Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اکوفارس»
2024-05-01@23:16:56 GMT

ژاپن با ۱۳ میلیون بیکار چه کرد؟

تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۳۲۲۰۶

ژاپن با ۱۳ میلیون بیکار چه کرد؟

به گزارش اکوفارس به نقل از تسنیم، ژاپن از جمله کشورهای شاخص در دنیاست که توانست بعد از شکست در جنگ جهانی دوم اوضاع اقتصادی اش را سامان دهی کند و خود را به عنوان یک کشور با اقتصاد قوی مطرح کند. این در حالی است که ژاپن از نظر منابع طبیعی وضعیت مطلوبی نداشت و بهینه سازی شرایط اقتصادی این کشور با سیاست های خام فروشی مهیا نشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مردم ژاپن چگونه اقتصاد چین را پشت سر می گذارند

تولید ناخالص داخلی ژاپن در سال 2005 رقمی معادل 4.5 تریلیون دلار گزارش شد و این آمار حکایت از این داشت که این کشور دومین قدرت اقتصادی در دنیا پس از آمریکاست. پس از گذشت 9 سال تولید ناخالص داخلی این کشور با رشد تقریبی 10 درصدی به عدد 5 تریلیون دلار رسید. اما در این مقطع زمانی ژاپنی ها دیگر دومین اقتصاد جهان نبودند. چرا که چین توانسته بود در کنار آمریکا جایگاه برتر اقتصادی دنیا را از آن خود کنند.

 ژاپنی ها که طی سال ها اخیر فهمیده اند چین رقیب سرسختی برای اقتصاد آنهاست تلاش کردند تا با به کارگیری برخی سیاست ها مقابل این رقیب ایستادگی کنند، که از جمله آنها می توان به بعضی سیاست های داخلی در این کشور اشاره کرد که حاصل آن حمایت بیشتر شهروندان این کشور از محصولات تولیدی داخلی شان است.

ژاپنی ها از زمان جنگ جهانی دوم به بعد روحیه حمایتگری از تولیدات داخلی شان را حفظ کردند و با همین روحیه تا امروز توانستند مقابل محصولات چینی که قصد داشتند بازارهای داخلی این کشور را تصاحب کنند، بایستند.

کمپین حمایت از تولید بعد از جنگ جهانی دوم

ژاپن از همان زمانی که در جنگ جهانی دوم شکست خورد کمپینی را به جهت حمایت از اقتصاد و تولیدات ملی تشکیل داد که هنوز هم می توان گفت مردم این کشور به آن وفادارند. پروفسور تسورو شیگتو که پس از پایان جنگ و تشکیل دولت ائتلافی در ژاپن معاون کمیته هماهنگی های جامع در این کشور بود، گزارشی را با نگاه عینی گرا منتشر کرد که در نوع خود بیانیه کمپین حمایت از تولیدات این کشور محسوب می شد و به آن نام «گزارش واقعی اقتصاد» اتلاق شد.

در بخشی از متن این گزارش آمده است: «مردم نیز چون وضع اقتصاد خانوار خویش، می باید به اقتصاد کشور بیندیشند و رفتار و اندیشه های اقتصادی خود را چه در زمینه تولید، چه در زمینه مصرف، چه در زمینه پس انداز، چه در زمینه سرمایه گذاری و چه در زمینه تعادل درآمدها با هزینه ها و پس اندازها با آن هماهنگ نمایند.»

با انتشار این گزارش دولتمردان ژاپنی تلاش کردند تا اولین قدم ها را برای حمایت از تولید و اقتصاد کشورشان بردارند. این گزارش تلاش کرد تا روح ملیت تحقیر شده شهروندان ژاپن را زنده کند. شیتگو می خواست لزوم اتکا به توان داخلی را به مردم کشورش گوشزد کند.

ترجیح کالای داخلی کم کیفیت به خارجی

همین ترغیب دولت ژاپن نسبت به مردمش هم سبب شد تا فرهنگ حمایت از تولید ملی در مردم این کشور نهادینه شود. در این خصوص صاحبنظران معتقدند از دوره بعد از شکست ژاپن در جنگ جهانی تا به امروز مردم ژاپن کالای داخلی و حتی کم کیفیت کشورشان را به اجناس خارجی ترجیح می دهند. مردم این کشور از کودکی آموزش دیده اند و مسائل فرهنگی در خصوص حمایت از تولید ملی به آنها منتقل شده است. همین وضعیت هم سبب شده است تا آنها اجازه ندهند تا چین در شرایط جدید دنیای امروز بتواند اقتصاد کشورشان را زمین گیر کند.

راهبرد مقابله اقتصادی ژاپن با چین طی سال های اخیر در شرایطی صورت گرفته است که این کشور با مشکلات عدیده ای همچون کاهش روز افزون جمعیت، سطح بالای مالیات و دسترسی محدود به منابع طبیعی در این کشور مواجه است. با این حال دولت به خوبی موانع تولید در کشورش را شناسایی کرده است و در جهت مرتفع کردن آنها قدم برداشته است.

15 راهکار برای حمایت از تولید

در خصوص حمایت از تولیدات داخلی، دولت ژاپن با تدوین سیاست‌های اصلاحی و ارائه سیاست‌های پولی مناسب سعی می‌کند به ارزش پول خود ثبات بخشد و با تورم مقابله کند. کاهش فشارهای مالیاتی، تدوین سیاست‌های کار متناسب با وضعیت جمعیتی و سیاست‌های حمایتی درازمدت در حوزه علم و فناوری از جمله سیاست‌هایی است که در دستور کار دولت ژاپن قرار گرفته است.

ژاپن با محوریت قرار دادن تولید توانسته است به مقاوم سازی اقتصاد خود بپردازد. همین موضوع هم سبب شده است که این کشور بر شرایط دشوار محیطی و تهدیدهای بیرونی خود مسلط شود. در این کشور تولید ملی رکن اساسی است و راهبردهای دولت در خدمت کمک به تولید مشخص می شود. برنامه ریزی برای وضع مالیات، نظام بودجه ریزی، نظام یارانه ای، نرخ ارز، سیاست های تجاری، نظام گمرکی، نظام مبادلات مالی و... همه در خدمت تقویت تولید داخلی تعریف می شود.

در کنار سیاست تجاری همسو با تقویت تولید ملی، سیاست مالی و بانکی این کشور نیز موجب فراهم شدن منابع مالی و سرمایه ای کافی برای تولیدکنندگان ژاپنی شد. شبکه بانکی ژاپن همگام با روحیه و فرهنگ اعتدال در مصرف و پس انداز مردم ژاپن، با جمع آوری سرمایه های خرد و تخصیص تسهیلات به تولیدکنندگان موتور محرک صنعت و فناوری این کشور محسوب می شد.

فراموش نکردن تجربیات شکست بعد از جنگ

نظام برنامه ریزی اقتصادی ژاپن همواره از الگوی حرکت مداوم و تکاملی بهره برده است و دولتمردان این کشور همواره با آگاهی کامل از نقاط ضعف و قوت خود، عزم خود را برای دستیابی به هدف آرمانی کشور که همان «برتری و اقتدار ژاپن» بود، جزم کرده اند و پیامد تصمیم‌گیری‌های خود را در مواجهه با چالشها پیش‌بینی کرده‌اند.

دولت ژاپن برای برنامه ریزی های تولید محور خود سعی می کند از عبرت های تاریخی خود نیز استفاده کند و تجربیات گران بهای شکست بعد از جنگ جهانی دوم را هیچ گاه فراموش نکند. یکی از این تجربیات جمعیت 13 میلیونی بیکاران بعد از جنگ جهانی دوم و مدیریت دولت در آن زمان است. در آن زمان ژاپن با کمبود مواد غذایی و نرخ های تورم بالا مواجه شد. به طوری که حقوق افراد شاغل هم کفاف اداره زندگی را نمی داد.

در شرایطی که ماشین جنگ باعث شده بود تا 25 درصد از دارایی های غیر نظامی و 41.5 درصد از ثروت ملی این کشور نابود شود، در چنین شرایطی دولت و مردم با رویکردی منطقی به سیاست هایی که تقویت تولید ملی منتهی می شود و رویکردی درونزا دارند روی آوردند. این روند که منتهی به صنعتی شدن این کشور شد با توسعه فناوری های نوین، ژاپن را به یکی از پیشگامان دنیای معاصر مبدل کرد.

تبدیل شدن کار به ارزشی مقدس

یکی از عواملی که باعث شد در اقتصاد ژاپن معجزه رخ دهد رویکرد تقویت تولید در این کشور به همراه فرهنگ بالای ارزش دادن به کار در میان شهروندان ژاپن است. مردم این کشور در تمام سال هایی که اقتصاد این کشور با مشکل مواجه بود و حتی بعد از آن فقط برای کسب سود کار نمی کردند. بلکه تولید، کار و تلاش برای آنها به امری مقدس و ارزش تبدیل شد. ژاپنی ها همچنین برای ارتقای بهره وری و کارآیی خود تلاش می کردند. آنها با کنجکاوی به پیگیری مهارت ها و روش های مناسب تر برای کار و تولید می پرداختند.

3 ویژگی نیروی کار ژاپنی

درواقع انگیزه نیروی کار ژاپنی برای بهبود کارآیی خود، فراتر از آنکه تحت تاثیر نظام انگیزشی اقتصادی باشد به صورت درونزا و با انگیزه های شخصی صورت می گرفت. ارزش قائل شدن برای کار و تولید، تلاش مضاعف و نیز تلاش برای ارتقاء دانش و مهارت سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند که امروز هم می توان اثرات آن را در جمعیت شاغل و فعال این کشور مشاهده کرد.

انباشت سرمایه تاثیر فرهنگ قناعت مردم

اگر فرهنگ بالای کار و تلاش را به عنوان یک بال در نظر بگیریم که باعث شد اقتصاد ژاپن در دنیا به رشد بالایی دست پیدا کند. می بایست بال دیگر را فرهنگ مصرف صحیح و رویکرد قناعت مدارانه مردم این کشور در نظر بگیریم. ژاپن از جمله کشورهای شکست خورده در جنگ جهانی بود که به اجبار می بایست غرامت های جنگی بپردازد. همین وضعیت سبب شده بود که مردم این کشور تحت فشار اقتصادی زیادی قرار بگیرند. با این حال فرهنگ مصرف صحیح و صرفه جویی سبب شد تا اقتصاد ژاپن پیشرفت کند.

مردم این کشور الگوی قناعت پیشگی را در پیش گرفتند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل کردند. همین رویکرد اعتدال در مصرف و قناعت در دراز مدت سبب شد تا انباشت سرمایه در این کشور بیشتر شود و در نهایت منابع زیادی برای تقویت تولید ملی فراهم شد.

فرهنگسازی؛ راهی برای مدیریت واردات

البته نباید فراموش کرد که در کنار الگوی صحیح مصرف و فرهنگ ارزش دادن به کار در میان شهروندان ژاپنی، نگاه مردم به خرید کالای داخلی طی دهه های اولیه پس از جنگ اهمیت زیادی در رشد اقتصادی این کشور داشت. دولت با ایجاد زمینه فرهنگی مناسب در میان مردم برای حمایت از تولید و صنایع داخلی زمینه ای را مهیا کرد تا مجبور نشود نیازهای داخلی این کشور را از طریق واردات تامین کند.

رویکرد ژاپن در خصوص دوری کردن از واردات گاهی به حدی شکل افراطی پیدا می کرد که برخی از آن به سیاست های انزواطلبی ژاپن یاد می کردند. اما با این حال دولت مقاومت می کرد تا نیاز داخلی از طریق تولید کننده این کشور تامین شود.

ژاپن از جمله کشورهای نمونه ای است که به منظور تقویت تولید داخلی خود علاوه بر اجرای سیاست های درست اقتصادی علاوه بر اینکه از ابزار فرهنگ سازی غفلت نکرده است. همچنین تلاش کرده است تا با پیشرفت در عرصه علوم و فناوری همواره در این عرصه کشوری پیشرو باشد.

نگاه صادرات محور و بازی با ارزش دلار

یکی دیگر از رموز موفقیت اقتصاد ژاپن نگاه صادرات محور است. به طوری که همواره به منظور حمایت از تولید نگاه صادراتی نیز وجود داشته است. این موضوع هم یکی از تجربیات این کشور است که از زمان جنگ جهانی دوم برای دولتمردان این کشور به یادگار مانده است.

ژاپن پس از جنگ جهانی دوم با سیاست های مناسب علاوه بر تشویق صادرات، واردات کالا را محدود می کرد تا زمینه برای تقویت تولیدکنندگان ژاپنی فراهم شود. این دولت برای افزایش مزیت های صادراتی خود حتی بارها اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود (ین) کرد تا در مقابل دلار آمریکا، کالای ژاپنی برای خریداران خارجی ارزان تر تمام شود. به این طریق هم از تولید داخلی خود با رویکرد صادراتی توانست حمایت کند.

حمایت از محصول داخلی با جلوگیری از واردات

در دوران پس از جنگ جهانی دوم ژاپن دریافته بود که برای تقویت تولید داخلی نیازمند استفاده از فناوری های نوینی است که در اختیار ندارد. این موضوع مستلزم واردات یک سری کالاها بود که با ورود آنها فناوری های نوین به صنعت این کشور می رسید.  از طرفی هم نمی خواست سیاست محدود کردن واردات را رها کند. بنابراین دولت تصمیم گرفت واردات را به شکل دقیق کنترل کند و کالاهایی را وارد کند که با ورود آنها فناوری به کشور منتقل می شد.

موضوعی که در خصوص مدیریت واردات توسط ژاپنی ها قابل توجه به نظر می رسد جلوگیری از واردات کالاهایی است که تولید کننده های داخلی این کشور در آن قدرت رقابت در جهان را نداشتند. به این ترتیب صنایع داخلی این کشور تا مادامی که به شکوفایی برسند از حمایت دولت برخوردار می شدند و بازار داخلی این کشور در اختیار رقبا قرار نمی گرفت.

یک فرمول ساده در اقتصاد ژاپن پیشرفته

در الگوی صادرات و واردات کالا در ژاپن یک فرمول ساده به چشم می خورد. در این کشور کالایی صادرات محور تلقی می شود که در داخل تولید آن با ایجاد ارزش افزوده بالا همراه شده باشد. به این معنی که صادرات منابع خام یا کالاهایی که ارزش افزوده بالایی پیدا نکردند معنی ندارد. در الگوی واردات قضیه برعکس است. ژاپنی ها به واردات مواد خام مورد نیاز صنایع خود بهای زیادی می دهند اما جلوی واردات محصولی که ارزش افزوده بیشتری در خارج از مرزهایشان پیدا کرده است را می گیرند.

مدیران صنایع در این کشور اولویت را به تولید داخلی می دهند و کسب سود های کوتاه مدت برایشان جذابیتی ندارند. در اقتصاد ژاپن وارد کننده به این می اندیشد تا موادی را وارد کشورش کند تا تولید کننده کشورش بتواند به حیات خود ادامه دهد. بازارها برای محصولات ساخت کشورشان همواره پذیراتر عمل می کنند و صادر کننده به دنبال این است تا نام کشورش در دنیا بدرخشد و محصولی را به جهان عرضه می کند که ارزش افزوده زیادی پیدا کرده و از کیفیت مطلوبی برخوردار است.

بهبود کیفیت محصولات برای رقابت پذیری

ژاپن در حالی که بعد از جنگ جهانی دوم توانست آرام آرام به اوضاع اقتصادی اش تسلط پیدا کند، متوجه شد که کیفیت کالاهای تولیدی در این کشور پایین است. البته هر چند قیمت پایین محصولات برایشان مزیتی را ایجاد کرده بود اما رقابت محصولات تولیدی در گوشه و کنار جهان سبب شده بود تا آنها نیز به فکر بهبود کیفیت کالای داخلی بیفتند. همین وضعیت سبب شد تا آنها در قدم اول به دنبال کاهش ضایعات محصولات تولیدی داخلی شان باشند. بر همین اساس هم آنها موفق شوند بعد از مدتی ضایعات تولیدی خود را به صفر برسانند، که قدم بزرگی برای حمایت از تولید محسوب می شد.

در ادامه همین رویکرد ژاپنی ها نظام کنترل کیفی را در خطوط تولیدی کارخانه ها ایجاد کردند. اما این رویکرد برای رقابت در جهان هنوز کفایت نمی کرد، بنابراین ژاپنی ها در برنامه های صادراتی شان فقط به کالاهایی اجازه صادرات دادند که به لحاظ رتبه بندی در نظام کنترل کیفی وضعیت بهتری داشتند. به این ترتیب ژاپن توانست در بازارهای جهانی کالاهایی را مطابق با استانداردهای بین المللی عرضه کند و از این زمان، ارزش گذاری توانایی شرکتها، براساس «تحقق بهترین کیفیت» انجام می‌شد.

مقابله ژاپن با آمریکا و بازی دیگری با ارزش دلار

اغراق نیست اگر گفته شود رشد اقتصاد ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم مرهون نگاه صادرات محور است. این موضوع در گزارش های مختلفی تایید شده است. به عنوان مثال می توان نتیجه یک گزارش در سال 1980 اشاره کرد که می گوید در این زمان بیش از 80 درصد از رشد این کشور ناشی از صادرات بود و بخش زیادی از این صادرات به آمریکا صورت می گرفت. جذابیت بازار آمریکا سبب شده بود تا شرکت های ژاپنی در خاک این کشور سرمایه گذاری های زیادی انجام دهند و در بازار داخلی این کشور یکه تازی کنند.

در حالی که محصولات صادراتی ژاپن در بازارهای آمریکا جولان می داد و گسترش مازاد تجاری ژاپن در مقابل آمریکا هم هر روز دولتمردان این کشور را ناراضی تر می کرد. دولت آمریکا را به سمت وارد کردن فشار به دولت ژاپن سوق داد. منازعات میان دو کشور سبب شد تا ژاپن به ظاهر شکست در مقابل آمریکا را بپذیرد و با کاهش دادن ارزش دلار در مقابل ین شرایط را برای واردات کالای آمریکایی به خاک کشورشان مهیا کنند. اما ژاپنی‌ها با زیرکی تمام از ارزان شدن کالاهای آمریکایی استفاده کرده و برخی مستغلات استراتژیک آمریکا را خریداری کردند.

تعصب و هماهنگی بین دولت، تولید کننده و مردم

در اقتصاد ژاپن یک هماهنگی میان سه ضلع دولت، تولید کننده و مردم به عنوان مصرف کننده بوجود آمده است که توانسته ژاپن فقیر در زمان جنگ جهانی دوم را تبدیل به کشوری با اقتصاد پیشرفته کند که علیه تهدیدهای چین و آمریکا توان مقابله دارد.

در این کشور دولت خود را موظف می داند تا از تولیدات داخلی حمایت کند و جلوی قاچاق کالا و واردات بی رویه را بگیرد و شرایط را برای صادرات بیشتر محصولات تولیدی داخلی با ارزش افزوده بالا فراهم کند. دولت ژاپن در ترغیب مردم نسبت به خرید کالای داخلی هم نقش آفرینی می کند.

تولید کنندگان در ایجاد کشش مردم برای خرید کالای داخلی نقش پررنگ تری نسبت به دولت دارند. همان طور که در همین گزارش اشاره شد توجه به کنترل کیفی محصولات در خط تولید یکی از موضوعات مهم در ارتقای کیفیت محصولات است و مردم این کشور نیز با خیال راحت به محصولات داخلی شان اعتماد می کنند. البته نباید فراموش کرد در این کشور تعصب به کالای داخلی یک موضوع جاافتاده است و هم دولت و هم تولید کننده های این کشور تمام تلاش شان در راستای همین تعصب است.

بعد از اینکه دولت و تولیدکننده های ژاپنی نقش خود را در تولید محصولات ایفا کردند، مردم این کشور هستند که با تعصب نسبت به خرید محصولات کشورشان نقش اصلی را در حمایت از تولیدات در این کشور ایفا می کنند. در این کشور مردم کالای تولیدی داخلی را بخشی از هویت و قدرت خود می دانند.

هوشمندی مردم در نخریدن کالای چینی

در خصوص رویکرد همراهی مردم ژاپن با تولیدات داخلی این کشور یک شهروند ژاپنی می گوید مردم نسبت به حمایت از تولید داخلی احساس وظیفه می کنند. آنها با رویکردی منطقی به دنبال تقویت اقتصاد کشورشان هستند. این موضوع هر چند در سال های اخیر کم رنگ شده است اما با واردات کالاهای چینی به بازار داخلی این کشور مردم بازهم تلاش می کنند تا از محصولات داخلی شان بیشتر خریداری کنند.

وی می افزاید در برنامه هایی که هدف آنها تقویت تولید داخلی است مردم همراهی بالایی نشان می دهند. در همین خصوص هم ژاپنی ها هنگامی که دریافتند خرید کالای چینی به ضرر اقتصادشان است، دست از خرید کالاهای چینی برداشتند. این رویکرد را هم در حالی اتخاذ کردند که حتی اگر کالای مشابه داخلی در این کشور گران تر تمام شود بازهم مردم ترجیح می دهند که کالای داخلی خریداری کنند. این تعصب بعد از وقوع سونامی و زلزله بزرگ طی سال های اخیر در ژاپن بیشتر شده است. مردم فهمیده اند اگر کالای داخلی مصرف نکنند اقتصادشان ازهم می‌پاشد و ضرر می‌کنند.

اهمیت فرهنگسازی برای کودکان ژاپنی

شهرام محمد نژاد، استاد دانشگاه علم و صنعت در تحلیل خود درباره چرایی حمایت مردم ژاپن از محصولات تولیدی کشورشان می گوید در کشورهایی مانند ژاپن و کره در مرحله اول به مردم آموزش داده شده است که تا وقتی به تولیدات داخلی تکیه نکنند و فرهنگ تولید و مصرف بومی را نپذیرند، موفق هم نخواهند شد. بنابراین مردم ژاپن از نظر فرهنگی قانع شدند که باید مصرف کننده تولیدات بومی باشند حتی اگر کیفیت آن نامناسب باشد.

وی می افزاید ژاپن با فضای جغرافیایی محدود، جمعیت زیادی دارد و اگر سیاست های بهینه سازی تولید ملی در این کشور اجرا نمی شد، دولت برای تامین غذای مردم با مشکل مواجه می شد. اما آنها با تکیه به دانش و بهینه سازی روش ها و بهره گیری از فناوری رشد کرده اند.

الگوی گیری ژاپن از سایر کشورها

پروفسور کازوهیکو اوداکی، استاد دانشگاه نیهون ژاپن و همچنین عضو هیات علمی موسسه پژوهشی اقتصاد، تجارت و صنعت این کشور پیرامون دلایل موفقیت اقتصادی ژاپن معتقد است انقلاب میجی در این کشور نقش مهمی در توسعه اقتصادی داشته است. چرا که باعث اصلاحات زیادی در این کشور شد.

وی می افزاید «شینوتوئیسم» در توسعه اقتصادی ژاپن دارای نقش غیر مستقیم است و این مکتب به ثبات اجتماعی منجر شد که به نوبه خود این ثبات هم کمک کرد تا ژاپن وارد فاز اول توسعه شود. همین طور این استاد دانشگاه که خود از دولتمردان ژاپن هم قلمداد می شود تاکید می کند ژاپن برای دستیابی به توسعه اقتصادی از کشورهای فرانسه، آلمان و انگلستان نیز الگوگیری کرده است.

اوداکی در تشریح نقش انقلاب میجی در توسعه ژاپن می گوید این کشور قبل از به حکومت رسیدی امپراتوری میجی دارای یکپارچگی نبود. همین وضعیت سبب شده بود که تجارت خارجی با مشکل مواجه باشد و بازرگانان خارجی برای ارتباط با ژاپن با محدودیت مواجه بودند. شهروندان این کشور هم نمی توانستند به راحتی به خارج بروند. اما در انقلاب میجی بسیاری موانع بر طرف شد و کاستی های نظام مشاغل هم که یک مشکل داخل دیگر بود برطرف شد. در نتیجه این انقلاب، کشور متحد و توسط دولت مرکزی واحدی اداره شد.

این استاد دانشگاه می افزاید حکومت مرکزی ساختار نظام مالیاتی را بازسازی و تجدید کرد و نظامی ساده و قوی ساخت تا بتواند کارآمد عمل کند. به همین ترتیب نظام پستی و راه‌آهن در کشور مستقر شد و امکان جابه‌جایی بدون محدودیت‌های قبلی امکان‌پذیر شد. حکومت با الگو گرفتن از قوانین فرانسه زمینه شکل گیری شرکت ها را نیز فراهم کرد.

اوداکی تصریح می کند که بعد از جنگ جهانی دوم ژاپن در بعضی امور که می توانست از آمریکا الگوی اقتصادی بگیرد استفاده کرد و مواردی را که در کشورش قابل اجرا بود پیاده کرد. آنها برخی رموز کسب و کار را از آمریکا آموختند و در زمینه تولید نیمه هادی از دانش آمریکایی ها استفاده کردند. بعد از آن ژاپن توانست آموخته هایش را به کره، چین و تایوان منتقل کند. در حالی که حتی رابطه ژاپن با کره ای ها مناسب نبود.

تولید انبوه با کیفیت برای تکرار نشدن شکست در جنگ

اوداکی معتقد است ژاپنی ها یکی از دلایل شکست شان در جنگ با آمریکا را کمتر بودن تعداد کشتی ها و هواپیماهای شان می دانستند. بنابراین تولید انبوه محصولات را به عنوان راه حلی برای جبران شکست بعد از جنگ جهانی دوم برگزیدند. او توجه به کیفیت محصولات تولیدی را به عنوان سیاست مکمل تولید انبوه ارزیابی می کند و رویکرد ژاپن به تولید انبوه با کیفیت را منحصر به فرد می داند.

این پژوهشگر اقتصادی می گوید توجه به تولید انبوه با کیفیت عمده‌ترین درسی بود که ژاپن از جنگ فرا گرفت و این درس را در خدمت تولید صنعتی قرار داد. درس دیگری که ژاپن از جنگ فرا گرفت توجه به موضوعات لجستیکی بود. ژاپن می دانست به دلیل مشکلی که در امور لجستیک جنگ پیدا کرد در جنگ شکست خورد و به اهمیت لجستیک پی برد. همین درس را هم بعد از جنگ در صنعت به کار برد. سیستم سفارش سر وقت (Just in time) در تویوتا در واقع از این درس نشات می‌گیرد.

این استاد دانشگاه تاکید می کند در ژاپن قبل از جنگ روحیه سامورایی یعنی جنگ آوری، سلحشوری و کشته شدن وجود داشت. اما بعد از جنگ ژاپنی ها فقط روحیه سلحشوری را حفظ کردند اما به کشته شدن بها نمی دادند. بلکه به زندگی و فعالیت اقتصادی موفق ارزش می دادند. بنابراین روش سامورایی به کسب و کار اقتصادی مبدل شد.

این پژوهشگر اقتصاد در مورد اینکه ژاپن چگونه به توسعه رسید،  نقش چند عامل را با اهمیت می داند و معتقد است اولین عامل ثبات اجتماعی بوده است. دومین عامل اشتیاق به آموختن از دیگران است. ژاپنی‌ها اگر موفقیت به دست بیاورند آن را به استعداد خودشان ربط نمی‌دهند بلکه آن را ناشی از شانس و تصادف می‌دانند، بنابراین تلاش برای آموختن از دیگران و ارتقای خود را همچنان ادامه می‌دهند. این ویژگی باعث شد ژاپنی‌ها ازکشور های غربی یاد بگیرند.

وی تاکید می کند سومین عامل در توسعه ژاپن انگیزه قربانی کردن امروز به نفع فردادر میان مردم بوده است. این عامل باعث می‌شود ژاپنی‌ها پول‌های خود را به جای مصرف امروز به پس‌انداز برای مصارف آتی اختصاص دهند و در نهایت باید گفت چهارمین عامل جدیت شهروندان بوده است. بر اساس همین عامل هم وقتی یک ژاپنی دستوری را برای اجرای یک کار می گیرد به خوبی، بادقت و وسواس بالا سعی می کند آن را اجرا کند. این موضوع هم تاثیر خوبی در فضای کارخانه ها گذاشته است. به این موضوع باید اضافه شود نیروی کار در کارخانه های ژاپن به محل کارشان وفادارند و کارفرماها نیز به آموزش مستمر نیروی کار بهای زیادی می دهند.

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۳۲۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعلام قیمت ارزان ترین خودروی برقی/ کاکایی: قرار بود از مونتاژکاریها کم شود/ خودروی برقی، مصرف سوخت کشور را بالا می برد / چرا درباره مافیا آدرس غلط می دهند/ رشد داخلی سازی ارزش افزوده ایجاد می کند

گروه اقتصاد و درآمد: ماجرای واردات خودروی برقی، در روزهای گذشته، بحث داغ رسانه ها بوده است، علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران می گوید دلالان و مافیای صنعت خودرو در پیگیری منافع نامشروع خود، در تلاشند تا مانع از اجرای طرح برقی‌سازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی توسط دولت سیزدهم و مدیریت شهری شوند. در سوی دیگر سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس نیز می گوید چرا باید خودمان را وابسته به واردات خودروی برقی کنیم. تهران توان بارگزاری ایستگاه‌های شارژ خودرو‌های برقی را ندارد. کسری برق و تعطیلی صنایع ناشی از آن را نمی بینیم و سیکلهایی را طراحی می کنیم که خود را به واردات وابسته کنیم. این سیاست پنهان است. مردم را هشت سال برای شعار برقی سازی، سرکار نگذاریم.

هر چند دامنه حرف و حدیث ها درباره شرکتی که شهرداری تهران تلاش دارد خودروهای برقی را از آن خریداری کند و نحوه تامین خدمات پس از فروش آن نیز گسترده شده است، اما کارایی و رفع نیازهای واقعی کشور به واسطه ورود این خودروها هم همچنان محل سوال است.

واردات پورشه و مازراتی در اوج تحریمهای سال 91

در این رابطه، امیر حسن کاکایی، عضو هیات علمی دانشکده خودرو دانشگاه علم و صنعت، در گفت و گو با جماران با اشاره به مباحث مطرح شده درباره واردات خودروی برقی، خاطرنشان کرد: توسعه یا پیشرفت باید متوازن باشد و اگر متوازن پیش نرویم، در نهایت اقتصاد کلان کشور با چالش مواجه خواهد شد و در کنار آن مسائل فرهنگی و اجتماعی هم ایجاد می شود. همان طور که سال ۹۱ در اوج تحریم های مرحله اول حدود، ۱۱۰ هزار خودرو وارد کشور شد که تعداد زیادی از آنها، پورشه، بوگاتی و مازراتی بود. ممکن است برخی بپرسند مگر واردات مازراتی، ماشین به این ایمنی و شیکی، چه ضرری دارد! باید گفت در جامعه ای که تحت شدیدترین تنشهای اقتصادی و اختلاف طبقاتی قرار دارد آیا این راه حل خوبی است؟!

واردات خودروی برقی هیچ نفع اقتصادی برای کشور ندارد

وی با تاکید بر اینکه این اقدام تنش اجتماعی را بالا می برد و هیچ نفع اقتصادی هم برای کشور ندارد، افزود: کسی نمی تواند بگوید خودروی برقی چیز بدی است، اما قاطعانه باید گفت ضمن اینکه هیچ تناسبی با وضعیت حمل و نقل، آلودگی ها و شرایط اقتصادی و فرهنگی مردم کشور ما ندارد، برای این اقتصاد لوکس محسوب می‌شود و عموم مردم نمی‌توانند آن را بخرند.

گزارشی از طرح گازسوزکردن خودروها ارائه شود

این کارشناس صنعت خودرو یادآور شد: طرح گاز سوز کردن خودروها را فراموش نکنیم، حرف قشنگی بود؛ اما چقدر در کشور اثرگذار شد! آیا گزارشی از آن بیرون آمد!؟ حتی بعضی کارشناسان هم گفتند باید ۳۰ درصد خودروها گازسوز می شد، چرا نکردید! مگر غیر از این است که مردم هزینه این طرح ها را دادند!؟ آیا این طرح توانست کمکی به آلایندگی ها کند!؟ 

واردات خودروی برقی، قیمت ها در کف بازار را بالا می برد

وی با بیان اینکه وقتی استانداردها را بالا می برند، بررسی آمارها نشان می دهد تعداد خودروهای فرسوده در حال استفاده بیشتر می شود، توضیح داد: کمک به کاهش آلایندگی زمانی می تواند معنی دار شود که فرض کنیم اگر یک میلیون خودرو برقی وارد کنیم، از سوی دیگر یک میلیون خودروی فرسوده از بازار کنار رود. در اینجا می توان گفت این اقدام باعث کاهش آلودگی می شود، اما وقتی یک میلیون خودروی برقی وارد می کنید، نه تنها از تعداد خودروهای فرسوده هم کاسته نمی شود، بلکه هر میزان تکنولوژی را بالا ببرید، قیمت کف بازار هم بالا می آید. مثلا وقتی پراید را حذف کردیم، چیزی جایگزین آن نشد. مردم ناچار شدند موتورسیکلت سوار شوند یا خودروی فرسوده ای که قبلا می خواستند کنار بگذارند را کنار نمی گذارند و آنها را بیشتر نگه می دارند، چرا که ارزش بیشتری پیدا کرده است.

خودروی برقی، مصرف سوخت کشور بالا برد

کاکایی با تاکید بر اینکه هیچ کسی مدعی نیست که خودروی برقی، بد است، اما در مجموع باعث صرفه جویی در مصرف سوخت نمی شود، اضافه کرد: با توجه به سبد سوخت نیروگاه های ما و افت انرژی که در سیستمهای انتقال آن وجود دارد، بر اساس برآوردی که انجام شده، مصرف انرژی در مجموع در خودروهای برقی بالاتر می رود. به جای اینکه موتوری در داخل شهر سوخت بسوزاند، این اقدام در نیروگاه های اطراف شهر انجام می شود. تنها این مزیتش است، اما در مجموع مصرف سوخت کشور را بالا می برد.

تامین برق خودروهای برقی، بحران مازوت سوزی در نیروگاه ها را تشدید می کند

این عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت یادآورشد: ما همواره در پاییز با مشکل مازوت سوزی در نیروگاه ها و ایجاد آلودگی در شهرهایمان مواجه هستیم، اگر مصرف برق افزایش یابد، روشن است که مازوت سوزی مان باید بیشتر شود. اگر تئوریک صحبت شود، گفته می شود آلایندگی خودروی برقی صفر است، اما وقتی مساله را به صورت کلی می بینیم باید پرسید که چه کسی گفته آلایندگی اش بهتر است و مصرف سوخت کشور را پایین می آورد.

مسئولان به معضل های بزرگ توجه نمی کنند و حرفهای قشنگ می زنند

به گفته کاکایی؛ با پول یک اتوبوس برقی، حداقل می توانند دو اتوبوس خوب روز بگیرند، این هم مهم است که با این اعتبار چه چیزهایی می توان جایگزین کرد. اکنون باید پرسید مثلا اگر 10 هزار خودروی سواری نو وارد کنیم بهتر است، یا با همان اعتبار هزار اتوبوس دیزل خوب بخریم! مجموعا هر کدام تا چه میزان برای کشور موثرتر است. مسلما وقتی اتوبوس وارد کنیم، چون وضعیت حمل و نقل بهبود می یابد، در مجموع به نفع همه است. اکنون مساله این است که متاسفانه مسئولان به این معضل های بزرگ توجه نمی کنند و فقط حرفهای قشنگ می زنند.

ترافیک علت اصلی مصرف سوخت و آلایندگی است نظام حمل و نقل عمومی توسعه یابد

وی تاکید کرد: آنچه که درباره خودروی برقی عنوان می شود ، فقط بازی با الفاظ خوب است، اما دست کم 20 سال طول می کشد تا آن ناوگان جایگزین ناوگان فعلی شود. در حالی که اکنون مشکل اصلی کشور ما در رابطه با مصرف سوخت و آلایندگی، ترافیک سنگین ناشی از عدم توسعه یافتگی نظام حمل و نقل عمومی کشور شامل بار و مسافر و درون شهری و برون شهری است. از آنجا که نظام حمل و نقل ما فشل شده، این میزان خودروی سواری تک سرنشین داریم. روز به روز هم هزینه هایمان را بالا می برد.

شارژ خودروهای برقی چگونه تامین خواهد شد؟

کاکایی ادامه داد: گفته می شود حداقل قیمت این خودروهای برقی بین یک میلیارد و 300 تا یک میلیارد و 600 تومان خواهد بود، تصور کنید یک راننده تاکسی یک میلیارد و 500 میلیون تومان پول داشته باشد و آن را بخرد. مسئولان توجه نمی کنند این تاکسی شبها باید کجا شارژ شود؟! رانندگان تاکسی ما که در برج ها زندگی نمی کنند! چگونه می خواهند آن را شارژ کنند، نیاز به پارکینگ مناسبی دارد. در همین مرحله هزینه ای به راننده تحمیل می شود. بعضی می گویند ما پارکینگ مرکزی ایجاد می کنیم تا شبها این خودروهای برقی را در آنجا پارک کنند. اما باید پرسید آیا این کار برای همه رانندگان میسر است! مگر می شود با هر مسافتی شب ماشین را در آن پارکینگ ها بگذارند و خودشان بدون ماشین به منزل برگردند!؟

این استاد دانشگاه با بیان اینکه مگر این تاکسی چقدر در ماه درآمد ایجاد می کند، گفت: اگر همین یک میلیارد و 500 میلیون تومان را در بانک سپرده کنند، با سود 24 درصد 360 میلیون تومان در سال و 30 میلیون ماهانه درآمد خالص خواهند داشت. آیا می توان تصور کرد درآمد خالص یک تاکسی دار در ماه 30 میلیون تومان است. بنابراین این کار، غیراقتصادی است. ارزان ترین خودروی برقی که به عنوان تاکسی می خواهند وارد کنند، را یک میلیارد و 300 قیمت گذاری کرده اند. مردم پول ندارند نمی توانند سمند 20 سال پیش را عوض کنند، هنوز که هنوز است «آر. دی» در تهران به عنوان تاکسی استفاده می شود، بعد می خواهیم با خودروی یک میلیارد و 300 کدام مسیر را برویم و بیاییم!

وی گفت: اگر خیلی خوش بین باشیم، قرار است هتلهای 5 ستاره یک سری خودروهایی برای پولدارهای کشور و توریستهای پولدار داشته باشند و با این خودرویی که دو برابر قیمت خودروی موجود است، مثلا مسیر تهران و فرودگاه را دو برابر قیمت حساب کنند.

کاکایی تاکید کرد: خودروی برقی خیلی هم شیک و خوب است، دستشان هم درد نکند، اما هیچ تناسبی با شرایط فعلی اقتصادی و نیازهای واقعی حمل و نقل و اقتصاد و محیط زیست ما ندارد. البته در حد آزمایشی و وارد کردن 10 هزار خودرو می توانند انجام دهند و خودروی برقی را هم تجربه کنند. اما این سرگرمی ها نه راه حل مشکلات ما است و نه در شرایط فعلی کشور ما امکان پذیر است. برق مورد نیاز این خودرو ها را چگونه می خواهیم تامین کنیم! زیرساختهای لازم آن را نداریم. صرف تامین زیرساختها، مقادیر زیادی سرمایه گذاری می خواهد. فرض کنیم به اندازه کافی نیروگاه داریم و می خواهیم کابل کشی کنیم که شارژر مناسب بگذاریم، تامین همین زیرساخت هم هزینه زیادی لازم دارد.

هر جا کم می آورند، اسم مافیا را پیش می کشند

وی با انتقاد از مسئولانی که عنوان می کنند که مافیاها مانع واردات خودروهای برقی می شوند، گفت: کدام فشار! نتوانستند وارد کنند و بیهوده جنجال می کنند. مگر سال گذشته تمام نمایندگان عزمشان را برای واردات خودرو جزم نکردند! همه گونه مانع را برداشتند، کدام فشار و کدام مافیا مانع شد! علت اینکه به اندازه 100 هزار خودروی وعده داده شده، وارد نکردند، این بود که در دنیا هم باید با در نظر داشتن ضابطه هایی در صف خرید بایستید. ضمن اینکه خرید خورو پول می خواهد، شما یک فشار عملیاتی نشان دهید که کسی جلوی واردات خودروی برقی را گرفته باشد. هر جا کم می آورند، اسم مافیا را پیش می کشند، بله همه جای دنیا دلال و بازرگان است و همه دنبال منافع خودشان هستند. اما وظیفه دولتها این است که سیاستها را به گونه ای هدایت کنند که منافع این گروه ها با منافع جامعه هم راستا شود.

کاکایی اظهارداشت: چه کسی مانع است! در شش ماه آخر سال گذشته که واردات خودروی برقی جزء اولویتهای درجه یک وزارت صمت بود. روشن کنند که چه مانع عملیاتی برای واردات خودروی برقی وجود دارد، شما که تعرفه های وارداتش را هم کاهش دادید! کسی برای خرید تاکسی در ایران یک میلیارد و 300 میلیون پول پول نمی دهد! گفتند وزارت نفت از محل صرفه جویی مصرف بنزین، 10 هزار و 500 دلار را پیش، پیش به این مساله اختصاص دهد. شاید گفته شود این مانع است. اما واقعیت این است که پول نیست.

به آنها که دلشان برای تولید مملکت می سوزد، «مافیا» اطلاق می کنند

این کارشناس صنعت خودرو خاطرنشان کرد: به جای اینکه با ارزهای خارج از کشورمان، قطعات صنعتی و تکنولوژی وارد کنیم، با چینی ها قراردادی بسته اند تا کالای نهایی وارد کنند! این اقدام اشتباهی است. وقتی می توانیم اتوبوس را در داخل تولید کنیم، چرا محصول نهایی را وارد می کنید؟ بعد هم به آنها که دلشان برای تولید این مملکت می سوزد، عنوان مافیا اطلاق می کنند. حمایت از تولید داخلی، عنوان مافیا گرفته است! مگر تولید داخل در اختیار دولت نیست، اگر کیفیتش ضعیف است، چرا درباره این صحبت نمی کنید که مافیایی وجود دارد که اجازه نمی دهد کیفیت این خودروها بالا رود. چرا این گونه صحبت می کنید! ما به عقلانیت ملی و توجه به منافع ملی نیاز داریم.

اینکه در این شرایط کشور، عده ای مرفه، پورشه یا خودروی برقی سوار شوند ، مشکل مملکت نیست

وی تاکید کرد: اینکه در این شرایط کشور، عده ای مرفه، پورشه یا خودروی برقی سوار شوند ، مشکل مملکت نیست. اکنون مشکل چیزهای دیگر است. ضمن اینکه هر میزان موانع را بردارید، چون اقتصاد ما جواب نمی دهد، این ماجرا با کندی پیش می رود، چون اقتصاد نمی چرخد.

کاکایی با بیان اینکه شاید واردات خودروی برقی در کوتاه مدت مقداری مردم را سرگرم کند، اما هیچ مشکلی از قیمت خودروها در کشور و مساله حمل و نقلمان حل نخواهد کرد، عنوان اظهار داشت: افزایش قیمتها به دلیل کاهش ارزش ریال است. با واردات ما نیز ارز را از کشورمان خارج می کنیم و هزینه ارزیمان بالا می رود و در ازای آن چیزی در کشور تولید نمی شود. بنابراین روند کاهش ارزش ریال و در نتیجه آن افزایش تورم ادامه می یابد.

آقایان چرا درباره مافیا آدرس غلط می دهند!

به گفته این استاد دانشگاه؛ خودروی 10هزار دلاری را وارد کشور می کنند، حق و حقوق صددرصدی دولت را هم می دهند، قیمت خودرو 20 هزار دلار می شود، با 10درصد سود هم می فروشند به رقم 22 هزار دلار می رسد. بعد این وارد کننده می خواهد این مبلغ را برای ادامه خریدهایش از کشور خارج کند، بنابراین 22 هزار دلار از کشور خارج می کند. یعنی 12 هزار دلار خالص از کشور خارج می شود. اگر ما ارتباطات عادی جهانی داشتیم و پولمان شفاف جابجا می شد، این هزینه ها برای کشور سنگین به حساب نمی آمد، اما اکنون برای صرف یک جابجایی پول، مبالغ بزرگی پورسانت داده می شود. مافیا آنجاست و نه اینجا. آقایان چرا درباره مافیا آدرس غلط می دهند!

کاکایی اضافه کرد: اگر قرار باشد اسم سودهایی را مافیایی بگذاریم، این سودها است که از مسیرهای غیرشفاف ارزهای صادراتی را تبدیل به کالا می کنیم و سود بزرگی به جیب دلالها و دور زنندگان تحریم ها روانه می شود و بعد از آنها تشکر هم می کنیم! باید بدانیم که مسیر جابجایی این رقم های درشت کاملا غیرشفاف است. ماجرای مافیا اینجاست.

سقوط ارزش ریال را کنترل کنید، بازارها متعادل می شوند

این عضو هیات علمی دانشگاه گفت: اینها راه حل مسائل کشور نیست. سوال اصلی این است که چگونه باید بازار متعادل شود و مصرف سوخت پایین بیاید. تا زمانی که نظام حمل و نقل اصلاح نشود، با این بازی ها هیچ اتفاق معنی داری نمی افتد. ایجاد تعادل در بازار خودرو هم بستگی به مدیریت ارزش ریال دارد. سقوط ارزش ریال را کنترل کنید، خود به خود بازارهایی مانند بازار خودرو متعادل می شود. تداوم سقوط ارزش ریال، همه بازارها از جمله بازار خودرو  و مسکن را متلاطم می کند. این وضعیت، هیچ ارتباطی به خودرو و مسکن هم ندارد. مردم برای حفظ ارزش ریال است که خودرو می خرند. بخش عمده این افزایش قیمتها مرتبط با تلاش مردم برای حفظ ارزش پولشان است.

کاکایی در ادامه گفت و گوی خود با جماران، با اشاره به انتشار میزان دریافت ارز شرکتهای خودروسازی از سوی گمرک، درخصوص مزیتهای واردات خودرو نهایی شده و یا واردات قطعات آن برای کشور، خاطرنشان کرد: اگر 50 سال قبل بود و ما هنوز خودروسازی نداشتیم، شاید می شد گفت ضرورتی ندارد که ما وارد صنعت خودروسازی شویم و به جای آن در بخشهای نفت و گاز و انرژی سرمایه گذاری کنیم و تبدیل به برترین کشور در این زمینه شویم. اما در هر حال، امروز ما دارای صنعت خودرو هستیم که در طول عمرش، منافع بسیاری به کشور رسانده است. اما متاسفانه به دلیل سیاستگذاریهای غلط در دوره های مختلف و به طور خاص در این دو سال اخیر، مسیری را رفته اند که این صنعتی که می تواند ارزش افزوده بالایی ایجاد کند و منافع گسترده و کلان ملی را رشد دهد،  تبدیل به صنعتی منفور شده است. این کار را سیاستگذاران و سیاستمداران کردند و نه خود صنعت.   این عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت توضیح داد: در این مدت به جای اینکه صنعت خودرو را اصلاح کنیم، با شعارهای قشنگی که دادند مرتب چوب لای چرخ شرکتهایی مانند  ایران خودرو و سایپا گذاشتیم و مساله دارتر شده و مردم ناراحتند. گویا خودرو ساز است که خرابکاری می کند ، در حالی که سیاستگذارها وضع را به این سمت و سو کشانده اند. قرار بود از مونتاژکاریها کم شود کاکایی با بیان اینکه سال گذشته خودروسازان ما در بخش مونتاژکاری حدود 90 درصد رشد و 6 درصد کاهش تولید داشتند، اظهارداشت: ما را به جایی رسانده اند که مردم با خود می گویند واردات بهتر است؛ چرا که سیاستگذار بلایی بر سر صنعت آورده که هر دفاعی بخواهیم از صنعت داشته باشیم، همه می پرسند این چه صنعتی است! درش را ببندند و واردات کنند بهتر است! این امروز در جامعه جاافتاده است. حتی مونتاژ حداقلی، امروز برای ما گران تر از واردات کالای نهایی شده تمام می شود. اما مساله این است که قرار ما این بود که تنها برای شروع کار از مونتاژ استفاده کنیم و بعد از چند سال، از میزان قطعات مونتاژی کاسته شود. حتی در مقطعی، قرار شد به جای 20 درصد داخلی سازی، به 30درصد داخلی سازی برسیم ، اما برخی مسائل از جمله شرایط تحریمی، باعث شد اکنون زیر 20درصد داخلی سازی برای مونتاژ کاران به صرفه است.   رشد داخلی سازی ارزش افزوده در کشور ایجاد می کند وی با بیان اینکه رشد داخلی سازی ارزش افزوده در کشور ایجاد می کند و باعث انتقال تکنولوژی می شود، تاکید کرد: اما آنچنان چوب لای چرخ تولید داخل گذاشتند که دیگر تولید داخلی به صرفه نیست و چینی ها مرتب در حال پیشرفت هستند. بنابراین شرکتها تا می آیند کار را شروع می کنند، بعد از دو سال می گویند داخلی چه کاری است، بروم قطعات دیگر را هم وارد کنم. اکنون ما شاهد نتیجه این بازی هستیم که مسئولان به راه انداخته اند.   اقتصاددانها به این نتیجه رسیده اند که می توان برای صنعت خودرو ایران، مزیت رقابتی ساخت  واردات خودوی نهایی تولید را از بین می برد کاکایی گفت: اصل ماجرا این است که ما برنامه توسعه صنعت خودرو داریم. اکنون اقتصاددانها به این نتیجه رسیده اند که می توان «مزیت رقابتی» را ساخت. بنابراین «مزیت رقابتی»، ساختنی است. صنعت خودروی ما اکنون این مزیت را ندارد اما می تواند داشته باشد. با این حال کاری کرده اند که مردم ما به این نتیجه رسیده اند که چرا باید تولید کنیم، می توانیم با وارد کردن خودرو نهایی شده، با قیمت کمتر و کیفیت بهتر، از آن لذت ببریم. در حالی که مضرات این سیاست، آنچنان متعدد است که کشور را دچار مشکلات فراوان می کند و تولید کشور را از بین می برد.    

دیگر خبرها

  • پازوکی :تولیدکنندگان خواستار افزایش قیمت لوازم خانگی هستند/ واردات لوازم خانگی همچنان ممنوع است
  • اعلام قیمت ارزان ترین خودروی برقی/ کاکایی: قرار بود از مونتاژکاریها کم شود/ خودروی برقی، مصرف سوخت کشور را بالا می برد / چرا درباره مافیا آدرس غلط می دهند/ رشد داخلی سازی ارزش افزوده ایجاد می کند
  • واکنش وزیر کشور درباره مفاد قرارداد شهرداری تهران با شرکت‌های چینی
  • استاندارد پایین خودروهای داخلی عاملی در بروز ناترازی بنزین
  • خطر تحریم در واردات اتوبوس‌های جدید/ تولیدکنندگان داخلی توان رفع نیاز شهر‌های کشور به اتوبوس را ندارند
  • ظرفیت داخلی تولید لوکوموتیو برای پاسخ به نیاز کشور کافی است
  • محصولات داخلی قابل عرضه در بازار داخلی و خارجی است
  • سهم زنجان از تولید ناخالص داخلی کشور افزایشی است
  • انحصار فروش بلیت های قطار در اختیار ۳ اپلیکیشن؛ تمام آژانس های مسافرتی بیکار می شوند؟
  • بدهی خارجی ایران کمتر از ۲۶ کشور خاورمیانه و آسیای مرکزی شد