Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-26@21:30:42 GMT

متهم: به قصد انتقام پیرمرد را کتک زدم اما قتل نکردم

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۸۹۵۲۹

متهم: به قصد انتقام پیرمرد را کتک زدم اما قتل نکردم

گفت‌و‌گو با متهم
موهای بور، چشم‌های روشن و قدی نسبتاً بلند دارد. 34 ساله است و به اتهام قتل پیرمرد ساندویج فروش از سوی بازپرس منافی آذر بازداشت شده است.شاکی وی پسر مقتول است که می‌گوید وی پدرش را کشته است. صبح دیروز به شعبه سوم بازپرسی منتقل شده بود تا تحقیقات تکمیل شود اما همچنان منکر قتل شد.

مقتول را از کجا می‌شناختی؟
زمانی که بچه بودم، با این مرد هم محلی بودیم و از این طریق او را می‌شناختم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اختلافت با او بر سر چه بود؟
من برادری داشتم که دو سال از من کوچکتر بود. 20 سال قبل مقتول برادرم را مورد آزار و اذیت قرار داد و بعد هم او را خفه کرد. خانواده‌ام که از این ماجرا با خبر شدند ترسیدند که برای من نیز چنین اتفاقی رخ دهد و من هم سرنوشتی مشابه برادرم داشته باشم برای همین مرا به هلند فرستادند.

در هلند چکار می‌کردی؟
 به مرکز آموزش آشپزی رفتم و دوره‌های تخصصی خاص دیدم حتی دوره‌های آموزشی بین‌المللی هم دیدم و در آنجا مشغول به کار بودم.

چه شد که به ایران آمدی؟
در این مدت هر چند وقت یکبار به ایران می‌آمدم. اما حدود یکسال قبل دلم برای خانواده‌ام بسیار تنگ شد و تصمیم گرفتم برای همیشه به ایران برگردم.

چه شد که به سراغ مقتول آمدی؟
در این مدت کینه او را به دل داشتم. وقتی به ایران آمدم به جست و جوی او پرداختم و متوجه شدم به خاطر جنایتی که مرتکب شده مجازات نشده است به همین خاطر ناراحتی‌ام بیشتر شد.

بعد چکار کردی؟
دو مرتبه به سراغش رفتم و او را کتک زدم اما او را به قتل نرسانده‌ام.

ساعتی بعد از حادثه در محل قتل بودی، آنجا چکار می‌کردی؟
چون چهره‌ام خاص است فکر می‌کنند که من قاتل هستم ولی این طور نیست. من کسی را نکشته‌ام و آن شب چون دلم گرفته بود تصمیم گرفتم در خیابان‌های پایتخت پرسه بزنم که بازداشت شدم.

متهم جوان به دستور بازپرس سجاد منافی آذر در اختیار ماموران اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۸۹۵۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سحرگاه متفاوت یک زن و ۴ مرد پای چوبه دار

 به گزاش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، نخستین فردی که پای چوبه دار رفت و قصاص شد، زن قاتلی بود که به خاطر سرقت النگو و طلاهای زن رمال، جان وی را گرفته بود. شروع این پرونده به شامگاه هفتم اسفند سال ۱۴۰۰ برمی گردد. آن روز به تیم جنایی پایتخت خبر رسید که زنی ۷۰ ساله با ضربات چاقو در خانه اش به قتل رسیده است.

در ادامه تحقیقات مشخص شد مقتول رمال بوده و بواسطه کارش افراد زیادی به خانه اش رفت و آمد داشته اند. بدین ترتیب این فرضیه مطرح شد که یکی از مشتریان پیرزن دست به جنایت زده اند. در صحنه قتل اثر انگشتی بدست آمد که احتمال می رفت متعلق به قاتل باشد.

بررسی ها برای رازگشایی از این جنایت ادامه داشت تا اینکه زن همسایه سرنخ اصلی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد: چهلم مقتول به صورت تصادفی صحبت های زن همسایه مان را شنیدم. زن همسایه که فریبا نام دارد به شخصی که آن طرف خط بود می‌گفت که از وقتی همسایه‌مان به قتل رسیده پریشان است و مقتول هرشب به خوابش می‌رود. برای همین احتمال می‌دهم که فریبا در ماجرای قتل زن دعانویس نقش داشته باشد.

زن همسایه به عنوان یکی از مظنونان پرونده بازداشت شد و در تحقیقات گفت: از وقتی مقتول کشته شده خواب‌های پریشان و عجیبی می‌بینم. مدام خواب مقتول را می‌بینم که نام فردی را در خواب برده و می‌گوید قاتلش اوست. او به عروسمان اشاره می‌کند و من با دیدن این خواب خیلی پریشان شده‌ام. همین کافی بود که انگشت اتهام به سمت عروسشان که مشتریان مقتول بود نشانه برود. از سوی دیگر اثر انگشت به دست آمده از محل جنایت با عروس جوان مطابقت داشت.

وی بازداشت شد و در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد: شب حادثه گل کشیده بودم و حال خوبی نداشتم. قرار بود مقتول برایم دعای شکست طلسم و سحر و جادو بنویسد. به اتاق رفت که آن را بیاورد و من هم به‌دنبالش راه افتادم. ناگهان کنترلم را از دست دادم و پیرزن را هل دادم و او روی تخت افتاد. بعد با دستانم خفه‌اش کردم و چند ضربه چاقو هم به او زدم و طلاهایش را سرقت کردم

این زن سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و قصاص شد.

دومین فردی که به دار مجازات آویخته شد، مرد میانسالی بود که ۲۸ فروردین سال ۹۹ همسر دومش را به قتل رسانده بود.

او در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و انگیزه اش را اختلافات خانوادگی دانست. این مرد پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و با قطعی شدن حکمش در یک قدمی مجازات قرار گرفت. این مرد پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفت و قصاص شد تا پرونده زندگیش برای همیشه بسته شود.

محکوم به قصاص دیگری که دفتر زندگی اش بسته شد، مردی بود که هفتم مهر سال ۱۴۰۰ در درگیری پسر جوانی را به قتل رسانده بود. وی در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و انگیزه اش را اختلاف با مقتول دانست. این قاتل صبح دیروز به دار مجازات آویخته شد.

چهارمین قاتل اما سرنوشتش با ۴ قاتل دیگر متفاوت بود. وی پنجم شهریور سال ۹۶ در درگیری جان جوانی را گرفته بود و نام وی در لیست اعدامی های دیروز قرار گرفته بود. اما بخت با او یار بود چرا که اولیای دم در زندان حاضر نشدند و به دلیل عدم حضور آنها، حکم قصاصش اجرا نشد و به زندان برگشت. پنجمین فردی که دیروز از پای چوبه دار به زندان برگشت، مردی افغان بود که پسر نوجوانی را مورد آزار و اذیت قرار داده بود. او زمانی که پای چوبه دار، توبه نامه اش را ارائه کرد و همین موجب شد تا حکم اعدامش اجرا نشود و به زندان برگردد.

دیگر خبرها

  • سحرگاه متفاوت یک زن و ۴ مرد پای چوبه دار
  • ماجرای رفاقت فرهاد مجیدی و خسرو حیدی؛ در ماجرای درگیری او دخالتی نکردم!
  • فوت پیرمرد ۷۰ ساله بر اثر برخورد قطار
  • فوت پیرمرد ۷۰ ساله بر اثر برخورد قطار 
  • قصاص یک زن و ۲ مرد در زندان
  • کشف جسد دست و پابسته زن ثروتمند در کمد | خدمتکار خانه دستگیر شد
  • رمز موفقیت تیم ملی فوتسال ایران/ ژاپن در حد و اندازه انتقام نبود
  • حیدری: پیشنهاد مدیریت آکادمی استقلال را قبول نکردم
  • (ویدیو) صحنه تماشایی از کمک پلیس وظیفه شناس به یک پیرمرد
  • روایتی از فداکاری و ایثار یک مادر در سیل کازرون