حمله جنگده هاي امريکايي به موضع نيروهاي مقاومت در بوکمال، چرا؟
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۴۱۷۷۹
روز يکشنبه جنگنده هاي امريکايي تحت پوشش ائتلاف بين المللي مبارزه با داعش، بار ديگر مواضع نيروهاي عراقي و سوري را در منطقه بوکمال در مرز عراق وسوريه بمباران کردند که در نتيجه دهها تن از نيروهاي مردمي عراقي شهيد و تعداد ديگري زخمي شدند. اين اولين بار نيست که امريکا به بمباران مواضع نيروهاي عراقي وسوري به بهانه مبارزه با داعش حمله مي کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخش کوچکي از خط مرزي عراق در امتداد شرق سوريه در ديرالزور تا شمال و سوريه در منطقه کردنشين حسکه تحت کنترل داعش است. در همين مناطق امريکا هم داراي پايگاههاي نظامي است. يکي از ويژگي هاي ديرالزور وجود منابع عظيم نفت وگاز است. از سويي امريکا براي جلوگيري از گسترش حاکميت دمشق بر مناطق شرق و شمال سوريه با تجهيز نيروهاي کردي به بهانه مبارزه با داعش، بارها با بمباران مواضع نيروهاي سوري از پيشروي اين نيروها به اين مناطق جلوگيري کرده است.
در مرز عراق و سوريه در گذرگاه مرزي التنف نيز امريکا يک پايگاه نظامي ديگر دارد که در آنجا هم با آموزش و سازماندهي گروههاي تروريستي و تجهيز اين گروهها از عمليات ارتش سوريه براي آزاد سازي اين منطقه جلوگيري مي کند. کمي پايينتر در جنوب سوريه نيز بخشي از گروههاي تروريستي از جمله النصره در درعا و قنيطره در مرز جولان اشغالي با سرزمين هاي اشغالي فلسطين حضور دارند که رژيم صهيونيستي به بهانه جلوگيري از حضور نيروهاي مقاومت در جولان اشغالي، به کمک امريکا و رايزني با روسيه، به دمشق براي دوري از اين منطقه فشار مي آورد. وگاه و بي گاه خبرهايي از حملات هوايي و موشکي رژيم صهيونيستي به مواضع ارتش سوريه و متحدانش در اين مناطق شنيده مي شود.
بر اين اساس به نظر مي رسد امريکا و رژيم صهيونيستي با بمباران مواضع ارتش سوريه و متحدانش در نوار مرزي با عراق و نوار مرزي جولان اشغالي، سه هدف مشترک را دنبال مي کنند.
هدف اول/ جلوگيري از دستيابي ارتش سوريه به منابع نفت وگاز منطقه ديرالزور
هدف دوم/ تجزيه سوريه
هدف سوم/ جلوگيري از اتصال نيروهاي مقاومت
اين در حالي است که با شکست داعش در عراق و سوريه، امريکا توجيهي براي نگه داشتن نيروهاي خود در سوريه ندارد و بنابر اين با بمباران مواضع نيروهاي مقاومت مي کوشد همواره تهديد داعش به عنوان يک بهانه حضور وجود داشته باشد.
به گزارش واشنگتنپست، مقامهاي آمريكايي در جلسات مختلف بارها گفتهاند نگران تشكيل كريدور تهران به عراق، سوريه و لبنان هستند. كنترل اين منطقه بياباني توسط ارتش سوريه و نيروهاي متحد اين كشور به آنها اجازه ميدهد تا تروريستهاي داعش را تا ديرالزور كه يكي از آخرين پايگاههاي داعش در سوريه بهحساب ميآيد، تعقيب كنند.
گزارشها حاکی است واشنگتن انواع حمایتها را از داعش به عمل می آورد تا از فروپاشی آن جلوگیری کند. بر بر اساس گزارش نوزدهم خردادماه 1397 آسوشیتدپرس، ژنرال ایگور کُناشنکوف سخنگوی وزارت دفاع روسیه اعلام کرد تنها در مناطقی از سوریه که تحت کنترل آمریکاست خطر رویارویی با داعش وجود دارد.
سخنگوي وزارت دفاع روسيه افزود:« گسترش بیشتر داعش به سمت سوریه فقط با بی تحرکی محسوس آمریکا و ائتلاف به اصطلاح تحت رهبری این کشور میسر شد. این وضعیت باعث شد شبه نظامیان داعش سریعا کنترل میادین نفتی در شرق سوریه را در اختیار بگیرند و به جریان پیوسته ای از درآمد از ناحیه فروش محصولات نفتی دست یابند و بخش اعظم سلاحهایی که آمریکا در اختیار گروههای مخالف و مسلح سوری قرار داد در نهایت به دست داعش و گروه جبهه النصره افتاد.
در چنين شرايطي به نظر مي رسد تنها مسير پايان دادن به عمر گروه تروريستي داعش و جوگيري از شهادت نيروهاي مردمي عراق و ارتش سوريه، داشتن اراده جدي از سوي مقام هاي اين دو کشور براي اخراج نظاميان امريکايي از منطقه باشد و تازمانيکه اين اتفاق نيفتد اقدام جنگنده هاي امريکايي و رژيم صهيونيستي به بمباران مواضع نيروهاي مقاومت دور از انتظار نخواهد بود. ------------------------------------------------- رضا محمدمراد
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: بوکمال ديرالزور تجزيه سوريه داعش التنف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۴۱۷۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر شده و مشخص میشود آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» عرضه شده، دروغی بیش نبوده است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حسن رشوند در یادداشتی نوشت: هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر میشود و تازه مردم آمریکا و ملتهای جهان متوجه میشوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آنها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.
این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخشهایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن میدانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه 250 ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسانها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.
چند روزی است که دانشگاههای امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینیها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش میکنند با دستگیریهای گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپهای تحصن دانشجویان را در دانشگاههایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از 25 دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.
نباید از این نکته غافل بود که محیطهای علمی در امریکا در چنبره دستگاههای نظامی و امنیتی است و همانگونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاهها گفتهاند نمیتوان این مراکز را صرفاً محیطهای علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت میکند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار میگیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه میدهد به این محیطها وارد شده و آنها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاههای امریکا میافتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاهها به دلیل واکنشهایشان به ناآرامیها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامهای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بیتوجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دستهجمعی بیش از 100 دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کمسابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال 1968 (حدود 56 سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمیگردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیمسال تحصیلی کنونی، کلاسهای خود را به صورت نیمهحضوری و نیمهمجازی برگزار میکند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه میگوید شرکتکنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاههای دنیا برند محسوب میشود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست میشکنند.
ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاههای امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال 1378 در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی دهها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاههای امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال 78 در کوی دانشگاه اتفاق افتاد.
اعتراضات دانشگاههای امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بیحد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند. تجمعات این روزهای دانشگاههای امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاههای پلیس شدهاند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند.
تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه میشود و هر رفتار خشنی را انجام میدهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت میگیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار میگیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک میخورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار میگیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط میشوند و اینجا عکس آن عمل میکنند. آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار میگیرد، کتک میخورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار میگیرد، اینجا ازکسانی که کوچکترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذرهبین قرار میدادند و برای آن توئیت میزدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده میکردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آنها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمیتوان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلمخواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.
منبع: جوان
انتهای پیام/