حکم اعدام برای 2 مرد که به دختر دانشجو تجاوز کردند
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۲۲۳۲۴
مردان جوان که دختر دانشجویی را ربوده و او را مورد تجاوز قرار داده بودند، با حکم دادگاه به اتهام تجاوز به عنف به اعدام محکوم شدند.
به گزارش شرق، سال 93 دختر 19سالهای درحالیکه وضعیت بسیار آشفتهای داشت، به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد دو مرد به او تجاوز کردهاند. دختر وحشتزده به مأموران گفت مردانی که در این واقعه شرکت داشتند، چهار نفر بودند اما دو نفر آنها اقدام به تجاوز کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زمانی که میخواستم پیاده شوم، مردی که کنارم نشسته بود با چاقو من را تهدید کرد و گفت بنشین. اول فکر کردم سارق هستند. گفتم هرچه دارم برای شما اجازه دهید بروم، اما قبول نکردند. آنها با تهدید چاقو من را به خانهای بردند و مورد تجاوز قرار دادند. وضعیتم آنقدر بد بود که میخواستم خودکشی کنم. دو مرد با یکی از دوستانشان تماس گرفتند و از او هم دعوت کردند که بیاید و به من تجاوز کند. من منتظر فرصتی بودم که خودم را بکشم. وقتی نفر سوم آمد و وضعیت من را دید، طوری وانمود کرد که انگار او هم میخواهد به من تجاوز کند و از دوستانش خواست از اتاق بیرون بروند بعد لباسهای من را داد و کمکم کرد که فرار کنم. من هم که حالم خیلی بد بود ابتدا به خانه رفتم و بعد با مشورت اعضای خانوادهام و اصرار آنها شکایت کردم.
با توجه به مشخصاتی که دختر جوان از ناجی خود داد، مأموران او را شناسایی و دستگیر کردند. او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: دوستانم کامبیز و رامین با من تماس گرفتند و گفتند که دختری را آوردهاند که در ازای پول رابطه برقرار میکند. من هم باور کردم و وقتی دعوتم کردند، به محلی که گفته بودند رفتم، اما وقتی با دختر مواجه شدم دیدم دختر را ربودهاند و او وضعیت بسیار بدی دارد. دختر بهشدت ترسیده بود حالت نیمهجان داشت و حالش اصلا خوب نبود. آنقدر گریه کرد که دلم برایش سوخت. وانمود کردم قصد برقراری رابطه دارم و از دوستانم خواستم محل را ترک کنند و بعد دختر را فراری دادم.
با توجه به گفتههای این مرد، مأموران کامران و رامین را بازداشت کردند. آنها ابتدا منکر همهچیز شدند، اما وقتی دیدند که دوستشان توضیح داده چه اتفاقی افتاده است، اتهام را قبول کردند و گفتند برای تفریح این کار را انجام دادند. رامین که در مرکز میوه و ترهبار کار میکند و متأهل است، ادعا کرد نمیدانست کارش چه تاوانی دارد و از سر هیجان دست به این کار زده است.
آنها درباره شخصی که برای ربودن دختر جوان همراهیشان کرده بود، گفتند: نامش جلال و از دوستان قدیمی ما بود. گفتیم میخواهیم کمی تفریح کنیم و او هم قبول کرد، اما بعد از اینکه دختر جوان را پیاده کرد خودش رفت و دیگر در محل حاضر نشد. جلال نیز براساس این گفتهها بازداشت شد. او گفت با دختر جوان رابطهای نداشته و اتهام تجاوز را قبول نکرد، اما دادسرا او را به اتهام آدمربایی بازداشت کرد. با انجام تحقیقات اولیه، پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. دو متهم در جلسه رسیدگی حاضر شدند.
دختر جوان نیز برای بیان توضیحات خود به دادگاه آمد. او گفت: چهار سال از آن ماجرا میگذرد و من روزهای سختی را پشتسر گذاشتم. وضعیت روحیام آنقدر خراب شد که مجبور شدم دانشگاه را ترک کنم و چهار سال است که تحت مداوا هستم و هنوز به حالت عادی بازنگشتهام. زندگیام نابود شد. اگر مرد جوان نبود و من را از آن جهنم نجات نمیداد، قطعا خودکشی میکردم من گذشت نمیکنم شکایتم را پس نمیگیرم و درخواست مجازات شدید برای متهمان را دارم. در ادامه متهمان در جایگاه حاضر شدند.
آنها اتهام برقراری رابطه را قبول کردند، اما اینبار ادعا کردند دختر جوان خودش خواهان این رابطه بود، اما با توجه به شهادت مردی که دختر جوان را نجات داده بود و سایر مدارک موجود در پرونده، هیئت قضات وارد شور شدند و کامبیز و رامین را به جرم تجاوز به عنف به اعدام محکوم کردند. همچنین درخصوص اتهام آدمربایی مرد راننده نیز پرونده در دادسرا تکمیل و برای محاکمه به دادگاه ارسال شده و او نیز بهزودی پای میز محاکمه میرود. مردی که دختر جوان را نجات داده بود هم با توجه به اینکه جرمی مرتکب نشده بود، برای همیشه در این پرونده تبرئه شد.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: حکم اعدام دختر دانشجو تجاوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۲۲۳۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۵ سال کشتهسازی؛ «ترانه»ای که به «نیکا» ختم شد
شبکه بیبیسی در گزارش اخیر خود مدعی شد که طبق اسناد محرمانه مأموران امنیتی، نیکا شاکرمی را دستگیر کرده بودند و بعد از تعرض جنسی، او را به قتل رسانده و جسدش را در بزرگراه یادگار امام رها کردند. البته بیبیسی در همین گزارش اعتراف کرد که این اسناد تقلبی است و گفت: «سندی که تحقیقات ما روی آن تمرکز دارد، حاوی چند تناقض است. بهعنوانمثال، نیروی انتظامی، با عنوان «ناجا» ذکر شده؛ درحالیکه در آن زمان «فراجا» نام داشت.»
بیبیسی درباره ادعای تجاوز و قتل نیکا تاکید کرد: «ما هرگز نمیتوانیم بهطور ۱۰۰ درصد از این مطمئن باشیم.»
سناریوی «دستگیری، تجاوز و قتل دختران»، محدود به امروز و سال ۱۴۰۱ نیست. بلکه این سناریو از سوی رسانهها و جریانهای برانداز، دو دهه است که تکرار میشود.
۱. داستان ترانه
تابستان سال ۸۸ بود که خبری وحشتناک در فضای رسانهای منتشر گردید. خبر از این قرار بود: دختری به نام ترانه موسوی در حوالی مسجد قبا توسط نیروهای لباس شخصی ربوده شد. مأموران امنیتی بعد از تجاوز جنسی، او را به قتل رساندند و جسدش را سوزاندند. این روایت توسط بیبیسی مورد استقبال قرار گرفت.
چهرههای اصلاحطلب و سران فتنه ۸۸ همچون کروبی، این خبر را تکرار میکردند.
اما بعد از گذشت مدتی کوتاه، مشخص شد که دختر ادعایی براندازان، اصلا در ایران نیست و به گفته خانواده او، مدتهاست در ونکوور کانادا زندگی میکند.
۲. داستان سعیده
در سناریوی بعدی، نقش دختری که «دستگیر شده و بعد از تجاوز جنسی به قتل رسیده است»، به نام سعیده پورآقایی افتاد. سناریویی که برای سعیده پورآقایی نوشته شده بود، دقیقا همان سناریوی کشتهسازی از ترانه موسوی بود؛ دستگیری، تجاوز و درنهایت قتل. رسانههای برانداز حتی اعلامیه پورآقایی را منتشر کردند و میرحسین موسوی در مراسم ترحیم او حضور یافت!
اما با گذشت اندکی زمان مشخص شد که سعیده پورآقایی زنده است و بدون هیچگونه دستگیری و تجاوز در منزل پدری خود حضور دارد. در بازه زمانیای که سناریو قتل او مطرح میشد، سعیده پورآقایی از خانه فرار کرده بود و به دلیل قفل بودن درب منزل، مجبور شد از بالکن خانه به بیرن بپرد و بعد از بازگشت، دروغ بودن این سناریو برملا شد.
۳. داستان عاطفه
سناریوی دستگیری، تجاوز و قتل، حتی برای فرزند یکی از اصلاحطلبان هم نوشته شد. عاطفه امام، فرزند جواد امام، چهره سیاسی اصلاحطلب و رئیس ستاد انتخاباتی موسوی که اکنون سخنگوی جبهه اصلاحات است، بازیگر بعدی این سناریو بود. مادر عاطفه امام مدعی شده بود که دخترش دستگیر شده و تحت فشار شکنجه قرار دارد تا به داشتن روابط جنسی نامشروع با زندانیان سیاسی اعتراف کند. بازداشت عاطفه امام مانند سناریوهای پیشین، از سوی بیبیسی مورد استقبال قرار گرفت.
سناریوی دستگیری و شکنجه عاطفه امام بهقدری مضحک و ساختگی بود که مادرش اعتراف کرد: «خبر دستگیری عاطفه امام کذب است و این سناریو نتیجه ماجراجویی دخترش بود.» مادر عاطفه امام گفت: «دختر بنده در اقدامی ماجراجویانه و با توجه به شرایط خاص روحی و روانی ناشی از دستگیری پدرش که موجب نگرانی خانواده و بنده شده بود، چنین اقدامی را کرد.»
۴. داستان نیکا
سناریوی نیکا هم فرقی با سناریوی ترانه، عاطفه و سعیده ندارد. اما ماجرای اصلی نیکا چه بود؟
نیکا شاکرمی دختری بود که در جریان اغتشاشات ۱۴۰۱، از سوی جریان برانداز به عنوان کشته اعتراضات معرفی میشد. شبکه CNN در آن زمان مدعی بود که نیکا حوالی ساعت ۸:۳۰ شب توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده است. اما هیچ فیلم یا مدرکی برای این ادعا ارائه نداد. از طرفی دیگر، فیلم دوربینهای مداربسته از ورود نیکا به یک ساختمان نیمهکاره حوالی ساعت ۱۲ شب خبر میداد. همچنین پیامهای ارسالی بین نیکا و مادرش در این ساعتها نشاندهنده عدم دستگیری اوست. جسد نیکا نیز بعد از خودکشی بهوسیله سقوط از ارتفاع، در حیاط ساختمان مجاور پیدا شد.
البته همه ماجرا این نیست. نیکا شاکرمی از مشکلات شدید خانوادگی رنج میبرد و همراه با مادر خود زندگی نمیکرد. بهگونهای که خانواده او ۱۰ روز پس از خودکشی متوجه عدم حضور نیکا در بین خود شدند! دعواهای خانوادگی شاکرمیها که چندی پیش علنی شد، گواه این موضوع است.
خاله نیکا، آتش شاکرمی، از جمله کسانی بود که سناریوی کشتهسازی او را پیش میبرد. آیدا شاکرمی، خواهر نیکا خطاب به خالهاش گفت: «هر چه قدر از نیکا چه موقع زندگی و چه موقع مرگ تا جایی که توانستی سو استفاه کردی. دیگه کافیه. حالا قراره همه تو را بشناسند.»
خاله و خواهر نیکا علاوه بر افشاگری علیه یک دیگر، به فحاشی پرداختند و هم دیگر را با الفاظی همچون پستفطرت، پفیوز، ذلیل، دوزاری و بیشرف، در فضای عمومی خطاب کردند. آتش شاکرمی اعتراف کرده است که خانواده نیکا، او را دور انداخته بودند و در این مورد خطاب به خواهر نیکا نوشت: «وقتی کسی رو دور میندازید، نمیتونید صاحب مردهاش باشید.
خاله نیکا همچنین در اظهارات خود گفته که مستندات زندگی نیکا را ثبت کرده است و بخشی از این مستندات، شامل «پرونده مدرسه، مشاوره و پرونده پزشکی نیکا» است. این موضوع نشان میدهد که نیکا قبل از خودکشی، از مشکلات متعددی رنج میبرد و منشا آن را باید در خانواده او جستوجو کرد.
براساس آنچه گفته شد، سناریوساز اصلی برای کشتهسازی در دهه ۸۰، جریان اصلاحات بود. با وجود آنکه دروغ بودن این سناریوها برملا شده است، اما بازهم برخی از سران اصلاحطلب به سناروی نیکا شاکرمی دامن زدند.
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات نوشته بود: «خبری تلخ و تکان دهنده و جانسوز از مرگ فاجعه بار نیکا شاکرمی در رسانهها منتشر شده است.
چرا مقامهای حکومت ساکتند؟ چرا توضیح نمیدهند؟
محض رضای خدا کاری کنید که باور کنیم این گزارش نادرست است.»
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی