جزئیات جدید از اعترافات «آدمکش کراکی»
تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۸۷۶۰۶
مرد ۴۸ سالهای که پس از ۲۰ سال رفاقت، دوستش را به خاطر مقداری مواد مخدر به قتل رسانده است، در اعترافات خود، زوایای تاریک دیگری از این پرونده جنایی را فاش کرد.
روزنامه خراسان: مرد ۴۸ سالهای که پس از ۲۰ سال رفاقت، دوستش را به خاطر مقداری مواد مخدر به قتل رسانده است، در اعترافات خود، زوایای تاریک دیگری از این پرونده جنایی را فاش کرد.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متهم این پرونده که با گذشت ۵۰ روز از وقوع جنایت، با تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی و صدور دستورات ویژه قضایی در چنگ قانون گرفتار شده است، وقتی در تنگنای سوالات تخصصی قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) قرار گرفت به ناچار حقیقت ماجرا را درباره چگونگی و انگیزه درگیری منجر به قتل فاش کرد. این مرد ۴۸ ساله درحالی که بیان میکرد من رفاقت ۲۰ ساله با احمد داشتم به تشریح جزئیات دیگری از ماجرای آدم کشی خود پرداخت و گفت: احمد از مدتی قبل با زنی به نام شوکت آشنا شده بود و آن زن معتاد مدام به منزل او رفت و آمد داشت به طوری که بیشتر اوقات، شبها را نیز در منزل احمد میگذراند. به همین خاطر من هم با آن زن آشنا شدم چرا که ما همواره برای مصرف مواد مخدر به منزل احمد میرفتیم و در واقع هر بار که کسی خمار بود، ما از مواد مصرفی خودمان به یکدیگر تعارف میکردیم، اما در این میان حضور «شوکت» در منزل احمد و دخالتهای او بین دو دوست قدیمی، موجب شد تا کینه عمیقی از او به دل بگیرم. ماجرا هم از آن جا شروع شد که روزی من درحالی که بیش از اندازه مصرف، مواد مخدر داشتم به منزل احمد رفتم تا کراک بکشم، ولی احمد خواب بود، به شوکت گفتم او را بیدار کند تا با یکدیگر مواد مصرف کنیم! ولی شوکت که چشمش به مواد افتاده بود، از من خواست مواد را به احمد نشان ندهم تا خودش کنار من مواد را مصرف کند! من که از این کار او ناراحت شده بودم، احمد را از خواب بیدار کردم و درحالی که مواد را به او میدادم، ماجرای شوکت را نیز برایش بازگو کردم! به همین خاطر کینهای بین من وشوکت شکل گرفت و او مترصد بود تا انتقام این کار را از من بگیرد. حسن معروف به «شیشه بر» در ادامه اعترافاتش به قاضی میرزایی گفت: مدتی بعد از این ماجرا و درست در روز حادثه (قتل) من پولی برای خرید مواد نداشتم، از سوی دیگر هم خیلی خمار بودم و حال خودم را نمیفهمیدم. به همین خاطر به سوی خانه احمد در بولوار عمار یاسر حرکت کردم تا بلکه بتوانم در آن پاتوق مقداری مواد برای مصرف گیر بیاورم. آن روز احمد با چاقوی دست ساز کوچکش در حال تمیزکردن لای دندانش بود و شوکت هم استراحت میکرد. به احمد گفتم خمارم ومواد ندارم پس از او خواستم مقداری از مواد مخدرش را به من بدهد، اما در همین لحظه «شوکت» که منتظر چنین روزی بود، چشمانش را باز کرد و گفت: دروغ میگوید، نباید به او مواد بدهی! او دوستم را تحریک کرد و احمد هم که فقط به حرف شوکت گوش میداد، از دادن مواد مخدر به من پشیمان شد! از سوی دیگر من هم به شدت خمار بودم و نمیتوانستم حتی برای چند دقیقه دیگر تحمل کنم! این گونه بود که تصمیم گرفتم مواد مخدر را با توسل به زور از احمد بگیرم و به همین دلیل هم با یکدیگر درگیر شدیم. احمد در این درگیری لگدی به شکم من زد و من هم او را هل دادم، ولی در اثنای این درگیری ناگهان چاقویی که دست احمد بود به سینه اش فرو رفت. شوکت هم وقتی این صحنه را دید درحالی که هیچ شیئی در دست نداشت به طرف من حمله کرد و موهایم را کشید. من که خودم را از چنگ او رها کرده بودم، به خانه «هادی» (یکی دیگر از دوستانم) رفتم تا در آن جا مواد مصرف کنم که در همین حال، شوکت هم به آن جا آمد. متهم این پرونده جنایی ادامه داد: من که فرصت را برای انتقام از شوکت مناسب میدیدم، وقتی فهمیدم که احمد بر اثر ضربه چاقو به قتل رسیده است، به در خانه مادرش رفتم و چنین وانمود کردم که شوکت بعد از رفتن من از منزل، احمد را به قتل رسانده و متواری شده است. آنها هم با توجه به نزاعی که قبلا بین احمد و پسر شوکت به وجود آمده بود، به راحتی موضوع را پذیرفتند چرا که شاهدان نیز شوکت را زمانی دیده بودند که بعد از من از منزل احمد خارج شده بود، اما نمیدانم چگونه کارآگاهان مرا دستگیر کردند.
بنابر گزارش خراسان، در پی اعترافات جدید «حسن» درباره چگونگی وقوع قتل، قاضی میرزایی دستور بازداشت موقت وی را صادر کرد تا این پرونده دیگر مراحل قضایی خود را طی کند.
شایان ذکر است، اردیبهشت گذشته، مرد ۴۲ ساله معروف به احمد در ساختمان دو طبقهای که محل رفت و آمد معتادان بود، به قتل رسید. بررسیهای قاضی میرزایی و اظهارات شاهدان نشان میداد که زن و مرد میان سالی بعد از وقوع قتل از منزل مسکونی مقتول گریخته اند. درحالی که همه شواهد نشان میداد زنی به نام شوکت مرد ۴۲ ساله را به قتل رسانده است، قاضی ویژه قتل عمد با چیدن تکههای پازل این جنایت در کنار یکدیگر، به این نتیجه رسید که «مرد شیشه بر» نقش اصلی را در این ماجرا دارد بنابراین از کارآگاهان خواست برای دستگیری حسن معروف به شیشه بر اقدام کنند. کارآگاهان نیز پس از ردیابیهای اطلاعاتی هنگامی که او قصد ورود پنهانی به منزلش را داشت در یک عملیات هماهنگ وی را دستگیر کردند. لینک کوتاه خبر: farda.fr/003VcR
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۸۷۶۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همکاریهای مشترک محسن تنابنده و احمد مهرانفر؛ زوج همیشه جذاب
هفته گذشته خبری منتشر شد درباره اینکه تولید «پایتخت ۷» به جریان افتاده و قرار است بازیگران اصلی بار دیگر کنار هم جمع شوند.
به گزارش فیلم نیوز، به بهانه این اتفاق مهم، نگاهی داریم به بازیهای مشترک محسن تنابنده و احمد مهرانفر در کنار هم.
استشهادی برای خدا | علیرضا امینی | ۱۳۸۶اولین همکاری مشترک محسن تنابنده و احمد مهرانفر سال ۱۳۸۶ در فیلم «استشهادی برای خدا» ساخته علیرضا امینی اتفاق افتاد. تنابنده در این فیلم نقش روحانی به نام شیخمحمد را داشت و با گریمی متفاوت، بازی درخشانی از خود به نمایش گذاشت. او در در کنار شخصیت رحمت، کارمند مخابرات روستا که احمد مهرانفر نقش او را بازی میکرد، موقعیتهای بامزهای را در فیلم رقم میزدند. ماجرا از این قرار بود که فردی به نام فتحی پس از سالها به آبادیاش بازمیگشت تا قبل از مرگ، از همه مردم ده بخواهد روی کفناش را به نشانه رضایت از او امضا کنند تا در آرامش از دنیا برود.
مردم ده معتقدند بودند که تا همسرش از او رضای نباشد و امضا نکند، فایدهای ندارد. او باید هرطور شده رضایت همسرش را به دست میآورد و در این مسیر شیخ محمد و رحمت هم او را همراهی میکردند. محسن تنابنده علاوه بر بازی در این نقش، در نگارش فیلمنامه «استشهادی برای خدا» هم نقش داشت و از این جهت کاملا به ابعاد مختلف شخصیت شیخمحمد احاطه داشت.
شیخمحمد روحانی مهربانی بود که به واسطه لهجه مشهدی و سادگی و طنز جالبی که در گفتارش بود، حالوهوای فیلم را عوض میکرد. دیالوگهای میان او با شخصیت رحمت بسیار جذاب از آب درآمده و میتوان گفت مقدمهای برای شکلگیری شخصیتهای نقی و ارسطو در «پایتخت» بود. تنابنده برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره بیستوششم فیلم فجر شد.
پایتخت | سیروس مقدم | ۱۴۰۲ تا ۱۳۹۰مهمترین بازی تنابنده و مهرانفر بدون شک در «پایتخت» اتفاق افتاد و این زوج هنری توانستند وجوه دیگری از بازیشان را درقالب یک زوج کمدی به نمایش بگذارند. موتور محرک سریال «پایتخت»، محسن تنابنده بود. نه فقط به عنوان بازیگر که در جایگاه نویسنده و مشاور کارگردان بخش مهمی از بار جذابیت سریال را به دوش میکشید.
با اینحال آنچه بیشتر در ذهنها مانده، بازی او در نقش نقی معمولی است. شخصیتی ساده که در هر فصل خودش را عقل کل میبیند، اما مدام با تصمیمهای اشتباه و رفتارهای عجیبش باعث ایجاد موقعیتهای جالبی میشود. نقی در همان فصل اول «پایتخت» به عنوان شخصیت اصلی شکل گرفت، اما رفتهرفته در فصلهای بعدی تکامل پیدا کرد و مدام بر بار جذابیتش اضافه شد. احمد مهرانفر تا قبل از سال ۱۳۹۰ که با نقش ارسطو در سریال «پایتخت» شناخته شود، در تئاتر و سینما و تلویزیون آثار زیادی از خود به جا گذاشته بود. «درباره الی»، «اقلیما»، «یک عاشقانه ساده»، «استشهادی برای خدا» و … آثار مهم برجا مانده از او بودند.
با این حال، اما نقش ارسطو در «پایتخت»، نقطه عطف کار تصویری او به حساب آمد. زوج نقی و ارسطو با بازی محسن تنابنده و احمد مهرانفر در این سریال به قدری مورد توجه قرار گرفتند که حتی نمیتوانیم تصور کنیم «پایتخت» را بدون حضور یکیشان تصور کنیم. ارسطو پسرخاله نقی بود که از همان فصل اول روی کامیون کار میکرد و به عنوان شخصیتی عاشقپیشه و علاقهمند به ازدواج معرفی میشد.
او روی هر دختری دست میگذاشت ناکام میماند و وضعیت طوری پیش میرفت که دست آخر بازهم تنها بماند. از این رو بخش مهمی از داستان هر فصل پیرامون زندگی او و جدالهایی که با نقی داشت پیش میرفت. نقش ارسطو به قدری در کارنامه مهرانفر اهمیت دارد که خیلیها او را با نام ارسطو میشناسند.
ایران برگر | مسعود جعفری جوزانی | ۱۳۹۳محسن تنابنده و احمد مهرانفر بعد از درخشش به عنوان یک زوج در «پایتخت»، در فیلم «ایران برگر» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی هم همکاری مشترک داشتند. ماجرای فیلم درباره دو خان به نامهای امراللهخان و فتحاللهخان بود که بر سر انتخابات شوراها در یک روستا رقابت میکردند.
تنابنده نقش فتحالله خان را داشت و با گریمی بسیار متفاوت توانسته بود شمایلی از یک خان را ترسیم کند. علی نصیریان نقش امراللهخان را بازی میکرد و احمد مهرانفر در نقش رهام، یک جورهایی مشاور امراللهخان بود. نقشش در این فیلم چندان زیاد نبود و در چند سکانس بازی داشت. گرچه مهرانفر با ظاهری متفاوت به میدان آمده بود و جنس بازیاش فرق میکرد، اما آن زمان خیلیها معتقد بودند شمایل رهام به ارسطو نزدیک است.
علی البدل | سیروس مقدم | ۱۳۹۶سیروس مقدم بعد از درخشش پایتخت در چند فصل، تصمیم گرفت سال ۱۳۹۶ تغییر رویه دهد و به جای ساخت فصل جدید پایتخت سریال کمدی روستایی دیگری به نام «علیالبدل» بسازد. او برای این سریال تعدادی از بازیگران اصلی پایتخت را درکنار بازیگران دیگر قرار داد. ماجرا درباره روستایی بود که دو خان آن با هم اختلاف داشتند و حالا باید برای رسیدگی به امور، یک علیالبدل انتخاب میکردند.
محسن تنابنده در این سریال نقش فردی به نام آقاسی را داشت که در قامت مشاور به میدان میآمد و به هر دو خان مشاوره میداد. احمد مهرانفر هم در این سریال نقش عضو علیالبدل را داشت. آن دو با گریمهایی کاملا متفاوت با «پایتخت» حضور پیدا کردند و شیوه بازیشان هم کاملا با آنچه که در سریال قبلی شاهدش بودیم تفاوت داشت.
«علیالبدل» سریال موفقی نبود. با اینکه مخاطبان زیادی آن را دنبال میکردند، اما نتوانست جای خودش را نزد مخاطبان باز کند و اتفاق مهمی در کارنامه سیروس مقدم رقم بزند. به همین دلیل هم وارد فصلهای بعدی نشد و مقدم مجددا سراغ ساخت «پایتخت» رفت.