در قتل روحالله داداشی پای کسی دیگری هم در میان بود؟ / برادر او ناگفته هایش را گفت
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۱۹۲۹۸
حوادث رکنا: برادر روحالله داداشی و برادر قاتلش ٧سال پس از وقوع جنایت توضیحاتی را در خصوص این حادثه بیان کردند.
به گزارش گروه جنایی رکنا، موی سفید و صدای غمگینش نشان میدهد که هنوز هم به سوگ برادرش نشسته؛ برادری که به گفته خودش هم فرزندش بود، هم دوستش و هم شاگردش؛ ٧سال پیش درست در همین روزها بود که برادرش را از دست داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روحالله داداشی که کشتهشدنش به دست یک پسر ١٨ساله، خشم مردم ایران را برانگیخت. مردمی که تاب قتل Murder قهرمانشان را نداشتند. حالا ٧سال از آن تیرماه غمانگیز سال ٩٠ میگذرد، ولی علی هنوز هم با شنیدن اسم روحالله بغض میکند.
نمیشود گفت که یادآوری آن روزها حالش را بد کرده است، چون علی داداشی هر روز و هرشب به آن اتفاق و آن ٤٠روز وحشتناک فکر میکند. هنوز هم سوالهایی در ذهنش بیپاسخ ماندهاند.
در آن ٤٠روز آنقدر سوگوار برادرش بود که اصلا نتوانست درست فکر کند و تصمیم بگیرد. علیرضای ١٨ساله بلافاصله پای چوبه دار رفت و این پرونده برای همیشه بسته شد، ولی خانواده روحالله و خانواده علیرضا هرگز نتوانستند رنگ آرامش را ببینند.
سروصداها خوابید، خشمها فروکش کرد، حاشیهها تمام شد و دستگاه قضائی هم کار خودش را به پایان رساند، ولی کسی نفهمید که این دو خانواده تازه روزهای تلخ و سیاهشان آغاز شده و زندگی روی خوشش را از آنها گرفته است. علی داداشی که ٨سال از برادرش بزرگتر بود، از این ٧سال سختی که گذشت، میگوید:
٧سال گذشت، در این مدت از اینکه قاتل The Murderer برادرتان را نبخشیدید، پشیمان نشدید؟
من از همان روزهای اول هم خواستار اعدام execution نبودم. دوست نداشتم آن پسر اعدام شود و تا لحظه اجرای حکم هم مخالف بودم.
پس چرا رضایت ندادید؟
نمیشد. مردم و طرفدارهای برادرم اجازه نمیدادند. در واقع ماجرای قصاص قاتل از اختیار ما خارج بود. ما هیچ نقشی در اعدامش نداشتیم. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و اصلا روال طبیعی نداشت. از طرفی داغمان تازه بود و اصلا فرصت فکرکردن نداشتیم. فرصت نشد فکر کنیم و درست تصمیم بگیریم. من و خانوادهام با قصاص قاتل مخالف بودیم. او باید زندانی Prisoner میشد و جور دیگری مجازات میشد.
او با اعدامشدنش راحت شد و رفت ولی ما هر روز داریم عذاب میکشیم. ازطرفی آن زمان پیامکهای تهدیدآمیز داشتیم و تحتفشار بودیم. میگفتند نباید گذشت کنید. مردم همه میخواستند اعدام شود. جو امنیتی و پلیسی شده بود و خودمان هم حال بدی داشتیم.
از طرف طرفدارهای برادرم هم تهدید میشدیم. فشار خیلی زیاد بود؛ در عرض ٤٠روز اعدام شد. برای همین نقشی نداشتیم. اگر به ما فرصت و اجازه میدادند خودمان تصمیم بگیریم، شاید این اتفاق نمیافتاد و قاتل را درنهایت میبخشیدیم.
خودتان قاتل برادرتان را دیده بودید؟
من وقتی با قاتل روبهرو شدم، اصلا به او بیاحترامی نکردم. فقط گفتم چرا این کار را کردی؟ او هم گفت، وقتی که داداشت را دیدم و پیاده شد، از هیکل بزرگش ترسیدم، ولی وقتی دیدم آدم آرام و مظلومی است، جرأت پیدا کردم و او را زدم. با این حال، اصلا به او بیاحترامی نکردم.
قاتل، هیچوقت از شما درخواست بخشش نکرد؟
در تمام مدتی که او بازداشت شد، حتی یکبار هم طلب بخشش نکردند، ولی من فکر میکنم که فرصت نداشتند. همه چیز خیلی سریع رخ داد. داغمان تازه بود. نه ما فرصت فکرکردن داشتیم و نه آنها فرصت تلاش برای نجات از اعدام قاتل داشتند.
یعنی الان پشیمانید از اینکه قاتل برادرتان اعدام شد؟
من همیشه گفتم که دوست ندارم قاتل اعدام شود. الان هم میگویم از اینکه او اعدام شد خوشحال نیستم و حتی ناراحت هم هستم. از طرفی هنوز خیلی از مسائل برای ما گنگ و بیپاسخ است. من حس میکنم که مقصر اصلی مرگ برادرم، علیرضا نبود. فکر میکنم پای کسان دیگری هم در میان بود. اما آن زمان آنقدر همه چیز سریع رخ داد که نشد به تمام این موضوعات رسیدگی کنیم.
حال و روز شما و خانوادهتان بعد از ٧سال چطور است؟
خیلی ناراحتیم. داغش هنوز تازه است. من همیشه گفتم، روح الله بهترین بچه، بهترین برادر، بهترین شاگرد و بهترین دوستم بود. از سه سالگی تمام کارهای برادرم را خودم انجام میدادم. من ٨سال بزرگتر بودم. همه کارهایش با خود من بود. حمام بردن و ورزش Sport کردن و غذا دادن. خیلی از لحاظ روحی و روانی به برادرم وابسته بودم. هنوز هم وقتی عکسش را میبینم یا دوستانش را میبینم ناخودآگاه گریه میکنم. نمیتوانم فراموش کنم. هنوز وقتی سر مزارش میروم انگار همان روز اول است و حالم بد میشود. برادرم بهترین رفیقم بود و هر روز بیشتر دلتنگش میشوم.
مادر و پدرتان فوت کردهاند؟
بله. مادرم کهسال ٧٥ فوت کرد. پدرم هم ٤٠ روز پیش از مرگ روح الله فوت کرد. درست روز چهلم پدرم و تولد امام زمان (عج) بود که خبر دادند برادرم کشته شده است. ما تازه لباسهای مشکی خود را از تن درآورده بودیم که دوباره سیاهپوش شدیم.
کاش فرصت زندگی به برادرم میدادند
هنوز هم در پروفایلش عکس برادرش را گذاشته؛ بعد از ٧سال نتوانسته حتی ذرهای از داغی که داشته کم کند. هر روز بیشتر از قبل آرزو میکند کاش برادرش زنده بود و او را یک بار دیگر میدید. برادر قاتل روحالله داداشی که هنوز هم با شنیدن نام علیرضا اشک میریزد دراینباره میگوید: «برادرم گناهی نداشت. خیلی زود او را پای چوبهدار بردند و اعدامش کردند. نباید به این سرعت حکمش را اجرا میکردند.
باید تحقیقات بیشتری در اینباره صورت میگرفت. او یک بچه بود و هنوز به ١٨سالگی هم نرسیده بود. قدرت تصمیمگیری نداشت. برادرم مظلوم بود و اهل دعوا نبود. اگر هم کاری کرده بود، از روی عمد نبوده و حتما ترسیده بوده. برای همین کاش به او فرصت زندگی کردن میدادند.
به اندازه کافی تنبیه شده بود. ای کاش زنده میماند ولی در زندان Prison زندگی میکرد. فقط زنده بود و ما هرازگاهی او را میدیدیم. دلم برایش بیشتر از قبل تنگ میشود. در هر شرایطی به یاد علیرضا میافتم و میگویم ای کاش بود. ای کاش نفس میکشید. ولی دیگر فایدهای ندارد. ما برادرم را از دست دادیم و مشخص نشد که ماجرای اصلی چه بوده است.»
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
جزییات تجاوز وقیحانه ناپدری به دختر 10 ساله اش / مادر دستور داد + عکس
وحید مرادی را همه دنیا می شناخت! / ادعاهای عجیب یک شرورتهرانی+ تصویر
عروس عفریته حیوانی ترین درخواست را در لباس سفید کرد !+ عکس
این جسد خالکوبی شده در جوی آب را می شناسید؟!
آنهایی که ملت را غارت کردند ادب میکنیم!
این 3 مرد مخوف با تهدید قطع اعضای بدن دزدی می کردند + عکس
پرنس سعودی با خوردن گوشت خوک لو رفت + عکس
جنجال تصادف زنجیرهای سردار آزمون با پورشه ادامه دارد! + جزییات
زینت مرد غریبه رابه خانه برده بود که مادرشوهرش مچ گیری کرد+عکس صحنه درگیری
جسد زنانه داخل کارتن ترانه بود شوهر داشت و آخرین بار خانه مرد متاهلی بود!
ناظم منحرف دبیرستان پسرانه معین اعدام نمی شود! / شاید ۱۰ سال زندان!
دختر 15 ساله فقط می خواست دستمال بفروشد که مزاحمت های مردانه ویرانش کرد!
دزد خیابانی به خانه سهیلا رفت تا شب را با هم باشند / دوستش پنهانی چه کرد؟! + فیلم گفتگو
رهایی یک پلیس از قصاص در شلیک مرگ به مجرم فراری! + جزییات
منبع: رکنا
کلیدواژه: جام جهانی سلامت مهم ترین های 24 ساعت جنایی قتل Murder قاتل The Murderer اعدام execution زندانی Prisoner اعدام قاتل ورزش Sport غذا زندان Prison اخبار حوادث روح الله داداشی قتل حادثه جنایت برادر عکس فیلم ایران جوان مرد گوشت بیماری حوادث ویدیو ها همدان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۱۹۲۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فریادهای خاموش: روایتهای ناگفته از حمله به نورشمس | گزارش تصویری
گروه دیپلماتیک - همشهری آنلاین: «سنا یاسین هیچگاه تصور نمیکرد شاهد روزی باشد که پیکر بیجان فلسطینی ها مقابل در خانهاش افتاده باشد و کسی اجازه نداشته باشد که به آنها نزدیک شود.» این یکی از روایتهایی است که از روزنامه اینترنتی فلسطین کرونیکل از جنایتهای اخیر صهیونیستها در اردوگاه نور شمس در شرق طولکرم در کرانه باختری اشغالی منتشر کرده است. در حمله 3روزه صهیونیستها به این اردوگاه علاوه بر تخریب گسترده منطقه، حداقل 14 فلسطینی به شهادت رسیده و و ده ها نفر مجروح شدند.
حمله پنجشنبه گذشته با ورود شمار زیادی از خودروهای زرهی و صدها سرباز صهیونیستی به اردوگاه آغاز شد. صهیونیستها به محض ورود به اردوگاه تمام ورودیها و خروجیها را مسدود کردند. یاسین به روزنامه فلسطین کرونیکل میگوید که بولدوزرهای اسرائیلی بلافاصله شروع به تخریب خیابانها کردند، آب و برق را قطع کردند و شبکه فاضلاب را ریشهکن کردند. بلدوزرها همچنین دهها مغازه و بالکن خانههای رو به خیابان را نیز تخریب کردند.
او میگوید: «به دیدن مادر بیمارم رفته بودم و وقتی حمله شروع شد به خانهام برگشتم. صدای بلدوزرها و وسایل نقلیه نظامی را شنیدم، بنابراین به سرعت وارد خانه ام شدم زیرا می دانستم که این صدا مقدمهای برای یک فاجعه است. سربازان اسرائیلی به هر کسی که حرکت میکرد شلیک میکردند و بسیاری را زخمی کردند. از آنجا که امدادگران و آمبولانسها اجازه ورود به اردوگاه را نداشتند شرایط مجروحان به سرعت رو به وخامت میرفت.»
خون در خیابانیاسین در تمام این مدت سعی کرده تا 4فرزندش را که بهدلیل قطع برق و صدای ممتد شلیک هراسان شده بودند آرام کند. او میگوید: «سعی میکردم به آنها کمک کنم بخوابند اما صدای تیراندازی بسیار بلند بود. صدای فریاد شنیدم و از پنجره 2مرد جوان زخمی را دیدم که روی زمین افتاده بودند. اول فکر کردم آمبولانسها میآیند و آنها را نجات میدهند، اما سربازان اسرائیلی اجازه نمیدادند کسی به آنها نزدیک شود. آنها ساعتها زخمی روی زمین افتاده بودند و در نهایت از دنیا رفتند.»
یاسین میگوید که جسد شهدا بیشتر از 60 ساعت روی زمین بود و بوی اجساد محله را پر کرده بود. او به فرزندانش اجازه نداده از پنجره نگاه کنند تا از این صحنه شوکه نشوند.
از دست رفتن 5 فرزند در 6 ماهسلیم غنام، 29 ساله، هم درست در ورودی خانهاش در اردوگاه نور شمس توسط سربازان صهیونیست به سرش شلیک شد. هیچکس اجازه نداشته تا به او نزدیک شود، اما خانوادهاش در نهایت موفق شدند جسد بی جانش را به داخل خانه بکشانند. سلیم 48 ساعت آنجا بود و در تمام این مدت خانوادهاش با چشمانی گریان نظارهگر او بودهاند. پس از اینکه ارتش اشغالگر از اردوگاه عقبنشینی کرد، خانواده غنام دریافتند که برادر ۲۶ ساله سلیم، محمود، نیز در محله ای نزدیک خانه به شهادت رسیده است. سلیم و محمود برادران عامر و احمد غنام بودند که در اکتبر سال گذشته توسط ارتش اسراییل به شهادت رسیده بودند.
این در حالی است که برادر دیگرشان، عبداللطیف نیز به تازگی بر اثر ابتلا به سرطان فوت کرده بود. مادر خانواده تنها در 6ماه پنج پسرش را از دست داد.
حمله بیرحمانهبر اساس بسیاری از شهادتها، حمله صهیونیستها به اردوگاه نور شمس یکی از بیرحمانهترین حملاتی بود که فلسطینیها ساکن در این منطقه تجربه کردند. ساکنان به روزنامه فلسطینی کرونیکل گفتهاند که این سطح از ظلم و ستم حتی در طول انتفاضه دوم نیز وجود نداشت.
ارتش رژیم صهیونیستی بهطور تصادفی به سمت ساکنان شلیک میکرد و در کوچههای اردوگاه دست به اعدامهای صحرایی میزد. دکتر زهران احمد میگوید که از لحظه اول حمله، ارتش اسرائیلی ورودیهای اردوگاه را بسته و از رسیدن پزشکان به مجروحان جلوگیری کرده است. سربازها همچنین مانع از انتقال کسی به خارج از اردوگاه شدند. حمله و محاصره اردوگاه از عصر پنجشنبه تا صبح یکشنبه ادامه داشت.
تصاویری وحشتناک نسل کشیوقتی سربازان صهیونیست شروع به عقب نشینی از برخی از محلهها کردند تیمهای امدادی موفق شدند وارد نورشمس شوند اما صحنهای که با آن روبرو شد غم انگیز بود. یکی از اجساد، که توسط دکتر زهران پیدا شد، به دلیل انفجار بمب کاملا سوخته بود.
زهران میگوید که یک فلسطینی جوان دیگر توسط سربازان به شهادت رسیده و سپس از طبقه دوم به بیرون پرتاب شده بود. یا پسر ۱۶ سالهای به پایش شلیک شده بود و به یکی از خانهها خزیده بود اما سربازان به دنبال رد خون رفته و او را در داخل خانه با شلیک گلولهای به سرش اعدام کردند.
این پزشک فلسطینی میگوید: «یکی از جوانانی که پیدا کردیم سرش قطع شده بود بعد از اینکه مستقیماً توسط یک بمب هدف قرار گرفته بود.» زهران توضیح میدهد که اغلب شهدا به سرهایشان شلیک شده بود که نشان میداد صهیونیستها عامدانه و به قصد کشت آنان را هدف قرار دادهاند.
کد خبر 846895 برچسبها نسلکشی رژيم صهيونيستى فلسطین