خاطره جاسبی از روزهای دهه ۴۰ و مدیریت شهید بهشتی
تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۴۱۹۶۰۵
عبدالله جاسبی ضمن معرفی کتاب خود با عنوان «تشکل فراگیر»، خاطرهای از دهه ۴۰ مربوط به مدیریت آیتالله بهشتی را بازگو کرد.
خبرگزاری فارس: نشست کتابخوان ویژه شهدای ترور همزمان با هفتم تیر ماه شهادت آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از یارانش در مجتمع سرچشمه تهران برگزار شد.
بر اساس این گزارش عبدالله جاسبی مؤلف کتاب تشکل فراگیر ضمن معرفی کتاب خود خاطرهای از شهید بهشتی و روزهای دهه ۴۰ تعریفکرد و گفت: آشنایی من با شهید بهشتی از دهه ۴۰ شروع شد و شرکتی برای کمک به مبارزین فلسطین تشکیل شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: پس از مدتی فعالیت شرکت با چالش مواجه شد و اختلافهایی بروز کرد. گروهی برای رفع اختلافات تعیین شدند؛ و بنده جزو این گروه بودم که انتخاب شدم و نخستین جلسه آنها در میدان هفت تیر تشکیل شد. در آن جلسه دکتر بهشتی، مهندس بازرگان و.. جزو حاضرین بودند تا اختلافات را بررسی کنند. اولین کار انتخاب رئیس بود که با پیشنهاد شهید بهشتی مهندس بازرگان به عنوان رئیس منصوب شد؛ پس از مدتی جلسه دوم در منزل دکتر بهشتی برپا شد، اما در آن جلسه یکی از برادران موضع تهاجمی پیدا کرد. بلافاصله مهندس بازرگان عصبانی شد و بنای ترک جلسه را داشت که آقای بهشتی با متانت و صبوری از همان جا رئیس جلسه شده و لباس مدیریت بر تن ایشان به درستی و نیکی دوخته شده بود.
به گفته جاسبی آقای بهشتی بسیار صبور بود و این صبوری یکی از خصوصیات مدیر خوب است. در کل تاریخ معاصر ایران ما ۲ حزب بیشتر فعال به معنای واقع نداشتیم. یکی توده و دیگر حزب جمهوری اسلامی که حزب جمهوری نقش بسیار مهمی در اعتلای انقلاب اسلامی ونهادینه شدن انقلاب و حفظ دستاوردهای انقلاب طی ۱۰ سال اول داشت و هیچ مسئلهای نمیتوانست جایگزین آن شود.
وی گفت: تمام شخصیتهای برجسته انقلاب در این حزب گرد هم آمده بودند و سال ۶۰ پس از هفتم تیر ماه که مقام معظم رهبری به دبیرکلی آن منصوب شدند (با اصرار چرا که ایشان مقاومت میکرد و میفرمود: با درد دستم ومسئولیت سنگین ریاست جمهوری نمیتوانم) با اصرارهای آقای هاشمی و برخی چهرهها ایشان پذیرفتند و بعد از من دعوت کردند تا جانشین دبیرکل باشم. بنده نیز با مقدماتی پذیرفتم.
وی افزود:اوایل دهه ۸۰ احساس کردم ا. باید تاریخ حزب را بنویسیم چرا که در تمام انقلابهای گذشته از تنباکو، مشروطیت و به خصوص ملی شدن صنعت نفت همیشه اجازه داده بودیم تاریخ را ادیگران بنویسند خصوصا مخالفان حرکت اسلامی در این راستا بسیار اقدام کرده بودند و کمتر وقت صرف وقایع کرده بودیم. من دیدم کسی آغاز کننده نیست و خودم دست به قلم شدم. پس از اتمام جلد اول کتاب را نزد مقام معظم رهبری بردم و ایشان تعجب کردند و فرموند چگونه فرصت دارید این کار را انجم دهید و من خدمتشان عرض کردم ما ننویسم دیگران مینویسند که این پاسخ بنده برای ایشان دلنشین بود.
جاسبی در پایان سخنانش به معرفی کتاب تشکل فراگیر پرداخت و گفت: تاکنون ۵ جلد از آن منتشر شده وتا پایان تابستان جلد ششم نیز چاپ خواهد شد. جلد اول در ۵۱۲ صفحه به پیشزمینههای نظری و تاریخی میپردازد، جلد دوم در ۵۳۳ صفحه به انقلاب و بستر حزب جمهوری اسلامی، جلد سوم در ۵۲۴ صفحه به تبلور حزب در جمهوری اسلامی جلد چهارم در ۵۹۰ صفحه به شکلگیری نخستین دولتهای پس از انقلاب جلد پنجم در ۶۰۹ صفحه به نهادهای قانونگذار و حزب جمهوری و جلد ششم به حزب جمهوری اسلامی، مخالفان و معاندین میپردازد. اما برای اینکه مجموعه تاریخی ماندگاری از حزب جمهوری سالامی را داشته باشیم لازم میدانیم به همه منابع دسترسی داشته باشیم و از همه افرادی که اسنادی رادر اختیار دارند تقاضا میکنیم برای مکتوب شدن و مانایی آن، آن را در اختیار ما قرار دهند.
شخصیت پیشرو و موسس شهید بهشتی در عرصه مدیریتی
در ادامه این مراسم حجت الاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی با تقدیر از برگزار کنندگان نشست کتابخوان «شهدای هفتم تیر» عنوان کرد: برگزاری نشست کتابخوان حرکت بسیار ارزندهای است که وقتی دوستان از من برای شرکت در این نشست با موضوع شهید بهشتی دعوت کردند، تصمیم گرفتم که کتاب عملی شهید بهشتی با عنوان «مبانی نظری قانون اساسی» را معرفی کنم. این کتاب شامل ۲ سخنرانی از شهید بهشتی، خطبه ۲۷ نهجالبلاغه و قانون اساسی است که میتوانیم از دریچه این کتاب با این شهید بزرگوار آشنا شویم.
دبیرکل جامعه روحانیت با بیان اینکه شهید بهشتی مظهر نظم و انضباط بودند، اظهار داشت: شخصیت شهیدان بهشتی و قدوسی بسیار در زندگی من تاثیرگذار بودند. من ۱۲ ساله بودم که شهید بهشتی را در مشهد زیارت کردیم. همان ایام آیت الله خامنهای نیز در مشهد مخفیانه فعالیت میکردند که به همراه پدرم و به دیدن ایشان نیز رفتیم.
دبیرکل جامعه روحانیت با تاکید بر اینکه شهید بهشتی خود را عالم دینی متعهد میدانست، افزود: شهید بهشتی به بلوغ فکری منسجمی رسیده بود که جزء نوادر روزگار بود، اما در بروز و ظهور یک شخصیت تشکیلاتی و منظم داشت که مدیریت در شأنشان بود، چون ایشان شخصیتی نقد پذیر و اغناگر بودند. ایشان در همه عرصهها شخصیتی پیشرو و موسس داشتند و شیوهای که اواخر دهه ۴۰ در نظامهای آموزشی پیاده میکردند، ما امروز در حوزه علمیه پیاده کردهایم.
پورمحمدی با طرح این سوال که اگر شهید بهشتی بود چگونه فکر میکرد، گفت: به نظرم اگر امروز شهید بهشتی حضور داشت ایشان از اهداف آرمانی، مبارزه با استکبار، آمریکا، صهیونیست و دفاع از مظلومین دفاع میکردند، اما نسبت به ساختارهای قانون اساسی و دیوان سالاری و ناکارآمدی اقتصاد متکی به نفت نقد داشت. ایشان شخصیتی پیوسته تجدیدنظر طلب بودند.
وی بیان کرد: ما امروز به شهید بهشتی و سلوک ایشان نیازمندیم. بروکراسی و دیوان سالاری اتفاقاتی که شهید بهشتی حتما منتقد آن میشد. باید با شخصیتها و قهرمانان تاریخ مان زنده برخورد کنیم چراکه امروز نیاز داریم بیشتر از هر دوره بهشتی را بشناسانیم.
همچنین در پایان این مراسم نیز از پوستر این چند کتاب ویژه شهدای هفتم تیر رونمایی شد.
لینک کوتاه خبر: farda.fr/003Vqsمنبع: فردا
کلیدواژه: نشست کتابخوانی شهدای ترور جاسبی شهید بهشتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۴۱۹۶۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خانه موزهای در تهران که نماد عقل و عشق است
عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانهترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق.
به گزارش ایسنا، در حیاط خانه مرسدس بنز ۲۳۰S سبز رنگ مدل ۱۹۶۶ شهید مطهری در سایه کاج بلند خیابان شهید کلاهدوز پشت دیوار آجری به خواب عمیق فرو رفته است. این ماشین از ادریبهشت 1358 دیگر روشن نشده است. شاید باور نکنید ماشینها و همه اشیا میتوانند مانند همه انسانها داستانی داشته باشند که شاید قلمی بخواهد روایتشان کند. یک ماشین میتوانند در دل حوادث تاریخی نقش آفرینی کند و همان مدل ماشین میتواند آروزهای یک خانواده را به دره ببرد. ماشین بنزی که در حیاط خیابان شریعتی، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش کوچه صدرا به خواب طولانی رفته است ماشین بنزی است که در زمره نخستین تولیدات S کلاس مرسدس است. آن شهید این خودرو را هفت سال قبل از شهادتش در تاریخ ۲/۳/۱۳۵۱ از شخصی به نام آقای ابراهیم زین العابدینی ساکن یوسف آباد تهران خریداری کرده است.
البته از این ماشین روایت جالب و درس آموزی هم وجود دارد که نشان دهنده سبک زندگی استاد است. نخستین روایت برمیگردد به آستانه پیروزی انقلاب در سال 1357 که شهید مطهری برای سخنرانی قصد داشت به دانشگاه تهران برود این ماشین، همان ماشینی است در خاطرات شهید مطهری آمده است و به نوعی نشان دهنده سبک زندگی استاد است. آنروزها برعکس امروز، دانشجویان به ساده زیستی افراطی تمایل داشتند و حسایست آنان نسبت به روحانیون بیشتر از دیگران بود.
علامه مطهری به همراه علی مطهری و عی لاریجانی با ماشین بنز استاد، ایشان را به دانشگاه صنعتی شریف بردند. این در حالی بود برخی اعتراضها نسبت به اینکه چرا استاد مطهری ماشین بنز دارد شنیده میشد. دم در دانشگاه که رسیدند، یکی از افراد همراه، به ایشان پیشنهاد کرده بودند که از ماشین پیاده شوند و بقیه راه را پیاده بروند. تا یک موقع ماشین ایشان را نبینند که جوّی علیه ایشان درست شود. علامه با این پیشنهاد مخالفت کردند بلکه خواستند با ماشین تا جلوی در سالن بروند. تا تظاهر به ریا نشود و همانگونه هست جلوه کند.
همانطور که روایت ماشین از ذهنم گذشت ماشین را رها میکنم تا خواب دیرین 45 سالهاش آشفته نشود. از سنگفرش حیاط وارد خانهای میشوم که در سکوت بهاری آفتاب نیمروزی خاطراتش را مرور میکند.
این خانه روزگاری محل رفت و آمد چهرههای نام آشنایی بودند که در اوراق تاریخ نام بلندی دارند. بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب، آیتالله طالقانی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، دکتر علی شریعتی و بسیاری از روحانیون و شخصیتهای دیگر.
خانه در دو طبقه بنا شده است که در طبقه اول دستنوشتهها و وسایل شخصی شهید مطهری و در طبقه دوم کتابهای آن شهید به نمایش درآمده است. طبقه پایین شامل یک حال و پذیرایی بزرگ است که پس از بازسازی حالت نگارخانه گرفته است. نشان از خانه روحانی ندارد. اما برای اینکه زندگی استاد با تصاویر و وسایل به تصویر کشیده شود چارهای به بازسازی نبود. عکسهایی که از استاد در خانه و موزه نصب شده است بیش از دیگر عکسهای استاد، عکس علامه طباطبایی و حضرت امام چشمنوازی میکند.
به گفته علی مطهری بسیاری از کتاب شهید مطهری در طبقه دوم نوشته شده است. کتابهای «نظام حقوق زن در اسلام»، «مساله حجاب»، «علل گرایش به مادیگری» و «امدادهای غیبی در زندگی بشر» جزو این آثار است. طبقه دوم شامل راهرویی است که به دو اتاق منحصر میشود اتاق مطالعه پنجره بزرگ رو به خیابان و پشت به خیابان دارد. نور به راحتی به خانه روشنی میبخشد. در گوشه اتاق تخت با روکش قدیمی میتوان دید که بازدیدکنندگان را یاد خانه هر پدربزرگ و مادربزرگ میاندازد. عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانهترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. از تفسیر کبیر قرآن گرفته تا مجموعه رسایل فلسفی ملاصدرا. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق. خدایا به ینگونه معرفتها برکت عطا کن. استاد جمع عقل و عشق بود. این عشق زمین و الهی نداشت و به صورت توامان بود. یادی از گفتگوی که همسر استاد با یکی از خبرنگاران کرده است می افتم که در این گفتوگو گفته است. به من همیشه احترام می گذاشتند.یادم می آید یکبار به اصفهان رفته بودم وقتی برگشتم نیمههای شب بود. ایشان بیدار مانده بود تا از من استقبال کند. میوه و چای آماده کرده بود و ناراحت بود که چرا بچهها بیدار نمانده اند تا از مادرشان استقبال کنند. بسیار مهربان بودند و احترام می گذاشتند. در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی کردم همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار می کردند. یادم نمیآید که از ایشان هیچ گاه رنجی دیده باشم. بسیار با گذشت و مهربان بودند و به راحتی من و بچهها اهمیت می دادند..
با خود میپرسم مگر مرد خدا میتواند چیزی غیر از این باشد نگفتهاند مردان خدا شیران روز و پارسیان شباند. یکی از دوستان شهید مطهری درباره ایشان میگوید: از ویژگیهای آن مرحوم، تقید و علاقه فراوان ایشان بود به ذکر و دعا و بیداری شب. به یاد دارم که در همان اوایل آشنایی ما با یکدیگر، او به نماز شب مقید بود و مرا نیز بدان امر می کرد و من به بهانه اینکه آب حوض مدرسه شور و کثیف و برای چشمانم مضرّ است از آن شانه خالی میکردم، تا اینکه شبی در خواب دیدم که در خواب هستم و مردی مرا بیدار کرد و گفت: من «عثمان بن حنیف» نماینده حضرت امیرالمؤمین علی علیه السلام می باشم، آن حضرت به تو دستور داده اند به پاخیز و نماز شب به پادار و این نامه را نیز آن حضرت برای تو فرستاده اند.
در آن نامه با آن حجم کوچکی که داشت با خط سبز روشن نوشته شده بود: «هذه برائة لک من النّار»؛ این برای تو وسیله رهایی از آتش دوزخ است. من در عالم خواب با توجه به فاصله زمانی دوران حضرت علی علیه السلام با زمان ما، متحیر نشسته بودم که در همان حالت تحیر، مرحوم آیت اللّه مطهری مرا از خواب بیدار کرد و در حالی که ظرف آبی در دست داشت گفت: این آب را از رودخانه تهیه کرده ام، برخیز و نماز شب بخوان و بهانه مجوی.
ایوان دلگشا خانه دلبری میکند و مشرف به حیاط و درخت کاج است که پرندگان گوناگون را میزبانی میکند و شاید پس از اندیشهای طولانی و فلسفی ویا غم روزگار خوردن در ایوان مشرف به درخت کاج گیر و سنگفرش و هوای تازه نعمتی باشد.
اما این مرد عشق و عقل در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ و پس از خروج از خانۀ دکتر یدالله سحابی، توسط محمد علی بصیری عضو گروه فرقان از فاصله حدود دو متری با سلاح رولور به شهادت رسید. تا مصداق این آیه سوره آل عمران شود که خداوند درباره شهدا میفرماید؟ وَلاَتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتَا بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون ای پیامبر! هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
انتهای پیام