واکنش نوبخت به شایعه ارتباط فرزندش با موساد
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۲۵۹۴۷
به گزارش ایلنا، محمد باقر نوبخت در حساب شخصی خود در توئیتر درباره اتهامات و تخریب ها علیه وی و نزدیکانش واکنش نشان داد و نوشت: در هفتهای که گذشت ٣ ادعای کذب درباره اینجانب در فضای مجازی منتشر شد: ١-آقای مسعود شفیعی رئیس سازمان نقشه برداری خواهرزاده من است! ٢-فرزندم با موساد (رژیم صهیونیستی) رابطه مخفیانه دارد!! ٣-اتهام وقیحانه مالی در مورد اینجانب!!! آنچه در بضاعت توییتر میتوان گفت این است که :«نادرستی ادعای اول به آسانی با تحقیق محلی و از اسناد سجلی قابل تشخیص است و در مورد دیگر اتهامات مضحک هم توصیه میشود مستندات و مدارک را به مراجع امنیتی و قضایی ارسال و تصویر آنها را به مردم منعکس نمایید!»
.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منبع: ایلنا
کلیدواژه: محمد باقر نوبخت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۲۵۹۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت شهادت بانوی پاسدار و فرزندش توسط منافقین
روایت شهادت شهیده زهره بنیانیان به همراه فرزند باردار خود به دست منافقین اینگونه نقل شده است:
ازدواج و آموزش نظامی
زهره هم پاسدار بود و هم به خاطر دورههای رزمی که در سوریه و لبنان دیده بود، یه چریکِ رزمنده بود.
کاراته و تیراندازی را در حد عالی آموزش دیده بود، آخر سر هم با یک پاسدار ازدواج کرد.
آرزوی شهادت
شب قبل از شهادت خواب دید که دو فرشته او را بر فراز خانهشان میچرخاندند، صبح که بیدار شد، خیلی خوشحال بود، انگار حس کرده بود قرار است به آرزویش که شهادت بود برسد.
نحوه شهادت
منافقین در خانهی تیمیشان کلی اسلحه و مهمات جمع کرده بودند و میخواستند روز کارگر مردم را به رگبار ببندند.
چند پاسدار از جمله همسر زهره برای تصرفِ این خانهی تیمی انتخاب شدند، زهره اصرار داشت که با آنها به این ماموریت برود، اما، چون اواسط دوران بارداریش بود، شوهرش اجازه نداد، تا اینکه وقتی گریه و اشتیاق زهره را دید، موافقت کرد.
به خانهی تیمی منافقین رسیدند. قرار بود زهره به عنوان یک زن عادی در بزند و کمک بخواهد، بعد منافقین که بیرون آمدند، پاسدارها بدون درگیری آنها را دستگیر کنند، اما انگار منافقین متوجه شده بودند و وقتی زهره در زد، یکی از آن بر سر او رگبار گرفت. کسی هم که در را باز کرده بود، به زهره شلیک کرد و اینجا بود که خواب زهره تعبیر شد.
هم خودش و هم فرزندی که باردار بود، جلوی همان در به شهادت رسیدند.
منبع: کانال خاکریز خاطرات شهدا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی