تلویزیون بیاجازه آهنگ ما را استفاده می کند
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۰۲۱۴۴
سرپرست گروه موسیقی «نیوش» از پیگیری قضایی استفاده بدون اجازه چند برنامه تلویزیونی از آثار این گروه خبر داد.
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، سروش قهرمانلو سرپرست گروه موسیقی «نیوش» در گفتگویی با انتقاد از تلویزیون توضیح داد: از چندی پیش تعدادی از برنامه های تلویزیونی از جمله «کودک شو» شبکه نسیم و «ماه مهربانی» شبکه دوم سیما اقدام به انتشار بدون اجازه ۲ قطعه از آثار گروه ما کرده که طی روزهای آینده از طریق نماینده حقوقی گروه ماجرا را از طریق مراجع قضایی پیگیری می کنیم و امیدوارم با توجه به دقت و توجه دادسرای فرهنگ و رسانه مشکل ما نیز حل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: از وقتی که یکی از همکاران نوازنده در ایران نام گروه «نیوش» را به عنوان نام آلبوم خود انتخاب کرد تا روزی که گروه انگلیسی «کایزرچیفز» تِم قطعه «سقف می ریزد» را در یکی از آثارشان استفاده کردند ما در معرض این بی مهری ها قرار گرفته ایم. آن گروه خارجی ما را تهدید کرد که چون یک کمپانی معتبر جهانی پشتیبان آنهاست، این فکر به سرمان نزند که بخواهیم شکایت کنیم ولی گروه محترم ساخت موسیقی برنامه «کودک شو» شبکه نسیم چرا باید این کار را با بکند و از تم آهنگ «سقف می ریزد» بدون اجازه استفاده کند. فکر نمی کنم این تشابه به صورت تصادفی و اتفاقی رخ داده باشد.
این نوازنده و آهنگساز بیان کرد: متاسفانه استفاده بدون اجازه آثار گروه «نیوش» فقط به این برنامه محدود نشده و در ماه مبارک رمضان نیز برنامه «ماه مهربانی» شبکه دوم سیما بخشی از قطعه «صدای قلب» را بدون اجازه بریده و در موسیقی برنامه خود به کار گرفتند. این واقعا انصاف نیست که دوستان برنامه ساز بدون هیچ گونه اجازه ای از آثار گروه ها و خوانندگان فعال موسیقی برای برنامه های خود استفاده می کنند.
قهرمانلو در پایان با اشاره به فعالیت های جدید گروهش گفت: از زمستان سال گذشته کارهای مربوط به ضبط و تولید آلبوم جدید گروه را آغاز کردیم و هم اکنون نیز در مرحله دریافت مجوز هستیم. آلبوم جدید پس از انجام کارهای نهایی و دریافت مجوز زمستان امسال روانه بازار موسیقی می شود و تصمیم داریم دور تازه کنسرت ها را نیز برگزار کنیم و امیدوارم با توجه به حال و هوای متفاوتی که برای آلبوم جدید در عین حفظ چارچوب اصلی موسیقی گروه در نظر گرفته ایم، مخاطبان با کار جدید مجموعه «نیوش» ارتباط خوبی بگیرند.
منبع: مهر
منبع: آنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۰۲۱۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حق با حسن شماعی زاده است
سیدعبدالجواد موسوی در خبر آنلاین نوشت: حسن شماعی زاده یک بار دیگر به اجرای ترانه هایش از رسانههای جمهوری اسلامی اعتراض کرد. خودتان را بگذارید جای او و جای دیگر ترانه خوانهایی که آوردن اسمشان ممنوع است. طرف به دلیل خوانندگی مجبور شده از این مملکت کوچ کند و مال و اموالش به همین جرم ثبت و ضبط شده. به او گفته اند آن چه تو انجام میدادی طبق قوانین شرعی و عرفی این مملکت جرم محسوب میشود. تا این جایش هم اگرچه شاید برای خیلیها قابل هضم نباشد، اما هنوز آن اتفاق گروتسک رخ نداده.
به هرحال حکومتی جدید بر سر کار آمده که قوانینش با حکومت قبلی فرق دارد. مشکل این جاست که در همین حکومت جدید کسانی پیدا شوند و بی آن که از شماعی زاده و امثال او اسمی بیاورند آثارشان را برای بازارگرمی ببرند روی صحنه. یعنی همان آهنگها و همان شعرها به همراه حرکات موزون اجرا میشود و هیچ کس هم مشکلی ندارد. شما باشید شاکی نمیشوید؟ خودش رو بیار اسمش رو نیار. اگر کماکان آن چه خوانندگان لس آنجلس نشین خوانده اند جزو محرمات و یا کالای غیرمجاز محسوب میشود همان طور که آن بندگان خدا تنبیه شدند مروجان این ترانهها هم باید مجازات شوند. ن
میشود که دو نفر یک فعل را انجام دهند، اما یکی بابت کاری که کرده تنبیه شود و دیگری بابت تقلید از او تشویق. اگر هم این شعرها و ترانهها ایرادی ندارد که خب بگذارید سازندگان اصلی اش به مملکت خودشان برگردند و بروند سر خانه و زندگی شان. همه ما میدانیم که مصادیق یک بام و دو هوا و رفتارهای متناقض در این سرزمین خارج از شمار و اندازه است، اما چیزی که نمیتوان به سادگی از کنارش گذشت شعار مدعیانی است که در این سالها به نام کارهای فرهنگی بودجهها گرفتند و حاصلش چیزی جز همین کپی کاریهای فاقد ارزش چیز دیگری نبود.
حتما به خاطر دارید که در اواسط دهه هفتاد و در زمان ریاست علی لاریجانی بر صدا و سیما ناگهان موسیقی پاپ که سالها بود جزو محرمات محسوب میشد بار دیگر احیا شد. در آن زمان علی معلم دامغانی شاعر نامدار روزگار ما با آوردن چهرههای جدیدی سعی کرد بازار موسیقی لس آنجلسی را کساد کند و در عوض بر رونق تولیدات داخلی بیفزاید. از اولین آثاری که در آن زمان پخش شد و حیرت بسیاری را برانگیخت ترانه «من بهارم تو زمین» از احمد شاملو بود. آهنگسازش شادمهر عقیلی. با تنظیم فواد حجازی و صدای خش دار خشایار اعتمادی جوان که یادآور داریوش اقبالی بود. زمانه عجیبی بود. آقای معلم علیرغم همه مخالفتها توانست سیاستی را که در پیش گرفته بود پیش ببرد و تا حدود زیادی هم در این کار توفیق یافت.
بدیل داریوش و ابی و سیاوش قمیشی و معین، صدا و سیما را قبضه کردند و در کنار آنها گاهی صداهای متفاوتی مثل ناصرعبداللهی هم به گوش میرسید. آن سیاست اگرچه مبنایش بر تقلید و کپی کاری بود، اما از آن جایی که آدم حسابیها بالای سر کار بودند و میدانستند چه دارند میکنند بی توفیق نبود. موسیقی لس آنجلسی برای مدت کوتاهی به محاق رفت و مشتریان بازار موسیقی ترجیح میدادند از موسیقی داخلی که آن روزها از حیث کیفیت داشت رقبای خارج نشین را پشت سر میگذاشت حمایت کنند.
ما در آن سالها به دلیل آرمانگرایی بیش از حد و اندازه و هم چنین تحت تاثیر موسیقی جدی ایرانی از منتقدان رادیکال آقای معلم و دوستش فریدون شهبازیان بودیم و گمان میکردیم آنها دارند فرهنگ و هنر این سرزمین را به بیراهه میبرند. اگرچه در مواردی شاید حق با ما بود، اما امروزه اعتراف میکنم در مورد استاد معلم و استاد شهبازیان اشتباه میکردیم. آن دو بزرگوار اگرچه از حیث سن و سال با ما فاصله داشتند، اما خیلی بهتر از ما اقتضائات زمانه را درک میکردند و میفهمیدند بادهای تغییر وزیدن گرفته است و هر آن که صدای روزگار خویش را نشنود محکوم به نابودی است.
باری، میخواستم عرض کنم که آن موسیقی اگرچه بنایش بر تقلید بود و به در کردن حریف یا رقیب از میدان، اما چون به دست اهلش (شاعری گرانسنگ و آهنگسازی ممتاز) انجام میشد قابل احترام بود. دیری نکشید که آن سیاست و آن بساط کلا بهم ریخت و سال هاست دیگر در حوزه موسیقی چیزی به نام سیاست فرهنگی و برنامه ریزی جدی از اساس وجود ندارد. در این جا صرفا از یک برنامه ریزی هدفمند و سیاستی روشن سخن میگوییم که اصل آن قابل دفاع بود و البته میتوان بر سر آن چند و، چون کرد. چیزی که بعدها کاملا به فراموشی سپرده شد. یعنی بعد از آقای معلم دیگر نه کسی در حد و حدود ایشان متولی موسیقی مملکت شد و نه اصلا دیگر سیاستی روشن و تعریف شده در این زمینه وجود داشت. حالا میتوان به جرأت گفت اوضاع موسیقی به قول فراستی ماقبلِ نقد است.
چه قدر در این سالها به اسم احیای موسیقی انقلابی و سرود و این حرفها خرج شده نمیدانم، اما چیزی که میدانم این که همه آن بریز و بپاشها مصداق تام و تمام آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار هیچی بوده. من با این که هیچ وقت مخاطب موسیقی کوچه و بازاری نبوده ام، اما مخالف هیچ شکلی از موسیقی هم نیستم. منتهی معتقدم باید در هر حوزهای کار خوب ساخت و تحویل مخاطب داد وگرنه با این اوضاع که ما داریم پیش میرویم چیزی جز ابتذال در بساطمان نخواهد ماند.
ترویج ابتذال آن هم با دعوی انقلابی گری و شعار دفاع از ارزشها دیگر خیلی حال بهم زن است. کسی نمیگوید فیلم کمدی نباید ساخت، اما آن چه این روزها بر پرده سینما به نمایش در میآید نه فیلم است و نه کمدی. موسیقی که حال و روزی بدتر از سینما دارد و گواهش همین برنامههای مقلدانه و ناشیانه است. برنامههایی که نه تنها وهن موسیقی است بلکه کوچکترین مسائل اخلاقی مثل رعایت کردن حقوق اولیه و انسانی و شرعی و اخلاقی هنرمندان هم در آن نادیده گرفته میشود.
tags # موسیقی سایر اخبار (تصاویر) عجیبترین موجودات دریایی جهان؛ از شیطان دریایی تا ماهی خونآشام! حقایقی عجیب درباره اژدهای کومودو؛ از بچهداری بدون جفتگیری تا شنیدن بوی خون از ۴ کیلومتری! چه کسی لباس را اختراع کرد؛ آیا انسانهای اولیه همیشه لخت بودند؟ اولین قتل در جهان چگونه اتفاق افتاد؟!