مدیریت پسماند در راستای توسعه پایدار شهری
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۴۵۴۲۱
تهران- ایرنا- توسعه روز افزون شهرها و رشد جمعیت ساکن در آن سبب شده تا زباله به یکی از چالش های اساسی مدیریت شهری تبدیل شود. با توجه به حساسیت در جامعه کنونی بر روی مساله محیط زیست استفاده از روش های مدرن، بهداشتی و ایمن می تواند از اقدام های مناسب و مقرون به صرفه در تولید انرژی باشد.
به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «تولید زباله بزرگترین چالش زیست محیطی، کاهش بحران قطعی برق با صرفه جویی همگانی و اهمیت بر ادبیات کودک و نوجوان عاملی برای رشد فرهنگ» از جمله مهمترین موضوعات اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود که مطبوعات امروز (شنبه) از زوایای مختلف این موضوع ها را بررسی کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** تولید زباله بزرگترین چالش زیست محیطی
امروز تولید زباله به عنوان یکی از چالشهای مدیریت شهری و محیط زیست مطرح است زیرا زباله به منابع اصلی خسارت میزند. برخی افراد بدون توجه به این مسایل به شیوههای مختلف زباله تولید میکنند و این در حالی است که اگر تولید زباله به طور صحیح مدیریت نشود، سلامت افراد جامعه را به خطر خواهد انداخت. بنابراین کنترل آلودگیهای محیط از جمله مواد زاید جامد و پسماندها، بخش مهمی از این مهم را تشکیل میدهد که با توجه به اصول و موازین بهداشتی و اقتصادی از جایگاه ویژهای در علوم و فنون جدید برخوردار است.
روزنامه «آرمان» با درج گزارشی با عنوان «حل بحران زباله با سرمایهگذاری» می نویسد: بحران زباله در شمال کشور به قدری وخیم است که در کنار ساحل، دل جنگل و کوه، فرقی ندارد، هرجا خدمات شهریها بیابند، زباله را دپو میکنند، خواه به شیوه بهداشتی و خواه با روشهای سنتی و قدیمی.
البته باید دانست که تولید زباله در شهرهای شمالی کشور به دلیل پذیرش توریست و هجوم افراد از دیگر نقاط کشور به این مناطق در آخر هفتهها و روزهای تعطیل، متفاوت است. بر اساس گفتههای یک کارشناس محیط زیست در روزهای تعطیل به ویژه ایام نوروز و یکم فروردین سالجاری میزان زباله تفکیکی در سطح شهر 50 یا 100کیلو بوده و در روز پایانی تعطیلات نوروزی این میزان به روزی 30 تا 35تن رسید.
در ادامه این گزارش می خوانیم: با توجه به اینکه زباله طلای کثیف نامیده میشود، میتوان با اتخاذ تصمیمات مناسب نسبت به رفع معضل زباله و استفاده بهینه از آن اقدامات مناسب را انجام داد. فکرهای فانتزی در مورد زباله شمال کشور کنار گذاشته شود و اگر این اتفاق نیفتد زباله شمال را از بین خواهد برد. در حالی که برای مثال نیروگاه زبالهسوز کپنهاگ، هزاران تن زباله های غیربازیافتی را به حرارت و برق تبدیل میکند. همچنین شاید بتوان کشور سوئد را یکی از موفقترین کشورهای جهان در زمینه بازیافت زباله عنوان کرد. در حالی که در سال 1975 تنها 38درصد زبالههای خانگی این کشور بازیافت میشدند، این میزان در حال حاضر به 99درصد افزایش یافته است؛ درحقیقت شاهد یک انقلاب بزرگ در چرخه بازیافت پسماند در سوئد هستیم.
روزنامه «ابتکار» با انتخاب گزارشی با عنوان «رویای ناتمام زبالههای برقی» نوشت: در روزهای قطعی بیزمان برق در تهران و سایر استانهای کشور دوباره خاطرها به یاد جنجال انتخاباتی 96 بر سر تولید برق از زباله افتاده است. آیا سایر شهرهای ایران نیز از این تکنولوژی برخودار هستند یا کلید تولید برق از زباله در شهرها و استانهای دیگر نیز زده شده یا تنها مختص به تهران است؟ مازندران یکی از استانهای شمالی ایران است که زباله در آن بیداد میکند. زبالههایی که در جنگلهای مازندران دفن میشود، عملکرد ارزشمند اکوسیستم طبیعی که در جنگل و مرتع برای انسانها انجام میدهند را خراب کند. هرچه پسابهای زباله و شیرآبههای آن بیشتر بماند سمیتر میشود و محیط زیست را بیشتر تهدید خواهد کرد.
در ادامه این گزارش آمده است: دفن استانهای شمالی ایران زیر پسماندها اما تنها به محیط زیست لطمه نزده، گردشگری مهمترین حوزهای است که پسماندها به آن صدمات جبرانناپذیری وارد آورده است. هر سه استان شمالی نوار ساحلی مسائلی کم و بیش مشابه دارند. استان گلستان با وجود مسافر کمتر، باز هم آلوده است، مازندران در دسترسترین استان برای پایتخت نشینان، مملو از مشکلات در بخش زباله و پسماند است و گیلان هم وضعیتی کمابیش شبیه مازندران دارد. یعنی سه استان با مشکلی مشابه درگیرند که بیتوجهی و غفلت از این وضیعت، آینده خزر را بهطور جدی تهدید میکند و به گفته کارشناسان ادامه این وضعیت نه تنها برای دریای خزر، جنگل و انسانها که برای کره زمین خطر آفرین است. گلستان، شرقیترین استان حاشیه خزر، کمترین سهم از نوار ساحلی خطه سبز را به خود اختصاص داده است.
روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «بنویسیم کاسپین بخوانیم سطل زباله» نوشت: نبض حیات کاسپین کند میزند؛ بزرگترین دریاچه جهان از یک طرف با پسماندهای نفتی کشورهای همسایه و از طرف دیگر با فاضلاب و پسابهای صنعتی ایران محاصره شده است. دریای مازندران این روزها به سطل زبالهای برای مردم و مسئولان تبدیل شده است، اینجا دیگر زباله شهری، بیمارستانی، فاضلاب شهری یا پساب صنعتی تفاوتی ندارد؛ تمامی آنها بدون تصفیه، فیلتر، بیخطرسازی و هیچ ملاحظه زیست محیطی به راحتی در روز روشن، مقابل دیدگان همه در دریای مازندران رها میشوند. پیامد آن خطر انقراض آبزیان دریای مازندران و نقش 70 درصدی فاضلاب در آلودگی این دریاست. اما مسالهای که از دید مسئولان پنهان مانده و کمتر به آن توجه شده است، بحث ورود شیرابه زباله به دریا ست؛ شیرابهای که هزاران بار بیشتر از فاضلاب خطرناک بوده و حیات مردمان شمال ایران و آبزیان را بهمخاطره انداخته است.
در ادامه این گزارش آمده است: شیرابه زباله یکی از متهمان ردیف اول آلودگی دریای مازندران است. زبالههایی که در نزدیکی ساحل دریا یا رودخانهها، دپو میشوند و سرانجام شیرابه آنها راهی دریا میشوند. در برخی شهرها، ارتفاع دپو زباله در کنار ساحل یا رودخانهها به 40 متر نیز رسیده است. حال تصور کنید از این کوههای زباله در هر ثانیه چند لیتر شیرابه زباله تولید و به دریا وارد میشود؛ حقیقتی تلخ که عمق فاجعه آلودگی دریای مازندران را نشان میدهد. سهیل اولاد زاد، فعال محیط زیست مازندرانی، به «قانون» درباره معضل ورود فاضلاب و شیرابه زباله به دریا میگوید:« بحث شیرابه و فاضلاب را نباید با یکدیگر مقایسه کرد چرا که دو مقوله بسیار متفاوت هستند. درصد آلایندگی که در شیرابه زباله وجود دارد با درصد آلایندگی که در فاضلاب وجود دارد بسیار متفاوت است. شیرابه بهشدت خطرناکتر از فاضلاب است. درحدود 90 درصد فاضلاب، آب است و 10 درصد مابقی فضولات انسانی و ... است. اما شیرابه زباله، عصاره آلودگی پسماند است.
** کاهش بحران قطعی برق با صرفه جویی همگانی
مصرف برق در ایران فراتر از استانداردهای جهانی است. با توجه به اینکه بخش زیادی از برق در بخش خانگی مصرف می شود، صرفه جویی در آن راهکاری مهم در کاهش بحران است اما این امر کمتر از توجه همگان برخوردار شده به طوری که در روزهای اخیر این معضل با تدابیری همچون کاهش ساعات اداری و یا قطعی برق در برخی نواحی اندیشیده شده که باید بررسی شود تا چه اندازه این راه حل ها می تواند موثر واقع شود.
روزنامه «ایران» با درج گزارشی با عنوان « صرفه جویی 1500 مگاوات برق با اجرای تغییر ساعت کار در 16 استان» نوشت: در پی اجرای تغییر ساعات کار ادارات و کارکنان دولت در برخی استانهای کشور پیک (اوج) مصرف از کانال هشدار دهنده 56 هزار مگاوات اواسط هفته گذشته خارج و خاموشی در نقاط مختلف کشور کاهش یافت. بعد از 15 استان (خوزستان، البرز، گیلان، مازندران، زنجان، ایلام، قزوین، کرمانشاه، لرستان، سیستان و بلوچستان، بوشهر، هرمزگان، مرکزی، سمنان و گلستان) تغییر ساعات کاری به ادارات دولتی تهران هم رسید. از امروز تا پایان تیرماه کارکنان و شاغلان تهرانی دو ساعت زودتر در محل کار حاضر میشوند. چندی پیش بود که هیأت وزیران مصوبهای را گذراند که ساعت کاری ادارات دولتی در شهرهایی که دمای آن تا 45 درجه برسد باید به 5.30تا 13.30 تغییر یابد اما این بند از مصوبه که مربوط به دمای 45 درجه بود حذف شد و در نهایت اعضای هیأت دولت این اختیار را به استانداران دادند که ساعت کار ادارات دولتی را مدیریت کنند.
در ادامه این گزارش می خوانیم: در حالی که کاربران فضای مجازی با انتخاب هشتگ#ساعت_6 انتقادهای زیادی را نسبت به تصمیم اخیر استانداری تهران مبنی بر تغییر شیفت کاری ادارات دولتی داشتند عدهای هم تغییر ساعت کاری از6 صبح تا 14 ظهر را با توجه به وضعیت خاموشیها و بیبرقی کار درستی میدانند و عنوان میکنند این اقدام در راستای حفاظت محیط زیست و صرفه جویی در انرژی مصرفی بوده است. البته برخی از فعالان شبکههای اجتماعی نیز معتقدند20 تا 25 درصد از مصرف برق در ساعات پیک مصرف یعنی بین 12 تا 17 مربوط به ادارات است و 70 درصد مصرف ادارات در این ساعات به وسایل سرمایشی تعلق دارد.
روزنامه «ابتکار» در گزارشی با عنوان «تزریق قطره ای برق» نوشت: ماجرای برق در کشور این روزها تبدیل به یک بحران شده است. چندین و چند سال بود از زمانی که در کشور با کمبود نیروی برق مواجه بودهایم میگذرد. باتوجه به این موضوع که بسیاری از مسائل اینچنینی که برای مسئولان در کشور قابل پیشبینی نیست در حال حاضر بسیاری به تکاپو افتادهاند تا با این چالش جدید مقابله کنند. چالشی که گریبان بخش زیادی از جامعه را گرفته و از شرکتهای دولتی، خصوصی و مراکز آموزشی و ... در مواجهه با آن به مشکل برخوردهاند. تعداد زیادی از شهرستانها که این روزها گرمای بالای40 درجه را تجربه میکنند، قطعی و نواسانات برق برای آنها مشکلات زیادی آفریده و در تهران و چندین کلانشهر دیگر نیز با توجه به نیازهای بیشتر نیروی برق تبدیل به بحران شده است.
در ادامه این گزارش آمده است: هفته گذشته در گزارشی به بررسی پیامدها و تبعات قطعی برق در کشور پرداختیم. حال راه حلهایی پیشبینی شده است تا نیروی برق ذخیره شود تا این مشکل اساسی بیش از این حال و روز مردم را خراب نکند. پیشنهادهای بسیاری در این باره شده است که یکی از آن ها مربوط به کاهش و تغییر ساعات کاری ادارات است. راهحلهایی که نیاز به بررسی بیشتری دارد تا به مرحله اجرا برسد اما گویا قرار است در تابستان کم آب و برق و البته داغ 97 مورد آزمون و خطا قرار گیرد. عدهای میگویند خشکسالی! عدهای قطعیهای اخیر را مربوط به افزایش مصرف برق در کشور در پی افزایش دما میدانند. افت بارندگیها در سال 97 باعث شده تا از میان 177 سد بزرگ کشور، 69 سد که شامل سدهای «زاینده رود»، «شهید رجایی»، «ساوه» و «ملاصدرا» میشود، همچنان کمتر از 40 درصد آب ذخیره شده داشته باشند و به همین دلیل با کاهش سه هزار و 300 مگاواتی کمبود تولید در نیروگاههای برق-آبی رخ خواهد داد.
روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «برقِ خاموشی، همه را گرفت» آورده است: در سالهای نه چندان دور، با آغاز تیرماه و تعطیلی مدارس، بسیاری از خانوادهها برای سفرهای تابستانی خود برنامهریزی میکردند. اما این روزها بیشتر شهروندان بهجای برنامهریزی برای تعطیلات خود، به دنبال زمانبندی قطعیهای برق هستند تا برنامه روزانه خود را با آن هماهنگ کنند چراکه طعم شیرین تعطیلات تابستان در سال 97 با قطع مکرر برق در سراسر کشور، اندکی تلخ شد. در این بین نبود برنامهای مشخص باعث شده است اعتراض افراد، سازمان ها و شرکت ها به وزارت نیرو و شرکت توانیر شدت پیدا کند. بسیاری از شهروندان به دلیل ترس از گیرافتادن در آسانسور با قطع ناگهانی برق از طریق پله تردد میکنند. صاحبان مشاغل نیز معتقدند که با این روند کارایی قبلی خود را از دست دادهاند و در اوج ساعات کار به دلیل نبود برق متحمل زیان شدهاند.
در ادامه این مطلب می خوانیم: همچنین با بالارفتن دمای هوا، این روزها نیاز به وسایل سرمایشی بیش از هر زمانی احساس میشود و به دلیل وابستگی بیشتر کولرها و پنکهها به نیروی برق، خاموشیهای مکرر بر حجم نارضایتیها میافزاید. علاوه بر این، همزمانی خاموشیها با پخش مسابقات جامجهانی اعتراض بسیاری از فوتبالدوستان را که تعداد آنها هم کم نیست، به دنبال داشته است. در این شرایط از مسئولان ذیربط انتظار میرود به جای مقصردانستن شهروندان و هشدارهای مداوم برای اعمال قطعی برق که گاهی به تهدید تبدیل میشود، با مدیریت صحیح توزیع برق، رفاه حال شهروندان را تامین کنند. همچنین نباید مسئولیتها را به ارائه برنامه خاموشی مناطق و شهرهای مختلف محدود کرد، چراکه در هر صورت این خاموشیها آثار منفی خود را بر اقتصاد و جامعه میگذارد؛ چهبسا که در این مدت برخی سازمانها، شرکتها و واحدهای تولیدی زیانهای گاه جبرانناپذیری را متحمل شدند.
** اهمیت ادبیات کودک و نوجوان عاملی برای رشد فرهنگ
کتابهای کودکان و نوجوانان نقش عمدهای در پاسخگویی به نیازها و رفع مشکلات آنان دارد. آنچه امروز در حوزه ادبیات مهم به نظر می رسد این است که کتاب حوزه کودک و نوجوان برای آنها لذت بخش و قابل فهم باشد. اهمیت بر ادبیات کودک و نوجوان، همچون عاملی برای رشد فرهنگ و استقلال، در شخصیت آنان آشکارتر میشود.
روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «کتاب، کودکان را برای مدیریت جهانی مهربان تر آماده میکند» به گفت وگو با مهدی رجبی، نویسنده کودک و نوجوان پرداخت و نوشت: اولین کتابم که منتشر شد رگههایی از سالهای نوجوانیام را در آن کشف کردم، همان وقت بود که فهمیدم نوشتن برای این مخاطبان کم سن و سال برایم جذابتر است. به غیر از علاقهمندی شخصیام، نسبت به بچهها حس مسئولیت داشتم، میدانستم تعداد کتابهای خوبی که برای آنان در بازار کتاب یافت میشود چندان قابل توجه نیست. اغلب کتابهایی که در آن سالها خوانده بودم آثاری ترجمه شده و بسیار ضعیف بودند. حتی تعداد ناشرانی که تخصصی کار کودک میکردند هم چندان قابل توجه نبود. برخلاف برخی دوستان که میگویند کودک درونم من را به این سمت و سو کشاند اصلاً اعتقادی به این حرفهای کلیشهای ندارم، شاید باورتان نشود اما وقتی دست به نوشتن اثری جدید میزنم حتی به این فکر نمیکنم که قرار است کدام گروه سنی مخاطب آن باشند.
در ادامه این گفت وگو آمده است: پاسخ سؤال را میتوان در سابقه ادبیات کودک و نوجوان کشورمان یافت که بسیار کمتر از کشورهای اروپایی است. شما اگر به دورههای مختلف ادبیات کودکان و نوجوان کشورمان توجه کنید خواهید دید که در دهههای ابتدایی رونق آن، این تصور بر نویسندگان حاکم بوده که بچهها قادر به درک کیفیت آثار نیستند و میتوان هر کتابی را به خورد آنان داد. این تصور به مرور در حال کم رنگ شدن است و نویسندگانی دریافتهاند که زبان و واکنشهای بچهها چقدر پیچیده است. نوشتن برای بچهها هم نیازمند توجه به تکنیکهای ادبی است، منتهی اغلب نویسندگان ایرانی نوشتن را به طور غریزی فراگرفتهاند و بهای چندانی برای این مورد قائل نیستند. نویسنده نباید هیچگاه از یادگیری و کسب تجربیات تازه بازبماند، نباید غریزی به سراغ نوشتن برود، بلکه باید بسیاربخواند و تجربه کسب کند. تلاش خود من بر انجام کار استاندارد است حالا اینکه چقدر موفق باشم را نمیدانم! این را باید مخاطب بگوید، آن هم مخاطبی که تعارف سرش نمیشود. محال است شما با مخاطب کودک و نوجوان بنشینی و آنان طبق تعارفهای رایج بگویند که فلانی کتابت خیلی خوب بود، دست شما درد نکند و... مخاطب کودک و نوجوان به یکباره میگوید نه! کتاب خوبی نبود. شما اگر از جنس بچهها نباشید این واکنشهای صفر و صدی دلزدهتان میکند.
روزنامه «صبح نو» با درج مطلبی با عنوان «نوجوان ایرانی باید بلندپروازی داشته باشد» به گفت وگو با علی آرمین نویسنده و نامزد جایزه قلم زرین پرداخت و نوشت: عموماً مخاطب ایرانی انتظار دارد کسی که در فضای حوزه و طلبگی تنفس کرده است، در همان فضا و از همان فضا بگوید. شخصیت اصلی داستان من نوجوانی غیرطلبه است. من نوجوانی را تجربه کردهام؛ و البته بدون فضای طلبگی. چون من با دیپلم وارد حوزه شدم. فکر میکنم این تجربه برای نوشتن کافی باشد. علاوه بر اینکه من دست خودم را باز گذاشتهام. هیچ وقت به خودم تحمیل نمیکنم که چه بنویسم و از کجا بنویسم و در مورد چه کسی بنویسم. بیشتر دغدغههای ذهنی من هستند که طرح و داستان میشوند. طرح باید چکشکاری شود. باید وقت صرف کنیم تا رشد کند. عباسِ داستان، نوجوانی است که در یکی از تعمیرگاههای قم مشغول کار است. آدرس تعمیرگاهی که او در اتاقک بالای آن ساکن است را میدانم. سورتمه بوستان علوی را با پسرم سوار شدهام. با جو قم و اماکن مختلفش نسبتاً آشنا هستم و فکر میکنم بهتر است آدم از جایی بنویسد که میشناسد.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: من جلد دومی را برای این کتاب در نظر نگرفتهام. جلد دومش را نوجوانان ایرانی باید بنویسند. باید هر نوجوان ایرانی بلند پروازیهایی داشته باشد و برای رسیدن به آنها اصلاً کم نیاورد؛ حتی در سختترین شرایط. هر نوجوانی که آرزوی بزرگی ندارد و برای آن نمیجنگد، فکر نمیکنم در آینده مرد بزرگی شود. قطعاً جشنوارهها و جوایز ادبی در معرفی کتاب، نویسنده و نشر نقش مهمی دارند؛ البته طبیعی است که هر چه جایزه و جشنواره جاافتادهتر و بزرگتر باشد، بیشتر میتواند مؤثر باشد. به نظرم بهترین جایزه برای هر نویسندهای این است که میتواند فضای فکری خودش را با دیگران به اشتراک بگذارد. خوانندگان داستانش برای چند ساعت هم که شده در جهان او نفس میکشند.
روزنامه «فرهیختگان» در مطلبی با عنوان «لزوم انس کودکان و نوجوانان با ادبیات غنی جامعه» به گفت و گو با جواد زاهدی مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان غربی پرداخت و نوشت: بهترین مکان برای سپری کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان، کتابخانه ها و سالن های مطالعه است. کودک نوجوانی که مولوی را بشناسد، با حافظ زندگی کند، ادبیات جامعه خود را ورق بزند، قصه های خوب آذر یزدی را بخواند، با ادبیات جهان آشنا شود با سعدی دوست داشتن را تمرین کند و به ادبیات منطقه اش و به زبان ادبی خود تسلط داشته باشد، شاید سخت و با فشار زندگی کند ولی بدون شک زندگی درستی خواهد داشت. در ادامه این گفت وگو می خوانیم: امروزه ادبیات در کشور ما نیازمند توجه عموم و مسئولان بوده و نباید اجازه دهیم کتابخانه ها به فراموشی سپرده شوند.
روز ملی ادبیات کودک و نوجوان مصادف با 18 تیر روز درگذشت مهدی آذر یزدی نویسنده بزرگ کودک و نوجوان و نویسنده کتاب های ماندگار قصه های خوب است که جایگاه بزرگی در ادبیات کودک و نوجوان جامعه دارد. ادبیات و به تبع آن ادبیات کودک مقوله ای تزیینی نیست بلکه عنصری است که رابطه بین فرد و جامعه را پیکربندی می کند. برخلاف نظر برخی منظور از ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات بچگانه نیست بلکه منظور ادبیاتی است که حوزه آن کودک و نوجوان بوده و عمدتا محور آن ذات پروری و مهارسازی است. ادبیات کودک باید ادبیاتی باشد که موفق به ایجاد رابطه با کودک شده و یکی از اهداف اصلی نوشتن برای کودکان نیز هموار کردن راه برای پذیرش نظام زبان بزرگسالان بود.
پژوهش**9117**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اجتماعي تحليل روزنامه ها 16 تير
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۴۵۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اهدا کارت همیار پسماند به دانش آموزان لاهیجانی
اسدالله عباسی امروز (شنبه ۸ اردیبهشت) بمناسبت هفته زمین پاک در آیین اهدای (کارت شهریار) همیار پسماند در شهر لاهیجان حضور یافت و با دانشآموزان فعال در حوزه تفکیک زباله از مبدا گفتگو صمیمی داشت.
استاندار گیلان در حاشیه این مراسم و در جمع خبرنگاران نقش آموزش در مدیریت پسماند و تفکیک زباله از مبدا را بسیار مهم برشمرد و اظهار کرد: برگزاری چنین مراسماتی با مشارکت شهرداری و آموزش و پرورش، بسیار در مدیریت پسماند و آموزش به دانش آموزان دارای اهمیت است.
وی با بیان اینکه خانواده و دانش آموزان باید مسئله تفکیک زباله از مبدا را جدی گرفته و آن را اجرایی کنند، گفت: تفکیک زباله از مبدا یکی از مهمترین راههای کاهش تولید زباله و مدیریت پسماند در گیلان است که با تلاش دولت سیزدهم در گیلان و با اقدامات صورت گرفته توسط فرمانداران، بخشداران و دهیاران در تمامی شهرستانهای استان، هماکنون بیش از یکهزار و ۲۰۰ روستا در این استان موفق شدند تفکیک زباله از مبدا را آغاز و اجرایی کنند.
نماینده عالی دولت در گیلان با تأکید بر لزوم توجه به خطرات زیست محیطی در صورت عدم رعایت تفکیک زباله از مبدا و مدیریت پسماند بیان کرد: باید فرهنگ مدیریت پسماند را در بین دانش آموزان و خانوادههای ایرانی جا انداخت، زیرا اگر آنان بدانند که انجام چنین کاری چه میزان در کاهش مشکلات زیست محیطی مفید است قطعا به انجام آن روی خواهند آورد.