Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-02@12:45:41 GMT

افشای راز جنایت های سیاه پرستار خانگی

تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۵۴۴۴۲

زن جوان وقتی برای پدرش یک پرستار خانگی مرد استخدام می‌کرد نمی‌دانست چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود.

به‌ گزارش ایران، این ماجرا از شهریور دو سال قبل و همزمان با شکایت مرد میانسالی به پایگاه چهارم پلیس آگاهی پایتخت شروع شد. این مرد به پلیس گفت: ساعتی قبل گوشی تلفن همراه پسرم در یک پارک از سوی یک موتور سوار سرقت شد این مرد قوی هیکل با تهدید چاقو گوشی تلفن همراه پسرم را به سرقت برد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با شکایت مرد میانسال، تحقیقات برای دستگیری سارق چاقو به‌دست آغاز شد. دو سال از این ماجرا گذشت و در حالی که بررسی‌ها برای شناسایی و دستگیری سارق موتورسوار ادامه داشت مأموران دریافتند گوشی مسروقه دست زن جوانی به‌نام فرنگیس است. فرنگیس به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت احضار شد.

اما زن جوان در تحقیقات راز جنایت سیاهی را فاش کرد که سرنخ دستگیری سارق گوشی تلفن همراه شد. فرنگیس گفت: من یک زن مطلقه هستم و با پسر کوچکم در خانه پدرم زندگی می‌کنم. از آنجا که پدرم بیمار است و نیاز به مراقبت دارد و من هم به خاطر اینکه شاغل هستم نمی‌توانستم از او بخوبی مراقبت کنم بنابراین تصمیم گرفتم یک مرد را برای مراقبت از او استخدام کنم. در همسایگی ما پیرزنی زندگی می‌کرد که وقتی موضوع را فهمید گفت پسرم فریبرز می‌تواند از پدرت مراقبت کند من هم به اعتماد او پسرش را استخدام کردم.

وی ادامه داد: از آنجایی که فریبرز تمام کارهای پدرم را انجام می‌داد یکی از کارت‌های عابر بانکم را که مبلغ زیادی هم پول داخل آن نبود به فریبرز دادم تا اگر نیاز به پول داشت از آن استفاده کند. اما بعد از مدتی متوجه شدم که 100 میلیون تومان پول به حسابم واریز شده است. وقتی از او پرسیدم این پول از کجا آمده است جواب درستی به من نداد اما بعدها متوجه شدم که فریبرز سارق گوشی تلفن همراه است و این هم پول فروش اموال مسروقه بوده است.

زن جوان ادامه داد: من سال‌ها قبل به خاطر اختلافات از همسرم جدا شدم و با بچه‌ام نزد پدرم زندگی می‌کردم. فریبرز که تنهایی مرا دیده بود به من پیشنهاد ازدواج داد اما وقتی با پاسخ منفی من رو‌به‌رو شد شروع به تهدید کرد. او می‌گفت روی من اسید می‌ریزد و به پدرم آسیب می‌رساند اگر با ازدواج او موافقت نکنم. یک روز هم که در خانه تنها بودم با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و حتی خودروی 206 مرا هم سرقت کرد. فریبرز مدام مرا تهدید می‌کرد که اگر از بلاهایی که سرم آورده به کسی حرفی بزنم پدر و بچه‌ام را اذیت می کند و حتی روی من اسید می‌ریزد. ترس از این موارد بود که باعث شد در این مدت شکایتی نکنم.

با اظهارات زن جوان به دستور بازپرس ایردموسی، مأموران برای دستگیری فریبرز وارد عمل شدند. همزمان با این عملیات بود که مرد میانسالی به پلیس مراجعه کرد و از سرقت گوشی تلفن همراهش و تهدید از سوی پسر جوانی شکایت کرد.

شهرام گفت: دیروز مرد جوانی که قد بلند و هیکلی بود جلوی مرا گرفت و با چاقو مرا تهدید به مرگ کرد. او به‌زور گوشی تلفن همراهم را سرقت کرد. با توجه به فیلمی که مردم از متهم هنگام سرقت و زورگیری گرفته بودند تصویر متهم به دست آمد و مأموران دریافتند وی همان فریبرزاست.

این درحالی بود که در ادامه کــــــــارآگاهان با دو شکایت مشابه دیگر نیز مواجه شدند و زمانی که تصویر فریبرز به آنها نشان داده شد، مالباختگان او را بــــــــــــه‌عنوان عامل سرقت گوشی هایشان شناسایی کردند.

اخاذی‌های سریالی با فیلم‌های سیاه

در ادامه تحقیقات از سوی کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی پایتخت فریبرز بازداشت شد. مرد جوان که ابتدا منکر سرقت و آزار و اذیت بود زمانی که با مالباختگان رو‌به‌رو شد؛ به ناچار سرقت‌ها را قبول کرد و گفت: زورگیری را قبول دارم اما هرگز فرنگیس را مورد آزار و اذیت قرار نداده‌ام و او را تهدید نکرده‌ام.

درحالی که فریبرز منکر آزار و اذیت زن جوان بود، کارآگاهان در ادامه تحقیقات با فیلم‌های سیاهی در گوشی تلفن همراه او رو‌به‌رو شدند که نشان می‌داد وی زنان و دختران زیادی را مورد سوء‌استفاده قرار داده است. همچنین مشخص شد که فریبرز به بهانه ازدواج با آنها طرح دوستی ریخته و بعد از برقراری ارتباط با دختران جوان و تهیه فیلم و عکس از آنها اخاذی می‌کرده است. او که پنهانی از این روابط فیلم گرفته بود به دختران جوان پیام می‌داد که اگر مبلغی را که می‌خواهم در اختیارم قرار ندهید فیلم‌ها و تصاویرتان را در فضای مجازی منتشر خواهم کرد. فریبرز با این ترفند از آنها اخاذی می‌کرد و از طرفی قربانیان که آبروی خود را در خطر می‌دیدند هیچ شکایتی از او نمی‌کردند.

با افشای این راز، تحقیقات به دستور بازپرس پرونده از فریبرز ادامه دارد.

منبع: تابناک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۵۴۴۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انگیزه برای قتل زن مورد علاقه‌ با ۱۹ضربه چاقو در خیابان بالاشهر

رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.

روزنامه ایران نوشت: مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او می‌خواست گوشی‌اش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.

شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.

هویتی برای قاتل

با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایین‌تر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت می‌کرد و می‌خواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان می‌دوید و فریاد می‌کشید.

خیلی زود محل زندگی مقتول و خانواده‌اش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی می‌کرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد. اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود.

با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.

همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید می‌کرد که او قاتل فراری است.

دستگیری در شمال

با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگی‌های قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.

متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

نمی‌دانستم مرتکب قتل شده‌ام

مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقه‌اش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.

با مقتول چطور آشنا شدی؟

۵ ماه قبل در یکی از خیابان‌های شمال تهران با او آشنا شدم. رابطه‌مان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقات‌ها شروع شد و مدام همدیگر را می‌دیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سال‌ها دنبالش بودم.

با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟

قصدم کشتن نبود. اصلاً نمی‌دانستم که او را کشته‌ام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمی‌کردم تماس بگیرم.می‌دانستم پلیس در تعقیبم است و می‌ترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.

چرا تلفنش را گرفته بودی؟

شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفن‌هایم را پاسخ نمی‌داد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب می‌داد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمی‌خواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.

چرا؟

خودم هم نمی‌دانم، رابطه‌مان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس می‌کردم شخص دیگری وارد زندگی‌اش شده است و باید به این موضوع پی می‌بردم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

به مقابل خانه‌اش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور می‌کردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بی‌شک پیام‌ها یا تماس‌هایش را در گوشی می‌بینم. اما او نمی‌خواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرف‌تر دنبالم آمد.

چرا چاقو داشتی؟

چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.

چند ضربه به او زدی؟

نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس می‌گوید که ۱۹ ضربه زده‌ام. آن زمان چون حالم را نمی‌فهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زده‌ام.

دیگر خبرها

  • قتل زن ٨٢ ساله و سرقت طلاهای او در این شهر
  • قتل زن مورد علاقه‌ جلوی چشمان مردم در شمال تهران
  • جنایت عشقی در خیابان جردن
  • انگیزه برای قتل زن مورد علاقه‌ با ۱۹ضربه چاقو در خیابان بالاشهر
  • سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
  • سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد
  • وارسی گوشی موبایل همسر باعث قتل شد
  • افشای اطلاعات جدید درباره آیفون 16
  • عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم
  • مرگ سارق موبایل قاپ با شلیک پلیس