سپاه نبود، مردم از تشنگی هلاک میشدند؟!
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۹۱۹۴۸
به گزارش جهان نيوز به نقل از صبح نو، دغدغه این روزهای مردم، موضوع اقتصادی است. فشار اقتصادی و مشکلات آن روی بازاریان و کسبه، اما بیشتر است. آنها نمیدانند با وجود نوسانهای شدید اقتصادی، باید کالا بخرند یا نه؟ آنان نمیتوانند تصمیم بگیرند که کالایی را که دارند، با چه قیمتی بفروشند. افت فاحش مشتریان و خریداران هم دلیل دیگری بر این نارضایتی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه اینها امنیت شغلی بازاریان و ثبات بازار را بر هم زده است. بهخاطر همین است که هفته گذشته، یکی دو روز بازاریان به نشانه اعتراض مغازههای خود را بستند تا صدای دردمندشان را به گوش مسوولان برسانند. این وسط چهرههایی هم بودند که در دل آن روزهای پر التهاب، میان بازاریان رفتند و پای درد دلشان نشستند، چهرههایی مثل حاج «حسین یکتا». در این میان، حجتالاسلام «عبدالحسین خسروپناه» استاد و پژوهشگر فلسفه دین و رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه نیز، به گفته خودش در بین کسبه بازار حاضر شد و چند ساعتی را با آنان گذراند. حضوری که عجیب و جالب بود. به همین بهانه با او گفتگو کردهایم.
حجت الاسلام خسروپناه درباره حضورش در بازار میگوید: «یک تئوری دارم و اینکه اهل علم و کسانی که دغدغههای معرفتی و نظری دارند، اگر پیوندی با جامعه و اجتماع پیدا نکنند، نظریههای آنها کاملاً جنبه انتزاعی و غیرکاربردی پیدا میکند و معلوم نیست این نظریههای انتزاعی تا چه حد به درد مردم میخورد. من سالهاست در حوزه علوم انسانی-اسلامی پژوهش میکنم و در این خصوص به الگوی حکمی، اجتهادی هم رسیدهام. این پژوهشها و تئوریها ایجاب میکند تا از نزدیک حوادث را ببینم و با مردم ارتباط برقرار کنم.» خسروپناه تأکید میکند که تئوریزیسین و تئوریپردازها باید با جامعه همگام باشند.
دیدار پژوهشگر فلسفه دین هم در این راستا بوده است: «زمانی که از رسانهها شنیدم که مردم مغازههایشان را بستهاند یا مجبور به بستن شدهاند، تصمیم گرفتم که از نزدیک فضا را ببینم. من به بازار شوش رفتم که مغازههای فروش ظروف و تعمیرگاه دارد.»
مغازههایی هم بسته بود، اما شرایط عادی بود. زندگی و کسبوکار جریان داشت و مردم هم در رفتوآمد بودند. حالا شاید تعدادشان کمتر بود، اما شرایط غیر عادی نبود.
ما نظام را قبول داریم، ولی گلهمندیم
خسروپناه در بین بازاریان، سه، چهار ساعتی مانده و حرفشان را شنیده است. او تأکید میکند در این مدت برخوردها حتی در بین تجمعکنندهها هم منفی نبوده است: «در این مدت زمان، یک نفر هم به بنده که یک روحانی هستم یا به نظام، توهینی نکرد. بودند مواردی که مردم به ما اعتنا نکنند یا بیمحلی کنند، اما توهین یا برخوردی وجود نداشت.»
رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه صحبتهایش با مردم را هم اینطور جمعبندی میکند: «مردم گفتند ما خودمان حافظ این نظام و انقلاب هستیم، آنها اگر هم اعتراضی داشتند، به این معنا نیست که این اعتراض به اصل نظام است، این اعتراض به تصمیمها و بیتوجهیهاست. آنها گفتند که معترضانی هم که شعار ضدنظام میدهند، از بازاریها نیستند. آنها حرف خودشان را دارند و این هم به ما ربطی ندارد.»
او میگوید: «بازاریها از صداوسیما گله داشتند که چرا این صدای اعتراض بازاریها بهصورت گسترده پخش نمیشود. یکی از آنها میگفت که اگر صداوسیمای ما این پوشش خبری را درست انجام ندهد، رسانههای معاند به نحوی که خودشان دلشان بخواهند، اخبار را منتقل میکنند.»
موضوع ثبات نداشتن در دلار یکی دیگر از درددلهای بازاریها بوده است: «گله ما این نیست که چرا دلار گران شده است، گله ما این است که چرا ثبات قیمت نیست. دلار را ۱۰هزار تومان بکنند، اما بدانیم که این میزان ثابت است.» بازاریان با ثبات نداشتن قیمتها نه میتوانند کالایی بخرند و نه میتوانند کالایی بفروشند. بزرگترین ضربه به بازار را همین تغییر در دلار ایجاد میکند. آنها البته از روحانیت هم گلهمند بودند: «یکی از گلههای آنها از علما و روحانیونی بود که همیشه با بازاریان در ارتباط بودند. بازاریان میگفتند چرا ارتباطها کم شده است؟ چرا صدای ما را نمیشنوند؟ انتظار داشتند که درد دل بازار را بشنوند و ارتباطات هم بیشتر شود و صدای بازاریان را به دولتمردان برسانند.»
او تأکید میکند: «در زمانی که ناآرامیهایی بهوجود آمده بود، بعضی از دولتمردان با روحانیون تراز اول و مراجع دیدار داشتند، اما با نماینده بازاریها یا اصناف هم دیدار داشتند؟ من حداقل اطلاعی ندارم که این دیدار انجام شده باشد.»
پای درد دل مردم بنشینید
حضور خسروپناه در بازار و نشستن پای درد دلشان، بازخوردهای زیادی داشته است. او بعد از حضورش در بازار، گلایههای بازاریان را هم به مسوولان حوزههای علمیه و مرتبطان مراجع، انتقال میدهد: «همه آنها این دغدغهها را تأکید میکردند. نتیجه این اطلاع هم این شد که برخی از این نکات را با مسوولان مطرح و مراجع هم سخنرانیهایی کردند.»
البته خسروپناه معتقد است که مراجع و مسوولان باید بیش از این با بازار در ارتباط باشند. او مثال میزند: «در خوزستان ما مشکل آب داشتیم، بعد سپاه میآید و مشکل آب آنها را حل میکند. من میخواهم بپرسم که آیا ما وزارت جهاد کشاورزی نداریم؟ ما وزارت نیرو نداریم؟ اگر سپاه نبود، مردم باید از تشنگی هلاک شوند؟ آنها در بازار هم حضور پیدا نمیکنند. آنها کجا هستند تا پای درددل مردم بنشینند؟»
خسروپناه از بعضی از دولتیها هم انتقاد میکند: «آقای سیف چرا از اتاقش خارج نمیشود و در بین بازاریان حاضر نمیشود؟ آقای ربیعی کجاست؟ شخص رییسجمهوری یا نه معاونش آقای جهانگیری چرا در بین مردم حاضر نمیشوند و درد مردم را نمیشنوند؟»
رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه میگوید: «امیرمومنین علی؟ ع؟ با وجود اینکه حاکم اسلامی بودند، ولی خودشان به فقرا و محرومین سر میزدند تا از نزدیک حرف مردم را بشنوند.»
سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که به حرفها و دغدغههای بازاریان تا چقدر جامهعمل پوشانده شده است؟ خسروپناه در جواب میگوید: «من سه، چهار روز پیش هم دوباره به بازار سر زدم، بازاریان به شدت گلهمندند و از وضع موجود راضی نیستند. احساس میکنند که تدبیری در این امر وجود ندارد. آنها انتظار ندارند یکشبه مشکلات حل شود؛ آنها میگویند چطور یکشبه مشکلات ایجاد میشود، چطور یکشبه طلا دو برابر یا سه برابر میشود، اما فرایند تعریفشدهای برای اصلاح این مشکل در نظر گرفته نمیشود؟»
او تأکید میکند: «مردم سؤال دارند و من نمیتوانم به این سؤال جواب دهم، چون جواب به این سؤال در حوزه من نیست. من تصمیمگیرنده نیستم، من یک معلم هستم، تنها میتوانم اظهارنظر اجتماعی و فرهنگی کنم. مسوولی که مسوولیت دارد و میتواند تصمیم بگیرد، هیچکاری نمیکند و وقت نمیگذارد.» او تأکید میکند: «مردم با وجود اینکه به نظام معتقدند، نسبت به مسوولان کشوری که میتوانند تصمیم بگیرند، مأیوساند. مردم امیدی ندارند که مشکلات حل شود. البته من وظیفه داشتم که امید دهم و به آنها گفتم که رهبری دستور داده است تا قوای سهگانه مشکلات را حل کنند. من اینها را گفتم، اما اینکه چقدر مردم امیدوار باشند و چقدر هم مسوولان حرفهای ما را ترتیب اثر دهند، نمیدانم.»
حرف بازاریان و مردم، مخالفت با دولت نیست، بسیاری از آنها که گلایه دارند، فقط میخواهند مسوولان در زمینه اقتصاد کارهای مؤثرتری انجام دهند، کارهایی که شرایط کنونی و نامناسب اقتصادی را حل کند.
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۹۱۹۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایران ۱۰۰ تولیدکننده موبایل دارد، کره جنوبی یک عدد؛ چرا این نگرانکننده است؟
100 شرکت در ایران برای تولید موبایل تسهیلات گرفتهاند؛ عددی شگفتآور که درعینحال نگرانکننده است.
«۱۰۰ شرکت در سال ۱۴۰۲ برای تولید گوشی تلفن همراه درخواست مجوز کرده و با دریافت برخی «حمایتها و تسهیلات» فعالیت خود را آغاز کردهاند.»
به گزارش دیجیاتو، اینها صحبتهای «سیدحسین سادات حسینی»، رئیس کمیسیون تخصصی موبایل و لوازم جانبی اتاق اصناف است؛ همان شخصی که اندکی قبل گفته بود: «واردکنندههای مونتاژکار خود را به عنوان تولیدکننده معرفی کردهاند و بهدنبال ایجاد انحصار در بازار هستند.»
هر چند ممکن است همه این شرکتها، محصولشان را به بازار عرضه نکرده باشند اما ۱۰۰ واحد تولیدکننده موبایل عدد بسیار بالایی است، نه فقط برای کشوری مانند ایران، بلکه برای پیشروترین کشورهای این حوزه.
برای درک بیشتر شگفتی این میزان تولیدکننده داخلی، بد نیست بدانید طبق اعلام مؤسسه تحقیقاتی Counterpoint، درحالحاضر ۲۵۰ برند تولیدکننده موبایل در سراسر جهان فعال هستند، درحالیکه این رقم در سال ۲۰۱۷ حدود ۷۰۰ برند بوده است. میبینیم که نه تنها با گذشت زمان، تولیدکنندگان موبایل رشد نکردهاند، بلکه اکثر آنها به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است درهای کارخانهشان را ببندند، حتی شرکتهای بزرگی مانند الجی، مایکروسافت و زیمنس.
در لیست ۲۵۰ تولیدکننده موبایل، تنها نامهای GLX، صاایران، ایکسویژن و جیپلاس از ایران دیده میشود. اگر ۹۶ تولیدکننده دیگر ایرانی را در میان ۲۵۰ برند در سراسر جهان در نظر بگیریم، به این معنی است که ۲۹ درصد تولیدکنندگان موبایل دنیا در ایران هستند.
کره جنوبی تنها یک برند تولیدکننده گوشی دارداوضاع از این هم عجیبتر است. کره جنوبی درحالحاضر تنها یک برند تولیدکننده تلفن همراه دارد: سامسونگ. در ژاپن ۱۲ برند فعالیت میکنند و این رقم در آمریکا یازده است. تنها ۴۰ کشور از حدود ۲۰۰ کشور در جهان موبایل تولید میکنند.
۱۰۰ تولیدکننده موبایل در ایران بیش از آنکه شگفتانگیز باشد، نگرانکننده است. نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی چندین سال است بر طبل تولید موبایل داخلی میکوبند اما اینبار انگار شرایط متفاوت است و عزمی جزم برای تسلط موبایل ایرانی بر بازار وجود دارد. علاوه بر اینها، براساس تکلیف قانونی «طرح کلان و معماری شبکه ملی اطلاعات» تا سال ۱۴۰۴ باید ۲۰ درصد بازار تلفن همراه در دست گوشیهای ایرانی با سیستمعامل داخلی باشد.
در این شرایط طبیعی است مردم نگران باشند بلای بازار لوازم خانگی و خودرو، این بار موبایلهایشان را نشانه بگیرد.
البته گله مردم از خودرو و لوازم خانگی در مورد کیفیت و قیمت است اما زمانی که صحبت از دستگاهی مانند موبایل میشود، دغدغههای امنیتی، محدودیت و قطعی اینترنت، حریم خصوصی و مانند اینها هم مطرح میشود.
درست مانند شبکه ملی اطلاعات که بسیاری به آن طرح ملی کردن و بستن اینترنت میگویند، مسئولان، از هر طیف و جناح سیاسی تنها تکذیب میکنند ولی نمیشود مردم را برای این نگرانیهایشان سرزنش کرد، چرا که اگر روزی واردات موبایل خارجی محدود شود یا تعرفههای سنگین برای واردات وضع کنند، شاید بسیاری از مردم ناراضی باشند اما هیچکس تعجب نخواهد کرد زیرا اولینبار نخواهد بود که با چنین ممنوعیتهایی مواجه میشوند.
در آخر این را هم بگویم که برای نوشتن همین یادداشت کوتاه و ساده، زمان نسبتاً زیادی صرف کردم چون بیشتر وقتم صرف این شد که بفهمم حتی اگر فرض کنیم انتهای این مسیر، ممنوعیت کامل موبایل خارجی در انتظارمان است، باز هم ۱۰۰ تولیدکننده به چه کارمان میآید؟
یک فروشنده موبایل در یکی از پاساژهای معروف پایتخت میگفت موبایل ایرانی با حاشیه سود چند برابری به فروش میرسد. اینکه این حاشیه سود ریشه در رانتی بزرگ دارد یا نه برای من هم سؤال است. هنوز هم به جوابی نرسیدهام اما پیگیر خواهم بود تا بفهمم چه شده که همه دلشان هوای تولید موبایل داخلی کرده است.
کانال عصر ایران در تلگرام