4 ستاره و اسطوره سینما ار نگاه امین حیایی
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۱۵۴۶۰
رکنا: امین حیایی از بازیگران مطرح سینمای کشور در تازهترین گفتوگوی خود که با روزنامه شهروند انجام شده است، به تمجید از بازیگران خلاق سینمای ایران و جهان پرداخته است.
در ادامه میتوانید بخشهایی از این گفتوگو را از رکنا بخوانید.
شما را بهعنوان بازیگری میشناسند که کمتر توانستهاید به حقتان در این عرصه برسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بههرحال نقشآفرینی بازیگر Actor به خیلی چیزها بستگی دارند و به اصطلاح تابعی از عوامل مختلف است. هر چه فیلمنامه بهتر و جذابتر و فکرشدهتر باشد، کارگردان هر چه تواناتر باشد و البته عوامل هر چه با هم رابطه بهتری داشته باشند و پشت صحنه فضای آرامتری داشته باشد، سودش به فیلم و البته بازیگر- درواقع تکتک عوامل- میرسد و بازیگر میتواند نقشش را بهتر ایفا کند و خلاقیت بیشتر و آشکارتری را در کارش به نمایش بگذارد.
اما شما حتی در چنین کارهایی هم حضور قابل قبولی دارید. من منظورم به دیده نشدن کار است نه ناتوانی بازیگر در اجرای مناسب.
من به شخصه در چنان کارهایی هم سعی کردهام خود را با شرایط موجود تطبیق دهم و با تمرکز روی نقشم نتیجه مناسبی از حضورم به دست آورم. اما بههرحال بعضی فیلمها آنقدر کمبود و ضعفهای مشهود در فیلمنامه و کارگردانی دارند که دیگر کاری از دست هیچکس حتی بهترین و قدرتمندترین بازیگران نیز برنمیآید.
نقشهای برتر کارنامهتان از نگاه خودتان کدامها هستند؟
نمیخواهم مثال کلیشهای نقشها مثل فرزندان بازیگر هستند را تکرار کنم. اما از سوی دیگر نقشهایی را هم که نام میبرم نه به دلیل علاقه شخصی خودم، بلکه نتیجهای است که از بازتابها و عکسالعملهای مردم به دست آوردهام. مثلا در مورد کارهای قبلی خیلیها از بازیم در فیلم کما تعریف کردهاند. خودم هم این نقش و فیلم را دوست دارم البته. دختر ایرونی، زن زیادی و میهمان مامان هم دیگر فیلمهایی هستند که تعریفشان را از زبان مردم شنیدهام. در میان فیلمهای نسبتا جدیدتر نیز «شب» رسول صدرعاملی را دوست دارم و البته «خانوم» تینا پاکروان را.
بدون تعارف، مردم چندان اهمیتی به خلاقیت یا هنرمندی یک بازیگر نمیدهند و معیار آنها برای محبوبیت بازیگران اغلب موارد دیگری را شامل است. شما اما آشکارا بازیگر خلاقی هستید و البته جزو نادر بازیگران خلاقی که محبوبیت خاص و عام نیز دارند.
خلاقیت تنها عامل متمایزکننده بازیگران از همدیگر است. خلاقیت آدمها و بازیگران با هم متفاوت است و بنابراین بازیشان نیز با هم تفاوت پیدا میکند. حس میکنم مردم حس خوبی به بروز و ظهور خلاقیتهای من داشتهاند و به این دلیل هم با نقشهایی که ایفا کردهام ارتباط خوبی برقرار کردهاند. در کارنامه یک هنرپیشه قطعا نقشهایی وجود دارد که هر بازیگر دیگری نیز میتواند آنها را ایفا کند و وجوه مشخصه و تمایزانگیزی با همدیگر ندارند.
اما درعینحال میتوان به نقشهایی نیز اشاره کرد که ایفای آنها نیاز صددرصدی به خلاقیت دارد. مردم حداقل در کارنامه من بیشتر این قبیل کارهایم را پسندیدهاند. از این روست که من برای تمام نقشهایم نهایت انرژی را صرف میکنم و سعی و تلاش دارم همواره خلاقیتهای متناسب با هر نقشی را در کارم بروز دهم و به تصویر بکشم. فکر هم میکنم مردم از یک بازیگر چیزی جز این را نمیخواهند. وقتی درنهایت مردم از نقشی خوششان میآید و به قولی زمانی که ارتباط خوبی میان تماشاگر با نقشی ایجاد میشود، بازیگر تشویق میشود که در کارهای آتی نیز دست به خلاقیت و نوآوری بزند.
بهترین و خلاقترین بازیگران جهان و همین ایران خودمان را چه کسانی میدانید؟
به نظرم ادوارد نورتون از خلاقترین و بهترین بازیگران سالهای اخیر هالیوود است. پیداست که این هنرپیشه برای هر نقشی چه زحمتی میکشد و چه تلاش بیاندازهای را به نمایش میگذارد تا شخصیتی را که ایفای آن برعهدهاش است، کامل بازآفرینی و با نهایت انرژی آن را تصویر و ترسیم کند. در سینمای خودمان نیز پرویز پرستویی، رضا کیانیان، علی نصیریان و عزتالله انتظامی از خلاقترین بازیگرانی هستند که دوستشان دارم. انتظامی با این همه سال سابقه هنوز هم انگیزه ایفای نقشهای درجه یک را دارد و با ابزار خلاقیت به این خواستهاش نیز میرسد.
چگونه؟ مگر خلاقیت را ابزار میدانید؟ آیا قایل به این نیستید که خلاقیت یک داشته ذاتی است که بعضیها از آن بهرهمندند و برخی نیز بیبهره از آنند؟
نه؛ فکر میکنم خلاقیت در ذات همه وجود دارد و خداوند همه را به یک اندازه از این موهبت برخوردار کرده است. با وجود این، شاید خودمان کوتاهی میکنیم که به آن دست پیدا نمیکنیم. شاید از تنبلی ما باشد، یا از بیمیلیمان نسبت به بهرهمندی از آن؛ شاید هم اصلا گرفتار افکار دیگری هستیم. درحالیکه اگر انسان به مرحله خودشناسی برسد و بتواند روی فکر و روان خود کار و تواناییهایش را کشف کند، بهطورحتم راه موفقیت برایش باز میشود.
بهعنوان آخرین پرسش؛ اگر شغل دیگری هم داشتید آیا این انگیزه را داشتید که بسان بازیگریتان آدم خلاقی قلمداد شوید؟
نمیدانم. شاید اگر در آن کارها هم حرفهای بودم، به همین موفقیت دست مییافتم؛ شاید. آدم تا در موقعیت قرار نگیرد نمیتواند در مورد قضیهای قضاوت Judgment درستی داشته باشد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: جام جهانی سلامت ماه رمضان مهم ترین های 24 ساعت بازیگر Actor فیلم موفقیت قضاوت Judgment ایران و جهان ستاره سینما امین حیایی بازیگران عکس حوادث دختر مرد فیلم من لباس زندگی پسر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۱۵۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.