عدالتخواهی برای یک ویلا یا قوانین بر زمین مانده ؟
تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۹۹۶۹۸
در هفته گذشته بحث ویلای منتسب به سرلشکر فیروزآبادی در لواسان نقل سایتها و فضای مجازی کشور شد. «جنبش عدالتخواه دانشجویی» افشاکننده موضوع و درخواستکننده از دادستان کل برای رسیدگی به امور بوده است.
بنا به آنچه در فضای مجازی منتشر شده است: «جنبش عدالتخواه دانشجویی در اسفند 91 با هدف توسعه ی فعالیت های سیاسی در دانشگاه تاسیس شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنا بر آنچه در تارنمای اطلاع رسانی جنبش عدالتخواه دانشجویی (www.edalatkhahi.ir) قابل مشاهده است، این تشکل دانشجویی از بیانیهای که به مناسبت روز قدس و به تاریخ 26 اردیبهشت منتشر کرده است تاکنون ـ قریب به 40 روز ـ تنها «فراخوان سراسری به تمامی عدالتخواهان کشور» برای ارائه مطالب و سرفصلهای پیشنهادی خود را جهت تدوین نطق نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی در دیدار با رهبر انقلاب منتشر شده است و نطق نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی در دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب (مربوط به تاریخ 7 خرداد) و از روز یکشنبه گذشته 4 مطلب در خصوص ویلای کذایی مذکور منتشر کرده است.
تمام اینها گفته شد که دغدغههای این جنبش در 40 روز اخیر برای خواننده محترم عیان گردد. در 40 روزی که هر صبح تا ظهرش و از ظهر تا شبش یک جهش قیمت و ناآرامی در بازارهای پول و سرمایه مملکت اتفاق افتاد و اقشار ضعیف به تبع، بیشترین آسیب را دیدند. 40 روزی که آنقدر هزینه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به مملکت وارد آورد که رسیدگی به ویلای سرلشکر را ـ به نظر نگارنده ـ می توان به زمانی دیگر موکول کرد. به راستی دغدغههای عدالتخواهانه این تشکل در کجا با رانتها و فسادهای اقتصادی و سیاسی موجود در کشور سر شاخ می شود؟ از تارنمای این تشکل که چیزی دستگیر نشد!؟!
1ـ هدف از این یادداشت به هیچ وجه سرزنش پیگیری استفاده نامشروع از بیتالمال و خانههای سازمانی نیست. هرچند مورد اتهامی به سرلشکر ظاهراً جوابهایی هم داشته که از سوی ایشان داده شده است که البته پذیرش یا رد جواب نه برعهده نگارنده است و نه جنبش عدالتخواه دانشجویی!! لذا صلاح بود که در صورت کشف فساد با مسئولین ذیربط مکاتبه و درخواست دادرسی میشد تا این که با رسانهای کردن آن پیش از دادرسی، عِرض و آبروی افراد را به لبه تیغ سپرد.
2ـ ویلای مذکور چه میزان از اهمیت را در رانتهای و فسادهای موجود در کشور به خود اختصاص میدهد؟
3ـ بحث رسیدگی به استفاده نامشروع از اموال عمومی توسط مسئولین کلان و قابل سیاستگذاری و قانونگذاری است. چرا این جنبش از انبوه موارد مشابه، به روی ویلای منتسب به سرلشکر فیروزآبادی انگشت نهاده؟ چرا به جای درخواست یک مصوبه از مجلس یا درخواست از قوه قضائیه برای پایان دادن به این موضوع، مورد سرلشکر را برجسته نموده است؟آیا ورود مصداقی به یک موضوع اگر ادامه دار نبوده و به مصادیق دیگر وارد نشود، شائبه برخورد شخصی و گروهی را در ذهن ایجاد نمینماید؟
4ـ ظاهراً انتظار پیشنهاد سیاستگذاری و مصوبه قانونی از تشکل دانشجویی فوق به دلیل ابعاد دغدغههایشان که به آن اشاره شد، کمی بیهوده و دور از تدبر است اما آیا این انتظار که یک جنبش با شعار عدالتخواهی دغدغه اجرای قوانین مصوب را داشته باشد نیز بیهوده است؟ در مملکت مان قوانین بسیار خوب و کارگشایی وجود دارند که برزمین مانده اند؛ چرا؟ چرایش چندان مهم نیست، مطالبه اجرایش مهم تر است. قوانینی که در صورت اجرا می توان انتظار داشت آثار جدی در زندگی عمومی مردم داشته و اقتصاد ملی را رونق بخشد.
اگر قصد عدالتخواهی است پس بسم الله!
برای شروع و به عنوان پیشنهاد مطالبه اجرای «ماده 24 لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم» میتواند در صدر قرار گیرد که مرتبط با اخذ مالیات از واحدهای خالی مسکونی است؛ در 31 فروردین 1394 در مجلس تصویب شد، 7 مرداد به تایید شورای نگهبان رسید و در 19 مردادماه از سوی رئیس جمهور به دستگاهها ابلاغ شد تا از ابتدای سال 1395 اجرایی گردد.
بر طبق گفته معاون وزیر راه وشهرسازی تا پایان اردیبهشت ماه سال 1396، دو میلیون و ششصد هزار واحد مسکونی خالی در کشور وجود داشته که سهم تهران، 490 هزار واحد مسکونی است.
در صورت اجرای ماده مذکور که مالیاتهای سنگینی به دارندگان واحدهای مسکونی خالی تحمیل کرده و معافیت مالیاتی فوقالعادهای را به فروشندگان و یا اجارهدهندگان واحدهای مسکونی اعطا میکند، تحول مثبت مستقیمی در بازار مسکن ایجاد شده و کاهش عمومی قیمت واحدهای فروشی و استیجاری را به همراه خواهد داشت. علاوه بر این که بسیاری از واحدهای مسکونی خالی، به شکل منصفانه به مصرفکننده واقعی میرسد، تعادل عرضه و تقاضا (جلوگیری از گرانی بیرویه) و تعدیل قیمت را برای خانهدار شدن 2 میلیون و ششصد هزار خانوار به دنبال خواهد داشت، همچنین درآمد بسیار مناسبی را از محل اخذ مالیات برای دولت ایجاد میکند.
اما با زمین ماندن آن، علاوه بر تلف شدن حق بیتالمال، راکد شدن بخش بالایی از منابع ملی (به جای گردش)، گرانی بیرویه اجاره بها و قیمت واحدهای فروشی به جهت عدم تعادل عرضه و تقاضا و...، به «بیعدالتی» در جامعه دامن زده میشود.
سوال اساسی از جنبش عدالتخواه دانشجویی این است که تا چه حد فعل عدالتخواهی را برای رفع بیعدالتی به شکل ریشهای و نه مصداقی و در جهت اهداف گروهی و باندی صرف کردهاند؟!؟
****
(1)(باشگاه خبرنگاران جوان، کد خبر: ۳۱۵۰۶۷۶، 4 فروردین 1391 و وبسایت دانشگاه صنعتی قوچان، گروه امور فرهنگی و اجتماعی، بخش تشکل های اسلامی)
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۹۹۶۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟
شکل گرفتن جنبش دانشجویی حامی مقاومت فلسطین و معترض به جنایات صهیونیستها در غزه که این روزها فعالیت شدیدی در سراسر آمریکا دارد، زنگ خطری جدی برای آینده بایدن در سال انتخابات ریاستجمهوری است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، دولت آمریکا بخوبی به این مساله واقف است که در پی از دست دادن رای مسلمانان، حالا با سرکوب شدید جنبشهای دانشجویی به سمت از دست دادن رای جوانان آمریکایی نیز میرود. دولت بایدن که این روزها در حال تصمیمگیری درباره نوع مواجهه با دونالد ترامپ در عرصه رقابتهای انتخاباتی است، حالا فرصت را مغتنم شمرده تا با حمایت صددرصدی و قاطعانه از رژیم صهیونیستی، رای لابی صهیونیستی و یهودیان آمریکا را برای خود تضمین کند و اجازه ندهد این گروه از رایدهندگان به سمت کمپین انتخاباتی ترامپ بروند اما همین اقدام احتمالا باعث شود سبد رای او باز هم در جامعه آمریکایی کوچک و کوچکتر شود.
گسلهای اجتماعی موجود در جامعه آمریکا - که همواره در تاریخ این کشور وجود داشته - بعد از سال 2016 و روی کار آمدن ترامپ، عمیق و عمیقتر شده است و حالا غیر از مساله سیاه و سفید، یک درصد و 99 درصد و لیبرال و محافظهکار، گسل اجتماعی جدیدی دهان باز کرده که میتواند نتیجه انتخابات را تا حد زیادی دچار تغییر کند. بایدن سال 2020 با این وعده انتخاباتی راهی کاخ سفید شد که از عمق گسلهای اجتماعی جامعه آمریکا کم و سعی کند دوقطبی سیاسی موجود را تا حد زیادی کاهش دهد اما او همانطور که در انجام سایر وعدههایش شکست خورد، در این زمینه نیز نهتنها شکست خورد که شرایط را بسیار بدتر از قبل ساخت.
اگرچه ترامپ با صحبتهای نژادپرستانه و سیاستهای خود، زمینه فعال شدن گسلها را فراهم کرد اما بایدن آنها را تبدیل به آتشفشان واقعی کرد. از سال 2020، مساله سیاه و سفید همچنان در جامعه آمریکایی حل نشده باقی مانده است؛ بحران مهاجران همچنان به قوت خود باقی است و مساله شکاف اقتصادی با ولخرجیهای دولت او در عرصه سیاست خارجی و فرستادن پول مالیاتدهندگان آمریکایی به اوکراین، اسرائیل و تایوان، هر روز بیشتر از قبل میشود. او حالا با حمایت بیشرمانه خود از جنایتهای صهیونیستها در غزه، گسل دیگری را در این جامعه باز کرده و از این میترسد که گدازههای آتشفشانی آن تمام جامعه آمریکا را دربر گیرد.
نسل جدید جوانان آمریکا که در دانشگاهها و دانشکدههای این کشور مشغول تحصیل بوده و قرار است بزودی در مناصب مدیریتی آن حضور پیدا کند، حالا با دولتی روبهرو است که به آسانی بسیاری از ارزشهای این جامعه - که برای به دست آوردنش هزینه زیادی صرف شده است - توسط آن تهدید میشود. آزادی بیان در دانشگاهها که در دهه 60 میلادی با جنبش دانشجویان به ثمر نشست و در نهایت منجر به شکلگیری اعتراضات بزرگ به جنایات آمریکا در جنگ ویتنام و نقض حقوق بشر در داخل این کشور علیه جامعه سیاهان شد، حالا به راحتی با یک تماس تلفنی از طرف روسای دانشگاهها با پلیس یا گارد ملی زیر سوال میرود. معترضان به جنایات صهیونیستها و افراد فعال در جنبشهای دانشجویی که تا پیش از این در نهایت با اتهاماتی نظیر بستن راهها راهی دادگاه میشدند، حالا با اتهام حمایت از تروریسم باید در انتظار حکمهای سنگین باشند و همانطور که در برخی رسانههای آمریکایی کم و بیش به آن اشاره میشود، فضای سیاسی آمریکا در زمان ریاستجمهوری بایدن، به سمت ایجاد یک «مککارتیسم» جدید برای حذف صدای منتقدان پیش میرود. سوالی که هماکنون درباره نتیجه جنبشهای اخیر وجود دارد این است: آیا جنبش دانشجویی اخیر در حمایت از فلسطین، میتواند مانند جنبشهای دانشجویی دهههای 60 و 70 میلادی یا حتی جنبش مقابله با آپارتاید در دهه 80 میلادی، نتیجه خاصی با خود به همراه داشته باشد و به تغییر سیاستها در کاخ سفید منجر شود؟ آیا دانشجویانی که یک بار توانستند لوایح حقوق مدنی سیاهپوستان و حق رای را در دهههای 60 و 70 میلادی در کنگره به تصویب برسانند و رئیسجمهور وقت آمریکا را مجبور کنند به جنگ و جنایت در ویتنام پایان دهد، حالا هم میتوانند اقدامی انقلابی در زمینه صلحطلبی و مقابله با آپارتاید در اسرائیل انجام دهند؟ آیا دانشجویانی که زمانی توانستند ادامه جنبش تسخیر والاستریت در سال 2011 میلادی را به کمپین انتخاباتی دموکراتهای پیشرو (از جمله برنی سندرز) در انتخابات 2016 ببرند، میتوانند هماینک نیز باعث ایجاد موجی جدید در فضای سیاسی واشنگتن شوند؟
نکته مهم در پیروزیهای قبلی جنبشهای دانشجویی همراه شدن آنها با سایر جنبشهای اجتماعی بود؛ جنبشهایی نظیر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان، جنبشهای کارگری و... . در شرایط حاضر نیز به نظر میرسد جنبش حمایت از مردم فلسطین در شرایطی میتواند با پیروزی و تغییر سیاستها همراه باشد که بتواند به جذب سایر جنبشهای اجتماعی در آمریکا بپردازد. جنبشهای کارگری، جنبشهایی علیه تبعیض نژادی و جنبش قدیمی تسخیر والاستریت یا جنبشهای فعالتری چون جنبشهای زیستمحیطی، در نهایت با همکاری یکدیگر میتوانند توجه بخش مهمی از افکار عمومی و سیاستمداران را به موضوع فلسطین و غزه جلب کنند.
البته دولت بایدن نیز درسهای خاص خود را از تاریخ جنبشهای مدنی در آمریکا فراگرفته و حالا با راهکارهای جدیدتری به مصاف دانشجویان میرود.
1- سرکوب موقت: نخستین ابزار دولت بایدن که توسط برخی روسای دانشگاهها و فرمانداران مانند گرک ابوت، فرماندار تگزاس نیز تشویق میشود، تلاش برای سرکوب موقت جنبشهای دانشجویی با اعمال خشونت و بازداشتهای گسترده است.
آنها تصور میکنند درست مانند روزهای ابتدایی جنگ در غزه و جنبش دانشجویی دانشگاههای هاروارد، امآیتی و پنسیلوانیا که با خشونت سرکوب و روسای دانشگاهها نیز مجبور به استعفا شدند، میتوانند با ارعاب دانشجویان، آنها را از اعتراض به جنایات صهیونیستها و حمایت دولت بایدن از این جنایات بازدارند.
2- تعریف اتهامات امنیتی برای معترضان: دومین راهکار دولت بایدن- و البته کنگره آمریکا- تعریف کردن اتهام امنیتی برای معترضان است. این همان راهکاری است که برای متهمان حادثه 6 ژانویه نیز به کار برده و منجر به حکمهای سنگین برای معترضان به نتایج انتخابات شد. این بار کنگره آمریکا بلافاصله شعار «فلسطین؛ از نهر تا بحر» را شعاری در جهت محو اسرائیل از نقشه دنیا دانست و حامیان این شعار را همراهان تروریسم خطاب کرد. در مرحله بعد این شعار، یک شعار نژادپرستانه خوانده شد و اتهام «ضدیهود» نیز به اتهامات معترضان اضافه شده و اعتراض به صهیونیسم با عنوان اتهام نژادپرستانه «ضدیهود» شناخته شد. حالا در راهپیماییها و تحصنهای اعتراضی دانشگاهیان، کسانی که از این نوع شعارها سر دهند، بلافاصله دستگیر شده و باید دید تا مدتی دیگر، دادگاهها چه اتهاماتی را علیه آنها مطرح میکنند.
3- پروندهسازی برای معترضان: پروندهسازی برای معترضان و حامیان آنها و خارج کردن افراد رادیکال از حلقه افراد فعال در عرصه سیاست و کشاندن میانهروها به حلقههای جامعه سیاسی آمریکا که تاثیر کمتری بر سیاستها دارند، از جمله دیگر راهکارهایی است که دولت بایدن برای سرکوب اعتراضات و کشاندن آن به عرصههای دیگر در پیش گرفته است. او گمان میکند مانند جنبش تسخیر والاستریت و حل شدن این جنبش در کمپین انتخاباتی برنی سندرز در سال 2020، میتواند آنها را به سمت ساکت شدن و حل شدن در فضای تمکین از سیاستهای واشنگتن رهنمون کند. بر همین اساس است که دانشجویان در شرایط فعلی تهدید به محرومیت از تحصیل یا محرومیت از به کارگیری در مشاغل دولتی میشوند.
4- فرار از رویارویی با دانشجویان معترض: تاکنون تنها مایک جانسون، رئیس تندرو و جمهوریخواه مجلس نمایندگان به دانشگاه کلمبیا رفته و با دانشجویان معترض روبهرو شده است که او هم آنها را تهدید کرده است در صورت ادامه روند اعتراضشان، باید با گارد ملی آمریکا روبهرو شوند. رسانههای آمریکایی اما در مقابل گفتهاند با توجه به نزدیک شدن فصل جشنهای فارغالتحصیلی در دانشگاههای آمریکا که معمولا با حضور عوامل دولتی، از جمله رئیسجمهور یا معاون او برگزار میشود، دولت بایدن اعلام کرده است امسال بایدن و کاملا هریس حضور کمتری در دانشگاهها خواهند داشت و احتمالا حضور بایدن به بازدیدی اجمالی از یک دانشکده نظامی ختم خواهد شد.
همه این راهکارها نشان میدهد بایدن تلاش دارد این بحران را با کمترین سر و صدا به پایان ببرد و بعد به فکر چارهای جهت گرفتن رای همین دانشجویان در چند ماه آینده باشد. بر همین اساس است که رسانههای آمریکایی طی چند روز گذشته تبلیغات وسیعی درباره اجرایی شدن طرح بخشودگی وامهای دانشجویی توسط دولت بایدن را آغاز کردهاند. حالا باید منتظر ماند و دید آیا این اقدامات میتواند باعث سرد شدن جنبش دانشجویی نسبت به تحولات اخیر در غزه شود یا عمق جنایتهای صهیونیستها در فلسطین، جنبش دانشجویی سال 2024 را نیز به صدر جنبشهای تاثیرگذار در آمریکا بازمیگرداند.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/