رویت موجود سیاه رنگ آدم نما در دل جنگلهای آمریکا! +فیلم
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۱۱۹۳۹
به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حتما نام "پاگنده" را تابحال شنیده اید. موجود آدم نمایی که تقریبا دیدن آن غیرممکن است اما برخی با استناد به تصاویری که تهیه کرده اند ادعا می کنند آن را دیده اند. مانند ویدئویی که به تازگی از دل جنگل های آمریکا تهیه شده است.
در این ویدئو که در آوریل 2016 تهیه شده اما به تازگی تبدیل به ویدئویی داغ شده است پرسه موجودی آدم نما را در دل جنگل های ایالت "لوئیزیانا" آمریکا به تصویر می کشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید
وسوسه سلفی گرفتن، پسر جوان را به کام مرگ کشاند +فیلم
انتهای پیام/
مشاهده پاگنده واقعی در دل جنگل های آمریکامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: آمریکا وحشتناک ترین ها آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۱۱۹۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تو فلسطینی و تنها نگران تو منم
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: مهتا صانعی شاعر و پژوهشگر به مناسبت عملیات «وعده صادق» یکغزل و دو رباعی سروده که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است.
اینسرودهها به ترتیب زیر هستند:
نگران همه مردمات از مرد و زنم
تو فلسطینی و تنها نگران تو منم
دست و انگشت تو پرورده ناز است ولی
زیرِ آواز غمانگیز تو باید بزنم
لبِ آن جویِ پُر از خون تو اگر سرو منی
سایهات بر سرم افتاده که گرم سخنم
به سلامت سر از این معرکه بیرون نبرم
من اگر شاخه این باغ و گلِ این چمنم
تو فلسطینی و باید نگران باشم اگر
روحِ ایمانی و من زاده حُبّالوطنم
خانه دیو سیاه است که آتش زدهای
نگران تو پریزاده نازک بدنم
تا در این قصه کوتاه سرِ ماست بلند
مینویسم همه را با کلمات دهنم
تو و کابوس شبانگاهی و آن دیو سیاه
که میافتد به همین چاه که باید بکَنم
من و سجّیل و ابابیل که باید برسد
قصهاش تا ته این سطر.....که من نقطهزنم
***
از غرش ما غریو ما غوغاییست
از بارش خشممان چه واویلاییست
شاید شب معراج رسولالله است
یک پلک زدیم و لیلةالاسراییست
وا پهپادا دوباره وا پهپادا
کارت به یکی طُرفه سپاه افتادا
دادِ دلِ دلشکستگان را دادا
ضربی که زدیم و هر چه بادا بادا
کد خبر 6085368 الناز رحمت نژاد