رازی که ۱۴ سال بعد از قتل برملا شد
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۸۷۱۰۹
مرد جوانی که همسر سابقش چند سال پیش بهقتل رسیده بود وقتی برای دریافت دیه طفلی که او هنگام مرگ در شکم داشت به دادگاه رفت قضات را با موضوع عجیبی در این پرونده رو به رو کرد.
روزنامه ایران: مرد جوانی که همسر سابقش چند سال پیش بهقتل رسیده بود وقتی برای دریافت دیه طفلی که او هنگام مرگ در شکم داشت به دادگاه رفت قضات را با موضوع عجیبی در این پرونده رو به رو کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رسیدگی به این پرونده ازهشتم آبان سال ۸۳ بهدنبال کشف جسد زن بارداری درکانال آبی در حوالی مشکین دشت کرج شروع شد، خیلی زود پلیس هویت زن جوان را بهنام المیرا شناسایی کرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد وی در اثر فشار به عناصر حیاتی وخفگی بهقتل رسیده است.
کارآگاهان در نخستین تحقیقات پی بردند که زن جوان مدتی قبل از همسرش جدا شده بود. اما همچنان با او اختلاف شدید داشته است؛ بنابراین بلافاصله دستور دستگیری فرامرز ۳۴- ساله - صادر شد. او که تنها مظنون پرونده بود در بازجوییها منکر قتل شد این در حالی بود که در ادامه مسیر رسیدگی به پرونده هیچ مدرکی نیز علیه او بهدست نیامد. فرامرز چندین بار تحت محاکمه قرار گرفت و در نهایت این پرونده به تشخیص قضات از موارد لوث اعلام و قرار شد خانواده مقتول ۵۰ شاهد به دادگاه بیاورند تا سوگند بخورند که فرامرز عامل قتل المیرا است. اما آنها با وجود فرصتی که دادگاه در اختیارشان قرار داد نتوانستند شهود را برای مراسم قسامه بیاورند بنابراین طبق قانون آیین دادرسی، این بار متهم خودش ۵۰ بار قسم خورد وگفت من المیرا را نکشتهام. بدین ترتیب با اجرای مراسم قسامه فرامرز از مجازات قصاص رهایی یافت و در سال ۹۰ از زندان آزاد شد.
اولیای دم هم به دنبال پیدا نشدن سرنخی از قاتل یا قاتلان دخترشان با مراجعه به دادگاه سرانجام درخواست دیه از بیت المال کردند.
این درخواست در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی مورد رسیدگی قرار گرفت و پرداخت دیه از طریق صندوق بیت المال توسط قضات پذیرفته شد.
اما این ماجرا به همین جا ختم نشد چرا که فرامرز با اطلاع از دریافت دیه خانواده همسر سابقش با مراجعه به دادگاه درخواست جدیدی را مطرح کرد و گفت: هنگام مرگ همسرم باردار بوده و دیه جنینی که در شکم داشته به من تعلق میگیرد چرا که من پدرش بودم. بدین ترتیب خواستارپرداخت دیه از بیت المال شد.
نماینده دادستان وقتی پرونده را بازخوانی کرد متوجه راز عجیبی شد و دریافت که علت اصلی جدایی و طلاق این زوج از یکدیگر عقیم بودن فرامرز بوده است؛ بنابراین المیرا نمیتوانسته از این مرد باردار شده باشد وقتی دستور تحقیقات بیشتر در پرونده صادر شد دریافتند این زن مدت کمی پس از جدایی به عقد موقت مردی که صاحبکارش بوده در آمده و از او باردار شده بود با افشای این راز طبق قانون طفل داخل رحم این زن هیچ نسبتی با متهم پرونده ندارد. بدین ترتیب صبح دیروز با دفاعیات نماینده دادستان رسیدگی به این پرونده در شعبه چهارم پایان یافت و قضات پس از شور با درخواست شوهر سابق مقتول موافقت نکردند.
منبع: فردا
کلیدواژه: مرد جوان راز قتل قتل همسر دیه فرزند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۸۷۱۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای نجات خودم شوهرم را کشتم
اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم، اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند، اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی