چگونه اعتماد همسر خود را به دست آوریم؟
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۷۹۸۶۳
شادترین و رضایتبخشترین روابط بر پایهی اعتماد شکل میگیرند. اگر میخواهید رابطهتان به بهترین شکل برسد، هر دو طرف باید یاد بگیرید که چطور اعتماد همسرتان را جلب کنید. اکثر همسران اعتماد را فقط براساس وفاداری در رابطهی جنسی تفسیر میکنند، در حالی که این احساس بسیار عمیقتر و فراگیرتر است. در ادامه با راههای جلب اعتماد همسر بیشتر آشنا میشویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راهکار اول: پایبندی به ارزشهای مشترک
۱. وفادار باشید
اگر یک طرف وفادار نباشد، رابطه به سرعت از هم میپاشد. افراد معمولا از خیانتی کوچک چشمپوشی میکنند، اما حتی برای بخشش آن، به کمک فردی حرفهای مثل مشاور یا روانشناس نیاز دارند. تعهدِ وفاداری بدهید و به آن پایبند باشید. اگر در رابطهای احساس خوشحالی نمیکنید، به جای آغاز رابطهای دیگر، از مشاور کمک بگیرید.
اگر به کسی وفادار هستید، باید از هر نظر یعنی هم فیزیکی و هم احساسی وفادار باشید. بعضی افراد فکر میکنند ایرادی ندارد که رابطهای صمیمانه با دیگران برقرار کنند و حتی فقط زمانشان را با فرد دیگری سپری کنند. اما همین کار باعث مشکلاتی در رابطهتان خواهد شد.
۲. شریکتان را آزاد بگذارید و در مهربانی پیشقدم باشید
اعتماد در فضایی با احساس امنیت به وجود میآید. چرخهی آسیب رساندن به یکدیگر، چه به صورت زبانی و چه به شکل فیزیکی، و در نهایت پس زدن فرد مقابل، ترسهای فراوانی ایجاد میکند که باعث کاهش اعتماد می شود. اگر تلاش کنید تا هر حرکت شریکتان را کنترل کنید، به نوعی باعث عدم اعتمادش میشوید و او را از خود دور میسازید.
اگر طرف مقابلتان میخواهد زمانی را با دوستانش سپری کند، سعی کنید با این مسئله کنار بیایید. البته شما همیشه باید در مورد رفتار قابل قبول و رفتار غیرقابل قبول با هم صحبت کنید. مثلا اگر همسرتان قصد شرکت در کلاس ورزش با دوستانش را دارد و شما با این کار موافق نیستید، پس باید در این مورد باهم صحبت کنید تا در آینده این مسئله مکررا باعث تنش در رابطهتان نشود.
۳. همسرتان را بدون انگیزههای ثانوی دوست داشته باشید
هر دوی شما نیاز به این اطمینان دارید که همسرتان به خاطر خودتان و نه به خاطر چیز دیگری دوستتان دارد. دلایل دیگر میتواند به خاطر خانوادهتان، پولتان، ظاهرتان و حتی احساس ترس از تنهایی باشد. پس مطمئن شوید که به دلیل درستی همسرتان را دوست دارید.
۴. رابطهتان را در اولویت قرار دهید
خیلی راحت میتوانید همسرتان را به حال خود رها و از یکدیگر غفلت کنید. اما سعی کنید همهی انرژی و زمانتان را به افراد دیگر یا سایر فعالیتها اختصاص ندهید. بلکه اولویتها را مشخص کنید. اگر رابطه برایتان مهم است، پس باید برایتان در اولویت قرار بگیرد.
۵. وفادار بمانید
سوءِتفاهم، تضاد و خشم همیشه پیش میآید. اما باید نسبت به اختلاف نظرها و اظهار عقاید خلاف خودتان تحمل داشته باشید تا ترس از جدایی در دو طرف به وجود نیاید. این کار زمانی ممکن است که شما طرف مقابل را تهدید به ترک کردن، نکنید.
راهکار دوم: ایجاد اعتماد در طرف مقابل
۱. روال معمول را حفظ کنید
بسیاری از افراد فکر میکنند که انجام کارها به شکلی متفاوت جذاب است. یعنی علاقه دارند همواره برای سورپرایز کردن طرف مقابل برنامهریزی کنند. اگرچه گاهی غافلگیری خوب است، ثبات و یکنواختی هم در یک رابطه بسیار مهم است. شاید یکنواختی به نظرتان خستهکننده بیاید، اما در طولانیمدت باعث جلب اعتماد میشود.
۲. قابل اتکا باشید
اعتماد در واقع به معنای این است که بتوانید به کسی اتکا کنید. شما به همسرتان اعتماد دارید که همیشه و صرفنظر از چیزهای دیگر، چه رفتاری میکند. اعتماد باعث ایجاد امنیت در رابطه میشود. مطمئن شوید که همسرتان میتواند روی شما حساب کند.
اگر میگویید که ۵ بعدازظهر در منزل خواهید بود، خوش قول باشید یا اگر اتفاقی افتاد که نمیتوانستید سر وقت برسید، طرف مقابل را مطلع کنید. مهمترین عامل در اینجا ثبات است. اگر ۴ بار از ۵ بار، حتی به خودتان زحمت زنگ زدن و اطلاع دادن بابت اینکه دیر میرسید را ندهید، نشان میدهد که چیزهای دیگر برای شما مهمتر از رابطهتان هستند. رابطهی موفق و شاد زمانی به وجود میآید که هر دو طرف تلاش کنند تا به قولهایی که میدهند پایبند باشند.
۳. به آنچه میگویید باور داشته باشید
همسر شما بهتر از هر کس دیگری میتواند حالات چهرهی شما را بفهمد. اگر دروغ بگویید یا تلاش کنید تا احساسی واقعی را پنهان کنید، او به خوبی متوجه میشود. با این کار ممکن است تصور کند که شما در حال خیانت به او هستید. وقتی کسی بداند که هر چه میگویید قابل اعتماد است، رابطهی بهتر و نزدیکتری ایجاد خواهد شد.
۴. واقعیت را بگویید
یکی از راههای جلب اعتماد همسر این است که هیچ چیز را پنهان نکنید، چرا که همسران هیچ چیزی برای پنهان کردن از یکدیگر ندارند. بهتر است بدانید که دیر یا زود همه چیز آشکار میشود و روراست نبودن شما باعث از بین رفتن اعتماد و خراب شدن رابطه میشود.
۵. احساس واقعیتان را در میان بگذارید
بسیاری از افراد هیچ گاه اجازه نمیدهند که شریک زندگیشان از نیازهای واقعیشان باخبر شود. نگذارید همسرتان در ابهام باقی بماند یا سعی کند حدس بزند که باید چه کاری برایتان انجام دهد. این مسئله باید دو طرفه باشد. اگر فقط یک نفر مورد توجه دیگری باشد، ممکن است فرد دیگر احساس بیتوجهی کند.
۶. گاهی جواب منفی بدهید
بسیار خوب است که به نیازهای همسرتان گوش دهید و تلاش کنید تا آنها را برآورده سازید، اما گاهی بهترین کار «نه گفتن» است. نمیشود همیشه همه کار را به میل او انجام دهید و در واقع با پاسخ منفی نسبت به برخی خواستهها، احترام طرف مقابل را به دست میآورید، چرا که نشان میدهید در این رابطه منفعل نیستید. اظهار نظر شما باعث افزایش اعتماد دو طرفه میشود.
راهکار سوم: جلب اعتماد طرف مقابل
۱. تواناییهای همسرتان را باور کنید
به عبارت دیگر، اگر همیشه باور دارید که همسرتان در بعضی موارد دارای صلاحیت نیست، اعتمادتان کامل نیست. اگر چنین مشکلی دارید باید به شکل صادقانه و با رفتاری صحیح این مسئله را با وی در میان بگذارید. این کار به شما اجازه میدهد تا رابطهتان را پیش ببرید و اعتماد یکدیگر را جلب کنید.
۲. به همسرتان اعتماد کنید
چطور همسرتان به شما اعتماد کند، وقتی شما به وی اعتماد ندارید؟ اعتماد حسی دو طرفه است که به تنهایی از عهدهی یک نفر برنمیآید.
اعتماد به طرف مقابل اغلب به این برمیگردد که احساس درونی شما نسبت به او چیست. به عبارت دیگر، اگر نسبت به هر چیز احساس ناامنی دارید، این حس میتواند تأثیر منفی بر رابطهتان بگذارد. شما هر دلیلی دارید تا به طرف مقابل اعتماد کنید، مگر اینکه خلاقش ثابت شود.
۳. طرف مقابل را بدون سند و مدرک باور کنید
یکی از مسائل پیرامون اعتماد، تمایل به تصور بدترین سناریو در هر موقعیتی است. فقط به خاطر اینکه همسرتان جواب تلفنتان را نداده به این معنا نیست که در حال خیانت به شماست. زمانی که به فرد مقابل اعتماد کنید، بدون سند و مدرک حرفش را میپذیرید. یعنی قبول میکنید که همسرتان باید این شانس را داشته باشید که بابت موقعیت پیش آمده توضیح بدهد و شما نیز قانع شوید.
۴. کاری به موبایل همسرتان نداشته باشید
آیا هر کدام از شما برایموبایلتان کلمهی عبور گذاشتهاید؟ احتمال دارد این کار نشانهی مشکل عدم اعتماد باشد. اگرچه حریم خصوصی مهم است، اما نباید بیش از حد از موبایلتان محافظت کنید. زمانی که اعتماد واقعی وجود داشته باشد، طرف مقابل حتی اگر به موبایلتان دسترسی داشته باشد، به حریم خصوصیتان احترام میگذارد. اما مهمترین مسئله زمانی است که احساس کنید کسی که به همسرتان زنگ میزند، تهدیدی برای رابطهتان است؛ آنگاه قطعا مشکلاتی در مورد اعتمادتان وجود دارد.
۵. به همسرتان اجازه دهید تا آزادانه زندگی کند
اغلب وقتی مسائلی در مورد اعتماد وجود دارد، شما میخواهید هر کاری که طرف مقابل انجام میدهد را کنترل کنید. این کار باعث میشود فرد احساس زندانی بودن و تهدید شدن داشته باشد. با این حال، اعتماد یعنی باور داشتن و اجازه دادن به طرف مقابل که آزادانه زندگی کند. زمانی که به فرد دیگری اعتماد دارید، یعنی به خودتان هم اعتماد دارید که باعث ایجاد روابطی سالمتر در طولانی مدت میشود. منبع: چطور
منبع: پارسینه
کلیدواژه: اعتماد همسر زندگی زناشویی تفاهم عشق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۷۹۸۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وارسی گوشی موبایل همسر باعث قتل شد
مرد جوانی که به اتهام قتل زن مورد علاقهاش مقابل چشم رهگذران در خیابان دستگیر شده مدعی است فقط میخواسته گوشی تلفن همراه او را وارسی کند.
به گزارش مشرق، ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران