Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-30@11:29:31 GMT

تعبیر وارونه یک رویا

تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۰۷۴۴۳

تعبیر وارونه یک رویا

هفته نامه مینودر چاپ قزوین در شماره جدید خود در گزارشی با تیتر تعبیر وارونه یک رویا به پدیده ازدواج سفید پرداخته است.

در این مطلب که به قلم آذین دادگر نوشته شده آمده است:ازدواج سفید رویدادی برخاسته از سبک زندگی جدید و نگاهی متفاوت به شالوده زندگی مشترک است که برخی از پژوهشگران و منتقدان با تعابیری چون هم باشی و ازدواج عرفی از آن یاد می کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


این پدیده سبک جدیدی از زندگی است که پس از فراگیر شدن در تهران، نشانه هایی از آن در شهرستان ها هم دیده می شود. توسعه تجرد گزینی و اشتیاق به سوی جدایی از خانواده خلایی را پدید آورده که تاحدودی ازدواج سفید را توجیه کرده است.
اگر چه به نظر می رسد این سبک از زندی مشترک، تهدید برای نظام خانواده و زندگی مشترک قانونمند و عرفی محسوب می شود اما با همه این موارد در کنار منتقدین، طرفدارانی در میان قشر جوان هم دارد.
در این گزارش فاطمه سیدآقایی کارشناس روان شناسی از بعد روانشناختی به موضوع ازدواج سفید اشاره کرده و می گوید: دهه 90 بیشترین میل به تجرد گزینی در قشر جوان مشاهده می شود و این ناشی از سکونت جامعه جوان در خانه های مجردی و مهیا بودن بستر تغییر سبک زندگی است.
در این شرایط ترویج ازدواج سفید در جامعه ای که بر مبنای اصول اسلامی استوار است و همینطور بافتی سنتی دارد، موضع محکمی را به دنبال داشته که سبب می شود گاهی از این سبک ازدواج با عنوان ازدواج سیاه یاد کنند.
سید آقایی توضیح می دهد: اصلی ترین آسیب ناشی از ازدواج سفید بنیان خانواده را نشانه می گیرد و در ادامه با اخلال در این چارچوب امن می تواند تبعات روانی متعددی برای فرد و جامعه داشته باشد. در این شرایط خانواده کارکرد اصلی خود را از دست می دهد و به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی دچار اضمحلال می شود.
مینودر همچنین در مطلب دیگری به قلم مرضیه اردکانی با تیتر لزوم احیای حس علاقه مندی به ازدواج در جوانان، از نبودن رغبت جوانان به ازدواج می گوید.
دولت تنها، عنوان یکی دیگر از گزارش های این شماره مینودر است که در آن تحلیلی از اوضاع این روزهای هیات دولت ارایه داده است.
دستور ویژه شهردار قزوین برای حل مشکل شرکت تعاونی مسکن مطبوعات و بازگشت 66میلیارد تومان حقوق دولت به خزانه از دیگر عناوین هفته نامه مینودر است.
هفته نامه مینودر با سردبیری عاطفه مشایخ روزهای دوشنبه هر هفته در قزوین منتشر می‌ شود.
7388/8054

منبع: ایرنا

کلیدواژه: ارتباطات ديگر رسانه ها هفته نامه مينودر قزوين

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۰۷۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر

زن جوان وقتی یک روسری قرمز رنگ و عروسک دخترانه در خودروی همسرش پیدا کرد برای طلاق به دادگاه خانواده رفت.

به گزارش مشرق، مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • دغدغه رهبر انقلاب پیرامون فرزندآوری و ازدواج مجرّدان
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • برپایی جشن ازدواج ۲۳ پاسدار در سردشت
  • ۱۴۹۱۵۱ نفر در صف انتظار وام ازدواج هستند
  • ۱۸ درصد جمعیت جامعه عشایری ایلام در شهرستان آبدانان زندگی می‌کنند
  • کاخ سفید: اسرائیل قبل از حمله به رفح نظرات ما را خواهد شنید
  • کاخ سفید: بلینکن برای برقراری آتش‌بس ۶ هفته‌ای در غزه تلاش می‌کند
  • کاخ سفید : اسرائیل قبل از حمله به رفح نظرات ما را خواهد شنید
  • اتفاقی که باعث شد مورایس مسلمان شود