به جای «تحریم خرید کالا»؛ «به هم رحم کنیم»!
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۶۸۴۵۴
به گزارش خبرگزاری بسیج، میکائیل دیانی در وطن امروز نوشت: 2 روز از راهاندازی کمپین «کالا نخریم» علی کریمی گذشته و پس از پیوستن جمعی از سلبریتیها به این کمپین، نقدهای جدی به آن از سوی فعالان فضای مجازی و اقتصادی شروع شده است. کریمی هر قدر در فوتبال بازیکن موثری بوده، اینجا با ورود به یک موضوع کارشناسی بسیار مهم میتواند جامعه ایرانی را به بازی بگیرد! فارغ از متن دعوت که پر است از غلط نگارشی، ویرایشی و املایی؛ این نسخه کریمی با ایرادات جدی روبهرو است!
1- آیا گرانیهای موجود محدود به «ماشین» و «طلا»ست که با تحریم خرید آنها همه مشکلات حل شود؟! پاسخ کاملا منفی است! امروز با یک گرانی فزاینده در تقریبا همه کالاها مواجه هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افزون بر رشد کالاهای مصرفی باید به رشد قیمت مسکن توجه داشت. خرید و فروش در بازار مسکن بالا نیست اما بالا رفتن قیمت مسکن بر جامعه مستاجر ایران- نتایج سرشماری سال 95 نشان میدهد 31 درصد از مسکن مورد استفاده در کشور استیجاری است- فشار کمرشکنی وارد میکند که آنها با تحریم استفاده از مسکن، محکوم به بیخانمانی خواهند شد!
2- حتی در مصداق توصیهای هم این کمپین دچار اشتباه و سطحینگری است. نگارنده معتقد است آنچه کریمی در صفحه اینستاگرامش گذاشته، به احتمال زیاد خود کپی از جای دیگری است که حالا به دلیل سلبریتی بودن کریمی پخش شده است اما فارغ از شخص «توصیهکننده»، «اصل توصیه شده» هم غلط است؛ آنچه در کشورهای اروپایی به عنوان یک مدل اعتراضی در افزایش قیمت کالاها انجام میشود، در مواجهه با «افزایش قیمت چند کالا یا همه کالاها» و همچنین «هر نوع کالا» نیست. غربیها صرفا هنگامی که یکی از «کالاهای مصرفی» مانند «گوشت»، «مرغ»، «تخممرغ»، «نان» و امثالهم آن هم به صورت غیرسیستماتیک و ناگهانی گران میشود و با همه سازوکار اقتصادی نمیخواند، دست به این نوع اعتراض میزنند، نه اینکه کل کالاها اعم از مصرفی و سرمایهای گران شده باشد!
3- در 2 روز گذشته از راهاندازی این کمپین، قیمت طلا 200هزار تومان و دلار 250 تومان رشد داشته است که از ناکارآمدی یا نافهمی طراح کمپین خبر میدهد، چرا که یک مثال نقض که تحریم هیچ تاثیری در قیمتش نداشته، طلاست! طلا نه بر اساس بازار تقاضای داخلی، بلکه مبتنی بر قیمت جهانی آن جابهجا میشود و آنچه باعث گرانی طلا شده، صرفا بالا رفتن قیمت دلار در کشور است. اگر قرار باشد سازوکاری در این میان به پایین آمدن قیمت طلا کمک کند، تولید و بالارفتن GDP و GNP است که منجر به کاهش نقدینگی در جامعه و بالا رفتن قدرت خرید و ارزش پول ملی میشود و از سوی دیگر عدم خرج دلار برای واردات کالاهای لوکس است که از کم شدن ذخیره ارزی و پایین آمدن ارزش پول ملی جلوگیری میکند.
4- دعوت به «نخریدن کالا» روی دیگری نیز دارد که همان دعوت به «تولید نکردن کالا» و «بیکاری» و «افزایش رکود اقتصادی» نیز هست. مابهازای تقاضایی که در جامعه وجود دارد، تولیدکنندگان دست به تولید میزنند، گردش مالی در اقتصاد کشور ایجاد میشود، کارگران مشغول کار میشوند، بیکاری کم میشود، رونق اقتصادی ایجاد میشود و در نهایت «قدرت خرید» برای همین مردم در جامعه ایجاد میشود و دعوت به نخریدن در نهایت نقش یک «هاراگیری اقتصادی» را برای جامعه بازی میکند که مردم به دست خود، خود را نابود میکنند.
5- دعوت به نخریدن کالا البته در شرایطی است که نقدینگی در بازار بالغ بر 1500 هزار میلیارد تومان است یعنی ادامه افزایش فزاینده نقدینگی و «فشار تورمی همراه با رکود» که این نیز خود در نهایت باز به «کاهش قدرت خرید» و «کاهش ارزش پول ملی» میانجامد.
6- عمده خریداران ماشین و طلا که حالا دعوت به این کمپین شدهاند یا سرمایهدارانی هستند که گرانی برایشان اهمیتی ندارد یا افرادی که به جهت جلوگیری از بیارزش شدن پساندازشان دست به این اقدام میزنند یا دلالانی که از قبل خرید و فروش و احتکار به گرانی کمک میکنند؛ هیچ کدام از این سه گروه به احتمال زیاد به این کمپین نمیپیوندند و عملا این کمپین انجام نخواهد شد. بزرگترین مشکل کنونی که محصول سیاستهای غلط اقتصادی است «دلالی» و «سوداگری» است که به واسطه افزایش افسارگسیخته همان نقدینگی مورد اشاره رخ داده و صاحبان سرمایه را پولدارتر کرده است. در این وضعیت بخش اعظمی از مردم که اساسا پولی ندارند تا بخرند و بفروشند؛ پولدارها خودشان میخرند و میفروشند و متوقف به کمپینها نمیشوند.
7- جماعت شرکتکننده در این کمپین عمدتا «سلبریتی»ها هستند و این توصیه را برای فالوئرهایشان انجام دادهاند؛ حال آنکه آن فالوئر بخت برگشته سطح زندگی این سلبریتی را ندارد- که اگر داشت خودش را امروز تبدیل به یکی از همین شاخهای اینستا کرده بود!- عاملان به این کمپین اتفاقا باید خود سلبریتیها باشند که هر روز با برندی جدید خودنمایی میکنند! خودروی خارجی جدید سوار میشوند و.... در این مقام البته مساله «تکاثر» حائز اهمیت است؛ کسانی که «انباشت سرمایه» بالایی دارند و با آن «تفاخر» میکنند همین سلبریتیها از جمله آقای علی کریمی هستند که میتوانند با کوچک کردن این انباشت و فخرفروشی، به فقرزدایی کمک کنند. فقر و تکاثر نتایج حاصل از فعالیت سرمایهداران در اقتصاد است، نمیشود بسادگی اجازه داد سازوکارهای بر مدار سرمایهداری و تکاثر در جامعه شما هم کار کند و هم تقویت شود و شما در انتها منتظر باشید فقر نباشد. اگر تکاثر به معنای کثرت امکانات بناحق متداول شده است، منطقا باید فقر هم وجود داشته باشد.
8- در مواجهه با افزایش قیمتهای این روزها نمیتوان تکعاملی به مسائل نگاه کرد، قطعا هم دستهای پنهان یا همان دلالها و دزدهای معرفیشده در این کمپین برای سودجوییشان موثرند، هم اثر روانی و غیرواقعی وجود دارد و هم رفتار غلط اقتصادی برخی مردم کمککننده به نابسامانی است اما بیشتر از همه تصمیمهای غلط اقتصادی دولتمردان است که تشدیدکننده است و برای حل مشکلات گرانی ابتدا باید آن تصمیمات اصلاح شود؛ تصمیم غلط در سیاستهای وارداتی، تصمیم غلط در سیاستهای ارزی، تصمیم غلط در کنترل سکه و از بین بردن پشتوانه طلا برای ریال که همه این تصمیمات هم به رونق اقتصادی ضربه میزند و هم به ارزش پول ملی که در نهایت منجر به کاهش قدرت خرید مردم شده است.
9- در این وضعیت جامعه با تحریم کردن هم مشکلی حل نمیشود، بلکه آنچه مشکلگشاست این است که «#به_هم_رحم_کنیم» و بدانیم این مواجهه صاحب سرمایه با مردم چه بلایی بر سر کل جامعه میآورد! و البته آنکه به جای توجه به توصیههای سطحی و هیجانی سلبریتیها، نسخههای منطقی و عقلانی اقتصاددانان را مورد توجه قرار دهیم و به کار ببندیم و ای کاش آقای کریمی و دیگر سلبریتیها در بزنگاه سرنوشتساز مردم را دعوت به #تکرار یک اشتباه با یک تصمیم هیجانی نمیکردند و به دولتی که مملو از همان تجار، وارداتچیها و دلالان است رای نمیدادند که حالا با این وضع اقتصادی مواجه باشیم!
منبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۶۸۴۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمیخواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفتوگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان میکرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبتهای آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابلقبول و برخی تحلیلها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث تحریمها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریمها، بدون شک اثر خیلی جدی در گمشدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.
آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانهای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامههایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکتهای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.
از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراقهایی هم کرده است. البته برجام آوردهها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که بهصورت اغراق گونه بیان شود. مهمترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریمها بود که در سالهای ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران بهگونهای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریمها آسیبپذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهمترین متغیر آن نفت بود و یکبار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریمها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب میشود.
برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بیتوجه شدیم و حتی به توسعه زیرساختهای تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راهاندازی مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیجفارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سالهای ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بیتوجهیها بودند، لذا نهتنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سالهای ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایهگذاری خارجی رخ داده، اما در واقعیت طرحهایی که عملیاتی شدند و سرمایههای که بهصورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان میدهند سرمایهگذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریمها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایهگذاری خارجی رخ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتیکه در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابلتوجهی ثبت شدهاند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایهگذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.
علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهمترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را میسازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیلهای خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلیشان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانیها شفاف و تثبیت شده است.