Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایکنا؛ در یادداشت دکتر سیدحمیدرضا طیبی با موضوع تفاوت دیدگاه مدیران دولتی ایرانی و اروپایی درباره اهمیت قائل شدن برای فناوری و ارزش آن و ضرورت اصلاح این دیدگاه‌ها آمده است: «ارزش فناوری و تأثیر حیاتی آن در ایجاد اقتدار و ثروت برای کشور در اقتصاد دولتی و نفتی ما کماکان مهجور مانده و فاقد اهمیت برای بسیاری از مدیران و کارشناسان دولتی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای اثبات این موضوع به چند خاطره تأسف برانگیز در دیدگاه مدیرانمان اشاره می‌کنم.

در دوران مدیریت مهندس نعمت‌زاده در شرکت ملی پتروشیمی ایران در دولت اصلاحات، ایشان از مدیر ارشد "زیمنس" در بخش نفت، گاز و پتروشیمی دعوت کرده بودند که از برخی از صنایع کشور ما بازدید کند و به علت آشنایی‌ مهندس نعمت‌زاده از توانایی فناورانه جهاد دانشگاهی علم و صنعت که من توفیق مسئولیت آن را داشتم، توصیه کرده بودند که مدیر زیمنس از واحد ما نیز بازدید بعمل آورد. در روزی که این بازدید انجام شد، هنوز 20 دقیقه از توضیحات من نگذشته بود که این مدیر رو به میزبان همراه خود کرده و با بردن نام دو شرکت بزرگ ایرانی گفت "من از این شرکتها که ماشین‌آلات زیاد دارند و فقط مونتاژکار هستند زیاد دیده‌ام. من را اول باید به اینجا می‌آوردی که در زمینه تولید فناوری پیشرفته ایرانی فعالیت می‌کنند؛ اینها برای کشور شما ارزش می‌آفرینند و نه شرکت‌های مونتاژکار".

مقارن با همین موضوع، در پیگیری چرایی عدم استفاده درست از فناوری‌های تولید شده جهاددانشگاهی در صنعت نفت ایران، یکی از مدیران این صنعت به ما گفت "برای موفقیت در این صنعت باید یک همکار خارجی داشته باشید و با اسم آنها تولید کنید". ما سراغ یکی از بهترین شرکت‌های اروپایی رفتیم که بازار ایران در قبل از انقلاب در دست آن شرکت بود. در بازدید از این شرکت متوجه شدیم این شرکت از یک تکنولوژی قدیمی ایتالیایی استفاده می‌کند و وقتی از فناوری‌ جدید ما با اعزام مدیر فنی‌اش‌ به تهران مطلع شد، متقاضی خرید فناوری از ما شد. یادم نمی‌رود با چه ذوقی نامه آن شرکت اروپایی را نزد مدیر مربوطه نفت بردم که قضیه عکس شده و آنها متقاضی خرید فناوری از ما هستند و آن مدیر با سردی گفت "باید یک اسم خارجی کنار اسم جهاد بگذاری تا بتوانی محصولت را به صنعت نفت بفروشی"!

باز هم در همان دوران و به درخواست مدیران فهیم وقت توانیر ما در جهاد دانشگاهی موفق به کسب فناوری پیچیده‌ترین تکنولوژی در حوزه انتقال برق DC شدیم که انحصارا در اختیار بزرگترین شرکت برقی اروپایی- چند ملیتی بود و بر اساس این فناوری قادر به کسب فناوری پیشرفته دیگری شدیم که هم در صنعت نفت و هم در صنایع دیگر کاربرد گسترده‌ای داشت. مدیر مرتبط صنعت نفت برای استفاده از این فناوری اصرار کرد که "باید با یکی از دو شرکت بزرگ اروپایی این تجهیزات را مشترک تولید کنید". وقتی هر دو شرکت را به جهاددانشگاهی دعوت کردیم و فناوری کسب شده را بازدید کردند، بسیار جالب بود که مدیران هر دو تیم بازدیدکننده گفتند "با شما کار نمی‌کنیم چون تکنولوژی همین است که شما بدست آورده‌اید و ما این شانس را به شما نمی‌دهیم که با اسم ما وارد صنعت ایران شوید و بعد ما را کنار بگذارید، چون صاحب دانش هستید". 12 سال طول کشید تا صنعت نفت را با حمایت یک مدیر دارای تفکر جهادی قانع کردیم که این تجهیز را بسازیم و اکنون با موفقیت آن را ساخته و نصب کرده‌ایم و در حال بهره‌برداری است. حال اگر از این فناوری استفاده گسترده نشود، بحث دیگری است.

در روش دیگری از کسب فناوری از سال 1385 این بحث را مطرح کردیم که بازار کشور به صورت رایگان در اختیار خارجی‌ گذاشته نشود، بلکه با تجمیع و مدیریت خریدهای خارجی در ازای واگذاری بازار به شرکتهای خارجی، امتیاز "انتقال فناوری و ساخت داخل" گرفته شود. با قبول این پیشنهاد به وسیله مدیریت شرکت مادر تخصصی حمل‌ونقل ریلی و اعلان آن به شرکت‌های معتبر خارجی، یکی از معتبرترین شرکت‌های حمل‌ونقل ریلی دنیا در همان شرایط قبول کرد که با ساخت 500 واگن مترو حدود 83 درصد ساخت داخل انجام شود که به علت مشکلات مالی و شدت یافتن تحریم‌ها قراردادها اجرایی نشدند.

خوشبختانه در دوران اخیر نیز برای قرارداد ساخت 2000 دستگاه واگن مترو تصمیم به "گرفتن امتیاز انتقال فناوری" شده است. اما نکته نگران‌کننده این است که کارفرمای پروژه، تخصصی در زمینه فناوری ندارد و مدیران آن نیز در ارزیابی شرکت‌ها و سازمان‌های داخلی که باید این فناوری را جذب و بومی‌سازی کنند، فقط به بزرگی سالن و ماشین‌آلات آهنگری و مونتاژ آنها نگاه می‌کنند و نه توان مهندسی آنها در فهم و جذب فناوری. شرکت‌های خارجی هم که می‌خواهند از زیر بار انتقال فناوری شانه خالی کنند، اتفاقاً علاقه به کار با این شرکت‌ها دارند.

علاوه بر سیاسی‌کاری مسئولان که کشور به شدت از آن آسیب دیده است، از مدیران دولتی که فهم درستی از اهمیت فناوری و روش‌های درست صاحب آن شدن را ندارند و خودباور نیستند، ضربه‌های زیادتری خورده‌ایم. قصه پر غصه عدم استفاده از فناوری‌های تولیدشده داخل و خریدهای خارجی آن بحث دیگری است.

باید یک خانه‌تکانی جدی در مدیران دولتی در حوزه‌های اقتصاد و صنعت انجام شود. اگر در دوران سازندگی کشور صاحب فناوری، کاربرد و صادرات آن نشویم، پس کی بشویم. آیا می‌شود یک محصول فناورانه را بدون استفاده در سرزمین مادری به خارج صادر کرد؟»

انتهای پیام

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۱۱۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا شرکت‌ها مشکل تامین مالی دارند؟

فرهاد نیلی در رویداد رونمایی از سومین گزارش مدیران عامل که به همت «ایلیا» تهیه شده است، یک تصویر بزرگ و جامع از حفره‌های اصلی جریان نقدی را در ۶ بلوک اصلی به تصویر کشید. این ۶بلوک اصلی شامل تراز مالی دولت، اقتصاد دلاریزه شده، بخش پولی و اعتباری، اقتصاد سیاسی، موقعیت مالی شرکت‌ها و بخش واقعی اقتصاد است. در زیر پوست هر یک از بلوک‌ها، جریان‌هایی وجود دارد که در نهایت اثر خود را در جریان نقدی اقتصاد می‌گذارد.

به گزارش دنیای اقتصاد، وی در این همایش تاکید کرد: «این مشکلی که در گزارش سالانه مدیران عامل به‌عنوان چالش جریان نقدی مطرح شده، موضوع مهمی است و ممکن است در سال۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ ماندگار شود.»

او افزود: «متاسفانه رفع این مشکل اولویت سیاستگذار نیست؛ بنابراین باید از طریق راه‌حل‌های موضعی آن را برطرف کرد و نباید اجازه داد مساله‌ای که با تدابیری قابل حل است، با سرایت به بخش واقعی به مساله بلندمدت اقتصاد تبدیل شود.»

فرهاد نیلی، اقتصاددان و مدیرعامل شرکت مشاوره مدیریت رهنمان، در مراسم رونمایی از سومین گزارش سالانه مدیران عامل که توسط شرکت مشاوره مدیریتی ایلیا تهیه شده است و در چهارم اردیبهشت‌ماه برگزار شد، در رابطه با مساله کمبود نقدینگی به سخنرانی پرداخت.

بر اساس گزارش مدیران عامل، کمبود نقدینگی یکی از مهم‌ترین مشکلاتی است که مدیران شرکت‌کننده در نظرسنجی این گزارش به آن اشاره کردند.

به گفته نیلی، همچنین علاوه بر اهمیت و اولویت، مساله تامین مالی شیوع بالایی داشته، به نحوی که تنها ۱۰ درصد از مدیران عامل اعلام کردند که با مساله کمبود نقدینگی مواجه نیستند؛ بنابراین اگر بخواهیم نگاهی آسیب‌شناسانه به آنچه مدیران عامل با آن مواجه هستند داشته باشیم، سوال این است که آیا وضعیت اقتصادی کشور این موضوع را تایید می‌کند؟

نیلی در سخنان خود برای فهم بهتر ریشه مشکل کمبود جریان نقدینگی از یک مثال استفاده کرد.

به گفته او افراد در منزل دمای اتاق را متناسب با راحتی خود تنظیم می‌کنند. اگر این دما بین ۱۵ تا ۲۵ درجه باشد برای استفاده از دمای کمتر یا بیشتر باید وسایل دیگری را به کار برد. برای مثال برای دمای کمتر از ۱۵ درجه از یخچال و فریزر استفاده می‌شود و از طرف دیگر برای دما‌های بیشتر از سماور و گاز استفاده می‌کنیم.

این اقتصاددان با تشبیه منابع مالی به مایعات تاکید کرد: هر چقدر ماندگاری یک منبع بیشتر باشد آن منبع منجمدتر بوده و باید در یخچال نگهداری شود و اگر خیلی نقد باشد در سماور قرار دارد؛ بنابراین اگر قصد داریم چای سرو کنیم باید از سماور استفاده کنیم و اگر قصد داریم نوشیدنی سرد سرو کنیم، باید یخچال را شارژ کنیم.

نیلی در همین رابطه ادامه داد: حال اگر ۹۰درصد مهمان‌های ما تقاضای چای دارند، اما می‌بینیم که سماور آب ندارد، داخل منزل هم چیزی نیست و هرچه مایعات داشتیم را درون فریزر گذاشتیم، ما به زمان نیاز داریم که قالب‌های یخ درون فریزر آب شود تا نوشیدنی مناسب آماده شود. حال اگر مهمان‌های ما خیلی عجله دارند، به نظر می‌رسد ما اشتباه کردیم که همه مایعات خود را درون فریزر گذاشتیم. این مثال روشن می‌کند که وضعیت اقتصادی ما تقریبا چنین شکلی دارد.

مکندگی کسری بودجه

نیلی در ادامه افزود: هر چند شرکت‌ها به طور عرفی تاکید می‌کنند که با مشکل «نقدینگی» مواجه هستند، اما از لحاظ فنی «جریان نقدی» یک مشکل شایع در اقتصاد ایران است. به این معنی که شرکت‌ها نیاز به منابع نقد دارند، اما منابع در جایی شبیه فریزر قرار دارند و منجمد هستند و تکنولوژی‌ای که این منابع را از فریزر در بیاورد و گرم کند تراز نیست. به عبارت دیگر، سررسید منابع بلندمدت است و منجمد شده، اما سررسید مصارف کوتاه‌مدت است. در نتیجه دارایی‌های ما منجمد است، اما بدهی‌های ما لیکوئید و نقد است.

او در رابطه با ریشه‎‌های مشکل جریان نقدینگی در اقتصاد ایران گفت: به طور کلی، در منطقه‌ای که دولت باید متناسب با نیاز‌های خانوار و بخش خصوصی منبع نقد درست کند به دلیل مشکل کسری بودجه خود تبدیل به یک مکنده منابع شده است. در چنین شرایطی که سایر بخش‌ها با کمبود منابع مواجه شده، آن بخش‌ها باید منابع منجمد خود را که برای بلندمدت نگه داشته بودند، کوتاه‌مدت کرده و از آن استفاده کنند. همین موضوع منجر به ایجاد کسری می‌شود.

این اقتصاددان با تاکید بر اینکه ناترازی در اقتصاد اولین مرحله از ایجاد این مشکل است، افزود: نکته مهم این است که ریشه این ناترازی در یک لایه زیرتر و به اقتصاد سیاسی مربوط است. به عبارت دیگر، نرخ تنزیلی که دولت به اقتصاد تحمیل می‌کند، نرخ تنزیل بسیار بالایی است و فردا را دور می‌کند، زیرا قصد دارد همه‌چیز را امروز مصرف کند؛ بنابراین یک لایه زیرتر از از ناترازی بودجه، مساله ساختار اقتصاد سیاسی وجود دارد.

اثر تحریم

به گفته نیلی طی ۱۰۰ سال گذشته در جهان هر زمان که به منبع نقد نیاز بوده، بخش مالی یا فایننشال اقتصاد متناسب با این نیاز منابع نقد ایجاد کرده است. اما چون ناترازی دولت به بخش بانکی تحمیل می‌شود، این ناترازی تبدیل به ناترازی مصارف و منابع بانک‌ها شده و در نهایت در بانک مرکزی با تورم به کل اقتصاد سرایت می‌کند؛ بنابراین آنچه می‌شد توسط بازار بدهی کنترل شود وارد بازار مالی شده و به مساله‌ای برای کل اقتصاد تبدیل می‌شود. اما اگر درجه حرارت توسط نرخ بهره نشان داده می‌شد، بقیه بخش‌ها متناسب با درجه حرارت خود را تنظیم می‌کردند.

نیلی در ادامه صحبت‌های خود با اشاره به تحریم به عنوان یک متغیر مهم دیگر در این فرآیند، گفت: یک اثر تحریم این است که درآمد ارزی دولت را کاهش می‌دهد و دسترسی را به منابع ارزی سخت می‌کند. در چنین شرایطی اقتصاد به سمت دلاریزه شدن می‌رود و با کم شدن منابع ارزی، توان نوسان‌گیری و مداخله ارزی را کاهش می‌دهد. در نهایت این قدرت به سوداگران منتقل شده و سیگنال بی‌ثباتی و نااطمینانی به کل اقتصاد داده می‌شود.

او ادامه داد: در چنین شرایطی، چرخه معیوبی در اقتصاد ایجاد می‌شود که احساس بی‌ثباتی را به وجود می‌آورد و در نتیجه افراد دارایی‌های خود را از ریال که ریسک بی‌ثباتی دارد به ارز که ثبات دارد تبدیل کرده و این موضوع منجر به افزایش نرخ ارز می‌شود. پس از آن چرخه دوم نرخ ارز و فرار سرمایه فعال شده که علاوه بر تحریم منابع را می‌مکد.

مساله فریز نرخ بهره

مدیرعامل شرکت رهنمان در این نقطه به نقش بانک‌ها اشاره کرد.

به گفته او، اما بانک‌ها که باید این مشکل را حل کنند، مشکل بزرگ‌تری دارند و آن هم فریز شدن نرخ بهره است. این موضوع، پرداخت نرخ بازده متناسب به سپرده‌گذار توسط بانک را با مشکل مواجه می‌کند؛ در نتیجه منابع سپرده‌گذار نقد می‌شود.

نیلی با تاکید بر اینکه در چنین شرایطی، بانک‌ها و شرکت‌ها در معرض یک انتخاب قرار می‌گیرند، گفت: آن انتخاب این است که حال که مشکل برای کل اقتصاد قابل‌حل نیست پس خودشان به سراغ بانک رفته تا مشکلشان را حل کنند. این موضوع باعث می‌شود مسائل در اقتصاد نه براساس بهره‌وری بلکه براساس ارتباطات حل شوند. از طرف دیگر خود انتظارات تورمی، هزینه تامین مالی را افزایش می‌دهد و این مساله وارد بخش واقعی اقتصاد شده و شرکت‌هایی که مشکل جریان نقدینگی دارند قادر به سرمایه‌گذاری نیستند و سرمایه‌گذاری استهلاک را پوشش نمی‌دهد که این موضوع در نهایت به کندشدن رشد اقتصادی منجر خواهد شد.

راه‌حل چیست؟

به گفته این اقتصاددان، وقتی این مکنده‌های اقتصاد را بررسی کنیم و ببینیم هر زمان مکشی اتفاق می‌افتد از سوی دیگر شارژی صورت می‌گیرد، یعنی تعادلی در میان آن‌ها وجود دارد. اما اگر مکنده‌ها بیشتر است به نظر می‌رسد مشکل جریان نقدینگی در اقتصاد ایران یک همه‌گیری بوده و به بخش‌های دیگر سرایت می‌کند.

او ادامه داد: بنابراین ممکن است در سال‌های ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ این مشکل ماندگار شود و شرکت‌ها باید بدانند که این موضوع کلان بوده و برای همه مشکل ایجاد می‌کند. راه‌حل‌هایی هم برای شرکت‌ها وجود دارد، اما از طریق همکاری با نهاد‌هایی که کار اعتباری انجام دهد قابل‌حل است.

نیلی افزود: نکته مهم این است که به نظر می‌رسد راه‌حل کلانی برای رفع این مشکل وجود ندارد، اما راه‌حل‌های موضعی خرد در دسترس است؛ بنابراین ۹۰ درصد از مدیران عامل در گزارش سوم به‌درستی اعلام کردند که مشکل نقدینگی دارند، اما به لحاظ فنی مشکل جریان نقدی است و متاسفانه رفع آن اولویت سیاستگذار نیست؛ بنابراین باید از طریق راه‌حل‌های موضعی آن را حل کرد. نباید اجازه دهیم مساله‌ای که با تدابیری قابل حل است با سرایت به بخش واقعی به مساله بلندمدت اقتصاد تبدیل شود، زیرا اگر این سیکل فعال شود به‌نوعی کشنده بهره‌وری در اقتصاد است و در بلندمدت برای رشد اقتصادی کشور مشکل ایجاد خواهد کرد.

دیگر خبرها

  • نخستین فراخوان نیاز پژوهشی شرکت ملی حفاری ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شد
  • عزم هیئت الجزایری برای توسعه همکاری فناورانه با ایران
  • استقبال وزارت صنعت امارات از توسعه همکاری‌ فناوری با ایران
  • جهش در اقتصاد کشور نیازمند نوآوری و فناوری‌های جدید است
  • حضور بیش از ۶۵۰ شرکت دانش‌بنیان داخلی و خارجی در نمایشگاه ایران‌هلث ۱۴۰۳
  • در حوزه مالکیت فکری بسیار عقب هستیم
  • برگزاری نشست‌های تخصصی برای تبادل تجربه بین شرکت‌های ایرانی و خارجی در نمایشگاه نفت
  • نهاده‌های مورد نیاز مرغداران تامین شد
  • ایمنی هوانوردی در ایران در حد استاندارهای جهانی است
  • چرا شرکت‌ها مشکل تامین مالی دارند؟