سرهنگ نامه مینویسد!/ عاقبت خوش نامه تند فرماندهان سپاه به سیدمحمد خاتمی
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۲۱۰۹۲
رویداد۲۴ روز 18 تیر 78، یکی از بزرگترین اعتراضات دانشجویی در ایران شکل گرفت که در فرهنگ سیاسی ایران ماندگار شد. بعد از کوی دانشگاه، جمعی از فرماندهان نظامی نامهای به سیدمحمد خاتمی نوشتند و در آن اینگونه از عملکرد او در حمایت از حریم ولایت انتقاد کردند «جناب آقای خاتمی، شما خوب میدانید، در عین توانمندی بهخاطر مصلحتاندیشی دوستان ناتوانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در آن زمان بعضی از روزنامه نگاران، این نامه را تهدید به کودتا علیه خاتمی خواندند. نوزده سال بعد از اعتراضات روز دانشجو، بررسی کردیم فرماندهان نظامی امضا کننده نامه به خاتمی، امروز کجای سیاست ایران هستند؟
متن نامه فرماندهان سپاه به شرح زیر است:
با عرض سلام و خسته نباشيد به استحضار ميرساند:
بهدنبال حوادث اخير به عنوان مجموعهاي از خدمتگزاران دوران دفاع مقدس ملت شريف ايران، وظيفهی خود دانستيم مطالبي را خدمت حضرتعالي دانشمند ارزشمند عرضه بداريم. اميدواريم با سعه صدر و شعار ارزشمند توأم با سيرهاي كه تبليغ ميفرماييد (شنيدن هر سخن و ايده ولو مخالف) به اين موضوع كه شايد درد هزاران زجركشيدهی انقلاب باشد كه امروزه بهدور از هرگونه خط و خطوط با چشمي نگران، مسائل و حوادث انقلاب را مينگرند و سكوت، مسامحه و سادهانگاري مسئولين كه از بركت خون هزاران شهيد بر مسند نشستهاند، متحير و متعجباند.
جناب آقاي خاتمي، قطعاً همه ما حضرتعالي را انساني وارسته، انقلابي، متدين و داراي ريشه عميق ديني در حوزه و دلسوز به انقلاب دانسته و ميدانيم، اما نحوه برخورد با حوادثي كه همه ما شاهد شادي و رقص دشمنان پيرامون آن هستيم و در اولويت قرار دادن پيگيري برخي اشتباهات و تخلفات و بزرگ كردن آنها در مقابل عدم توجه و يا كوچك جلوه دادن برخي ديگر از همين نمونه قانونشكني و هتك حرمت و فشار، باعث شده است جريانهاي معاند با انقلاب گستاختر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظهكارانه و با دلزدگي توأم با نااميدي، هر روز تحقير شده و به ثمرهی اين همه خون نگريسته و انگشت خود را با تاسف و تاثر ميگزند.
جناب آقاي رئيسجمهور، حمله به كوي دانشگاه همانطوري كه رهبر بزرگوار و مظلوم اين انقلاب فرمودند امري ناپسند، زشت و بد بود و عليرغم اينكه سختترين و تندترين برخوردها با آن انجام پذيرفت اما همه مردم به دليل ناپسندي عمل انجام شده اين برخوردها را پذيرفته و بر آن صحه گذاردند، اما سؤال مهم و پرابهام اين است كه آيا فاجعه فقط همين بود؟
صرفاً همين موضوع قابل پيگيري و توجه و اعتراض و تحصن است كه چند وزير به خاطر آن استعفا دهند، شوراي امنيت تشكيل جلسه بدهد و گروه تحقيق تشكيل گردد، اما آيا حرمتشكني و توهين به مباني اين نظام، تاسف و پيگيري ندارد؟
آيا حريم ولايت فقيه كمتر از كوي دانشگاه است؟ آيا حريم امام، آن انسان كمنظير، كمتر از جسارت به يك دانشجو است؟ آيا چند روز امنيت كشور را دچار اخلال كردن و به هر مؤمن و متدين حمله كردن و آتش زدن فاجعه نيست؟ آيا زير سوال بردن جمهوري اسلامي، اين يادگار دهها هزار شهيد و شعار عليه آن دادن فاجعه نيست؟
جناب آقاي خاتمي، چند شب پيش وقتي گفته شد عدهاي با شعار عليه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعه شهيد مطهري در حركتاند، بچههاي كوچك ما در چشم ما نگريستند، انگار از ما سؤال ميكردند غيرت شما كجا رفته است؟
جناب آقاي رئيسجمهور، امروز وقتي چهره رهبر معظم انقلاب را ديديم مرگ خودمان را از خداوند طلب كرديم چون كه كتفهايمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو بايد ناظر پژمرده شدن نهالي باشيم كه حاصل 14 قرن سيلي و زجر شيعه و اسلام است.
جناب آقاي خاتمي، شما خوب ميدانيد، در عين توانمندي بهخاطر مصلحتانديشي دوستان ناتوانيم. چه كسي است كه نداند امروز منافقين و معاندين دسته دسته به نام دانشجو به صف اين معركه ميپيوندند و خوديهاي كينهجو و منفعتطلب كوتهنظر آتشبيار آن شدهاند و براي تهييج آن، از هر سخن و نوشتهاي دريغ نميكنند؟
جناب آقاي خاتمي، تا كي با اشك بنگريم و خون دل بخوريم و با هرج و مرج و توهين، تمرين دموكراسي كنيم و به قيمت از دست رفتن نظام صبر انقلابي داشته باشيم؟
جناب آقاي رئيسجمهور، هزاران خانوادهی شهيد و جانباز و رزمنده به شما رأي دادند كه رأي آنها مدال سينه شماست. آنها از شما انتظار برخورد منصفانه با اين مسائل را دارند و ما امروز رد پاي دشمن را در اين حوادث به خوبي ميبينيم و قهقهه مستانه را ميشنويم. امروز را دريابيد كه فردا خيلي دير است و پشيماني فردا غيرقابل جبران است.
سيدبزرگوار، به سخنراني به ظاهر دوستان و خوديها در جمع دانشجويان بنگريد، آيا همه آن گفتهها تشويق و ترغيب به هرج و مرج و قانونشكني نيست؟
آيا معناي سال امام (ره) همين بود؟ آيا به همين صورت ميتوان ميراث گرانبهاي او را حفظ كرد و آيا بيتوجهي تعداد اندكي به نام حزبالله مجوزي است براي شكستن سر هر متدين و هتك حرمت آن؟
جناب آقاي خاتمي، رسانهها و راديوهاي دنيا را بنگريد، آيا صداي دف و دهل آنها به گوش نميرسد؟
جناب آقاي رئيسجمهور، اگر امروز تصميم انقلابي نگيريد و رسالت اسلامي و ملي خودتان را عمل نكنيد، فردا آنقدر دير و غيرقابل جبران است كه قابل تصور نيست.
در پايان با كمال احترام و علاقه به حضرتعالي اعلام ميداريم كاسه صبرمان به پايان رسيده و تحمل بيش از آن را در صورت عدم رسيدگي، بر خود جايز نميدانيم.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۲۱۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای هدیه و نامه شهید زاهدی به رهبر انقلاب چه بود؟
بعد از اولین مرحلهای که شهید زاهدی از لبنان بازگشت، در مراسم تودیع هدیهای که به وی داده شده بود، آن را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، خانواده سردار شهید محمدرضا زاهدی نخستین بار نامه شهید زاهدی به فرمانده کل قوا را منتشر کردند.
بعد از اولین مرحلهای که شهید زاهدی از لبنان بازگشت، در مراسم تودیع، یک قبضه سلاح مینی یوزی به وی هدیه داده شده بود که ایشان، آن را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد؛ متن نامه شهید زاهدی بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک امام المسلمین
حضرت آیت الله العظمی خامنهای دامة برکاته
مولای عزیزم سلام علیکم و رحمة الله
بدینوسیله خالصانهترین درودها را بر آن جانشین خلف خمینی کبیر (ره)، رهبر فرزانهام میفرستم و از خداوند میطلبم تا نفس دارم سرباز آن نایب امام عصر (عج) بوده و در این راه چیزی جز شهادت موجب جدایی از آن عزیز نگردد.
اسلحه مینی یوزی که در مراسم تودیع اینجانب … بهعنوان هدیه از طرف مسئول… تقدیم بنده شده بود، و آرزو داشتم شخصاً شرفیاب شده، تقدیم نمایم اما همیشه در این مدت با خود حدیث نفس داشتم و به خود اجازه ندادم وقت ولی امر مسلمین را از این بابت بگیرم.
لذا این هدیه ناقابل را با خالصانهترین درودها و سلام تقدیم مینمایم.
انشاءالله تعالی با قبول آن سرباز کوچکتان را بسیار خوشحال خواهید نمود.
تقاضای عاجزانه دارم این حقیر را از دعای خیرتان فراموش نفرمایید.
والسلام
زاهدی
۸۲/۰۱/۲۰»