چرا در یک رابطه احساس تنهایی میکنید؟
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۱۹۵۴۳
تا به حال شده پیش خودتان بگویید: احساس تنهایی میکنم... اما نمیدانم چرا؟ این اتفاقی است که زیاد میافتد. خیلی از ما احساس تنهایی میکنیم اما دلیل روشن آن را نمیدانیم. تنهایی یکی از بدترین احساسها در دنیاست. همهی ما گهگاه دچار احساسات ناخوشایندی میشویم اما به نظر میرسد احساس تنهایی همیشه یکجورهایی با ماست؛ انگار زندگی، چیزی است که برای هر کسی روی میدهد جز ما!
احساس تنهایی کردن ربطی به مجرد یا متاهل بودن ندارد و افراد متاهل زیادی هستند که احساس تنهایی میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر احساس تنهایی کردن تبدیل به یک بیماری روحی و روانی بشود، غلبه بر حس تنهایی بسیار سخت خواهد بود، چون تبدیل به اضطراب و استرس شده و میتواند مسئلهای جدی شود. دلایل احتمالی اینکه احساس تنهایی میکنید چیست؟
در گذشته زندگی میکنید
گاهی تنهایی ما از کسالت و خماری چیزی که در گذشتهی ما روی داده ناشی میشود. وقتی مشکلی در زندگی پیش میآید چگونه واکنش نشان میدهیم؟ بیشتر ما همانطوری واکنش نشان میدهیم که همیشه واکنش نشان میدهیم! چون این تنها راهی است که بلدیم. این یعنی اینکه ما مدام در گذشته زندگی میکنیم. بعضی اوقات تنهایی ریشه در دوران کودکی دارد و با ما زندگی میکند بدون اینکه بدانیم. اگر در زمان کودکی بچهای خجالتی بودید و به سختی میتوانستید با دیگران ارتباط برقرار کنید، این میتواند دلیل همیشه احساس تنهایی کردن شما باشد، حتی با وجود اینکه حالا اعتماد بنفس بیشتر و دوستان بیشتری دارید.
رها کردن گذشته کار سادهای نیست و مقالهی سادهای مانند همین مطلب کمکی به شما نمیکند. اگر فکر میکنید تنهایی دوران گذشتهی شما همچنان با شماست، با یک درمانگر صحبت کنید.
نمیدانید چه میخواهید
اگر ندانید از زندگی و رابطهای که دارید چه میخواهید و ندانید ارزشهای شما چه هستند خودتان را در حال انجام کارهایی خواهید یافت که واقعا دوست ندارید. این اتفاق میتواند احساس تنهایی و تعلق نداشتن را تشدید کند. خودتان را کشف کنید، ببینید چه میخواهید و سپس کارهایی را انجام دهید که واقعا میخواهید. مثلا اگر ندانید از رابطه با فرد مورد علاقهتان چه میخواهید، ممکن است او کسی باشد که ارزشهای مشترکی با شما ندارد و نتواند چیزهایی را که میخواهید به شما بدهد.
البته این تقصیر او نیست، زیرا شما خودتان هم نمیدانید چه میخواهید پس او چطور خواستههای شما را تامین کند؟! تا زمانی که با خودتان به توافق نرسید این بیارتباطی و احساس تنهایی ادامه خواهد داشت.
ارتباط برقرار نمیکنید
معمولترین و بارزترین علت احساس تنهایی ِ کسانی که در یک رابطه قرار دارند، کمبود ارتباط است. اگر شما و فرد مقابلتان ارتباط کافی با هم نداشته باشید، به سختی میتوانید نیازهای همدیگر را برطرف کنید و به شادی و رضایت برسید. شاید این چیزی باشد که تا به حال متوجه نشده باشید، اما اگر در مورد همه چیز با او رک و راست صحبت کنید تازه متوجه شوید چیزی که تا به حال بین شما بوده، ارتباط موثری نبوده است. اگر هم علت عدم ارتباط خوب شما با طرف مقابلتان این است که به او اعتماد ندارید پس باید جستجو کنید دلیل این بیاعتمادی چیست.
چطور از احساس تنهایی رها شوید؟
بیشتر با هم باشید
بدترین کاری که میتوانید بکنید این است که چرخه معیوب تنهایی را دائمی کنید. متاسفانه این اتفاقی است که به راحتی میافتد. اما باید مراقب باشید که در این دام گرفتار نشوید. اگر شما و همسرتان آنقدرها که باید همدیگر را نمیبینید و پای حرفهای هم نمینشینید، در این مورد با او حرف بزنید. موقعیت را برایش توضیح دهید و به او بگویید نیاز دارید بیشتر با هم باشید و گفتگو کنید. شاید راهکارهای سادهای چون گذاشتن قرارهای دو نفره یا حتی با هم به رختخواب رفتن، راه حل تنهایی شما باشد. امروزه زوجها پُرمشغلهتر از قبل هستند و این میتواند علت اصلی نداشتن ارتباط باشد. راههایی پیدا کنید تا اوقات باکیفیت بیشتری را با هم بگذرانید.
بیشتر با هم حرف بزنید
اگر تا به حال عادت کرده بودید که زیاد با هم حرف نزنید حالا وقت آن است که همه چیز را تغییر دهید. اگر فکر میکنید به اندازه کافی با هم گفتگو میکنید از خودتان بپرسید: آیا تا به حال به همسرم گفتهام که احساس تنهایی میکنم؟ اگر نگفتهاید، پس یعنی در مورد احساسات خود با او به اندازه کافی حرف نمیزنید. اگر ما احساسات و هیجانات خود را با همسرمان در میان نگذاریم و دلایل احتمالی احساس تنهایی خود را به بحث نکشیم، او هرگز نخواهد فهمید که ما احساس تنهایی میکنیم. با همسرتان راحتتر و رُکتر حرف بزنید و از او هم بخواهید اینچنین باشد.
با آدمهای جدید آشنا شوید و چیزهای جدید یاد بگیرید
منظور ما این نیست که عشق جدیدی پیدا کنید! اما گاهی وقتی وارد رابطهای میشویم ارتباط خود را با تمام دنیا قطع میکنیم؛ دیگر با دوستانمان بیرون نمیرویم، دنبال هیجانات و تفریحات خود نمیرویم و فقط و فقط به همسرمان تکیه میکنیم و به او وابسته میشویم و انتظار داریم فقط او همهی نیازهایمان را تامین کند. این واقعا ناسالم و نادرست است و به طرف مقابل فشار وارد میکند که میتواند موجب فرسودگی و دلزدگی در رابطه بشود و البته احساس تنهاییتان را بدتر کند.
در چنین شرایطی شما همانقدر از بقیهی دنیا فاصله گرفتهاید که از همسرتان دور هستید. ملاقات و دیدار با دوستان را از سر بگیرید و با آدمهای جدید معاشرت کنید و کارهای جدیدی انجام دهید که به شما شور و هیجان بدهد. منبع: سیمرغ
منبع: پارسینه
کلیدواژه: احساس تنهایی همسرداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۱۹۵۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر از زندگی خسته و کلافه شدهاید بخوانید
اگر از زندگی خسته شدهاید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که سرعت خود را کم کنید. این کار میتواند به شما کمک کند آرامش خود را دوباره به دست آورید. این در مورد تنبلی یا بی تفاوتی نیست ، فقط به خود فرصتی برای نفس کشیدن و تمرکز مجدد بدهید.
در این مطلب قصد داریم ۹ کار ساده را با شما به اشتراک بگذاریم که میتواند دنیایی از تفاوت را در زندگی شما ایجاد کند؛ بنابراین اگر احساس میکنید همه چیز خیلی کلافهکننده شده است، ممکن است زمان آن رسیده که سرعت خود را کم کنید.
۱) با تنفس عمیق شروع کنید
ما اغلب قدرت نفس عمیق را دست کم میگیریم. این یک چیز بسیار ساده است، اما میتواند تأثیر عمیقی بر وضعیت روانی ما داشته باشد.
گاهی انقدر در ریتم تند زندگی غرق میشوید که بدون اینکه بفهمید ضربان قلبتان افزایش مییابد، افکارتان مغشوش میشود و ممکن است احساس کنید که کنترل خود را از دست میدهید.
با این حال، با تمرکز آگاهانه بر نفس خود و کاهش سرعت آن، میتوانید سیگنالی به مغز خود ارسال کنید که زمان استراحت فرا رسیده است.
تمرین تنفس عمیق در طول روز میتواند به شما کمک کند حتی در میان هرج و مرج متمرکز و آرام بمانید. این یک مکث کوچک است که میتواند موجی از آرامش را در زمانی که به آن نیاز دارید به ارمغان بیاورد؛ ؛ بنابراین دفعه بعد که احساس خستگی کردید، یک نفس عمیق بکشید. شاید تعجب کنید که چقدر کمک میکند.
۲) قدرت طبیعت را در آغوش بگیرید
گویی چیزی در طبیعت وجود دارد که روح را آرام میکند و استرس را از بین میبرد.
بنابراین، مهم نیست که چقدر مشغله دارید یا گرفتار هستید، کمی وقت بگذارید و به طبیعت بروید. حتی اگر فقط برای چند دقیقه باشد، میتواند دنیای متفاوتی ایجاد کند.
۳) ذهنآگاهی را تمرین کنید
ذهن آگاهی به معنای حضور و تمرکز بر اینجا و اکنون است. این یک پادزهر برای زندگی اغلب شلوغ و چندوظیفهای ما است که در آن ذهن ما دائماً از یک فکر به فکر دیگر میپرد.
تمرین منظم ذهن آگاهی در واقع میتواند ساختار مغز شما را تغییر دهد. مطالعه هاروارد نشان داد که ذهن آگاهی میتواند تراکم ماده خاکستری را در نواحی مغز مرتبط با یادگیری، حافظه، تنظیم احساسات و همدلی افزایش دهد.
بنابراین، زمانی که احساس خستگی میکنید، چند لحظه را به تمرین ذهن آگاهی اختصاص دهید. این میتواند به سادگی توجه به نفس خود، یا تمرکز واقعی بر طعم و بافت غذای خود در حین خوردن باشد.
این مکث در روال شما میتواند به شما کمک کند تا کنترل افکار و احساسات خود را دوباره به دست آورید و احساس آرامش درونی کنید.
۴) زمان استراحت را برنامهریزی کنید
گاهی اوقات، بهترین راه برای مقابله با استرس این است که از همه چیز دور شوید.
هر روز زمانی را برای استراحت به خود اختصاص دهید. میتواند ۱۰ دقیقه یا یک ساعت باشد ، از این زمان برای قطع ارتباط با دنیای بیرون و ارتباط مجدد با خودتان استفاده کنید.
شما میتوانید مجله یا کتاب بخوانید یا به سادگی در سکوت بنشینید. هدف «دستیابی» به چیزی در این مدت نیست، بلکه صرفاً بودن است.
۵) شکرگزاری را تمرین کنید
هنگامی که ما غرق در شلوغیهای زندگی میشویم، اغلب بر روی آنچه اشتباه است یا آنچه باید انجام شود تمرکز میکنیم. اما تغییر تمرکز بر روی آنچه که خوب پیش میرود میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
تمرین قدردانی یک راه قدرتمند برای تغییر طرز فکر شما و کاهش احساس غرق شدن است. این در مورد تصدیق چیزهای خوب در زندگی شما است، مهم نیست که چقدر کوچک به نظر میرسند.
هر روز، لحظهای را به یادداشت کردن سه موردی که بابت آنها سپاسگزار هستید اختصاص دهید. آنها نباید بزرگ باشند- حتی چیزی به سادگی یک فنجان قهوه گرم یا لبخند یک غریبه میتواند به این لیست راه پیدا کند.
شناخت جنبههای مثبت زندگیتان میتواند به متعادل کردن استرس کمک کند و حس آرامش را به شما بدهد.
۶) با عزیزانتان تماس بگیرید
گاهی اوقات، به راحتی میتوان فراموش کرد که در این سفر تنها نیستیم. زمانی که به نظر میرسد سنگینی دنیا بر دوش شماست، در به اشتراک گذاشتن احساسات خود با کسی که به او اعتماد دارید، تردید نکنید.
گفتگوی صمیمانه با یکی از عزیزانتان میتواند حمایت عاطفی مورد نیازتان را فراهم کند. این کار برای گرفتن راه حل یا مشاوره نیست. بلکه در مورد احساس شنیده شدن، دیده شدن و تأیید است.
بنابراین، زمانی که احساس ناراحتی میکنید، لحظهای با عزیزان خود ارتباط برقرار کنید. این کار میتواند احساس راحتی و آرامش را به همراه داشته باشد و بار شما را سبکتر کند.
۷) به موسیقی آرامبخش گوش دهید
موسیقی روش قابل توجهی برای تأثیرگذاری بر خلق و خو و احساسات ما دارد. آهنگ درست میتواند ذهن شما را آرام کند و روح شما را تسکین دهد تا در میان هرج و مرج احساس آرامش کند.
میتوانید یک لیست پخش از آهنگهای آرامشبخش بسازید که در مواقعی که احساس خستگی میکنید، به آن مراجعه کنید. آن را امتحان کنید. شاید تعجب کنید که چقدر کمک میکند.
۸) به فعالیت بدنی بپردازید
هنگامی که غرق در زندگی میشویم، بدنمان اغلب مملو از هورمونهای استرس مانند کورتیزول میشود. فعالیت بدنی یک راه عالی برای مقابله با این است.
خواه یک پیاده روی سریع، یک جلسه یوگا یا فقط حرکت دادن بدنتان باشد، این کار میتواند به کاهش سطح استرس و پاکسازی ذهن شما کمک کند. مانند فشار دادن یک دکمه تنظیم مجدد روی خلق و خوی شماست.
لازم نیست ماراتن بدوید یا تمرین شدید انجام دهید. حتی تنها چند دقیقه کشش یا پیاده روی میتواند تفاوت ایجاد کند؛ بنابراین وقتی احساس خستگی میکنید، لحظهای را به حرکت اختصاص دهید. این مکث برای فعالیت بدنی میتواند حس تعادل و آرامش را به روز شما بیاورد.
۹) پذیرش کلید رهایی است
پذیرش نقش مهمی در مقابله بیش از حد با مسائل ناخوشایند زندگی است. این در مورد پذیرش احساسات خود بدون قضاوت یا مقاومت است.
گاهی اوقات آنقدر انرژی صرف مبارزه با احساس خستگی و کلافگی میکنیم که فقط استرس را تشدید میکند. پذیرفتن این موضوع که گهگاه این احساسات مشکلی ندارد، میتواند فوق العاده رهاکننده باشد.
به یاد داشته باشید، این نشانه ضعف یا شکست نیست. این فقط به این معنی است که شما انسان هستید؛ و مانند همه انسانها، شما این توانایی را دارید که از آن عبور کنید و در طرف مقابل قویتر ظاهر شوید. این پذیرش میتواند آرامش و انعطافپذیری بینظیری به ارمغان بیاورد.
منبع: همشهری آنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی