مروری بر داستان پرهیجان زندگی شهید مصطفی چمران/ یک روایت برادرانه
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۱۲۱۷۷
۳۱ خرداد ۱۳۶۰ برای ایران روز تلخی بود. از پایتخت اخبار خوبی مخابره نمیشد و آشوب فتنهگران، امنیت و آرامش را از تهران گرفته بود. اوضاع جبهههای نبرد هم دستکمی از مرکز نداشت و آخرین روز این ماه پر حادثه، با شهادت یکی از اسطورههای ملی، تلخ شد. دو روز پیش، سی و هفتمین سالگرد شهادت شهید دکتر «مصطفی چمران» بود و به همین بهانه، مهندس مهدی چمران برایمان از برادر بزرگترش میگوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درواقع او با تجربههای سیاسی فراوان به امریکا رفت و بعد از دو سال، فعالیتهای سیاسی و مبارزه علنی او علیه شاه باعث شد تا بورس تحصیلی و پولی که برای تحصیل وی میفرستادند را قطع کنند. درحقیقت به شهید مصطفی برای قطع فعالیتهای سیاسیاش چندین اخطار داده شده بود، اما او توجهی نمیکرد، وقتی اخطارها به مصطفی را بی تاثیر دیدند پدرمان به ساواک خوانده شد و از او خواستند تا او شهید مصطفی را برای قطع فعالیتش توجیه کند.در آن زمان پدرم به نیروهای ساواک گفت که هشدارهای او هم برای شهی دمصطفی کارساز نبوده و او همچنان کارهای خود را پیش میبرد.از این رو خانواده ما را تحت فشار گذاشتند و حتی نامههای ما به یکدیگر را میخواندند، لذا مجبور بودیم در نامههای رسمی موارد طبیعی و ساده را بیان کنیم و در نامههایی با اسامی مستعار که با راههای گوناگون به هم میرساندیم، حوادث و اتفاقات را به یکدیگر اطلاع دهیم.
دکتر چمران علیرغم کسب مدارج علمی و مطرح شدن بعنوان دانشمندی برجسته، همچنان برای تامین زندگی خود کار میکرد، چرا که بعد از سه سال زندگی در امریکا ازدواج کرد و صاحب فرزند شد و لازم بود ضمن مدیریت مسائل و فعالیتهای سیاسی، به اداره خانواده هم بپردازد. البته دانشجویان برای این امور مبالغی را از بین خود جمع آوری میکردند، اما بیشتر مسئولیت تامین هزینهها بر دوش دکتر چمران بود.
بعد از اخذ دکترا، شهید مصطفی در انجام کارهای پژوهشی به جایگاهی رسیده بود که امریکاییها به جایگاهش حسرت میخوردند. شهید مصطفی با وجود آنکه بهترین درامد و مزایا را بابت کارهایش دریافت میکرد، اما بیشتر آن مبالغ را به مخارج مسیر مبارزه اختصاص میداد.حتی دکتر دو کاروانی که معمولا پشت ماشینها میبندند را همانند خانه تهیه کرد و به همراه همسر و چهار فرزندش در گوشهای از خانه ویلایی پدرهمسرش زندگی میکرد.
هنگامی که دکتر مجتهدی (رئیس دبیرستان البرز و اولین رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر یا همان شریف کنونی) به منظور بهره گیری از استادان ایرانی مقیم خارج از کشور، آنها را به ایران دعوت میکرد یکی از افراد دعوت شده شهید مصطفی بود. اما وی آمدن به ایران و تدریس را قبول نکرد چرا که معتقد بود با شرایط سیاسی موجود در کشور و فعالیتهایش حتما به محض ورود به ایران، دستگیر و اعدام خواهد شد این مسئله در حالی بود که دکتر مجتهدی به او برای تامین حفظ جان و ادامه فعالیتش تضمین میداد، اما او عنوان میکرد که حتی دکتر مجتهدی هم نمیتواند درباره این موضوع تضمینی ارایه کند.
شهید مصطفی در جایگاهی بود که از لحاظ اقتصادی و شانیت، مقامی برتر داشت، اما از این شرایط برای داشتن یک زندگی مرفه استفاده نمیکرد و بیشتر به دنبال مسائل سیاسی و مکتبی خود بود تا این که پس از حدود ۱۴ سال مبارزه در امریکا وقتی دید فعالیتهایی مثل اعتصاب غذا، تظاهرات مقابل کاخ سفید و ... به جایی نمیرسد، با تاثیرپذیری از نبرد مسلحانه و پیروزی فیدل کاسترو در کوبا تصمیم گرفت با استفاده از جنگ و تشکیل گروه چریکی، حکومت ایران را سرنگون و حکومت مردمی را جایگزین کند.علاوه بر این بعد از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و شکست جمال عبدالناصر، تمام اسرائیلیها در امریکا مسلمانان را مسخره میکردند چرا که معتقد بودند در مدت چند روز توانسته اند تمام کشورهای عربی را شکست دهند.
شهید مصطفی که نمیتوانست این موضوع را تحمل کند تصمیم به خروج از امریکا گرفت، او میگفت: «سرزمین بزرگ امریکا برای تنفس من بسیار تنگ بود و نمیتوانستم آن فضا را در کمال رفاه تحمل کنم، همچنین تمام تحقیقات و پژوهشهای من در امریکا به دست صهیونیستها میافتد که از آن علیه مسلمانان استفاده میکنند». این مسئله نقطه عطفی بود که باعث تغییر زندگی شهید مصطفی شد و او به مبارزات مسلحانه روی آورد، البته میدانست که این مسئله یک علم است و به آموزش نیاز دارد.
پس از شکل گیری انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا، با شرکت در موتمری در الجزایر، ایده خود را درباره شکل دهی پایگاه آموزشی برای آموزش خود و سایر ایرانیها با آیت الله طالقانی مطرح کرد. پس از مشورت آیت الله طالقانی با جمعی از جمله «بومدین» رئیس جمهور اسبق الجزایر تصمیم به ایجاد این پایگاه گرفت. جمال عبدالناصر از شهید مصطفی دعوت کرد که به مصر برود و در پایگاه آموزشی آنجا آموزشهای لازم را طی کند.او به مصر رفت و در دورههای جنگهای معمولی، چریکی و ضد چریکی به صورت علمی و عملی شرکت کرد. در این دورهها تعدادی از فلسطینیان و حتی تعداد محدودی از ایرانیان حاضر میشدند البته ایرانیان در مدت کوتاه و به صورت محرمانه در این دورهها آموزش نظامی میدیدند. کار به قدری محرمانه بود که سازمان سیا و FBI و ساواک هم متوجه آن نشده بودند.شهید مصطفی بعد از فوت جمال عبدالناصر از مصر خارج شد و به اروپا رفت و در آنجا طی ملاقات امام موسی صدر به پیشنهاد ایشان با خانواده به لبنان رفت.
شهید مصطفی با جایگاه و مرتبه خود میتوانست در بهترین دانشگاه امریکایی بیروت یا عربی بیروت تدریس کند، اما او این کار را نکرد او همواره میگفت: «برای عشق به شهادت در راه قدس و فلسطین به لبنان میروم .»از این رو با توصیه امام موسی صدر به شهر صور در جنوبیترین شهر لبنان و محل زندگی شیعیان رفت و در آنجا مدیریت یک پلی تکنیک یا مدرسه صنعتی که شیعیان یتیم لبنانی درس میخواندند را به عهده گرفت، درواقع دکتر چمران با حضور در یکی از خطرناکترین نقاط (مرز بین لبنان و اسرائیل) بین جمع محرومان شیعه قرار گرفته بود، البته کار او برای تربیت جوانان در پلی تکنیک بسیار هوشمندانه بود، او عاشق جوانان بود و همیشه برای کارهای خود از آنها بهره میگرفت.شهید مصطفی با زندگی در شهر صور و مرز اسرائیل و لبنان هم میتوانست مبارزات خود علیه اسرائیل را دنبال کند و هم میتوانست ضمن آموزش به تربیت جوانان بپردازد. از آنجایی که شهید مصطفی میدانست مسائل فرهنگی و عقیدتی به زمان نیاز دارند، تربیت دینی، سیاسی و فنی جوانان را به جد دنبال میکرد.
او در تمام سرزمینهای لبنان برای معلمان مدارس، سخنرانی مکتبی مذهبی و سیاسی میکرد و از بین آنها نیروهایی را به منظور به وجود آوردن «حرکت المحرومین» جمع میکرد، این حرکت برای خدمت به محرومان بود و از یک کار اجتماعی شروع شد. برعکس کاری که متاسفانه ما هنوز در ایران یاد نگرفته ایم و نمیدانیم چه زمان باید کارهای سیاسی مان را از خدمات اجتماعی شروع کنیم.
شهید مصطفی میگفت: «با حضور در لبنان قصد داشتم نیروهای ایرانی را برای یک نبرد مسلحانه و چریکی علیه حکومت ظالمانه ایران تربیت کنم که محو مشکلات مردمان آنجا شدم.» البته این مسئله باعث نشد که از تربیت نیروهای ایرانی غافل بماند.
۲۲ بهمن ماه هنگامی که انقلاب اسلامی در شرف پیروزی بود نزدیک ۴۰۰ نفر از نیروهای شهید مصطفی آماده حضور در ایران و جنگ با رژیم پهلوی بودند، حتی هماهنگ شده بود که دو فروند هواپیمای آنها با تجهیزات و مهمات کامل در جاده تهران-قم به زمین بنشنید و ما به استقبال آنها برویم، اما دکتر چمران میگفت: هنگامی که هواپیمای آنها روی باند هواپیمایی نظامی دمشق قرار گرفت سرود پیروزی انقلاب اسلامی را از رادیو شنیدند و با شنیدن آن اشک ریختند که این اشک هم از ذوق پیروزی کشور و هم از ناراحتی زودتر نیامدن به کشور و سهیم نشدن در این رویداد بود.هشت روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهید مصطفی به همراه ۹۲ نفر منتخب با هواپیمایی لبنانی به ایران آمدند و دکتر دیگر هرگز به لبنان نرفت. حتی هنگام ورود همسر لبنانی اش به ایران من به استقبال او رفتم.
زندگی شهید مصطفی این گونه رقم خورد؛ او وقتی به ایران آمد بلافاصله کارهای سیاسی خود را آغاز کرد. حدود دو ماه مسئولیتی برعهده نداشت و فقط به عنوان فردی آگاه به مسائل امریکا، لبنان، اسرائیل در نقاط مختلف سخنرانی میکرد. اولین سخنرانی او در دانشگاه پلی تکنیک امیرکبیر بود.
بعد از ورود دکتر چمران به ایران همواره با ایشان بودم و بعنوان یک راننده و همراه همیشگی، کنارشان حضور داشتم حتی ۴۰۰ سخنرانی برادر بزرگ خود در نقاط مختلف را در نوار کاست ضبط کردم. *مهدی چمران- رئیس سابق شورای شهر تهران و برادر کوچک شهید دکتر مصطفی چمران
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۱۲۱۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیر جدیدی بازیگر فیلم فرانسوی شد
امیر جدیدی در فیلم بیوگرافی «منصور» در نقش منصور بهرامی تنیسور مشهور ایرانی ایفای نقش میکند.
به گزارش ایسنا، کمپانی فرانس تیوی حق پخش جهانی فیلم بیوگرافی «منصور» به کارگردانی «رومالد بولانژه» را در اختیار گرفته که روایتی از زندگی منصور بهرامی تنیسور مشهور از ایرانی و مهاجرت او به فرانسه، دست و پنجه نرم کردن با فقر و سپس به شهرت رسیدن در فضای بین المللی است.
امیر جدیدی بازیگر ایرانی که بیشتر برای بازی در فیلم «قهرمان» برنده جایزه بزرگ کن ۲۰۲۱ به کارگردانی اصغر فرهادی در سطح بین المللی شناخته میشود، نقش منصور بهرامی را بازی خواهد کرد.
این فیلم محصول مشترک فرانسه و بریتانیاست و «داون مک دانیل» با همکاری «فیلیپ دی لیون» نگارش فیلمنامه این فیلم را بر عهده داشتهاند.
منصور بهرامی تنیسور ۶۸ ساله متولد ایران، به دلیل سبک بازی سرگرم کننده و داستان زندگی خارق العاده اش، چهرهای محبوب در مسابقات بین المللی تنیس است.
او که در دهه ۱۹۵۰ در ایران به دنیا آمد، با استفاده از ماهیتابه به عنوان راکت شروع به یاد گرفتن تنیس کرد و از استخر به عنوان زمین بازی استفاده میکرد. او پس از انقلاب به فرانسه رفت و با فقر و بیخانمانی رو به رو شد و شبانه در خیابانهای پاریس پرسه میزد و روزها در رختکن استادیوم رولان گاروس میخوابید، اما هرگز امید خود را از دست نداد.
این فیلم نشان میدهد که چگونه بهرامی از طریق اراده قوی و تیز هوشی، پیچیدگیهای زندگی را بهعنوان یک مهاجر غیرقانونی طی میکند، در حالی که پیوندهای پایداری با نمادهای تنیس که استعداد او را میشناختند، ایجاد میکند تا رویای دوران کودکیاش را برای بازی در رولان گاروس محقق کند.
بهرامی همچنین به نشریه ددلاین گفت: در طول سالها خیلیها به من گفتهاند که داستان من برای اکران در سینما ساخته شده است، و بسیار مفتخرم که فیلمی بلند از زندگی من ساخته میشود و بسیار خوشحالم که رومالد بولانژه کارگردانی فیلم را بر عهده خواهد داشت. او نه تنها یک کارگردان هیجان انگیز است، بلکه مرد دوست داشتنی است. امیر جدیدی هم یک بازیگر استثنایی است و این واقعیت که او یک تنیس باز نیمه حرفهای است یکی از آن شانسهای بزرگ است. ممنون از داون مک دانیل برای نوشتن فیلمنامه زیبایی که همه ما به آن اعتقاد داریم. اگر داستان من بتواند الهام بخش مردم باشد و با آن لبخند بزند، مرد بسیار خوشبختی خواهم بود».
رومالد بولانژه نیز منصور بهرامی را یک قهرمان واقعی توصیف کرد که مقاومت و اشتیاق او الهام بخش افراد بیشماری بوده است و عنوان کرد که بسیار مفتخر است که سفر خارقالعاده او را به پرده سینما میآورم.
فیلم «منصور» امسال در بازار جشنواره کن به خریداران بینالمللی معرفی میشود.