پیش بینی آینده با فال حجیت ندارد/عدم تبیین مفاهیم دینی مردم را به خرافات مبتلا می کند
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۹۵۱۲۴
به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: «طبیعی است که اگر کسی به دنبال پذیرش یک باور است، باید ارزیابی کند که آیا به لحاظ مبانی معرفتی مثل عقل، وحی و وشهود و تجربه می توان آن مسئله و رویکرد را پذیرفت یا خیر؟ حال اگر این مبانی بر اساس مؤلفه های فوق نباشد، شخص گرفتار خرافات می شود.
از سوی دیگر توجه داشته باشیم افرادی که گرایش به خرافات به خصوص انواع و اقسام فال ها مثل فال قهوه، فال تاروت، فال چای و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این جملات بخش هایی از مباحث دکتر محسن یوسفی کیا، عضو هیئت علمی موسسه بهداشت معنوی است که در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه درباره چرایی راهیابی خرافاتی مثل فالگیری و رمالی به سبک زندگی ایرانی اسلامی، مطرح کرده است. در ادامه متن مشروح این گفت وگو تقدیم حضورتان می شود:
چرا افرادی که آنها را به عنوان تحصیل کردگان جامعه و به قول معروف انسان های معقول و منطقی می شناسیم، بعضا سراغ خرافات می روند؟ انتظار آن است که حداقل این قشر جامعه گرایشی به خرافات و مسایلی نظیر فال و فال گیری نداشته باشند؟
به طور کلی قاعده این است که افزایش سطح تحصیلات باید زمینه گرایش به خرافات را کاهش دهد. آمارهایی که دیده ام نشان می دهد در واقعیت هم چنین اتفاقی افتاده، اما به هر حال همه افراد تحصیلکرده این طور نیستند. نکته مهم این است که آیا کسی که تحصیلاتش افزایش می یابد، قدرت تحلیل فکری و فرهیختگی اش هم افزایش پیدا می کند؟
در برخی افراد این چنین نتیجه ایده آلی را نمی بینیم، یعنی شخص از تحصیلات بالایی برخوردار است، ولی قدرت تحلیل و انتخاب مسیر درست از نادرست در وجودش شکل نگرفته؛ آنچه مانع خرافه گرایی در افراد می شود این است که شخص به مبانی فکری ای دست یابد که بتواند بر اساس مستندات قوی مسیری را انتخاب کند.
طبیعی است که اگر کسی به دنبال پذیرش یک باور است، باید ارزیابی کند که آیا به لحاظ مبانی معرفتی مثل عقل، وحی و شهود و تجربه می توان آن مسئله و رویکرد را پذیرفت یا خیر؟ حال اگر این مبانی بر اساس مؤلفه های فوق نباشد، شخص گرفتار خرافات می شود.
از سوی دیگر توجه داشته باشیم افرادی که گرایش به خرافات بخصوص انواع و اقسام فال ها مثل فال قهوه، فال تاروت، فال چای و ... دارند، گاهی از باب تفریح و سرگرمی سراغ این دست مسائل می روند. بنابراین، یک بُعد ماجرا به تفنن باز می گردد، اما وقتی این مسئله تبدیل به آن شد که فرد بر اساس آنچه که در فال ها مطرح می شود، زندگی خود را سامان دهد، آن وقت است که به صورت جدی تر با خرافه گرایی مواجه می شویم.
بنابر این آیا می توان چنین نتیجه گرفت که فال گرفتن در هر صورت حجیت ندارد، شاید برای عده ای سرگرمی باشد ولی اگر کسی هم آن را جدی بگیرد در واقع خرافات را وارد سفره زندگی اش کرده است؟
دقیقاً، فال گرفتن به این معنا که شخص بر اساس این فال آینده خود را پیش بینی و یا بر اساس آن برنامه ریزی کند، هیچ حجیتی ندارد. حتی اینکه افراد بنشیند حافظ بخوانند، البته صرف خواندن شعر حرف دیگری است، ولی اینکه انتظار داشته باشند که فال حافظ بگیرند و آینده را پیش بینی کند، درست نیست. اساسا چه کسی گفته که براساس فال حافظ می توان آینده را پیش بینی کرد؟ حافظ که جای خود را دارد، حتی به قرآن نیز نباید تفال بزنیم و در روایت است که: «لا تَتَفَأَّلْ بِالْقُرْآن؛ به قرآن تفال نزنید»؛ البته استخاره با تفال تفاوت دارد.
یکی از آسیب های ما در جامعه این است که افراد مذهبی سراغ استخاره می روند و تصورشان از استخاره کردن، فال گیری است، یعنی فکر می کنند استخاره یعنی پیش بینی آینده و از کسی هم که برایشان استخاره می گیرد، چنین انتظاری را دارند.
به نظر می رسد اگر افرادی که با گرایش دینیِ کمتر سراغ فال گیری می روند، رفتاری شبیه افرادی با گرایشات مذهبی دارند که از استخاره، انتظار فال را دارند و تصور می کنند که می توان آینده را پیش بینی کرد، در حالی که هر دو گروه اشتباه می کنند. بنابراین برخی متدینان هم به این معنی گرفتار خرافه هستند.
برای مثال شخص برای اینکه چشم نخورد ممکن است خیلی کارها کند. به عنوان مثال برای رفع چشم زخم می رود تخم مرغ می شکند؛ می گوییم از کجا معتقدی که این کار در رفع چشم زخم موثر است؟ می گوید فلان آقا گفته است. در این فضا که برخی چنین می کنند، عده ای دیگر هم می روند فال قهوه می گیرند و در پاسخ به معترضان می گویند: شما تخم مرغ می شکنید و استخاره می کنید، ما هم فال می گیریم.
نکته دیگر اینکه وقتی در جامعه جَوی نسبت به یک موضوع راه می افتد، افراد مختلف به ویژه کسانی که از پرستیژ یا توان مالی بالایی برخوردارند، جلودار می شوند و کسانی که دنباله رو آنها می شوند دیگر توجهی به این ندارند که آیا این کار درست است یا نه؟ بنابراین، بخشی از این گرایشات به این مسئله بر می گردد که برخی تصور می کنند که این فال گرفتن ها به معنای آن است که اصطلاحا آدم های باکلاسی هستند.
اما این قبیل خرافات در جوامع دیگر که برخی به بهانه باکلاسی دنباله رویشان هستند نیز ناپسند است!
بله درست است، اما به هرحال وقتی برخی افراد جامعه سراغ موضوع نادرستی می روند، به تدریج زشتی موضوع از بین می رود، خصوصا اگر در این بین افراد، تجربه های موفقی هم وجود داشته باشد. مثلا شخصی می رود فال می گیرد و به دیگری می گوید نتیجه گرفتم. دفعات بعد هم می رود و برای مسائل دیگر فال می گیرد.
از سوی دیگر توجه داشته باشیم که فالگیرها عموما حرف های مثبت می زنند. فکر نمی کنم کسی به یک فالگیر مراجعه کند و ناامید بازگردد. فالگیرها معمولا آینده را خوب ترسیم می کند یا اگر هم بگویند مشکلاتی در زندگی دارید، نهایتا می گویند اگر این کارها را انجام دهی درست می شود. به قول معروف هرگز مراجعه کننده را بازنده نمی کنند. این چنین رفتار و رویکردی برای انسانی که دغدغه مند و گرفتار آشوب فکری است، تاثیر مثبت داشته و برایش غنیمت است چون امید را در دلش زنده می کند.
چه چیز باعث می شود امید از توکل به خرافاتی مثل فالگیری و رمالی شیفت کند؟
شاید یک دلیل این باشد که مفاهیم دینی به درستی در جامعه تبیین نمی شود. مثلا در مورد همین مساله توکل، یا دست روی دست می گذارند و می گویند توکل کنید یا اینکه اگر برنامه ریزی می کنند هرگز به درستی آن را دنبال نمی کنند و نهایتا که کار خراب شد می گویند توکل بر خدا.
نه فقط توکل، حتی توسل هم همین است؛ دعا کردن نیز چنین است که برخی فکر می کنند اگر دعا کردند حتما خداوند باید حاجات آنها را مستجاب کند. بعد چنین افرادی هستند که به فالگیر و دعانویس مراجعه می کنند و می گویند: ما دعا و توسل کردیم، از این راه به نتیجه نرسیدیم، پس خوب است سراغ فالگیرها و دعانویس ها برویم، شاید نتیجه داد.
این قبیل نگاه ها ناشی از آن است که افراد به دنبال نتیجه های آنی و دم دستی هستند؛ گویی می خواهیم برای خدا تعیین تکلیف کنیم. لذا نه جایگاه خودمان را در عالم می شناسیم و نه جایگاه خدا را به عنوان «رب العالمین». پس نمی توان انتظار داشت که مفاهیم دینی تبیین نشود و افراد توکل واقعی داشته باشند.
به نظرتان باید چه اقداماتی انجام شود که این دست نگاه های سطحی از میان رود؟ رویکرد کاربردی باید چگونه باشد؟
رکن اساسی آموزش است؛ یعنی افرد بر اساس استدلال و تعقل باید به این مرحله برسند که درست و نادرست کدام است و بعد تصمیم بگیرند. اینکه در مقام عمل چگونه عمل کنیم، مشکل بسیاری از افراد است. گاهی هم برخی می دانند کدام کار خوب و کدام کار بد است ولی ملتزم به انجام آن نمی شوند.
بعضا ممکن است فردی سراغ فالگیر برود و آن شخص بگوید کارهایت را راه می اندازم، این برای مراجعه کننده تسکین روانی دارد. گاهی افراد نیاز دارند اگر مشکل شان حل نشد لااقل یک تسکین روحی داشته باشند ولو به دروغ؛ مثل داروهای مسکن که آرامشی مقطعی را ایجاد می کنند.
توجه به این نکته هم ضروری است که وضعیت خرافات در جامعه ما وجوه متفاوتی دارد.
چه وجوهی؟
متاسفانه، اغالب خرافات ما جنبه دینی دارند، مثلا در عزاداری ها که نمونه اش به وفور دیده می شود. از این جهت خرافه زدایی از جامعه عزمی جدی و عالمان دغدغه مند همچون شهید مطهری را می طلبد که فارغ از اینکه دیگران چه بگویند، حقایق دینی را بیان کنند.
نکته پایانی اینکه گرایش به خرافات از ابعاد مختلف دینی، روان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی و تحلیل است و کارشناسان حوزه های روانشناسی و جامعه شناسی نیز باید ورود جدی در این حوزه داشته باشند. اما چون غالب خرافات در جامعه ما رنگ و بوی دینی دارد از عالمان دینی انتظار بیشتری می رود که اولا خود گرفتار چنین باورهایی نشوند، ثانیا جامعه را نسبت به این آسیب بیمه کنند.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۹۵۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۷ آوریل، روز جهانی هموفیلی
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای استان آذربایجان غربی، روز جهانی هموفیلی روز جهانی آگاهی از بیماری هموفیلی و سایر اختلالات خونریزی است. این جشنواره سالانه در ۱۷ آوریل، تاریخ تولد فرانک شنابل، بنیانگذار فدراسیون جهانی هموفیلی برگزار میشود. روز جهانی هموفیلی روزی است که تمام گروههایی که درگیر اختلالات خونریزی هستند، گردهم میآیند و ضمن افزایش آگاهی، به موضوعات مربوط به مراقبتهای عمومی نیز توجه دارند.
هموفیلی معمولاً یک اختلال خونریزی ارثی است که در آن خون به درستی لخته نمیشود. این بیماری میتواند منجر به خونریزی خود به خودی شود.
خون حاوی پروتئینهای بسیاری است که باعث لخته شدن میشوند و میتواند به جلوگیری از خونریزی کمک کنند. در افراد مبتلا به هموفیلی، فاکتور VIII یا IX کم است.
شدت هموفیلی که فرد دارد با توجه به میزان فاکتور موجود در خون تعیین میگردد. هرچه مقدار عامل کمتر باشد، احتمال وقوع خونریزی بیشترمی شود که در نتیجه آن منجر به مشکلات جدی سلامتی شود.
در موارد نادر، فرد میتواند در اواخر زندگی به هموفیلی مبتلا شود. ابتلا به این بیماری بیشتر مربوط به افراد میانسال یا سالخورده و یا زنان جوانی است که اخیراً زایمان کرده اند یا باردار هستند. این شرایط اغلب با درمان برطرف میشود.
⭕️علل
هموفیلی در اثر جهش یا تغییر در یکی از ژنهایی که دستورالعمل ساخت پروتئینهای فاکتور لخته شدن را ایجاد میکند، به وجود میآید. این تغییر یا جهش میتواند عملکرد صحیح پروتئین لخته کننده را از بین برده یا کاملا از عملکرد آن جلوگیری کند.
این بیماری در آقایان شایعتر است. زنان نیز میتوانند هموفیلی داشته باشند، اما بسیار نادر است.
هموفیلی میتواند منجر به موارد زیر شود:
خونریزی در مفاصل که میتواند منجر به بیماری مزمن مفصل و درد شود.
خونریزی در سر و گاهی در مغز که میتواند باعث مشکلات طولانی مدت مانند تشنج و فلج شود.
اگر خونریزی متوقف نشود یا در ارگان حیاتی مانند مغز رخ دهد، میتواند منجر به مرگ شود.
⭕️انواع
چندین نوع مختلف هموفیلی وجود دارد. دو مورد زیر متداولترین آنها عبارتند از:
هموفیلی A (هموفیلی کلاسیک)
این نوع در اثر کمبود یا کاهش فاکتور لخته شدن VIII ایجاد میشود.
هموفیلی B (بیماری کریسمس)
این نوع در اثر کمبود یا کاهش فاکتور لخته شدن IX ایجاد میشود.
⭕️علائم و نشانهها
علائم رایج هموفیلی عبارتند از:
خونریزی در مفاصل: این خونریزی میتواند باعث تورم و درد یا گرفتگی در مفاصل شود. اغلب روی زانو، آرنج و مچ پا تأثیر میگذارد.
خونریزی در پوست (که باعث کبودی میشود) یا عضله و بافت نرم: منجر به تجمع خون در یک ناحیه میشود (هماتوم نامیده میشود).
خونریزی دهان و لثه: بعد از از دست دادن دندان به سختی میتوان آن را متوقف کرد.
خونریزی بعد از ختنه
خونریزی پس از تزریق، مانند واکسیناسیون
خونریزی در سر نوزاد پس از زایمان دشوار
خون در ادرار یا مدفوع
خونریزی مکرر از بینی
هموفیلی در چه کسانی شایعتر است؟
هموفیلی از هر ۵۰۰۰ تولد نوزاد پسر در ۱ مورد اتفاق میافتد. بر اساس مطالعات اخیر که از دادههای جمع آوری شده در مورد بیماران تحت مراقبت در مراکز درمانی هموفیلی بدست آمده است، حدود ۲۰، ۰۰۰ تا ۳۳، ۰۰۰ مرد در ایالات متحده با این اختلال زندگی میکنند. هموفیلی A تقریباً چهار برابر هموفیلی B شایع است و تقریباً نیمی از مبتلایان با شکل شدید آن درگیرند. هموفیلی، تمام افراد از همه گروههای نژادی و قومی را درگیر میکند.
⭕️تشخیص
بسیاری از افرادی که اعضای خانواده آنها مبتلا به هموفیلی است، باید بلافاصله بعد از تولد نوزادشان، او را آزمایش کنند.
حدود یک سوم نوزادانی که مبتلا به هموفیلی تشخیص داده میشوند جهش جدیدی دارند که در سایر اعضای خانواده وجود ندارد.
برای تشخیص، پزشکان آزمایش خون خاصی را انجام میدهند تا نشان دهند خون به درستی لخته شده است. اگر اینگونه نباشد، آنها که به آن روش سنجش فاکتور را انجام میدهند تا علت اختلال خونریزی را تشخیص دهند. این آزمایشات خون نوع هموفیلی و شدت را نشان میدهد.
⭕️درمان
بهترین روش برای درمان هموفیلی جایگزینی فاکتور انعقادی خون از دست رفته است تا خون بتواند به درستی لخته شود. این کار با تزریق (از طریق ورید) کنسانترههای فاکتور آماده شده تجاری انجام میشود. افراد مبتلا به هموفیلی میتوانند خود یاد بگیرند که چگونه این تزریقها را انجام دهند تا بتوانند قسمتهای خونریزی را متوقف کنند و با انجام تزریق به طور منظم (به نام پروفیلاکسی)، حتی میتوانند از بیشتر قسمتهای خونریزی جلوگیری کنند.
دریافت مراقبتهای پزشکی با کیفیت از پزشکان و پرستاران که اطلاعات زیادی در مورد این اختلال دارند، میتواند به جلوگیری از برخی مشکلات جدی کمک کند.