گوش دادن به موسیقی چه تاثیری بر مغزتان دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۴۹۴۷۷۸
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛اگر در دوران کودکی والدین تان بر خلاف علاقهی شما اصرار داشتند یادگیری موسیق و ساز برای شما مفید است و به اجبار شما را به کلاس موسیقی فرستادند، باید بدانید که حق با آنها بوده. آموختن موسیقی و نواختن ساز در تنظیم مجدد مغز و تقویت آن نقش دارد و جالب آنکه این تأثیر ماندگار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دانشمندان هنور در تلاشند به همهی تأثیرات مثبت موسیقی بر مغز پی ببرند، اما اصل تأثیرگذاری موسیقی غیر قابل انکار است؛ بنابراین گرد و خاک ساز قدیمی تان را پاک کنید یا نواختن یک ساز جدید را شروع کنید. فرزندان خود را هم به این کار تشویق کنید. هر چه آنها در سن کمتری نواختن ساز را شروع کنند تأثیرات این کار بیشتر خواهد بود. در ادامه به ۱۰ مزیت باورنکردنی یادگیری موسیقی و ساز بر مغز میپردازیم.
۱- تقویت ارتباطات میان نیمکرههای راست و چپ مغز
تحقیقات نشان میدهد نوازندهها از بافت سپید بیشتری در جسم پینهای مغز خود (مجموعهای از ارتباطات عصبی که نیم کرههای مغز را به هم پیوند میدهند) برخوردارند، یعنی ارتباط میان نیم کرهی خلاق سمت راست و نیم کرهی تحلیل گر سمت چپ در آنها قویتر است. این مسأله مزیتهای زیادی دارد، مثل سریعتر شدن برقراری ارتباط در مغز و خلاقانهتر شدن مهارتهای حل مسأله.
با این حال، همهی نوازندهها از تواناییهای شناختی یکسانی برخورداری نیستند و دو عامل سن و میزان نوازندگی در این مسأله تأثیر گذار است. هر چه تمرین ساز زدن بیشتر و سن شروع یادگیری آن کمتر باشد، افراد از مزایای بیشتری برخوردار میشوند.
۲- افزایش عملکرد اجرایی مغز
نوازندهها عملکرد بهتری در تصمیم گیری، پردازش و حفظ اطلاعات و شیوهی تطابق بر اساس تغییر نیاز ذهنی دارند و احتمالا علت این مسأله بیشتر بودن بافت سپید در مغز آنها است. این عملکردهای اجرایی مغز بیشتر از ضریب هوشی در موفقیتهای تحصیلی مؤثر هستند. حتی برخی دانشمندان گمان میکنند نواختن ساز میتواند به کودکانی کمک کند که دچار مشکلات عصب شناختی وابسته به عملکرد اجرایی مغز مثل اختلال کم توجهی- بیش فعالی هستند.
۳- تقویت فرآیند تکلم
نواختن ساز نه تنها به مغز در پردازش آواهای موسیقایی کمک میکند بلکه در پردازش آواهای صامت و مصوت در کلام هم نقش دارد. طی تحقیقی در سال ۲۰۱۸ در امریکا مشاهده شد کودکانی که پیانو مینواختند به میزان چشمگیری در تشخیص کلماتی که تنها در یک حرف صامت متفاوت بودند عملکرد بهتری داشتند. این پژوهشگران معتقدند نواختن پیانو حتی بیشتر از مطالعهی اضافی در تشخیص صداها تأثیر دارد.
پژوهش دیگری در سال ۲۰۱۴ نشان داد موسیقی میتواند به کودکان در پردازش کلمات کمک کند. این محققان گمان میکنند موسیقی و کلام ویژگیهای مشترکی مثل زیر و بمی، زمان سنجی و طنین دارند و مغز از گذرگاههای عصبی یکسانی برای پردازش هر دوی آنها استفاده میکند. هر چه مهارتهای زبانی مثل خواندن بهتر باشند، کودکان در یادگیری تمامی موضوعات، از ریاضیات گرفته تا دروس اجتماعی، عملکرد بهتری خواهند داشت.
۴- تقویت حافظه
طبق تحقیقات، با توجه به تأثیر مثبتی که موسیقی در پردازش کلام دارد، افرادی که نواختن ساز را یاد میگیرند، کلمات بیان ادا شده را بهتر به خاطر میسپارند (حافظهی زبانی). به علاوه، نواختن ساز حافظهی فعال را تقویت میکند. حافظهی فعال توانایی ذخیرهی موقت و استفاده از اطلاعاتی است که به شما کمک میکند استدلال کنید، یاد بگیرید و یا کار پیچیدهای را انجام دهید.
۵- افزایش همدلی
آموختن ساز نه تنها بخشهای پردازشگر آواها در مغز را تقویت میکند، بلکه توانایی تشخیص احساسات در صداها را افزایش میدهد. نوازندهها در خوانش نشانههای ظریف احساسی در صحبتها عملکرد بهتری دارند. با برخورداری از این ویژگی آنها میتوانند روابط بی دردسرتر و عاطفی تری داشته باشند. به علاوه، آموختن موسیقی میتواند به کودکانی کمک کند که دچار مشکل درک عاطفی مثل اوتیسم هستند.
۶- کاهش سرعت روند پیری مغز
طبق تحقیقات، تأثیرات موسیقی در پردازش کلام و حافظه تا سنین کهنسالی به قوت خود باقی میماند، حتی اگر بعد از دوران کودکی آموختن ساز را رها کرده باشید. طی تحقیقی در سال ۲۰۱۵ در کانادا معلوم شد افراد سالخوردهای که در دوران جوانی نواختن ساز را یاد گرفته بودند در مقایسه با کسانی که آموزش ندیده بودند، سرعت تشخیص کلام در آنها به میزان ۲۰ درصد بیشتر بود. در تحقیق دیگری افراد سالخوردهای که به مدت ۱۰ سال آموزش موسیقی دیده بودند در مقایسه با گروه دیگر که هرگز آموزشی ندیده بودند، اطلاعات حسی بیشتری مثل دادههای شنیداری، تصویری و لامسهای را به خاطر میسپردند.
۷- تقویت مهارتهای ریاضی و علمی
مفاهیم مختلف موسیقی یعنی نوت ها، آکوردها، اوکتاوها، ریتم و متر، همگی از نقطه نظر ریاضی قابل درک هستند. تحقیقات نشان میدهد میان نواختن موسیقی و رشد مهارتهای ریاضی ارتباط وجود دارد. طی پژوهشی مشاهده شد خردسالانی که نواختن کیبورد را یاد میگرفتند در تست استدلال فضایی-گذرا عملکرد بهتری داشتند. استدلال فضایی-گذرا به توانایی تجسم ذهنی اشکال فضایی و درک چگونگی جاسازی آنها در یکدیگر گفته میشود. پژوهشگران معتقدند که تقویت استدلال فضایی-گذرا موجب بهبود عملکرد در علم و ریاضیات میشود.
۸- بهبود مهارتهای حرکتی
نواختن ساز نیازمند هماهنگی دست ها، چشمها و گوشها است. کسانی که در سنین کم نوازندگی را شروع میکنند، تقویت مهارتهای حرکتی موسیقایی آنها در بخشهای دیگر زندگی شان هم تأثیر گذار خواهد بود. طی تحقیقی در کانادا مشاهده شد کودکانی که پیش از ۷ سالگی شروع به آموختن موسیقی کرده بودند در مقایسه با کودکانی که نواختن ساز را دیرتر شروع کرده بودند، عملکرد بهتری در انجام یک مهارت حرکتی غیر موسیقایی داشتند.
این عملکرد بهتر در اسکن مغزی آنها هم مشاهده شد، به طوری که اسکنها حاکی از قویتر بودن ارتباطات عصبی در نواحی حرکتیای بود که به تجسم کردن و انجام حرکات فیزیکی کمک میکنند.
۹- تقویت سلامت روانی
طبق تحقیقات نوازندگان در مقایسه با دیگران کمتر مستعد پرخاشگری، افسردگی و خشم هستند. از قرار معلوم موسیقی به آنها کمک میکند کنترل عاطفی و تمرکز بیشتری داشته باشند. طی تحقیقی بر روی اسکن مغزی افراد ۶ تا ۱۸ ساله مشاهده شد مغز کسانی که ساز میزدند عملکرد بهتری در تنظیم احساسات و سطح اضطراب و توانایی تمرکز داشت.
در پژوهش دیگری معلوم شد نواختن موسیقی به کاهش اضطراب هم کمک میکند. به عبارت دیگر، علائم فیزیکی و روانی ناشی از اضطراب مثل زخم معده، سردرد، فشار خون بالا و ضعف سیستم ایمنی بدن، در نوازندگان کمتر دیده میشود.
۱۰- افزایش خودباوری
مزایای روانی ناشی از آموختن موسیقی (و شاید همنوازی با دیگران) موجب خودباوری بیشتر فرد میشود. طی پژوهشی مشاهده شد کودکانی که به مدت ۳ سال هر هفته به کلاس پیانو میرفتند در مقایسه با کودکانی که آموزش موسیقی نمیدیدند، از خودباوری بیشتری برخوردار بودند. در پژوهش دیگری، کودکانی که در مدرسه در گروه اجرای موسیقی شرکت داشتند کمتر احساس بیگانگی و بیشتر احساس موفقیت میکردند.
منبع:روزیاتو
انتهای پیام/
نگاهی به مزایای باورنکردنی یادگیری موسیقی و ساز برای مغزمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: موسیقی پاپ روانشناسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۴۹۴۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا دانلود غیرقانونی آهنگ را دوست داریم؟
آفتابنیوز :
نیما جوان (تهیهکننده موسیقی و مدیر نشر و پخش جوان) درباره فعالیتهای کنونی خود میگوید: با آغاز شیوع کرونا اتفاقات عجیب و غریبی در صنعت نشر رخ داد؛ به گونهای که فعالیت بسیاری از همکاران رو به تعطیلی رفت و یا به کل تعطیل شد. پس از کرونا نیز شرایط سیاسی و اجتماعی سال ۱۴۰۱ تأثیر مستقیمی روی کار ما داشت. فعالیت خود من هم در حوزه نشر بود و هم پخش که بخش دوم در پی این اتفاقها کلا تعطیل شد، ولی نشر را حفظ و سعی کردیم از انتشار فیزیکی به سمت انتشار دیجیتال در پلتفرمهای بینالمللی و داخلی برویم تا جریان نشر پویایی خود را حفظ کند.
او ادامه میدهد: البته نشر که از سمت مولفها و هنرمندان صورت میگیرد، همچنان پویایی خود را حفظ کرده است، اما خب، هنرمندان بیشتر به سمت اجراهای صحنهای، فستیوالها یا انتشار آثار خود در پلتفرمهای دیجیتال روی آوردهاند.
درآمد هنرمندان از نشر موسیقی بیشتر نشده است!
در ادامه این مسئله را با او مطرح کردیم که برخی بر این عقیده هستند که وضعیت درآمد هنرمندان از طریق نشر اثر موسیقی به صورت دیجیتال در ایران بهتر شده است؛ آیا شما به این امر قائل هستید؟ که جوان پاسخ میدهد: باید دید منظور آنها بهتر نسبت به چه چیزی است؟ اگر منظور نسبت به قبل باشد، بله وضع بهتر است، ولی نسبت به ایده عالی که باید اتفاق بیفتد، خیر! درحقیقت هنرمند موسیقی باید نسبت به هزینههایی که برای ساخت یک اثر میکند یک آستانه امنیتی داشته باشد تا بدین صورت حداقل نسبت به اینکه هزینههای صرف شده برابر میشود یا با سود همراه باشد، دور نظری داشته باشد.
او ادامه میدهد: با این حال نشر موسیقی در ایران با حمایت مالی اسپانسرها (که البته در این زمینه کمکار شدهاند) یا با هزینه شخصی خود هنرمند صورت میگیرد که در هر دو مورد نه بازگشت مالی در کار است و نه سودی!
چرا پلتفرمی شبیه به اسپاتیفای نداریم؟
در همین راستا از او سوال میکنیم که چرا در ایران پلتفرمی مشابه اسپاتیفای برای پخش آنلاین موسیقی نداریم؟ چرا که تجربه پلتفرمهای پخش آنلاین فیلم نشان داده که اگر بستری فراهم شود، مردم هم استقبال میکنند!
جوان میگوید: در حال حاضر پخش آنلاین موسیقی در دنیا حرف اول را به لحاظ درآمد اقتصادی برای هنرمندان موسیقی میزند. پیشتر تجربه سایت بیپتونز را داشتیم که برای دانلود قانونی فایلهای موسیقی موهبت بزرگی بود، ولی هیچگاه به سمت پخش آنلاین موسیقی به صورت قانونی نرفتهایم. در صورتی که در پلتفرمهایی مانند اسپاتیفای مخاطبان به راحتی موسیقی گوش میکنند، بدون اینکه نیازی به دانلود آهنگ باشد.
او ادامه میدهد: دردسر دانلود موسیقی از سایتی مانند بیپتونز باعث شده که آن بخش خیلی ضعیفتر از جریانی که در دنیا وجود دارد پیش برود، درحالی که اگر بیپتونز به صورتی پیش میرفت که مخاطبان به صورت آنلاین آهنگ گوش کنند، وضع خیلی فرق داشت. ضمن اینکه بیپتونز در ایران میتوانست جای اسپاتیفای را بگیرد؛ زیرا اسپاتیفای به فیلترشکن نیاز دارد و خیلی وقتها همان فیلترشکن هم کار نمیکند. به هر حال، چون تغییر شکلی در سیستم دیجیتالی ایران رخ نداده، گردش اقتصادی هم در موسیقی به جریان نیفتاده است.
ناامیدی بیپتونز
از او سوال میکنیم که پس چرا پلتفرمی مانند بیپتونز به سمت پخش آنلان موسیقی نرفته است؟ که جوان میگوید: علتش میتواند هزینههای بالای سرمایهگذاری و ناامید شدن پلتفرمی مانند بیپتونز باشد. در حال حاضر کمتر کسی در ایران به سمت فروش دیجیتال میرود؛ چون فروشی ندارد. پلتفرمی مانند بیپتونز هم میداند برای اینکه بستر جدیدی را برای پخش موسیقی فراهم کند، باید میلیاردی تبلیغ کند، بدون اینکه از نتیجه مطمئن باشند. البته اگر میبینیم که در دنیا حقوق مادی و معنوی آثار هنری رعایت میشود، به خاطر این است که آنها از طریق رادیو و تلویزیون این مسئله را در بین مردم فرهنگسازی کرده و جا انداختهاند.
دو نظر مثبت و منفی درباره دو سانسی کنسرتها
در بخش دیگری از این گفتگو با جوان درباره برگزاری کنسرتها در دو سانس صحبت میکنیم و نظر او را جویا میشویم.
این ناشر موسیقی میگوید: اینکه اجرایی به سانس دوم کشیده میشود در نگاه اول مثبت است؛ چون نشان دهنده استقبال مردم است، ولی از طرف دیگر لطمه آن به خود اعضای گروه و خواننده وارد میشود. علت هم این است که خوانندهها در یک سانس خیلی بهتر و باکیفیتتر میتوانند اجرا کنند و تعدد سانس احتمالا کیفیت کار را پایین میآورد.
او درباره علت این امر میگوید: علت برگزاری کنسرتها در دو سانس حتما اقتصادی است؛ چون وقتی که برگزارکننده به برگزاری کنسرت در دو سانس علاقهمند باشد حتما برای درآمد بیشتر است. البته کنسرتهای پاپ میتوانند به یک سانس بسنده کنند، چون با یک سانس هم گردش مالی خوبی برای برگزارکننده اتفاق میافتد و شاید اگر فشار دو سانس کنسرت پشت هم از دوش گروهها برداشته شود، کیفیت کار آنها بالا برود.
دولت باید هزینه کمتری بابت سالنهای کنسرت بگیرد
همچنین نظر او را درباره این مسئله که «با وجود دولتی بودن عمده سالنهای کنسرت در ایران، ولی این سالنها اجارهبهای کلانی را از تهیهکنندگان کنسرت دریافت میکنند که این امر موجب افزایش ناگزیر قیمت بلیتهای کنسرت میشود» جویا میشویم که جوان میگوید: در مواقعی که هزینههای برگزاری کنسرت ناگزیر بالا میرود، دولت باید به برگزارکننده یا سالندار کمک مالی دهد که البته در این مورد معنایی ندارد؛ چون اکثر سالنها دولتی هستند و دولت باید حمایت کند که هزینه برگزارکننده پایین بیاید که بتواند بلیتها را با قیمت منطقیتری در اختیار مخاطب قرار دهد.
او ادامه میدهد: در جریان موسیقی پاپ که عمده مخاطب آنها نوجوانها هستند، خانواده و والدین خود را مجبور میکنند که به کنسرت خواننده محبوب خود بروند؛ حال یک خانواده چهار نفره با هر بلیتی که میانگین قیمت آن ۷۰۰ هزار تومان است، باید هزینه بالایی باید پرداخت کند که شاید دفعات بعدی کنسرت را از لیست تفریحات خود حذف کند؛ بنابراین دولت باید کمک کند که هزینهها پایین بیایند، ولی خب معلوم نیست این هزینهها کجا صرف میشوند.
جوان در پاسخ به این پرسش که «سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر، فرهنگسرای بهمن هم به سالنهای برگزاری کنسرت اضافه شد که شروع فروش قیمت بلیتها از ۹۵ هزار تومان بود. بهتر نیست این روند را طی سال هم داشته باشیم تا همه اقشار جامعه از حضور در کنسرتها بهرهمند شوند؟» میگوید: قطعا همین طور است. وقتی که جایی تبدیل به پاتوق فرهنگی میشود، مهم نیست که موقعیت مکانی آن کجاست؛ چراکه اگر آن محیط خدمات خوبی ارائه دهد آدمها به رفتن به آنجا عادت میکنند. ضمن اینکه در تهران سالن اجرا خیلی کم داریم و اضافه شدن سالنهای مختلف در سراسر سطح شهر بسیار کمک کننده خواهد بود.
جوان ادامه میدهد: فراموش نکنیم که بسیاری از هنرمندان، به خصوص جوانترها و تازهکارها برای برگزاری کنسرت به خاطر کمبود سالن و البته هزینههای بالا به مشکل میخورند؛ چه بسا که بعضی از سالنها برای یک سال توسط برخی از تهیهکنندگان رزو میشود.
این تهیهکننده موسیقی تصریح میکند: درحال حاضر سالنهایی داریم که در اختیار شهرداری هستند که از وقتی شهردار جدید روی کار آمده اجازه برگزاری کنسرت در این سالنها را نمیدهد، مانند سالنهای ایوان شمس، سالن کانون پرورش فکری کودکان و وزارت کشور! آخر چرا این سالنها باید غیرقابل استفاده بمانند وقتی که پتانسیل اجرایی دارند؟ خیلی از فرهنگسراها نیز سالنهای خیلی خوبی دارند که با صرف یک هزینه میتوان آنها را به سالنی برای اجرای موسیقی تبدیل کرد. این کارها یک عزم دولتی و مدیر فرهنگی میخواهد که علت فعالیت نکردن این سالنها را آسیب شناسی و رصد کند، در عین حال نیز استفاده از آنها را مطالبه و در اختیار هنرمندان قرار دهد.
منبع: خبرگزاری ایسنا