نمایشگاه سودوکو با آثاری از سارا اشرفی و مجید حسینی در شهر نسود دانمارک
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۴۳۳۶۲
فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین:
نمایشگاه نقاشی دونفره سارا اشرفی و مجید حسینی در کتابخانه مرکزی شهر نسود دانمارک برگزار میشود.
به گزارش هنرآنلاین، نمایشگاه دونفره سارا اشرفی هنرمند نقاش به همراه آثاری از مجید حسینی، هنرمند ایرانی مقیم دانمارک، از سوم ماه جولای (12 تیرماه) در شهر نسود دانمارک برپا میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سارا اشرفی درباره این نمایشگاه گفت: نمایشگاه از سوم تا ۳۱ جولای در کتابخانه مرکزی شهر، به دعوت خانم ایده ماریه اریکسن، مسئول گالریهای کتابخانه مرکزی شهر نستود و ویبک سولینگ، مسئول اطلاعات و اخبار فرهنگی این شهر برپا خواهد بود.
وی افزود: در مجموع 20 اثر برای این نمایشگاه انتخاب کردهام که برخی از آنها برای اولین بار نمایش داده میشوند. برخی از آنها سایز بزرگ هستند و برخی کوچک و تکنیک آثار اکریلیک روی بوم است.
اشرفی درباره ویژگیهای فنی آثارش گفت: نقاشیها تخت است و برای درست کردن قاب آنها زودتر به دانمارک سفر میکنم. زیرا در نقاشیهایم قاب بخشی از اثر و درواقع ادامه آن است. قابها معرق و کار دست هنرمندان روستای امانآباد در استان مرکزی هستند.
او همچنین درباره آثار مجید حسینی گفت: این هنرمند سورئال سالهاست در اروپا زندگی میکند و بیش از بیست نمایشگاه در این قاره داشته است. او هنرمند سرشناسی است و سبک خاص خود را در نقاشی دارد.
اشرفی افزود: حسینی با استفاده از خودکار روی روزنامهها، مفاهیم مورد نظر خود را عنوان میکند. نگاه حسینی کنایی است و معمولا به تضادها میپردازد. مثلا با نشان دادن فقر در کنار خبری درباره بانک، به ایجاد چالش در ذهن مخاطب کمک میکند. او با شیوهی خاص و مواد مختلف روزنامه را بدون نیاز به شیشه روی بوم میچسباند؛ به شکلی که اثر ضد آب میشود. این نقاش صاحبسبک، عضو انجمن نقاشان دانمارک است.
اشرفی، درباره نمایش همزمان آثار خودش و مجید حسینی با اشاره به بیانیه برپا کنندگان این نمایشگاه گفت: دلیلی که مسئولان نمایشگاه اعلام کردند این بود که به دلیل مفهومی بودن آثار و ایدهالهایی که برای آنالیز در آنها وجود دارد و همچنین وجود انبوه گردشگران در این فصل فرصت مناسبی برای نمایش آثار هنر مفهومی در اختیار داشتند. تفاوت نوع نگاه هنرمندان ایرانی بدون شک دیدگاه جدیدی برای اروپاییها خواهد بود و استقبال خوبی را پیشبینی میکنیم. برای همین پر بازدیدترین تاریخ را به آن اختصاص دادیم. انتخاب این دو هنرمند با توجه به شناختمان از آثار و فضای کارشان به عنوان نماینده ایران انتخاب مناسبی به نظر میآید.
سارا اشرفی همچنین به ویژگیهای آثاری که در نمایشگاه ارائه خواهد کرد پرداخت و گفت: عنوان نمایشگاه «سودوکو» است. در این بازی سنتی، ارقام باید در جدول تنها باشند. این مفهوم به حس نقاشیهایم نزدیک است و احساس میکنم که نقاشیهایم بیانگر حس تنهایی انسان است. سختیها و آسانیهای زندگی فردی برایم مهم است. زندگی همواره چالشهایی دارد اما با وجود همین چالشها زیباست.
او ادامه داد: احساس میکنم همین مشکلات و چالشهای اجتماعی باعث شده در کارم خلاق باشم و به نوعی مدیون آنها هستم. تا به حال مجموعهای کار نکردم، زیرا با حس و حال لحظهایام و بدون نقشه قبلی پشت بوم مینشینم. همیشه برای کارها عنوانی انتخاب میکنم اما این عنوانها از حسم برمیآیند و سعی میکنم دربردارنده یک توضیح کلی از کار باشند و هربار بخشی از ذهن و هدف کلیام را به عنوان نقاش عنوان کنند. بنابراین، این عنوانها در نهایت عنوان مجموعه خاصی نیستند.
این هنرمند درباره برگزاری نمایشگاه در کشورهای دیگر گفت: معمولا سالی سه نمایشگاه در اروپا دارم. این نمایشگاهها بیشتر در گالریهای دولتی برگزار میشود و به دلیل فاصله کوتاه کشورهای اروپایی از هم، معمولا مخاطبها برای دیدن نمایشگاهها از همه کشورها میآیند.
اشرفی گفت: روش کار گالریداران در اروپا کمی با کشور خودمان متفاوت است. آنجا همهچیز خیلی تخصصیتر است. هرگالری به سبک خاصی علاقه دارد و آثار هنری در همان سبک و سیاق را از همه جای دنیا فرا میخوانند. بنابراین از من به عنوان یک هنرمند ایرانی توقع ندارند که کار بومی یا با ویژگیهای خاصی را برای ارائه ببرم. بلکه نگاه بسیار کلیتر است.
سارا اشرفی در پایان به اهمیت سفر در آثار نقاشی خود اشاره کرد و گفت: سفر زیاد هیچگاه مانعی برای کارم نبوده است. بلکه برعکس سوژه بسیاری از کارهایم را در سفر پیدا میکنم. دیدن آدمها و حسهای تازه، به کارم کمک میکند. مثلا فرودگاهها از بزرگترین منابع الهام من هستند و لازم نیست با کسی حرف بزنم، زیرا ایده کارم را از نگاه آدمها میگیرم.
در همین زمینه: بهار کارتپستالهای هنری گنجینهای در دو قدمی دریا افتتاح شهر کتاب خانه وارطان با نمایشگاه خانه اولمنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۴۳۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازهای نقاشی مرگ سقراط
افلاطون در رساله فایدون واپسین لحظات زندگی سقراط فیلسوف بزرگ یونان باستان را چنین روایت میکند: پس از خطابه دفاعیه علیه محکمهای که خواستار مجازات مرگ برای او شده بود به شاگردانش میگوید: نگران من نباشید، شما فقط جسم منرا در خاک خواهید گذاشت. سپس در میان اشک و غوغای یاران و حتی اندوه زندانبان جام شوکران را از شاگردش کریتو گرفته و مینوشد. مایع زهرآگین بهسرعت بدنش را سست کرده، چشمانش بیحرکت مانده و او مرگ را پذیرا میشود، تا درسی برای زندگی دیگران باشد.
به گزارش ایرنا، پرسشهای سیاسی و فلسفی سقراط شهروندان آتن را به تردید در حقیقت خدایان پانتئون و اصالت ارزشها در اخلاق یونانیان فرامیخواند. او بخاطر این پنداشتها به ناباوری نسبت به خدایان و فاسد کردن جوانان متهم شد که مجازاتش مرگ بود؛ مطابق رسم زمانه با نوشیدن جامزهر. سقراط بیمناقشه حکم قضات را پذیرفت و حتی شاگردانی را که وی را به نوشتن تقاضای عفو و یا فرار از آتن تشویق میکردند، بهشدت سرزنش کرد. صحنه واپسین دم حیات او تا لحظه نوشیدن جام شوکران، بارها توسط هنرمندان مختلف به تصویر کشیده شده که یادمانیترین آنها اثر چشمگیر نقاش نئوکلاسیک فرانسوی ژاک لوئی داوید است باعنوان مرگ سقراط (La Mort de Socrate) که حالا در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
داوید این نقاشی ۱۳۰ در ۱۹۶ سانتیمتری را بدون التزام دقیق به روایت افلاطون و برمبنای نگاهی ستایشآمیز به سقراط برای پذیرش شجاعانه مرگ خلق کرد تا تصویری حماسی از عزت و کرامت باشد. در مرکز صحنه سقراط با ردای سفید و در هیبتی قهرمانانه روی تخت نشسته با قامتی استوار دست راستش را برای گرفتن جام سرخ شوکران دراز کرده است. او با دست چپ به بالا اشاره میکند؛ به آسمان و جهان پس از مرگ. بدینسان در آخرین دقایق عمر نیز از موعظه و خطابه باز نمیایستد؛ ترجیح میدهد بمیرد، اما از باورها و تعالیم خود دست نکشد. این آخرین درس اوست برای شاگردانی که پیرامون وی در اندوه و اضطراب بسر میبرند.
افلاطون، شاخصترین آنها، غمزده و سر در گریبان، جلوی تخت نشسته و پشتبه صحنه وقوع تراژدی را انتظار میکشد. مرد جوانی که فنجان شوکران را بسوی سقراط گرفته، از شدت تأثر روی برگردانده تا شاهد نوشیدن زهر توسط فیلسوف نباشد. مرد دیگری دست روی زانوی او گذاشته تا شاید وی را از اینکار منصرف سازد. دیگرانی که تاب دیدن صحنه را ندارند، در عمق دالانی درحال دور شدن هستند. مضمون اصلی صحنهپردازی، تمجید از رویکرد فیلسوف به مرگ است و ابراز همبستگی با او که مرگ را نه پایان هستی، بلکه سویه دیگری از زندگی میپندارد.
ژاک لوئی داوید نقاش برتر زمانه خویش بود و در آثار تماشاییاش روایتهای تاریخی را با فلسفه روشنگری در میآمیخت تا متفکرانهترین نمونههای نقاشی آکادمیک را پدید آورد. زبان تصویری او فاخر متناسب با علائق طبقه اشراف فرانسه بود، لیکن برای قاطبه مردم نیز قابل فهم و عمیقاً الهامبخش بود. شاگردان وی، بعدها از سبک کلاسیک و روایتهای سخت و محکم آن فاصله گرفته به سوی امواج پرشور هنر رمانتیک رفتند. آثار او طلایهدار تمدن مدرن بودند، آکنده از بشارتهای اخلاقی و روح انقلابی. در فرانسه او نقاش محبوب سه رژیم پیاپی بود؛ ابتدا در دربار لوئی شانزدهم سپس در عصر انقلاب و نهایتاً در دوره امپراطوری ناپلئون بناپارت. هر سه رژیم از آثار تاثیرگزار وی برای تبلیغ مشروعیت و اقتدار خویش بهره میگرفتند، اما در نهایت به اتهام خیانت به زندان انداخته شد.
نقاشی مرگ سقراط دو سال قبل از انقلاب کبیر فرانسه خلق شد و القاگر حس مقاومت در برابر بیعدالتی، پیامآور روشنگری و فداکاری قهرمانانه بود. داوید در روند انقلاب فعالانه شرکت داشت و تصاویری از نمادهای شجاعت و ایثار خلق کرد. او سالهای پایانی عمرش را در بیماری و تبعید گذراند. وساطتها برای بازگشت او به فرانسه بهثمر ننشست تا اینکه در ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. در ۲۰۰مین سالگرد انقلاب (۱۹۸۹) دولت فرانسه تلاش کرد بقایای داوید را به کشورش بازگرداند، اما دولت بلژیک با این استدلال که قبر او بنایی تاریخی است، از اینکار امتناع ورزید.