زادروز اتله سلبرگ؛ ریاضیدان نامی در نظریه تحلیلی اعداد
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۱۶۷۵۲۷
امروز 24 خرداد مصادف با زادروز "اتله سلبرگ" (Atle Selberg) ریاضیدان برجسته نروژی در زمینهی "نظریه تحلیلی اعداد" است.
به گزارش ایسنا، "اتله سلبرگ" (Atle Selberg) ریاضیدان نامی در 14 ژوئن سال 1917 در منطقهی لانگسوند نروژ ، چشم به جهان گشود.
اتله سلبرگ یک دانشمند در زمینه نظریه "تحلیلی اعداد" و نظریه "توابع اتومورفیک" و برنده جوایزی همچون مدال "فیلدز" است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مادر سلبرگ معلم و پدر وی،" Ole Michael Ludvigsen Selberg" ریاضیدان بود . در زمان تحصیلش در مدرسه، سلبرگ تحت تأثیر مطالعات "سرینیواسا رامانوجان" (Srinivasa Ramanujan) ریاضیدان نامی قرار گرفت و توانست یک فرمول دقیق تحلیلی برای نظریه" افراز عدد صحیح "(Partition theory) پیدا کند. پس از اتمام مدرسه وی تحصیلات خود را تا مقطع دکترا در "دانشگاه اسلو"(University of Oslo) ادامه داد.
نظریه تحلیلی اعداد، شاخهای از نظریه اعداد است که از روشهای آنالیز ریاضی برای حل مسائل اعداد صحیح بهره میبرد.
پس از جنگ جهانی دوم، او مطالعه خود در زمینه نظریه "Sieve" را آغاز کرد. در سال 1947 او نظریه Sieve را در مجلهای منتشر کرد. بعد از آن، این نظریه "Selberg sieve" نام گرفت. Selberg sieve یک نظریه در زمینه نظریه تحلیلی اعداد بود.
نظریه Selberg sieve ترکیبی از تکنیک شمارش "اصل شمول و عدم شمول" است.
سلبرگ از سال 1950 به ایالات متحده رفت و در "مؤسسهٔ مطالعات پیشرفته") IAS) به مطالعات o,n ادامه داد. در دههی 1950 سلبرگ به مطالعه درباره توصیف "نظریه طیفی"(Spectral theory) میپرداخت. نظریه طیفی به مجموعه نظریههای ریاضی اطلاق میشود که پیرامون مسئله مقادیر خاص مربوط به ماتریسهای مربعی و بهویژه در راستا و مسیر امتداد و گسترش آن بهحوزه عملگرها اطلاق میشود. مطالعات او منجر به توسعه فرمول "Selberg trace formula" شد. توسعه این فرمول یکی از کارهای برجسته وی به شمار میآید.
اتله سلبرگ موفقیتهای زیادی در طول زندگیاش کسب کرد که از آنها میتوان به دریافت مدال فیلدز در سال 1950 اشاره کرد.
در سال 1972 او مدرک دکترای افتخاری را از "دانشگاه فنی نروژ"(Norwegian Institute of Technology) دریافت کرد. سلبرگ همچنین در سال 1986، موفق به دریافت "جایزه ولف در ریاضی"(Wolf Prize in Mathematics ) شد. در سال 2002 نیز "جایزه آبل"(Abel Prize) به وی اعطا شد.
جایزه آبل، جایزه بینالمللی است که هر ساله توسط شاه نروژ به یک یا چند ریاضیدان که کار ارزندهای در ریاضی انجام داده باشد، داده میشود. همچنین مدال Gunnerus از آکادمی علوم نروژ به او اعطا گردید.
او تا آخرین روزهای عمرش در شهر پرینستون، ایالت نیوجرسی آمریکا زندگی میکرد. سلبرگ در 6 اوت سال 2007 به دلیل نارسایی قلبی درگذشت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۱۶۷۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت قالیایرانی و موکتآمریکایی/ یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریمها و محاصره، بر زخمهایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقهایاش با سوریه و سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبشهای مقاومت و پافشاری در حمایت از آنها.
۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافلگیری مضاعف شد. همهچیز گویا بود که آمریکا – همانطور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروههای تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آنطور که آمریکا میخواست به پایان نرسید. اگر غافلگیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافلگیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.
۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافلگیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در بهکارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکههای موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشکهای ایران، آمادهباش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشکهاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشکهای معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آنها باشند، به اهداف خود رسیدند.
۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، ارادهها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» بهنفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، بهویژه در مورد پروندههای جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالشهای خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر میشود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشمانداز منطقه، سرنوشت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضعگیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور میکند.
این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کمفشار ایرانی میشود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.
مصطفی لشکری