Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش تسنیم، محمد حسین ادیب که ٧ سال رئیس ریسک بازار یکی از بانکهای بزرگ بود بر این باور است که روابط عربستان و آمریکا را نباید بر اساس قرارداد 400 میلیارد دلاری فروش اسلحه گمانه زنی کرد ، سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه مربعی است و آمریکا به مانور در داخل مربع باز می گردد و در نقطه ای آماده دادن امتیازات بزرگ به ایران می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در گفت وگو با خبرنگار تسنیم، سیاستهای آمریکا در خاورمیانه، جنوب شرقی و غربی آسیا و... را مورد بررسی قرارداده است. ادیب، همچنین معتقد است روحانی در موضوع اداره جامعه و اقتصاد، با انتقال مشکل به بعد، ایران را به بن بست رسانده است و در عین حال، حاضر به هزینه کردن نیست. وی با نقد عملکرد روحانی، معتقد است که هیچ چیز بدون حل مشکلات بانکی قابل حل نیست. او به ارائه راهکارهایی برای حل مشکلات فعلی پرداخته است که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

چیزی به نام معمای ترامپ وجود دارد ؟

ادیب : در سال ٩٨ میلادی اقتصاد کره جنوبی دچار فروپاشی شد. ارزش پول ملی کره جنوبی به نصف کاهش و ارزش سهام هم یک پنجم سابق کاهش یافت در عمل ارزش سهام به ده درصد سابق سقوط کرد در این مرحله سه کمپانی آمریکایی یک کنسرسیوم تشکیل دادند و سهام ورشکسته را به ده درصد سابق خریداری کردند. سپس این کنسرسیوم به این شرکتها وام داد و ارزش سهام و ارزش پول ملی کره به قیمت های سابق بازگشت در مرحله بعد این کنسرسیوم، به گونه ای که افکار عمومی متوجه نشود سهام را به قیمت قبل از فروپاشی به مردم کره فروخت و کره را ترک کرد.

این چه ارتباطی با ترامپ دارد ؟

ادیب : سهام کمپانی« دوو » قبل از فروپاشی 6 میلیارد دلار بود که در فروپاشی به 400 میلیون دلار سقوط کرد کنسرسیوم آمریکایی سهام کمپانی«دوو » را به 400 میلیون دلار خریداری کرد استراتژی ترامپ « دووئی کردن» اقتصاد جهان است ترامپ آمده که اقتصاد جهانی را «دووئی » کند.

ترامپ آمده که اقتصاد جهانی را «دووئی » کند

استراتژی اقتصادی ترامپ چیست ؟

ادیب : در سال 2001 و 2008 به سبک کره اقتصاد جهان « دووئی » شد و همه چیز به 40 درصد سابق سقوط کرد. سپس فدرال رزرو اسکناس چاپ کرد و قیمتها را به سطح گذشته بازگرداند. در ١٧ سال گذشته دو بار اقتصاد جهان « دووئی » شده است حالا نوبت سوم است.

در دوران ترامپ بورس در آمریکا سقوط می کند

به زبان بسیار ساده توضیح دهید چرا این چنین می شود ؟

ادیب : شاخص بورس در آمریکا، از 6500 در آغاز ریاست جمهوری اوباما به 25 هزار رسیده یعنی 4 برابر شده است. بیزینس بر یک اساس استوار است ارزان بخرید و‌گران بفروشید. در امریکا همه چیز نه تنها دیگر ارزان نیست بلکه فوق العاده حبابی است. یعنی فوق العاده گران است. قیمت های فوق العاده گران بیزینس را قفل می کند باید قیمتها سقوط کند. ترامپ چه بخواهد چه نخواهد قیمت ها میله ای سقوط می کند. در دوران ترامپ بورس در آمریکا سقوط می کند. بیزینس در غرب فقط یک معنی دارد ارزان بخرید و گران بفروشید نه اینکه گران بخرید و گران تر بفروشید و بعد مجددا کالای گران تر خریده را باز هم گران تر بفروشید. باید کالای گران تر خریده فوق العاده ارزان شود تا بیزینس راه بیفتد.

ترامپ می خواهد به شیوه ای غیر از سیاست پولی انبساطی ، مشکل آمریکا را حل کند اردوگاه غرب آمادگی سیاست آمریکا را ندارد در برابر هم قرار گرفتن غرب و آمریکا

استراتژی اقتصادی ترامپ در داخل آمریکا چیست ؟

ادیب : رشد اقتصادی اروپا و آمریکا به سبب سیاست انبساطی پولی است و نه رشد درون زای اقتصاد ، اما سیاست های انبساطی پس از مدتی اثر بخشی سابق را ندارد. یعنی هر چه اسکناس چاپ می کنند رشد در حجم سابق تحقق نمی یابد. آمریکا در سال 2016 وارد فاز کاهش اثر بخشی اعتبارات در رونق اقتصادی شد و لذا این سیاست را رها کرد. ترامپ می خواهد به شیوه ای غیر از سیاست پولی انبساطی ، مشکل آمریکا را حل کند و اردوگاه غرب آمادگی آن را ندارد، لذا همه در مقابل هم قرار گرفته اند.

ترامپ با صراحت از نفت ارزان حمایت می کند جبران کسری 700 میلیارد دلاری آمریکا با نفت ارزان و باز شدن مرزهای چین، اروپا و کانادا به روی محصولات آمریکایی

بیشتر توضیح دهید ؟

ادیب : واردات آمریکا سالانه حدود 700 میلیارد دلار از صادرات آن بیشتر است، اما آمریکا دلار چاپ کرده و این کسری را جبران می کرد. یعنی آمریکا به ازای واردات کالا و خدمات به دنیا کاغذی می داد به نام دلار ، اما آمریکا از سال 2016 این سیاست را رها کرد حالا آمریکا باید سیاست جدیدی را جایگزین چاپ دلار کند. حل کسری 700 میلیارد دلاری آمریکا به دو طریق ممکن است سقوط قیمت نفت و افزایش صادرات آمریکا به جهان، آمریکا سالانه 400 میلیارد دلار نفت وارد می کرد. سقوط قیمت نفت به نصف ، 200 میلیارد دلار از کسری تراز پرداخت‌های آمریکا را حل می کند لذا ترامپ با صراحت از نفت ارزان حمایت می کند و در قسمت تجارت خارجی ، نکته ای وجود دارد. آمریکا تعرفه های گمرکی خود را در مقابل صادرات چین ، اروپا و کانادا برداشته تا کالاهای این کشورها به آمریکا صادر شود اما این سه کشور و منطقه تعرفه های سنگین بر واردات از آمریکا وضع کرده اند. بسیاری از کالاهایی که آمریکا در آن مزیت صادراتی دارد امکان ورود به چین ، کانادا و اروپا را ندارد. لذا ترامپ خواستار برداشتن تعرفه در این کشورها برای تسهیل واردات آمریکاست. اگر آمریکا بخواهد 700 میلیارد دلار کسری واردات را حل کند راهی ندارد جز اینکه نفت ارزان باشد و مرزهای چین ، اروپا و کانادا به روی محصولات آمریکایی گشوده شود و این باعث اختلاف بین آمریکا با این کشورها شده است

پس استراتژی آمریکا ، نفت ارزان است ؟

ادیب : در دهه 90 میلادی ، انقلاب دیجیتال در غرب اتفاق افتاد انقلاب دیجیتال باعث دوبرابر شدن تولید در غرب شد جمعیت کشورهای غربی 600 میلیون نفر بود و با ٢ برابر شدن تولید به سبب انقلاب دیجیتال جهان غرب با اضافه تولید مواجه شد غرب در مقابل دوگانه ای قرار گرفت یا تولید باید نصف می شد که نصف شدن تولید به بیکاری وحشتناک در غرب و سقوط اقتصادی منجر می شد و یا اینکه قیمت نفت پنج برابر می شد تا 600 میلیون جمعیت کشورهای نفتی اضافه تولید غرب را جذب کنند و مشکل حل شود. لذا به مدت ١5 سال قیمت نفت سالانه افزایش یافت تا اضافه تولید ناشی از انقلاب دیجیتال جذب شود. سقوط قیمت نفت ، در سال 2016 با این اصل اساسی نمی خواند، قرار این نبود، اگر سقوط قیمت نفت ادامه یابد جهان با اضافه تولید مواجه می شود و برای اضافه تولید تقاضا نیست و این ریسک سقوط اقتصاد جهانی به سبب ضعف تقاضا را دارد. استییگلیتز برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد می نویسد مشکل جهان ضعف تقاضاست و تا ضعف تقاضا حل نشود هیچ چیز حل نمی‌شود. ضعف تقاضا به سبب کاهش قدرت خرید کشورهای نفت خیز است.

آمریکا هزینه واردات نفت گران را با چاپ اسکناس پرداخت می کرد

پس استراتژی ترامپ که بر قیمت نفت ارزان تاکید دارد تقاضا در جهان را وارد فاز بحرانی می کند ؟

ادیب :خوب شاید ترامپ می خواهد اقتصاد جهانی را به سقوط بکشاند. ولی ببینید 6 ماه بعد از آنکه آمریکا چاپ دلار را متوقف کرد نفت سقوط کرد. نمی شود آمریکا ، اسکناس چاپ نکند و نفت گران باشد. آمریکا هزینه واردات نفت گران را با چاپ اسکناس پرداخت می کرد.

یعنی با توقف چاپ اسکناس به وسیله آمریکا و سقوط قیمت نفت ، آمریکا ، جهان را با اضافه تقاضا روبرو کرده است ؟

ادیب : بله به دقت همین طور است و اگر بیش از این نفت ارزان بماند اضافه تقاضا مولد یک بحران جهانی می شود.

رابطه اقتصادی آمریکا و عربستان را چگونه ارزیابی می کنید ؟

ادیب : عربستان در صندوق سرمایه گذاری خود در خارج تا قبل از سقوط قیمت نفت 600 میلیارد دلار داشت اما عربستان طی سه سال گذشته 200 میلیارد دلار آن را خرج کرده است و اکنون موجودی این صندوق به 400 میلیارد دلار کاهش یافته است. یعنی عربستان با پس اندازهای ارزی خود در خارج مثل سابق مصرف کرده است. یعنی عربستان اجازه نداده (به سهم خود )تا سقوط قیمت نفت ، باعث کاهش تقاضا در اقتصاد جهانی شود و البته بسیاری از کشورهای نفت خیز دیگر هم همین گونه عمل کرده اند. به عبارت دیگر، با استفاده از پس اندازها ، کشورهای نفت خیز ، در سطح گذشته مصرف کرده اند و اضافه تقاضا در جهان خیلی آثار منفی اش ظاهر نشده است ولی ادامه این وضع دیگر ممکن نیست.

بانکهای آمریکا پس انداز کشور های نفتی را به زخم های خود زده اند و پولی در کار نیست

چرا ؟

ادیب : باید دید پس انداز کشورهای نفت خیز که در بانکهای آمریکا و انگلیس نگهداری می شود در چه حوزه ای خرج شده و آیا امکان خروج آن از آن بخش ها وجود دارد ؟ 80 درصد مردم آمریکا ، یک عمر است که ده درصد بیشتر از درآمد خود خرج می کنند، اینکه یک عمر 80 درصد از آمریکائیان ده درصد بیش از درآمد خود خرج کنند با استفاده از پس انداز خارجیان بوده است. استییگلیتز می نویسد: جهان به گونه ای اداره می شود که مقصد نهایی عمده پس انداز مردم جهان ، آمریکاست. لذا پس انداز عربستان در خارج را صرف پرداخت وام به مردم آمریکا کرده اند و آمریکائیان هیچ وقت قادر به بازپرداخت این وام ها نیستند. لذا پس انداز کشور های نفتی در بانکهای آمریکا را به زخم های خود زده اند و پولی در کار نیست.

پس اینکه عربستان ٢� � میلیارد دلار از پس انداز خود در بانکهای آمریکا را مصرف کرد ، اقتصاد آمریکا را مختل می کند ؟

ادیب : بله، عربستان نمی تواند این سیاست را ادامه دهد.

پس خرید 4� � میلیارد دلار اسلحه به وسیله عربستان از آمریکا از چه محلی ممکن است ؟

ادیب : عربستان قصد خرید اسلحه از محل پس انداز های خود در آمریکا را داشت که در عمل چنین چیزی ممکن نیست.

عاقبت قرارداد خرید اسلحه عربستان از آمریکا را چگونه می بینید ؟

ادیب : عربستان می خواهد از جیب آمریکائیان و از محل پول هائی که آمریکاییان آن را به باد داده اند خرید کند که مطایبه است.

این قرارداد تا چه اندازه عملی می شود ؟

ادیب : شاه نیز قراردادهای عظیم خرید اسلحه با آمریکا بست که بسیاری از آنها عملی نشد. قرارداد 400 میلیارد دلاری اسلحه عربستان با آمریکا اگر به سرنوشت قرارداد های خرید اسلحه شاه با آمریکا منجر شود من متعجب نمی شوم.

شما چه می خواهید بگویید ؟

ادیب : تصمیم به فروش جنگ افزار به وسیله آمریکا به عربستان نباید باعث ایجاد پیش داوری در خصوص سیاست جاری آمریکا در خاورمیانه شود و سیاست آمریکا در خاورمیانه را نباید بر اساس میزان فروش جنگ افزار به عربستان گمانه زنی کرد.

واضح تر صحبت کنید ؟

قراداد فروش اسلحه 400 میلیارد دلاری آمریکا به عربستان یک موضع است نه یک سیاست گذاری و موضع گیری غیر از سیاست گذاری است.

روابط آمریکا و عربستان از منظر اقتصادی به بن بست رسیده است آمریکا آماده می شود تا به این نوع روابط اقتصادی خود با عربستان پایان دهد پایان این روابط، قدرت مانور عظیمی در اختیار ایران قرار می دهد

به بحث قبلی برگردیم ؟ قیمت نفت چه می شود ؟

قیمت نفت ابتدا در سال 2016 به 35 دلار کاهش یافت بعد در سال 2017 به متوسط 52 دلار افزایش یافت و اکنون حدود متوسط 70 دلار است. لذا اولا قیمت نفت دیگر چندان ارزان نیست، البته در سطح گذشته هم مفت نیست. لذا اضافه تولید در جهان بخشی از آن با نفت 70 دلاری جذب می شود. اما سیاست عربستان هم که از پس اندازهایش در آمریکا برای حفظ الگوی مصرف سابق استفاده کند غیر ممکن است. اقتصاد آمریکا ظرفیت ادامه بازی سعودی ها را ندارد. روابط آمریکا و عربستان از منظر اقتصادی به بن بست رسیده است . آمریکا آماده می شود تا به این نوع روابط اقتصادی پایان دهد و این قدرت مانور عظیمی در اختیار ایران قرار می دهد.

چرا آمریکا در حال خروج از خاورمیانه است ؟

ادیب :لی کوآن یو (اولین نخست وزیر سنگاپور): "آمریکا اگر بتواند قدرت اصلی اقیانوس آرام باشد، می تواند در قرن 21، قدرت اصلی دنیا باقی بماند." آمریکا در حال خروج از خاورمیانه و انتقال مرکز ثقل سیاست خارجی اش به شرق آسیاست. لی، بنیانگذار سنگاپور مدرن و یکی از باهوشترین ذهن های استراتژیک جهان است.  او نگران از دست رفتن ثباتی بود که موجب رشد فوق العاده جهان در نیم قرن گذشته شده بود.

وضعیت جهان را چطور می بینید؟

ادیب : شکاف سیاست طی پنجاه سال گذشته در غرب مربوط به چپ و راست بود اما شکاف در سیاست در غرب می رود به شکاف بین پوپولیسم و گلوبالیسم تبدیل شود. ترامپ و نخست وزیر جدید ایتالیا ، نماد پوپولیسم اند. خروج انگلیس از اتحادیه اروپا نیز ، پیروزی پوپولیسم به سبک انگلیس بود.  در جهان یکی بعد از دیگری ، ملی گرایی با رویکرد پوپولیستی جایگزین نئولیبرالیسم می شود.

استراتژی آمریکا در جنوب شرقی و غربی آسیا، مربعی است ؛ با مانور در داخل مربع چین ، ویتنام ، لائوس و کامبوج

استراتژی آمریکا در جنوب شرقی آسیا و‌جنوب غربی آسیا چیست ؟

ادیب : کیسینجر می نویسد: ایجاد وضعیت متوازنی که هر یک از چهار کشور چین ، ویتنام ، لائوس و کامبوج بتواند نیروی سه کشور دیگر را متعادل کند ، یعنی استراتژی آمریکا مربعی است و به مانور در داخل مربع می پردازد.  در ایران استراتژی آمریکا را اشتباه می فهمند.

استراتژی آمریکا در خاورمیانه؛ ایجاد وضعیت متوازن در چهارگانه تهران ، تل آویو ، ریاض و آنکارا

استراتژی منطقه ای آمریکا را در خاورمیانه چگونه می بینید ؟

ادیب: ایجاد وضعیت متوازنی که هر یک از چهار کشور تهران ، تل آویو ، ریاض و آنکارا بتواند نیروی سه کشور دیگر را متعادل کند ‌، استراتژی آمریکا ، مانور در داخل چهارگانه یاد شده است.  آمریکا آماده دادن امتیاز های بزرگ و عقب نشینی در مقابل ایران است تا بتواند به مانور در داخل مربع بپردازد. آمریکا متحد ممتاز عربستان نیست. این مسئله خیلی پیچیده تر است. راهبرد سیاست خارجی آمریکا ، مربعی است و آمریکا به مانور در داخل مربع باز می گردد.

استراتژی آمریکا در خلیج فارس و استراتژی آمریکا در شبه جزیره عربستان باید تفکیک قائل شد ایران قدرتمندترین قدرت ساحلی پس از خروج آمریکا از خلیج فارس است

استراتژی آمریکا در خلیج فارس چیست ؟

ادیب: بین استراتژی آمریکا در خلیج فارس و استراتژی آمریکا در شبه جزیره عربستان باید تفکیک قائل شد.  در استراتژی آمریکا ، ماموریت عربستان بر عهده گرفتن مسئولیت هر چیزی است در شبه جزیره عربستان روی می دهد. اما آمریکا از خلیج فارس خارج شده است. ناوگان دریایی آمریکا ، خلیج فارس را ترک کرده و به بازدید های گاه به گاهی بسنده کرده است. ماموریت ایران کنترل خلیج فارس است. هیچ کشوری منکر این نیست که ایران قدرت اول خلیج فارس است.  ایران قدرتمند ترین قدرت ساحلی پس از خروج آمریکا از خلیج فارس است. عربستان اساسا به داشتن نقش ساحلی در خلیج فارس حتی بر روی کاغذ تاکیدی ندارد. آمریکا تا کنون منکر نقش ایران به عنوان اولین قدرت ساحلی خلیج فارس نبوده است و در صدد تضعیف آن هم نبوده است . تعادل در شبه جزیره عربستان متفاوت از تعادل در خلیج فارس است. عربستان اساسا قدرتی ساحلی در خلیج فارس نیست. دعوی آن را هم ندارد. آمریکا از خلیج فارس خارج شده و عربستان هم قدرتی ساحلی نیست. ایران اولین قدرت خلیج فارس است و مدعی هم ندارد. آمریکا هم معترض آن نیست اختلاف ژئوپلیتیک بر شبه جزیره عربستان است و نه خلیج فارس.

جمع بندی شما از این مباحث چیست؟

ادیب: روابط عربستان و امریکا را نباید بر اساس قرارداد 400 میلیارد دلاری فروش اسلحه گمانی زنی کرد ، سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه مربعی است و آمریکا به مانور در داخل مربع باز می گردد و در نقطه ای آماده دادن امتیازات بزرگ به ایران می شود.

‌راهکار روحانی برای اداره جامعه اقتصاد، ایران را به بن بست رسانده است

دولت روحانی را چگونه ارزیابی می کنید ؟

ادیب: در شرایط جدید ما به استراتژی جدید نیاز داریم و با راهکارهای قبلی نمی توان موفق شد. ‌راهکار روحانی برای اداره جامعه اقتصاد، ایران را به بن بست رسانده است.

استراتژی روحانی انتقال مشکل به بعد است عزمی در روحانی نمی بینم که بخواهد هزینه بپردازد

استراتژی روحانی تا کنون چه بوده است ؟

ادیب: استراتژی روحانی انتقال مشکل به بعد است. هر مشکلی که در کوتاه مدت هزینه داشته باشد، اگر بشود مشکل را به بعد منتقل کرد. روحانی راهبرد اش انتقال مشکل به بعد است. به عبارت دیگر، جز در سایه اخذ تصمیمات بسیار سخت در سطح ملی هیچ چیز دیگر حل نمی‌شود.  اقتصاد در وضعیت شکست قرار دارد و تحمل وضع موجود برای عده زیادی غیر ممکن شده است . نه می شود در نقطه موجود باقی ماند و نه بدون پرداخت هزینه می توان از وضع موجود خارج شد. ولی من عزمی در روحانی نمی بینم که بخواهد هزینه بپردازد.

بدون حل مشکل بانکی دیگر هیچ چیزی حل نمی‌شود

راه حل چیست ؟ چگونه می شود از وضع موجود خارج شد ؟

ادیب: روحانی باید بتواند مشکل بانکی را حل کند.  بدون حل مشکل بانکی دیگر هیچ چیزی حل نمی‌شود. سپرده ها به حرکت در آمده و وارد هر بخشی شود آن بخش را دچار تورم عظیم می کند. وارد ارز شود ارز را به قیمت نجومی می رساند.  وارد مسکن شود مسکن را نجومی می کند. روش سنتی هم دیگر کارساز نیست.  با بالابردن سود سپرده ، دیگر مشکل حل نمی‌شود. اثر بخشی سود سپرده در مدیریت اقتصاد دیگر موثر نیست و روحانی و تیم همراه اش به سبب اینکه بانکداری را نمی فهمند، دیر متوجه شدندکه با بالا نگهداشتن « سود سپرده » دیگر نمی شود محیط اقتصاد کلان را اداره کرد.

اکنون نرخ ارز جایگزین « سود سپرده » شده است نرخ ارز دارد به تنهایی اقتصاد را مدیریت می کند

وقتی با سود سپرده نشود اقتصاد را مدیریت کرد چه می شود ؟

ادیب: اکنون نرخ ارز جایگزین « سود سپرده » شده است ، لذا نرخ ارز دارد به تنهایی اقتصاد را مدیریت می کند .

* دولت با سرکوب ارزی ، وزن ارز در اداره مشکلات را بالا برد

* تلاش های دولت برای پایین نگهداشتن نرخ ارز ، باعث بالا رفتن نرخ ارز شد

* اکنون راه حل عدم دخالت دولت در سامانه نیما برای کشف قیمت است

بیشتر توضیح دهید ؟

ادیب: دولت با سرکوب ارزی ، وزن ارز در اداره مشکلات را بالا برد. تلاش های دولت برای پایین نگهداشتن نرخ ارز ، باعث بالا رفتن نرخ ارز شد. با دلار 4200 تومان نمی توان نرخ ارز را مدیریت کرد اگر دولت مداخله نکرده بود و نرخ ارز را بازار تعیین می کرد نرخ ارز در سطوح پایین تری می ایستاد. اگر دولت دستوری نرخ ارز تعیین نکرده بود و در سامانه نیما ، قیمت ارز کشف می شد قیمت ارز در نقطه پایین تری می ایستاد .  دولت با تعیین نرخ دستوری ، تزریق ارز به اقتصاد را متوقف کرد . ١٢ میلیارد دلار در سه ماهه صادرات انجام شده و به گفته دولت ، فقط ٢ میلیارد از ارز صادرات به سامانه نیما عرضه‌شده ، ده میلیارد دلار ارز ، وارد سیستم نشده است. سیستمی که همه راه های دیگر ارز را قاچاق اعلام کند و خود فقط ٢ میلیارد دلار از ١٢ میلیارد را جذب کند باعث نجومی شدن قیمت ارز می شود.  سامانه نیما کار درستی بود چون به کمک سامانه نیما ، پول شویی ، کاهش می یافت.  اینکه فقط ، کالاهایی وارد کشور شود که ثبت سفارش شود درست بود چون پول شویی را کاهش می داد اما اینکه در سامانه نرخ را دولت تعیین کند باعث همه این بحران ارزی شد. اکنون نیز راه حل عدم دخالت دولت در سامانه نیما برای کشف قیمت است .  قیمت را باید بازار تعیین کند اما چهارچوب سامانه نیما برای مقابله با پول شویی حفظ شود.

مشکل بانکداری چگونه حل می شود ؟

ادیب: عامل تورم فعلی ، بالابودن سرعت گردش پول است تا سرعت گردش پول کاهش نیابد چیزی حل نمی‌شود.

یک جزیره وجود دارد و در این جزیره فقط دو نفر زندگی می کنند یک نفر 100 لیوان دارد و یک نفر 100 دلار ، در این حالت قیمت هر لیوان فقط یک دلار است ، اگر پول در این جزیره در سال دو بار بچرخد در سال 200 لیوان فروخته می شود اما اگر تعداد لیوان همچنان 100 لیوان باشد و میزان دلار هم همچنان 100 دلار، اما سرعت گردش پول 4 بار در سال باشد و نه ٢ بار ، مردم 400 لیوان می خرند و نه 200 لیوان ، یعنی با وجودی که نه حجم دلار تغییری کرده و نه تعداد لیوان ، تقاضا برای لیوان ٢ برابر شده و قیمت آن هم ٢ برابر شده است ، عین این مثال در اقتصاد اتفاق افتاده است.

به جای لیوان بگذارید کالا و خدمات و به جای دلار بگذارید نقدینگی ، عین این مثال در اقتصاد اتفاق افتاده است. در حالی که نقدینگی طی سه ماه افزایش جزیی داشته ، و میزان کالا و خدمات نیز ، تغییر قابل ملاحظه نکرده است به سبب بالا رفتن سرعت گردش پول و به سبب دو برابر شدن سرعت گردش نقدینگی ، قیمتها دارد ٢ برابر می شود.

راه حل چیست ؟ چگونه می شود سرعت گردش پول را کاهش داد ؟

ادیب: کاهش سرعت گردش پول از عوض کردن یک کدخدا هم برای بانک مرکزی آسان تر است.

اگر روحانی حاضر نشود ده بانک ناکارآمد را حذف کند وضع همین است که هست

چگونه ؟

بانک مرکزی آمریکا در بحران ١٩٢٩ با کاهش سرعت گردش پول قیمتها را در آمریکا به 20 درصد گذشته کاهش داد. انگلیس هم بعد از جنگ جهانی اول با کاهش سرعت گردش پول، تورم منفی 60 درصدی ایجاد کرد ، حداقل ١46 بار بانکهای مرکزی دنیا با کاهش سرعت گردش پول، تورم های سنگین ناشی از بالا رفتن سرعت گردش پول را حل کرده اند.

بانک مرکزی باید سیاست به شدت انقباضی در پیش گیرد یعنی بخشی از اسکناس موجود در جامعه را جمع کند و دوباره به اقتصاد باز نگرداند. به زبان قابل فهم برای همه مردم ، اگر بانک مرکزی بخشی از طلب خود از بانکها را باز پس گیرد و دوباره آن پول را به اقتصاد باز نگرداند مشکل حل می شود.  البته سطح حل مشکل بستگی به میزان پولی دارد که جمع می شود. به عنوان مثال بانک مرکزی ١١٧ هزار میلیارد تومان از بانکها طلب دارد و وصولی بانکها به طور متوسط از محل تسهیلات روزانه فقط هزار میلیارد تومان است اگر بانک مرکزی بانکها را موظف کند طی یک ماه فقط ١5هزار میلیارد تومان از بدهی خود به بانک مرکزی را پرداخت کنند یعنی نصف وصولی بانکها را طی یک ماه از آنها بگیرد و آن را به اقتصاد باز نگرداند ، سرعت گردش پول به شدت کاهش می یابد و همه قیمتها سقوط می‌کند ، البته این کار باعث میشود تا بانکهای ناکارآمد بلافاصله از اقتصاد حذف شوند و روحانی اهل این میدان نیست. روحانی حاضر نیست چنین هزینه ای بپردازد و خیلی صریح عرض کنم اگر حاضر نشود ده بانک ناکارآمد را حذف کند وضع همین است که هست.

نتیجه این بحثها به طور خلاصه چیست؟

ده بانک ناکارآمد این وضع را ایجاد کرده اند و بدون برخورد با آنها کار زیادی نمی شود کرد. ده بانک اقتصاد کشور و زندگی مردم را به مسخره گرفته‌اند و کسی هم مانع آنها نیست. روحانی و سیف ، اراده برخورد با این ده بانک را ندارند. دولت حاضر است افزایش صد در صدی قیمت بعضی کالاها را بپذیرد اما با این ده بانک مقابله نکند.

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۴۵۰۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بانک مرکزی وضعیت ارزی کشور را بهبود بخشید

امتداد - کارشناس اقتصادی با اشاره به بهبود وضعیت ارزی کشور، بر ضرورت افزایش اختیارات بانک مرکزی تأکید کرد.

به گزارش پایگاه خبری امتداد ، فرهنگ حسینی؛ کارشناس اقتصادی در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا با اشاره به اهمیت سیاست تثبیت بانک مرکزی؛ اظهار کرد: مدیریت انتظارات تورمی دو بال دارد که بال اول سیاست‌های پولی بانک مرکزی و بال دوم مربوط به سایر بخش‌های دولت است که از طریق سازمان برنامه و بودجه پیگیری می‌شود.

این تحلیل گر اقتصادی بیان داشت: در یکی دو سال گذشته بانک مرکزی واکنش سریع به تحولات بازار داشته است، یعنی به جای مخالفت و یا برخورد‌های سلبی سعی می‌کند با مدیریت انتظارات و عرضه به قیمت بازار و نه به صورت ایجاد سهمیه و یا رانت تقاضا‌ها را مدیریت کند.

حسینی افزود: شاهد بودیم که بانک مرکزی با یک فرایند نظام‌مند سکه و شمش طلا را در مرکز مبادله عرضه کرد تا بتواند جریان پول و نرخ دلار را مدیریت کند. با توجه به این که در این عرضه‌ها قیمت‌ها اندکی پایین‌تر از قیمت بازار کشف شد جذابیتی ایجاد کرد تا نقدینگی در دست مردم به سمت این طلا‌ها حرکت کند.

وی ابراز کرد: از طرفی بانک مرکزی به سرعت به نرخ بهره واکنش نشان داد و آن را مدیریت کرد یعنی تلاش کرد پول‌های سیار که انگیزه‌های سفته بازی در آن وجود ندارد با نرخ بهره بالاتر تثبیت شوند و نقدینگی به تسهیلات میان مدت و بلند مدت منتقل شود در نهایت عملاً این پول‌ها از تقاضای‌های سفته بازی خارج شدند.

به گفته این فعال اقتصادی، در حال حاضر کسری بودجه موجب شده است تا کف تورم از ۱۰ درصد به ۲۰ درصد افزایش پیدا کند و تا زمانی که مجلس و دولت در زمینه کسری بودجه قدم برندارند این مسئله قابل حل نیست.


بدهی بانک‌های تجاری به بانک مرکزی

حسینی تصریح کرد: در سال‌های اخیر اتفاقات خوبی در نظام بانکی رخ داده است، اما همچنان بانک‌های ناترازی داریم که نیاز است اصلاح ساختار آن‌ها پیگیری شود. در عین حال «بانک‌های دارایی‌محور» داریم که با نگهدارای دارایی‌ها باعث ناترازی خود شده اند و از بانک مرکزی استقراض کرده اند و عملاً موجب خلق پول شده اند، به طوری که بخش عمده پایه پولی مربوط به بدهی بانک‌های تجاری به بانک مرکزی است که در نهایت عامل به وجود آورنده تورم در کشور است.

ملک داری بانک‌ها موجب ناترازی شدید

این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر این که «ملک‌داری از بنگاه‌داری بانک‌ها بدتر است»، گفت: بنگاه‌داری در اقتصاد مولد شکل می‌گیرد، اما بانک‌هایی که املاک نگهداری می‌کنند به اقتصاد مولد ورود نکرده‌اند، در نتیجه ملک‌داری بانک‌ها موجب ناترازی شدید می‌شود و هر ماه پایه پولی را افزایش می‌دهد.

این تحلیل گر اقتصادی بیان کرد: امروز رشد پایه پولی ناشی از فروش ارز دولت به بانک مرکزی نیست، حتی این عدد منفی است، یعنی بانک مرکزی به منابعی که قبلاً به آن دسترسی نداشته، دسترسی پیدا کرده است و موفق شده وضعیت ارزی مناسبی را فراهم کند.

بانک مرکزی انگیزه‌های سفته بازی را کاهش داد

حسینی با اشاره به این که بانک مرکزی موفق شده است نرخ رشد نقدینگی را از حدود ۴۰ درصد به ۲۴.۳ درصد و نرخ رشد پایه پولی را از ۴۵ درصد به کمتر ۲۹.۴ درصد کاهش دهد، گفت: برای این که ریشه تورم را کنکاش کنیم باید روند میان مدت پایه پولی و نقدینگی را بررسی کنیم. به طور منطقی تورم در میانه یکی از این دو قرار دارد و یا این که زود به این عدد خواهد رسید.

این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: در دو سه سال اخیر مشاهده کردیم هر موقع دولت و بانک مرکزی کمک کردند پایه پولی را کاهش دهند در ماه‌های بعد تورم نیز ریزش کرد. در نتیجه با ادامه کاهش این دو متغیر پولی انتظار داریم نرخ تورم به سطوح ۲۰ درصد بازگردد، چون ۲۰ درصد سطوح میانگین تاریخی نرخ تورم در کشور است.

این فعال اقتصادی عنوان کرد: نرخ تورم و نرخ رشد پایه پولی که در فصل آخر روی داده، نزدیک به میانگین تاریخی است در نتیجه انتظار داریم تورم به آرامش رسیده و به سطح تاریخی خود بازگردد و اگر تورم بتواند به زیر ۳۰ درصد برسد، انگیزه‌های سفته بازی به شدت کاهش پیدا خواهد کرد، یعنی افرادی که پول‌های خود را سپرده گذاری می‌کنند، عملاً حفظ قدرت پول خواهند داشت و یا این که می‌توانند اندکی افزایش قدرت برایشان ایجاد نماید. این افزایش قدرت پول موجب خواهد شد تا این افراد دیگر انگیزه‌ای برای انجام فعالیت‌های سفته بازانه مانند خرید دلار، طلا، مسکن، زمین و خودرو نداشته باشند.

وی اضافه کرد: در اواخر سال گذشته بانک مرکزی با انتشار اوراق ۳۰ درصدی موجب شد تا سود سپرده را به تورم نزدیک کند و در یک مرحله انگیزه‌های سفته بازارنه را از بین ببرد. در ادامه با کاهش نرخ رشد پایه پولی و کاهش نرخ تورم، انگیزه‌های سفته بازای از بین خواهد رفت. این موضوع به این معنی است که آرامش در فضای اقتصادی را در فصول آینده خواهیم داشت.

سیاست‌های بانک مرکزی مانع خروج ارز از کشور

این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به نوسان نرخ ارز گفت: برخی‌ها معتقد هستند که افزایش نرخ دلار عامل تورم است و برخی دیگر تورم را عامل افزایش نرخ ارز می‌دانند، این دو گروه مستندات علمی قوی برای عقیده خود دارند.

حسینی عنوان کرد: در سال گذشته که تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی داشته ایم، نرخ ارز هم باید به همین میزان افزایش می‌یافت، اما نرخ ارز به این میزان افزایش نیافت. چند عامل بر این موضوع تاثیر گذار بود؛ اول این که جلو خروج ارز از کشور گرفته شد و دوم این که صادرات کشور تقویت شد. در خصوص صادرات تلاش‌های زیادی برای تسریع و تسهیل صادرات گرفته شد، به طوری که هر موقع صادرات کند شد، خیلی سریع قوای مربوطه ورود کرده و تعرفه‌ها را اصلاح کردند.

 

وی اضافه کرد: دسترسی بانک مرکزی به ارز بهبود یافت و همچنین با وجود اتفاقاتی که در عراق روی داد، در آخرین روز‌های اسفند ماه ۱۴۰۲ این مسائل از بین رفت.

این فعال اقتصادی بیان کرد: در عین حال بانک مرکزی برای جلوگیری از خروج ارز از کشور چند اقدام انجام داد که شامل ایجاد یک مکانیزم بهتر در بازار ارز، متشکل شدن بازارها، رصد حساب صرافی‌های غیر مجاز، کوچک‌تر کردن بازار سیاه و بازار غیر رسمی و… بود.

این تحلیلگر اقتصادی تصریح کرد: عواملی که ذکر شد موجب شد نرخ ارز کمتر از تورم رشد کند و همچنین موجب شد تا پرش دلار از بین برود و در نتیجه شاهد وضعیت بهتری در بازار ارز نسبت به سایر بازار‌ها هستیم به طوری که می‌توان بازار ارز را در یک سطح منطقی حفظ کرد.

وی اضافه کرد: سیاست‌های پولی و به خصوص رویداد‌هایی که در نرخ بهره روی داد موجب شد تا تقاضا‌ها از سمت ارز دور شود.

 ضرورت افزایش اختیارات بانک مرکزی

حسینی با اشاره به قانون جدید بانک مرکزی و تاثیر آن بر ثبات اقتصادی گفت: از قانون اولیه بانک مرکزی حدود ۶۰ سال می‌گذرد و نظام بانکی در این دوره تغییرات زیادی را تجربه کرده است؛ مانند بال ۱، بال ۲، بال ۳، بحران‌های اقتصادی و…، اما در کشور ما به دلیل این که درآمد‌های نفتی داشتیم و بدهی‌های ارزی ما نیز اندکی بود، درگیر بحران‌های جهانی نشدیم. 

وی اضافه کرد: در حال حاضر نظام بانکی تغییر کرده و نظارت‌ها و مقررات بهبود یافته است، بنابراین نیاز بود تا بانک مرکزی کشورمان اختیاراتی نزدیک به بانک‌های مرکزی دنیا داشته باشد.

این فعال اقتصادی عنوان کرد: اگر بپذیریم که وظیفه بانک مرکزی کنترل تورم، اشتغال و حفظ رشد اقتصادی است، به این نتیجه می‌رسیم که این بانک باید اختیارات معقول داشته باشد، یعنی رشد اقتصادی از مسیر نظام مالی می‌گذرد و مسیر کنترل تورم، مدیریت سپرده‌های بانکی و نقدینگی است.

این تحلیل گر بازار‌های مالی با اشاره به این که افزایش اختیارات بانک مرکزی بسیار دیر محقق شد و باید ۲۰ سال پیش و گام به گام افزایش اختیارات بانک مرکزی کامل می‌شد، گفت: حجم عدم رعایت مقررات در نظام بانکی بالا است، زیرا هم قوانین نواقص زیادی دارند و باید این نواقص از بین برود و هم این که نهاد‌های موازی وجود دارد که درباره سیاست‌های بانک مرکزی و سیاست‌های شورای پول و اعتبار تصمیم گیری می‌کنند.

این کارشناس اقتصادی بیان کرد: افزایش اختیارات بانک مرکزی و مطالبه انتظاراتی که از آن وجود دارد، دو اصلی است که باید پیگیری شود. همچنین لازم است اختیارات بانک مرکزی بهبود پیدا کند تا بتواند خیلی موثر‌تر با بانک‌های ناتراز برخورد کند و این موضوع می‌تواند یکی از برنامه مهم اقتصادی برای سال ۱۴۰۳ باشد.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیگر خبرها

  • جنجال تصویر گردشگر روس با یک بغل اسکناس ایرانی/ کارت‌های گردشگری چه نقشی دارند؟
  • بانک مرکزی: تورم کاهشی می‌شود | کاهش رشد پایه پولی به ۲۸.۱ درصد
  • قیمت طلا افزایش یافت
  • نقدینگی کنترل نمی‌شد، گرفتار ابَر تورم می‌شدیم
  • جایگزین اسکناس کیلویی
  • شقاقی: تصمیمات سخت کنترل تورم مشاهده نمی‌شود؛ نرخ واقعی تورم کشور چه عددی است؟
  • «همتی» برای چاپ پول نیست! | آمارهای واقعی از وضعیت پولی کشور
  • شما یا نمیدانید یا میخواهید که ندانید!
  • سرگیجه با آمار تورم
  • بانک مرکزی وضعیت ارزی کشور را بهبود بخشید