یادداشت/حسین شریعتمداری با کفش وارد نشوید!(نکته)
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۰۹۲۸۵
به گزارش مجله فارس، حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی در این روزنامه با عنوان با کفش وارد نشوید!(نکته) نوشت: در بخشی از تاریخ قیام سربداران آمده است که وقتی ارغونشاه مغول جماعتی از پیروان «شیخ حسن جوری» یکی از رهبران نهضت سربداران را به بند کشیده و در میان آنها شیخ حسن جوری را جستجو میکرد، تمامی آن جماعت پاکباخته، خود را حسن جوری معرفی کردند تا شناسایی رهبر و امیرشان برای مغولان ناممکن باشد و در این راه سرهای خویش را به دار مجازات ارغونشاه مغول نیز سپردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شرکت آمریکایی تولیدکننده لوازم ورزشی «نایک»، چند روز قبل از شروع بازیهای جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ روسیه، اعلام کرد که به علت تحریمهای آمریکا حاضر نیست کفشهای تیم ملی فوتبال کشورمان را از تولیدات این شرکت تامین کند! تا اینجای ماجرا، از کینهتوزی آمریکاییها علیه ایران اسلامی و مردم شریف آن حکایت میکند که نه عجیب است و نه غیر منتظره، ولی در این میان نکاتی هست که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت و نباید ناگفته بماند. از جمله اینکه؛
۱- در حالی که شرکت آمریکایی نایک از تامین کفشهای ورزشی تیم ملی جمهوری اسلامی ایران خودداری کرده و این تصمیم خود را نیز به صراحت اعلام کرده بود، متاسفانه چند تن از اعضای تیم ملی کشورمان با پوشیدن کفشهای «نایک» در میدان حاضر شدند! و حال آنکه کمترین انتظار از آنها این بود که برای اعلام همبستگی ملی و احترام به هموطنان خویش و مردم پاکباخته این مرز و بوم از پوشیدن کفشهای نایک خودداری کنند و با این اقدام ناپسند خود به مردم کشورشان اهانت نکنند! آن هم مردمی که از ژرفای دل، در آرزوی پیروزی آنان بودند و بعد از پیروزی با شور و شوق فراوان این پیروزی را جشن گرفتند.
۲- ممکن است گفته شود- و گفته شده است- که اعضای یاد شده تیم ملی فوتبال کشورمان کفشهای ورزشی نایک را از قبل خریداری کرده و یا از طریق اسپانسرهای خود دریافت کرده بودند! که این عذر پذیرفتنی نیست، چرا که پای حیثیت یک ملت در میان بوده و هست.
آن عده از اعضای مورد اشاره تیم ملی که بعد از تصمیم سیاسی و خصمانه شرکت نایک علیه مردم کشورمان- و نه فقط علیه تیم ملی فوتبال ایران- با پوشیدن کفشهای نایک به میدان رفتهاند، با این اقدام ناپسند خویش بهگونهای ناخواسته به ملت بیاحترامی کردهاند و شایسته آن است که برای جبران این حرکت ناشایسته، اولا؛ از پوشیدن دوباره کفشهای ورزشی نایک خودداری کنند و ثانیا؛ بعد از حضور در میدان بعدی مسابقه، در مقابل چشم تماشاگران حاضر در استادیوم و کسانی که از طریق دوربینهای تلویزیونی مسابقات را دنبال میکنند، کفشهای نایک را به اطراف میدان مسابقه پرتاب کرده و دور بیندازند که از فرزندان ایران اسلامی جز این انتظار نمیرود.
آمریکاییها باید بدانند که مردم ایران و تیم ملی این کشور که به نمایندگی از سوی همین ملت به میدان آمده است اهانت آنان در تحریم کفشهای ورزشی فلان شرکت آمریکایی را بیپاسخ نمیگذارد و از مقابله به مثل که حق قانونی و نشانه شخصیت اسلامی و ایرانی آنان است، دست نمیکشند و به قول امیرالمومنین علیهالسلام، سنگ را به همان سو که آمده است پرتاب میکنند.
۳- آمریکاییها در حالی حتی از تحویل کفش ورزشی به اعضای تیم ملی فوتبال کشورمان خودداری میکنند که بارها گلو پاره کرده و گریبان دریدهاند که بازیهای ورزشی را نباید سیاسی کرد! و حتی در مواردی فیفا - فدراسیون جهانی فوتبال- جمهوری اسلامی ایران را تنها به علت انجام برخی از مراسم مذهبی در ایام خاص، آنهم بدون دخالت دادن آن به بازیها، جریمه نیز کرده است!
به عنوان مثال روز بیست و پنجم مهرماه سال ۱۳۹۵ که با شب تاسوعای حسینی علیهالسلام همزمان بود، فیفا در اعتراض به مراسم نوحهخوانی که قبل از شروع بازی ایران و کره در استادیوم آزادی صورت گرفته بود، کشورمان را به پرداخت ۴۵ هزار فرانک جریمه محکوم کرد! و یا آقای احسان حدادی قهرمان دوومیدانی کشورمان در مسابقات ۲۰۱۲ لندن، تنها به این علت که روی پیراهنش کلمه مقدس «یا حسین (ع)» نقش بسته بود، با توبیخ! روبرو شد و یا اعلام کردهاند که در صورت خودداری کشتیگیران میهن اسلامیمان از مواجهه با ورزشکاران رژیم کودککش و جعلی اسرائیل، کشتی ایران را از صحنه همه مسابقات حذف میکنند و سخن درباره آن است که بعید نیست در صورت تکرار، کل ورزش ایران را حذف کنند! و... در همان حال یقه میدرند که ورزش را نباید سیاسی کرد!
۴- گفتنی است تحریم تامین کفش تیم ملی ایران از سوی شرکت نایک در حالی است که لوازم ورزشی این شرکت آمریکایی بازارهای ایران را پر کرده و در تسخیر خود دارد، همانگونه که لوازم صوتی و تصویری شرکت سامسونگ -که به بهانه تحریم آمریکا از دادن هدیه به ورزشکاران کشورمان خودداری کرده بود- بازارهای ایران را در تیول خود گرفته و باز هم، همانطور که خودروهای ژاپنی تویوتا که به خاطر فروش یک دستگاه خودرو به سفارت ایران در هند از آمریکا پوزش خواسته بود، جادهها و خیابانهای کشورمان را در اختیار دارد و به روی نامبارک خود هم نمیآورد که تقریبا تمامی خودروهای مورد استفاده تروریستهای وحشی داعش از نوع تویوتا بوده است! و...
انتهای پیام/ب
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۰۹۲۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمتهایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!
خیلیها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی میگیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمیرساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - ۲ نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بیدرنگ به جانب «عفت اسلامی» سخن گفته و به قانون خاصی استناد نمیشود. آنچه یک نماینده مجلس هم هر از گاهی میگوید پیشنهادهای محدود کننده اوست و هنوز تصویب و نهایی نشده.
به گزارش صدای ایران از عصرایران، اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.
از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...
نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان میدهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاههای اجرایی دولتی (دستکم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانهای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتمالاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت میشود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).
چون در برخی گفتگوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد میشود بررسیها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده، اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.
ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمیکند (هر چند آقای علمالهدی مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، دُختِ افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بیتوجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار میبرد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:
«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است، اما بیحجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.
پیشتر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتیها جریمههای بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتارها به مهاجرت بینجامد؟ " او پاسخ داد: جریمههای آنان را بیشتر تعیین کردیم، چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!
منتها بلافاصله اضافه کرد: البته قدم هنرمندان روی چشم ما! انگار او میزبان و مالک است و دیگران قرار است وارد قلمرو او شوند. در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدمتان روی چشم برای فردی بیرونی به کار میرود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمیتواند به ایرانیان دیگر بگوید قدمتان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست! بحث انگیزترین سخن او، اما باز در همان مناظره با دکتر احمد بخارایی بود که در آن گفت:
بی حجابی جلوی حرص و ولع را میگیرد در حالی که هر چه افراد حریصتر و گرمتر و پرقدرتتر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصممتر میشوند و اگر در غرب خانوادهها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.
هنگامی که مجری گفت، چون این آمارها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر میکنند برخی در آنها تشکیک میکنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمیگیرند.
این که یک آقا و همکاران غالبا مرد او و نه خانمها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد هم نه در فقه و حقوق که در زمینه علوم اجتماعی است ولی ماحصل صبغه مجازات دارد و ادبیاتی که به کار میگیرد مطلقا شبیه فقیهان و حتی واعظان یا حقوقدانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد میشود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بیحجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین میبرد و دوم این که «مزاحم ما هستند». [این «ما»را هم توضیح نداده مشخصا شامل چه کسانی میشود؟
همه مردم ایران که بار تامین نصف بودجه دولت را با پرداخت انواع مالیات بر عهده دارند یا تنها همفکران ایشان؟]با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بارها گفته اولویت خانمها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم میشود.
در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و ۱۶ سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسین خطیبی در جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران.
آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته، اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.