبادی و سلوک در همه ادیان وجود داشته است و بعد از انبیاء نیز در همه دورهها در ادیان مختلف کسانی بودهاند که مدعی ماوراء و عرفان شدهاند و بهترین مسیر برای سودجویی نیز به واسطه این عطش و میل مردم در همین مسئله ایجاد شده و امروز نیز این مسئله وجود دارد.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پاکدل با بیان اینکه باطنگریان ساختگی در ادیان مختلف تحریف ایجاد کردهاند بیان کرد: نمونه آن «کابالا» در یهود و رهبانیت مسیحی در طول تاریخ است و در اسلام نیز بحث خلیفة اللهی و ولایت مورد سودجویی برخی قرار گرفت.
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه ولایت از مباحث مهم قرآنی است اظهار کرد: شرط قبولی رسالت پیامبر (ص)، پذیرش ولایت، ولیای است که ایشان از جانب خدا معرفی کرده است و در آیه ۶۷ مائده «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» با لحنی صریح به این موضوع اشاره شده است.
پاکدل با بیان اینکه در شیعه، ولایت اصلی اساسی است بیان کرد: نکته مهم در معتقدات شیعه، معرفی اولیاء به نص توسط پیامبر (ص) است و تعداد آنها نیز ۱۲ نفر و نامهایشان نیز مشخص است؛ بنابراین ولایت در عرف هم جلوه ظاهری دارد و در واقع تحقق بیرونی امامت، همان خلافت ظاهری ا. ۲ امام هم هست و ایشان بهترین افراد برای تشکیل حکومت هستند و یکی از شئون، ولی معصوم (ع) حکومت و شأن دیگر علم و عصمت است.
وی با بیان اینکه بعد از وفات نبی مکرم اسلام (ص) با غصب خلافت اتفاق عظیم نادرستی رخ داد، تصریح کرد: طبع انسان معنویتگراست و اگر، ولی الهی فرصت ارضای این معنویت را نیابد، این میل و طلب به سمت دیگری خواهد رفت؛ همانطور که بعد از دوره پیامبر (ص)، حکومتهایی تشکیل شد که حتی مدعی علم و معنویت هم نبودند و صرفا با نام خلیفه و با مشی خلیفهگری دنبال حکومت بودند؛ لذا این ارتکاز در میان طالبان معنویت و علم شکل گرفت که ائمه (ع) و علی (ع) و خاندان او میتوانند عطش معنوی و علمی مردم را سیراب کنند.
پاکدل ادامه داد: این مسئله سبب ایجاد مخاطره برای حکومتهای وقت شد؛ زیرا میدیدند عملا مراجعه مردم به این خاندان مراجعه ریشهای و عمیق است و از طرفی رهبانیت مسیحی نیز در اسلام رخنه کرده بود که البته در صدر اسلام و در دوره پیامبر (ص) هم وجود داشت.
دبیر علمی همایش ملی تصوف، شاخصهها و نقدها، افزود: بر اساس این تحلیل تاریخی، این جریان در واقع به نسخه بدل امامت در میان اهل سنت تبدیل شد که باید در کنار غصب ظاهری حکومت ولایی امام علی (ع) جایگاه علمی و معنوی ایشان نیز بدلسازی شود؛ لذا عدهای به ظاهر زاهد و دائمالذکر در گوشه مسجد مینشستند و شبیه به مرتاضان امروز هندی ریاضتکشی میکردند تا نسخه بدلی برای مراجعه مردم شکل بگیرد و جالب اینکه این مشی و مسلک با اعتراضی از سوی حکومت نیز روبرو نشد.
پاکدل با بیان اینکه تصوف ابتدایی به درد حکومتها میخوردند و در راستای تامین منافع آنان بودند گفت: این گروه خلأ معنوی و علمی امت اسلامی بعد از دوره پیامبر (ص) را بدلسازی میکردند؛ بنابراین سران صوفیه در صدر اسلام تا قرنها بعد و تا جایی که منافع حکومتها تامین میشد مورد حمایت آنان قرار میگرفتند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: خاستگاه تصوف در اهل سنت بوده است و نه تشیع؛ زیرا شیعه با وجود ائمه معصومین (ع) این خلأ را نداشت، ولی بهتدریج تفسیرهایی از ولایت مورد قبول شیعیان بیرون آمد که عوارض آن امروز در قالب تصوف شیعی نیز بروز و ظهور دارد؛ تفکری به خصوص بعد از قرن هشتم ایجاد شد که هر کسی میتواند سلوک کند و خودش انسان کامل شود و این سلوک و معنویتگرایی منحصر در ۱۲ امام نیست.
پاکدل با بیان اینکه تا قرن هشتم هم تصوف جایگاهی در شیعه نداشت اظهار کرد:، ولی وقتی تصوف وارد شیعه شد بر روی بحث ولایت انگشت گذاشت تا بتواند کار خود را جلو ببرد و به همین دلیل شاهدیم که تا امروز هم، فرقههای مدعی صوفیه همان جایگاه ولایت را برای اقطاب خود قائل هستند؛ لذا مدعی سلسله اجازه از اقطاب قبلی خود هستند و خود را منصوب آنان میدانند.
وی با اشاره به وجود وهابیت و داعش تصریح کرد:، چون در حال حاضر این جریانات به صورت قوی در دنیای اسلام بروز دارند و وجهه اسلام را مخدوش کردهاند و از سویی تعاریف ولایت در تصوف اهل سنت شبیه تصوف شیعی است میتواند فرصتی برای تقریب باشد، ولی رویکرد کلی در تصوف، رویکردی انحرافی است.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: قرآن ایکنا تصوف پاکدل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۱۲۶۲۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی