Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خرداد»
2024-05-03@15:30:25 GMT

برادرم با دیدن فیلم ناجور به من رحم نکرد!

تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۴۶۳۸۲۱

خرداد: دختر 12 ساله مورد تجاوز برادر 27 سا له اش قرار گرفته و باردار شد.
 او را ابتدا به جرم زنای با محارم به دادگاه آورده بودند اما وقتی قضات زندگی دردناک وی را شنیدند پرونده به نفع دخترک چرخید و او حالا در مقام شاکی قرار گرفته است. دخترک یک سال پیش در خانه پدری اش مورد تجاوز  قرار گرفته و باردار شده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که حالا از خانه طرد شده از سوی دادگاه به بهزیستی سپرده شده است. وقتی این دختر زندگی پر از دردش را برای قضات تعریف کرد اشک از چشمان آنها جاری شد و آنقدر آنها را تحت تاثیر قرار داد که رسیدگی به پرونده های دیگر را به بعد موکول کردند.
دخترک می گوید : برادرم معتاد است او همیشه در حالت خماری به سر می برد اما نمی دانم چطور آن شب حالش خوب بود . از من خواست برایش چای بیاورم حدود 12 شب بود من ظرف های غذا را شسته بودم و می خواستم بخوابم. رختخوابم را پهن کردم و دراز کشیدم. برادرم داشت فیلم نگاه می کرد . من را صدا زد و گفت فیلمش خوب است حالا که پدر خوابیده تو هم می توانی ببینی. وقتی فیلم را دیدم یک جوری شدم خیلی خجالت کشیدم. یک زن و یک مرد در فیلم بودند که کارهای خیلی بدی می کردند و بعد گفتم من نگاه نمی کنم. رفتم به رختخوابم. پتو را تا سرم کشیدم قلبم تند و تند می زد. اما نمی دانم چرا می ترسیدم از زیر پتو بیرون بیایم . حدود یک ساعت از فیلم گذشته بود . من انقدر ترسیده بودم که حتی خوابم نمی برد. از زیر پتو فیلم را یواشکی می دیدم. یک دفعه برادرم به من حمله کرد قلبم خیلی تند می زد. جلوی دهانم را گرفت و با گذاشتن انگشت اشاره روی بینش به من گفت ساکت باش . بعد لباسهایم را در آورد و ...
خون همه تشکم را گرفته بود، من درد داشتم نمی دانستم باید چه کنم .وقتی برادرم مرا رها کرد به دستشویی رفتم بدنم را شستم بعد لباس تمیز پوشیدم. چند ماه که گذشت احساس حالت تهوع پیدا کردم . دلم درد می کرد .به بوی غذا حساس شده بودم . کم کم شکمم ورم کرد بعد از چند ماه متوجه شدم که حامله شدم . نمی دانستم که چه باید بکنم به برادرم گفتم اما او کمکی به من نکرد . بیشتر اوقات خمار بود و اگر هم می خواست نمی توانست کاری برایم بکند. شکمم هفته به هفته بزرگتر می شد و من نمی دانستم باید این بچه را چه کنم نمی دانستم چطور باید او را از بین ببرم.." دخترک گریه می کند و می گوید "چند روزی بود که دلم درد می کرد . لباسهایم به تنم تنگ شده بود .نمیدانستم این دقیقا چه معنایی دارد .یک روز در اشپزخانه که بودم درد عجیبی در دلم پیچید دیگر نتوانستم حرکت کنم یک دفعه مایه ای از بدنم خارج شد احساس می کردم همین حالا می میرم انگار کسی به من گفت که وقت زایمان است به سختی یک دستمال برداشتم و زیر خودم گذاشتم چند ساعت این درد ادامه داشت تا اینکه کم کم بچه به دنیا آمد. در تمام این مدت تنها بودم بچه به دنیا آمد و من بی حال و غرق در خون در آشپزخانه افتاده بودم ،پدر وارد آشپزخانه شد من را درآن حالت دید. اولین کلمه ای که به زبان آورد این بود "فاحشه " دیگر از حال رفتم وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان بودم پدر، من و بچه را به بیمارستان رسانده بود اما بچه همان لحظات اول مرده بود.
 قاضی :"در این مدت پدر و مادرت متوجه بارداری تو نشده بودند؟" دخترک :"من اصلا مادرم را به یاد نمی آورم وقتی که یک ساله بودم مادرم تصادف کرد و مرد.
من با پدر و برادرم زندگی می کنم پدرم هم چند سالی است که سکته کرده و حواس درستی ندارد و نیمی از بدنش هم لمس شده است . من برای او غذا می پزم و کارهای خانه را انجام می دهم از وقتی یادم می آید من این کارها را می کردم .حالا هم که پدرم می گوید حاضر نیست مرا در خانه نگه دارد به من می گوید "فاحشه ،بدکاره" . حتی غذایی که می پزم را نمی خورد .چند روز پیش هم من را به کلانتری برد و گفت که دیگر حاضر نیست مرا نگه دارد چون با برادرم زنا کردم. راستی زنا یعنی چه؟
قاضی :پدرت با برادرت چه کرد؟
دخترک :چند چک و لگد به او زد. پدرم زورش به برادرم نمی رسد. او را از خانه بیرون نکرد . فقط مرا تحویل ماموران داد و آنها هم مرا به اینجا آوردند .من نمی دانم حالا باید چه کنم. پدرم می گوید اگر غیرت داشتی خودکشی می کرد .تو آدم نیستی و من هم حاضر نیستم تو را نگه دارم . حالا من باید چه کنم .من از دست برادرم شکایت دارم.
دخترک خیلی زود به بهزیستی سپرده شد جایی که چندان امن نیست اما حداقل برادرش را دیگر نمی بیند و دیگر او نیست که دخترک را مورد تجاوز قرار دهد. مددکار این دختر می گوید تست هوش نشان داد او از ضریب هوشی بالای برخوردار است. او به شدت از برادرش می ترسد و برادر برای او یک وحشت بزرگ است این دختر به لحاظ روانی بیمار است. کسی نمی داند چند سال و یا چند ماه دیگر دخترک در کدام خیابان و زیر کدام پل Bridge قربانی خواسته های جنسی مردان می شود .کسی نمی داند این دختر وقتی کمی بزرگتر شد او را در کجای خیابان رها و در کجای بیابان پیدا می کنند. چرا سرنوشت اواینقدر سیاه است. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
منبع: نوآوران برچسب ها: تجاوز ، کودکان ، حوادث

منبع: خرداد

کلیدواژه: تجاوز کودکان حوادث

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۴۶۳۸۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گری نویل فاش کرد: در آستانه هدایت تیم ملی انگلیس بودم!

تیم ملی انگلیس پس از پیوستن گری نویل به والنسیا، او را به عنوان جانشین روی هاجسون انتخاب کرده بود.

طرفداری | پیش از جدایی روی هاجسون از تیم ملی انگلیس، گری نویل به عنوان دستیار او به عنوان گزینه جانشینی انتخاب شده بود.

گاري نويل فاش کرد که قبل از دوران کابوس‌وار سرمربیگری والنسیا، او در لیست جانشینی روی هاجسون به عنوان سرمربی تیم ملی انگلیس قرار داشت. نویل که در حد فاصل 2012 تا 2016 جزوی از کادرفنی هاجسون بود، دسامبر 2015 به صورت همزمان هدایت والنسیا را برعهده گرفت. مدافع سابق منچستریونایتد دوران بسیار بدی را در لالیگا گذراند و پس از ثبت 3 برد در 16 بازی شغلش را از دست داد. نویل در پادکست «Stick to Football» در مورد موضوعی صحبت کرده که پیش از این بیان نشده است:

هرگز این را به طور علنی نگفته‌ام، اما به یاد دارم که در دسامبر 2015، پیشنهاد والنسیا را دریافت کردم و دن اشورث با من تماس گرفت و گفت این انتقال بسیار خوبی برای من است تا برای گام بعدی، زمانی که روی هاجسون تصمیم گرفت تیم ملی انگلیس را ترک کند، آماده باشم. تا این اندازه برای هدایت انگلیس نزدیک بودم. همیشه آن تماس تلفنی را به یاد دارم و اینکه او می‌گفت این فرصت فوق‌العاده‌ای است، اما حالا که به عقب نگاه می‌کنم، شکست من درست بود چون به اندازه کافی تلاش نکردم. من صرفا پیشنهاد والنسیا را به دلیل آشنایی با مالک باشگاه و تعهدم به او قبول کردم. او از نظر تجاری به من ایمان داشت.

گری نویل همچنین اعلام کرد برای بازگشت به دنیای مربیگری پیشنهاد سه تیم را رد کرده است. 

در سه سال گذشته‌ای که در اسکای بودم، میدلزبرو، نیوکاسل و دربی کانتی به دنبال مصاحبه شغلی با من بودند. به همه پیشنهادها پاسخ منفی دادم چون چیزی نبود که می‌خواستم.

 

از دست ندهید ????????????????????????

تونی کروس: پاس گلم جلوی بایرن خیلی خاص نبود شاهکار کارلتو؛ بازهم شکست‌ناپذیری مقابل بایرن بزرگترین بازیکنان ناکام تاریخ لیگ قهرمانان یحیی شکایت کند 5 میلیارد تومان جریمه می‌گیرد

دیگر خبرها

  • بیک زاده: پیشنهاد منچسترسیتی به خسرو حیدری؟ من اگر جای او بودم می پذیرفتم! / فیلم
  • بازدید مدیر عامل شرکت بازرگانی دولتی ایران از مراکز خرید گندم در خوزستان
  • «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند»
  • گری نویل فاش کرد: در آستانه هدایت تیم ملی انگلیس بودم!
  • جامع دیدن مسائل از سوی فعالان رسانه و تعامل مسئولان لازمه حل مسائل کشور
  • پیام جوانان غزه به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا: «شما امید ما هستید/ قوی بمانید»
  • فقط یکی از معلم‌ها می‌داند
  • کتاب «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند» منتشر شد
  • گم‌شدن دخترک کلاله‌ای/جستجو در روز سوم، اثری از «یسنا» نشد
  • ثبت تصویری از خودروی عجیب یک روحانی در شهر قم