حقیقتی درباره معامله ترامپ با کره شمالی
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۱۸۴۶۱۳
اکنون هفته هاست که رسانههای شرکتی چنین عنوان میکنند که در نهایت نشست ترامپ - کیم تنها دو نتیجه احتمالی میتواند در پی داشته باشد: یا ترامپ با خشم از مذاکرات خارج میشود یا به خاطر دستیابی به چیزی که هیچ یک دیگر از روسای جمهور دیگر آمریکا نتوانسته به آن برسند، خود را مذاکره کنندهای بزرگ اعلام میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا اینجا که این رسانهها گزاره دوم را محتملتر دانسته اند. درباره زبان بدن برتر ترامپ و البته طرز رفتار صریح و بی پرده و تواناییهای او در انجام معامله چیزهای زیادی نوشته شده است. یا راه او یا هیچ راه دیگر. این طرز رفتار را چند روز پیشتر در نحوه برخورد او با سران گروه هفت در کانادا مشاهده کرده ایم.
اما حقیقت چیزی نیست که رسانههای جریان اصلی به ما گفته اند.
همانطور که گرت پورتر از کانسورتیوم نیوز میگوید: «این ایده که رسیدن به توافق با کره شمالی برای دست برداشتن از سلاحهای هستهای یا موشکهای بالستیک قاره پیمایش ممکن نیست، در میان روزنامه نگارانی که این موضوع را برای رسانههای بزرگ پوشش میدهند، به یک باور قدرتمند تبدیل شده است. اما رسانهها کلا قضیه را اشتباه فهمیده اند. آنها فرض را بر این گرفته اند که کره شمالی نمیتواند بدون سلاحهای اتمی اش زنده بماند؛ بی آنکه کمترین تلاشی برای درک راهبرد کره شمالی در ارتباط با سلاحهای اتمی کنند. آنها بدون استثنا از «کارشناسانی» نقل قول میکنند که طرز تفکر کره شمالی را از نزدیک دنبال نکرده اند، بلکه خصومتی گویی لازم را نسبت به این نشست و مذاکره بر سر یک توافق با رژیم کیم ابراز میدارند.»
پورتر به جوئل اس. ویت اشاره میکند که از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ مشاورارشد سفیر رابرت ال. گالوچی، مذاکره کننده با کره شمالی بود و از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۹ هماهنگ کننده «چهارچوب توافق شده» سال ۱۹۹۴ با کره شمالی. مهمتر آنکه ویت در یک رشته نشستهای غیررسمی با مقامات کره شمالی در سال ۲۰۱۳ درباره طرز تفکر این کشور درباره سلاحهای اتمی خود نیز شرکت داشته است.
ویت در مقالهای یک ماه قبل فاش کرد که کره شمالی در جلسات سال ۲۰۱۳ به طرف آمریکایی اطلاع داده بود که کیم قبلا در مذاکرات با آمریکا مشارکت کرده، مذاکراتی که در آن کره شمالی توافق کرده بود در ازای گامهایی از سوی ایالات متحده که به رفع موضع تهدیدکننده آمریکا نسبت به کره شمالی منجر شود، حاضر است از سلاحهای اتمی اش دست بکشد.
از مدارک چنین برمی آید که کیم سالها قبل آمادگی خود را برای مذاکره با آمریکا درمورد خلع سلاح اتمی نشان داده بود. پورتر بار دیگر در مقاله خود ابراز میدارد که «این همان رویکرد برای یک توافق خلع سلاح با کره شمالی بود که در سال ۱۹۹۴ و دوباره در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ به آن دست یافته شد، اما در همان اول کار به دلیل اکراه دولتهای کلینتون و بوش از برقراری رابطه سیاسی و اقتصادی عادی با کره شمالی شکست خورد.
پورتر از تاکتیکها و راهبردی که کره شمالیها وقتی پای آزمایش سلاحهای اتمی به میان میآمد استفاده میکردند، بیشتر مینویسد؛ به طور خلاصه این یک راهبرد بسیار پر خطر بود که کره شمالی میخواست در آن برنده شود و برای مدتی - مدتی قبل از نامزدی ترامپ برای ریاست جمهوری – تلاشهایی نیز در این جهت انجام داد.
مایک پومپئو که تازه به سمت وزیر امور خارجه آمریکا منصوب شده بود نیز درباره این واقعیتها دروغ گفت: یا آنها را نادیده گرفت وقتی که گفت: «آنها در حال اتخاذ مسیری هستند که از طریق آن میتوانند چرخشی راهبردی انجام دهند، چرخشی که قبلا کشورشان آمادگی دست زدن به آن را نداشته است.»
دونالد ترامپ با توجه به نزدیک بودن انتخابات میان دوره ای، نگرشی ستیزه جویانه را نسبت به رهبران باقی مانده گروه ۷ درکانادا اتخاذ.
ترامپ که سخت مشتاق انجام معامله با کره شمالی است، از همان نگرش ستیزه جویانه برای انجام یک معامله استفاده کرد، اما رهبر کره شمالی کیم جونگ اون دادن هیچ امتیازی را تضمین نکرد و در عوض ترامپ حتی به عنوان یک بازیگر جهانی تریبونی در اختیار او قرار داد. بعلاوه کیم موفق شد تمرینات نظامی آمریکا را در پشت مرزهای کشورش متوقف کند، کارت دعوتی برای سفر به کاخ سفید دریافت کند و در مقابل، امضایی پای مدرکی با عبارات مبهم را بیندازد که فقط تایید میکند که کره شمالی تمایل داشته سالها زودتر این کار را انجام دهد.
کیم همچنین با کره جنوبی دوستی کرده است. این اتفاق اکنون به این معناست که اگر معامله با آمریکا ناکام بماند، چنین به نظر خواهد آمد که تقصیر ترامپ است.
کیم به خوبی با کارتهای خودش بازی کرده و برنده این دست از بازی شده است.
دومینیک واگورن سردبیر دیپلماتیک اسکار نیوز حتی گفته است که «با وجود تلاشهای دیپلماتیک مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا، کره شمالیها هیچ قولی را که بشود ازمدرک مشترکا امضا شده با کیم جونگ اون استنباط کرد نداده است. در واقع این آمریکاییها هستند که به نظر میرسد امتیازی بزرگ داده اند، در برابر لفاظیهای کره شمالیها در ارتباط با خلع سلاح اتمی نه تنها کره شمالی بلکه کل شبه جزیره کره.»
واگورن میگوید: «هر اتفاقی که در آینده بیفتد، کیم در اینجا به عنوان یک بازیگر جهانی ظاهر شد، نه یک مطرود بین المللی.»
طرفداران ترامپ در داخل آمریکا ادعای پیروزی خواهند کرد. آنها این اتفاق را لحظهای تاریخی خواهند نامید، اما اکنون زمان به نفع کیم جونگ اون میگذرد. ترامپ از این رخداد برای جلب حمایت برای انتخاباتهای میان دورهای استفاده کرده است. کره شمالی اکنون میتواند نفس راحتی بکشد. ترامپ نمیتواند حالا یا هرزمان دیگری تا انتخابات ملی بعدی در نوامبر ۲۰۲۰ از کره شمالی چشم پوشی کند. درحالی که کره شمالی برای میان مدت امن و امان است و میتواند به توسعه تواناییهای اتمی اش ادامه دهد. این کشور در اصل این کار را برای وارد آوردن فشار به دولت ترامپ برای آمدن بر سر میز مذاکره انجام داده و در صورت لزوم باز هم این کار را خواهد کرد.
به تدریج در طول زمان ماهیت این معامله آشکار خواهد شد. کره شمالی یا خود را خلع سلاح اتمی میکند یا نمیکند، به هر روی در صورت به شکست انجامیدن این معامله، کره شمالی اکنون میتواند آمریکا را مقصر بداند. این کیم بود که حرکتهای بزرگ را انجام داد نه ترامپ.
کره شمالی بازی خوبی را در پوکر ژئوپلتیک انجام داده. کره شمالی این کار را با زمانبندی دقیق و مهارت به پیش برده، در زمانی که دولت ترامپ در آسیب پذیرترین زمان خود قرار داشته است.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: دونالد ترامپ کره شمالی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۱۸۴۶۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف جدید زبانشناسان: ۴ سفر حماسی از سرزمینهای یخی که به پیدایش اولین آمریکایی ها منجر شد
تقریباً نیمی از خانوادههای زبانی دنیا در قاره آمریکا یافت میشوند. با اینکه بسیاری از این زبانها اکنون منقرض شدهاند، تحلیل زبانهای تاریخی به ما امکان بررسی، مقایسه و ردیابی آنها در گذر زمان را میدهد تا گروههای اولیه ساکن در این قاره را بهتر درک کنیم.
جهانا نیکولز، زبانشناس تاریخی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا در پژوهشی که اواخر ماه مارس در مجله American Journal of Biological Anthropology منتشر شد، به بررسی ساختار ۶۰ زبان از سراسر آمریکا و کانادا پرداخت. این بررسی نشان داد که این زبانها از دو گروه زبانی اصلی نشأت گرفتهاند که در دستکم چهار موج مجزا وارد آمریکای شمالی شدهاند.
کشف تاریخچه قاره آمریکا با علم زبانشناسیبه گزارش گجت نیوز، نیکولز ۱۶ ویژگی این زبانها از جمله ساختار هجا، جنسیت اسمها و نحوه تولید صامتها هنگام صحبت را مورد بررسی قرار داد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که این زبانها به دو گروه اصلی تقسیم میشوند: گروه اول شامل زبانهایی است که ضمیر اول شخص آنها دارای آوای «ن» و ضمیر دوم شخص دارای آوای «م» است. گروه دوم شامل زبانهای دیرینهتری است که میتوانند یک جمله کامل را تنها در یک کلمه منتقل کنند.
تحليلهای بیشتر زبانشناسی نشان میدهند که ورود انسانها به قاره آمریکا در چهار موج مجزا رخ داده است. اولین موج حدود ۲۴ هزار سال پیش اتفاق افتاد، زمانی که یخچالهای عظیم بخش زیادی از آمریکای شمالی را پوشانده بودند.
خانم نیکولز هیچ ویژگی منحصر به فردی در زبانهای آن دوره پیدا نکرده که نشاندهنده ورود گروهی متنوع از مردم و زبانها به آمریکای شمالی در آن زمان باشد. موج دوم مهاجرت حدود ۱۵ هزار سال پیش با مردمی همراه بود که زبانهایی با ضمیر اول شخص «ن» و ضمیر دوم شخص «م» داشتند.
موج سوم نیز هزار سال بعد با مردمانی همراه بود که زبانهایی با صامتهای ساده داشتند. سپس موج چهارم حدود ۱۲ هزار سال پیش همراه ورود زبانهایی با صامتهای پیچیده از راه رسید.
تا همین اواخر، محققان بر این باور بودند که اولین آمریکایی ها حدود ۱۳ هزار سال پیش از طریق یک پل خشکی از سیبری وارد این قاره شدهاند. اما مطالعات قبلی خانم نیکولز روی دادههای زبانی او را متقاعد کرد که این زمان برای شکلگیری نزدیک به ۲۰۰ زبان بومی آمریکا کافی نبوده است. در عوض او معتقد است که اولین ورود انسانها به حدود ۳۵ هزار سال پیش بازمیگردد.
از آن زمان، حجم فزایندهای از تحقیقات باستانشناسی، زمینشناسی، اقلیمشناسی و ژنتیک، تاریخ ورود اولیه انسانها به آمریکا را به عقب رانده است و اجماع جدیدی بر این شکل گرفته که چندین موج از مهاجران در مقاطعی بین ۳۰ تا ۲۵ هزار سال پیش راه خود را به قاره آمریکا باز کردهاند.
خانم نیکولز گفت: «اضافه کردن مطالعات زبانی به این تحقیقات به معنای تأیید متقابل این چهار رشته علمی است. به نظر من حالا این تفسیر بسیار محکمهپسند است».
اندرو کاول، انسانشناس و زبانشناس در دانشگاه کلرادو بولدر که در این پژوهش مشارکت نداشته، در ایمیلی به سایت معتبر جهانی لایو ساینس گفته که مطالعه خانم نیکولز جالب است زیرا «دادههای زبانی بر پذیرش فزاینده سایر حوزههای علمی صحه میگذارد که آمریکای شمالی بسیار زودتر از آنچه برای دههها تصور میشد، مسکونی شده است».
با این حال، آقای کاول خاطر نشان کرد که تحلیل آماری این پژوهش نشان میدهد که دو زبان، یوروک و آراپاهو، طبقهبندی کاملاً متفاوتی دارند؛ این درحالیست که میدانیم این دو زبان از نظر ژنتیکی با هم مرتبط هستند و هر دو جزئی از ابرخانواده زبانهای آلگیک به شمار میآیند (زبان یوروک در شمال دور کالیفرنیا و زبان آراپاهو در ایالتهای وایومینگ و اوکلاهما صحبت میشده است).
آیا اولین آمریکایی ها، از آسیا مهاجرت کردهاند؟البته، نفوذ زبانهای همسایه میتواند روی زبانهای دیگر تاثیر زیادی بگذارد و این موضوع میتواند روابط اولیه آنها را مخدوش کند، همانطور که آقای کاول اشاره کرد.
اگرچه این پژوهش جدید مدلی را برای چگونگی ورود و تکامل زبانها در آمریکای شمالی ارائه میدهد، اما به خاستگاه آنها که هنوز ناشناخته است، اشارهای نمیکند.
خانم نیکولز گفت: «به احتمال زیاد مردمی که به آمریکای شمالی نقل مکان کردند، اقوام خود را در آسیا رها کردهاند و ممکن است برخی از آن زبانها همچنان در سیبری باقی مانده باشند».
با این حال به گفته او، محدودیتهای روش مقایسهای زبانشناسی به این معناست که شاید هرگز آن را نباید قطعی دانست.
کانال عصر ایران در تلگرام