گزارش فارس از بازار عمده فروشانی که خرده فروشی میکنند قیمت کالاهای اساسی افزایش زیادی نداشت/ فشار هزینههای جانبی سفره خانوار را کوچکتر کرد
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۴۹۴۰۷
خبرگزاری فارس - گروه اقتصادی - فاطمه بیات، تا چشم کار میکند بازار عمدهفروشان کالاهای اساسی (مولوی) خالی از مشتری است. رهگذرانی که تنها مشغول قیمت گرفتن انواع مایحتاج زندگیشان از حبوبات گرفته تا برنج، روغن و گوشت و مرغ هستند. برچسبهای قیمت را که نگاه میکنی، نسبت به یکی دو ماه گذشته تفاوت چندانی نکرده است، اما کسی رغبت و قدرتی برای خرید ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خانمی میانسال که خود را سرپرست خانوار معرفی میکند، در مورد وضعیت خرید ماهانه خود، میگوید: با آنکه از صبح تا شب به عنوان آشپز در دو رستوران کار میکنم، درآمد ماهیانه من فقط 2 میلیون تومان است که 700 هزار تومان آن را باید اجاره بدهم و بقیه مایحتاج خواروبار را به سختی میخرم. پیشتر از این برنج برای خانه را 20 کیلویی تهیه میکردم، اما اکنون مجبورم پنج کیلو پنج کیلو بخرم. در مورد حبوبات هم وضعیت همینطور است، حبوبات بستهبندی فروشگاهها که اصلاً مقرون به صرفه نیست و ترجیح میدهم چند ساعت وقت صرف کنم، تا به بازار مولوی آمده و با قیمت پایینتر آن را تهیه کنم.
مدتهاست با خرید گوشت خداحافظی کردهایم
پیرمردی بازنشسته که همچنان مشغول قیمت گرفتن از کسبه است نیز تنها در پاسخ ما سری تکان میدهد و میگوید: چه بگویم! خودتان سرتان توی حساب و کتاب است. 30 سال کار کردهام و حقوق بازنشستگیام یک و نیم میلیون تومان است، مدتهاست که با خرید گوشت خداحافظی کردهایم و همان مرغ، برنج و حبوبات را هم با حجم کم خرید میکنم، ماهی یکبار با اتوبوس از وسط شهر به اینجا میآیم و پس از کلی بالا و پایین کردن، از هر چیز نیم کیلو نیم کیلو خرید میکنم و میبرم.
زوج جوانی که به تازگی تشکیل زندگی دادهاند، نیز دل پردردی از هزینههای تأمین کالاهای اساسی دارند، مرد میگوید: آنقدر سر جمع تهیه خواروبار، برنج، گوشت و مرغ برای ما سنگین است که به ناچار خیلی از آنها را حذف کردهایم و ترجیح میدهیم، بسیاری از وعدههای غذایی را در خانه پدریمان بگذرانیم. جالبتر اینکه سویا را جایگزین گوشت کردهایم و به خانم گفتهام اغلب خورشتها را با مرغ تهیه کند، اما نمیتوان روغن و برنج و حبوبات نخرید. شما حساب کنید یک کیلوگرم لوبیاچیتی 10 هزار تومان است که تنها برای دو بار قابل مصرف است، حال حساب کنید که یک خانوار چهارنفره با حقوق یک و نیم میلیون تومان چه میکند؟
این حرفها تنها گوشهای از درددلهای مشتریانی است که تنها چشم به برچسبهای قیمت دوختهاند و چرتکه میاندازند تا چگونه سر و ته خرج ماهانه را به هم بدوزند.
کرکره مغازه را پایین بکشم و در خانه بمانم سود کردهام
مغازه داران نیز دل پردردی از وضعیت دارند، یکی از کسبه قدیمی بازار مولوی که به صورت عمده انواع حبوبات را میفروشد، میگوید: کار به جایی رسیده است که مجبورم هر حبوبهای را نیم کیلو نیم کیلو خردهفروشی کنم، چرا که خبری از مشتری نیست. از یک طرف فشار بیمه و مالیات داریم، از طرف دیگر امروز جنس را میفروشم و باید بروم 30 درصد گرانتر تهیه کنم، یعنی اگر در خانه بنشینم و در مغازهام را ببندم، انگار سود کردهام، اما چه کنم که به کار عادت دارم.
م. محمدی یکی از عمدهفروشان برنج نیز میگوید: قبلا منهای مغازهداران، خانوادهها برنج سالیانه خود را صد کیلو صد کیلو از ما میخریدند، اما حالا نهایتا بیست کیلو. اگر قبلا 20 درصد سود میکردیم، حالا به 10 درصد راضی شدهایم، تا حدامکان بتوانیم قیمتها را افزایش ندهیم و مردم قدرت خرید داشته باشند، اما باز هم فروشمان کم شده است.
به گزارش خبرنگار فارس، هر کیلوگرم برنج ایرانی در بازار بین 7 تا 13 هزار تومان قیمت خورده است، به طوری که هر کیلوگرم برنج درجه 2 هاشمی گیلان 7 هزار تومان، درجه یک هاشمی گیلان 10 هزار و 500 تومان، برنج دمسیاه آستانه هر کیلو 9 هزار و 500 تومان، برنج مروارید گیلان هر کیلو 8 هزار و 500 و برنج هاشمی ارگانیک هر کیلو 13 هزار و 500 تومان به فروش میرسد. این در حالی است که قیمت هر کیلوگرم برنج وارداتی بین 5 تا 6 هزار تومان است.
در فروشگاههای زنجیرهای نیز هر کیسه پنج کیلوگرمی برنج ایرانی از نوع هاشمی 65 هزار تومان، کیسه 10 کیلوگرمی برنج دمسیاه اعلاء 130 هزار تومان قیمت خورده است.
جالب آنجاست که قیمت حبوبات نیز نسبت به یکی دو ماه اخیر تغییری نداشته و هر کیلوگرم لوبیا قرمز ایرانی بین 7 تا 8 هزار تومان، هر کیلوگرم عدس درجه یک کانادایی 5 هزار و 500 تا 6 هزار تومان، عدس ایرانی 6 تا 7 هزار تومان، لوبیا چیتی 10 تا 11 هزار تومان، لپه 7 تا 8 هزار تومان قیمت خورده است.
هر بسته 900 گرمی لوبیا قرمز در فروشگاه زنجیرهای 10 هزار تومان، هر بسته عدس 900 گرمی 10 هزار تومان، لپه 12 هزار و 500 تومان و لوبیا چیتی 13 هزار تومان به فروش میرسد.
همچنین هر بطری روغن 900 گرمی مایع 5 هزار و 250 تومان، روغن نباتی 2.5 کیلوگرمی 18 هزار تومان و روغن نباتی 4.5 کیلوگرمی 25 هزار تومان به فروش میرسد.
قیمت گوشت قرمز نیز بسته به نوع بستهبندی و منطقه عرضه متفاوت است.
هر کیلوگرم گوشت شقه گوسفندی تنظیم بازار در سازمان میادین و فروشگاههای زنجیرهای 34 هزار تومان است که معمولا در بستهبندی 2 کیلوگرمی در قالب گوشت ران یا سردست هر کیلوگرم 43 هزار تومان به فروش میرسد.
هر کیلوگرم گوشت گوساله وارداتی منجمد 29 هزار تومان، گوشت تازه گوساله 42 هزار تومان و هر کیلوگرم گوشت شقه گوسفندی در مغازههای سطح شهر 38 تا 42 هزار تومان قیمت خورده است که بسته به منطقه، قیمت گردران بین 7 تا 10 هزار تومان بالاتر از این رقم یعنی بین 48 تا 55 هزار تومان به فروش میرسد.
مرغ قطعهبندی شده تازه نیز در فروشگاههای زنجیرهای هر 900 گرم ران 11 هزار و 500 تومان و هر 900 گرم سینه بدون پوست 12 هزار تومان به فروش میرسد، اما قیمت مرغ تازه کامل در مغازههای سطح شهر هر کیلوگرم 6 هزار و 800 تا 7 هزار و 200 تومان است.
قیمت هر شانه 30 عددی تخممرغ در مغازههای سطح شهر به طور میانگین 16 تا 20 هزار تومان بسته به منطقه شهر به فروش میرسد که این رقم در بازار مولوی 16 هزار تومان قیمت خورده است.
انتهای پیام/ب
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۴۹۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنج خارجی هم کم کم از سفره مردم پر میکشد
تخصیص ارز محمولههای برنج که از ابتدای شهریور ماه تاکنون به گمرکات کشور اظهار و ترخیص شده، همچنان در انتظار تأیید وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان نهاد متولی و سپس بانک مرکزی است.
به گزارش شرق، وخامت این مسئله زمانی دو چندان میشود که بدانیم قرارداد این محموله با فروشنده خارجی دستکم دو ماه پیشتر به امضا رسیده و این یعنی قراردادهای مربوطه با گذشت نزدیک به ۱۰ ماه هنوز تسویه نشده است.
آنچه مسلم است، این است که واردکنندگان رسالت خود را در قبال تنظیم بازار داخلی با عرضه مکفی ایفا کرده و برنج مربوط به این محمولهها را با نرخ مورد تأیید به فروش رساندهاند؛ اما اکنون نهتنها وزارتخانه تخصصی و بانک مرکزی به وعدههای خود در تأیید، تخصیص و تأمین ارز عمل نکردهاند؛ بلکه حتی با وجود گذشت یک ماه از سال جدید، پایه ارزی برای واردات برنج در سال ۱۴۰۳ نیز رسما مشخص نشده و در این شرایط، مواضع ضدونقیض سیاستگذار نیز فضای نااطمینانی و بلاتکلیفی را تشدید کرده است.
آخرین اعلام نظر از سوی وزارت جهاد کشاورزی برای تخصیص ارز در بهمن سال گذشته انجام شده که کوتاژ برنج وارداتی تا شهریورماه ۱۴۰۲ را پوشش میداد؛ اما پس از آن مراجعات مکرر اعضای هیئتمدیره انجمن برای پیگیری تأیید تخصیص ارز محمولههای باقیمانده به جایی نرسید و این آمدورفتها، نتیجهای جز گفتار درمانی مسئولان با چاشنی خلف وعده در بر نداشت.
شنیدهها حاکی از آن است که حتی پیگیری مسئولان ارشد وزارت جهاد کشاورزی از بانک مرکزی نیز در این زمینه حاصل چندان مثبتی به همراه نداشته است.
بدون تردید در شرایط موجود هزینههای گزافی از محل دموراژ، دیرکرد بانک و صرافی یا دیرکرد تسویهحساب به واردکننده تحمیل میشود. علاوه بر این هزینهها، به دلیل اعتبار رو به اتمام بازرگانان ایرانی نزد تأمینکنندگان خارجی، احتمال قطع شراکت و بروز اخلال در روند تأمین برنج از محل واردات وجود دارد؛ کالایی که از آن بهعنوان دومین کالای استراتژیک کشور یاد شده و یکی از پایههای مهم امنیت غذایی تلقی میشود.
توجه به این نکته نیز ضروری است که در این شرایط، برنج وارداتی به قوت غالب بیش از شش دهک کمبرخودار درآمدی جامعه تبدیل شده و بیم آنکه سفره قشر آسیبپذیر از این کالا نیز خالی شود، وجود دارد.
ذکر این نکته لازم است که فراوانی برنج در بازار و قفسه فروشگاهها به قیمت مناسب نباید این آدرس غلط را به سیاستگذار بدهد که جریان تأمین کالا در وضعیت مطمئنی قرار دارد.
مسئله حائز اهمیت اینکه اختلال در جریان تأمین کالا با تأخیر چندماهه خود را در بازار نشان میدهد و این عارضه ممکن است منجر به تکرار تجربه نهچندان دور سال ۱۴۰۱ و جهش قیمت برنج داخلی و سوداگری دلالان شود. اهمیت این مسئله زمانی دو چندان میشود که بدانیم یکی از ایام پرمصرف این کالا یعنی ماه محرم نیز در پیش است.
حال آنکه تجربه نشان داده متولی دولتی تنظیم بازار تنها در وضعیت التهاب شدید –آنهم زمانی که کار از کار گذشته- به صرافت تسکین بازار میافتد. باید پذیرفت که تولید داخلی تکافوی تمام نیاز بازار را نمیدهد و چالشهایی مانند محدودیت منابع آب و خاک، بهرهوری نازل کشت برنج و قدرت ضعیف عمده خانوار ایرانی برای خرید برنج داخلی، این ضرورت را آشکار میکند که سیاستگذار با رویکرد واقعبینانهای به مسئله واردات برنج بنگرد و دست از خودتحریمی بیشتر بردارد.
در نهایت ذکر این نکته لازم است که طبق آمار گمرک، ۱.۰۵۶ میلیون تن برنج سفید معادل ارزش حدود ۱.۲ میلیون دلار در ۱۲ ماهه سال ۱۴۰۲ از مبادی ورودی کشور ترخیص شده که در مقایسه با سال گذشته از کاهش ۳۸ درصدی در وزن و ۴۲درصدی در ارزش حکایت دارد.