ترسیم نقشه راه آیندگان با پاسداشت حماسه های دفاع مقدس
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۲۹۴۶۰
تهران- ایرنا- مرور آثار دوران جنگ تحمیلی در حقیقت مستندسازی حماسه های هشت سال دفاع مقدس به شمار می رود و به فرهنگ سازی برای ترویج آرمان های انقلاب اسلامی برای جوانان می انجامد تا نسل آینده آگاهی و بصیرت یابند و از این میراث گرانبها حفاظت کنند.
به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ هشت سال دفاع مقدس یکی از درخشان ترین عرصه های دفاع محسوب می شود؛ هنگامه ای که ملت ایران در اتحادی بی نظیر و یکپارچه به مصاف با دشمن متجاوز رفتند و برای حفظ و پاسداری از خاک وطن، سراسر عشق، ایثار و شجاعت شدند، پس از پایان جنگ نیز مجاهدانی از تبار شهیدان برای دفاع از اسلام و حریم اهل بیت(ع) در قامت مدافعان حرم در جنگ با اندیشه های افراطی و تکفیری، جامه برازنده شهادت را بر تن کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** مسیر شهدای دفاع مقدس، چراغ راه حق طلبان
با گذشت سالها از ایثارگری ها و شهادت رزمندگان دفاع مقدس، سیر و سلوکشان همچون شمعی در تاریکی، روشنایی بخش افراد حقیقت جویی است که تشنه وصال به حق هستند و در این مسیر، شهیدان الگوهای بی نظیر برای رسیدن به زندگی متعالی هستند.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «نماز شب بخشی از رزم شبانه پسرم بود» نوشت: رامین عبقری در یک خانواده متمول به دنیا آمده بود. خانهای در شمال شهر تهران و یک زندگی راحت و بیدغدغه که باعث میشود آدم فکرش را به کار بیندازد و خودش را در موقعیتهای عالی قرار بدهد! مثلاً میشود برای ادامه تحصیل یا زندگی به خارج از کشور رفت. کار و کاسبی راه انداخت و خود را اسیر هیچ ایدئولوژیای نکرد! اما وقتی انقلاب و جنگ شد، رامین همه چیز را رها کرد و برای عقایدش به جبهه رفت؛ جایی که نه راحت بود و نه شیک و نه در رفاه. آنجا گلوله بود و خون و مجروحیت و... رامین 26 دی ماه در جبهه شهید شد.
روزنامه «خراسان» در گزارشی با عنوان «پس از 34 سال هنوز برایم یک عشق تازه است» آورد: 34 سال از شهادت عباسعلی بذرگری گذشته است، اما در همه این سال ها او در خانه و در کنار همسر و فرزندانش حضور پر رنگی داشتهاست. همسرش می گوید: «شاید باور نکنید اما من هنوز وقتی می خواهم سر سفره بنشینم تصور می کنم آقا عباسعلی هم می آید، یا گاهی فکر می کنم همین روزها در خانه باز می شود و می آید ضمن این که اگر کسی را دوست داشته باشی و عاشقش باشی و اگر صد سال هم بگذرد، انگار هنوز برایت یک عشق تازه است». همین حس و حال را «سمیه» فرزند شهید هم دارد.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «یکی یک دانه مادر» نوشت: فرصت نداشتم و قرار بود به زودی پرونده های شهدا را به مرکز تحویل بدهند. پرونده شهید «مهدی قرص زر» مانده بود بدون هیچ مصاحبه ای. جای تعجب بود که چرا تا به حال کسی به سراغ خانواده شهید نرفته است. در بانک اطلاعات مرکز هم از خانواده شهید جز یک نشانی اطلاعات دیگری نبود. عصر روز سه شنبه راهی منزل شهید شدم. از خیابان سعدی وارد یکی از کوچه های قدیمی شدم که روی دیوار جمله ای از وصیت نامه شهید قرص زر نوشته شده بود: «من از کسانی که با این انقلاب خوی سازش ندارند راضی نیستم مگر این که از کردۀ خویش پشیمان شوند و به دامن اسلام برگردند. بسیج مسجد حمزه».
روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «معمای «حـاج احـمد» و کمیتههایی که هیچگاه حقیقت را نمییابند» آورد: این روال هر ساله ماست که روزهای نزدیک به 14 تیر و حتی چند روز بعد از این روز تاریخی یک پرونده برای دلخوشی خودمان یا شاید هم از روی وظیفه مینویسیم و بعد از آن، همان پرونده را میبندیم و دیگر تمام! بعضی روزها مانند آزادسازی مناطق غرب کشور، تولد حاج احمد متوسلیان، آزادسازی خرمشهر و ... بهانه ای میشود تا دوباره نمکی به زخم خانوادههای این چهار نفر بپاشیم و بعد از آن دیگر هیچ!
این روزنامه به روایت برادر شهید «حسن آقاسی زاده شعرباف» در قسمت (یک شهید، یک خاطره) با عنوان «هنوز وقتش نشده» نوشت: بعد شهادتِ حسن خیلی بیتاب بودم. دائم دلتنگش میشدم. شبی خواب دیدم حسن در یک باغ بزرگ و زیباست! او به قصری که آنسوی باغ قرار داشت اشاره کرد و گفت: «آن قصر برای من است. میتوانید وارد آنجا شوید.» متعجب اطراف را نگاه کردم و گفتم: «برادر! کمی از این باغ را به من بده.» حسن در جوابش گفت: «هنوز وقتش نشده. بعد خواهید آمد.» این روزها دیگر دلم بیتاب برادر نیست؛ میدانم جای حسن خوبِ خوب است.
روزنامه «کیهان» در گزارشی دیگر با عنوان «اقتدا کردند بر سالار عشق» به یاد بسیجی شهید «رضا تورجیزاده» آورد: بهار سال 1346 شیرمردی در دیار سرسبز «جیشیر» پا به عرصه ظهور نهاد که با آمدنش صفا و خلوص دیگری به خانواده و دوستانش بخشید. نهال وجودش در عین سرزندگی در سن 7 سالگی با فوت ناگهانی پدر طراوت خود را از دست داد و در غم از دست دادن تکیهگاهش به سوگ نشست. با شروع جنگ تحمیلی 3 بار عازم دیار عاشقان شد. اولین بار از طریق مدرسه خود سال 1359 به میدان جنگ پر کشید و 2 سال عمر گرانبهای خود را در جبهههای جنگ گذراند. برای بار دوم و آخرین باری که به جبهه اعزام میشد در حالی که سوگوار غم از دست دادن دوستان و همرزمانش بود سال 1361 در عملیات «رمضان» پس از ایثارگریهای فراوان، جرعهنوش بزم صاحبدلان گشت و همنشین یاران باوفایش.
این روزنامه در گزارشی با عنوان «پاسداری ساده در بیت امام(ره)» نوشت: شهید حسین رمضان برادر شهید غلام رمضان در 17 آبان 1333 چشم به جهان گشود. در 22 بهمن 1357 با پیروزی انقلاب اسلامی، در تظاهرات و حرکتها، فعالانه شرکت میکرد و در روز چهارشنبه خرداد 1358 معروف به چهارشنبه سیاه- که ضد انقلاب دست به توطئه شومی زد- حسین فعالانه در تظاهرات شرکت کرد. در شهریور 1359 با شروع جنگ تحمیلی به استخدام سپاه ولیعصر گردان 3 گروهان یک درآمد. جزو پاسداران بیت امام بود. چندین بار به جبهه اعزام گردید. در سال 58 خداوند پسری به او عطا نمود، که نامش را روح ا... گذاشت و او را به دیدار امام برد، امام در دیدارش دستی به سر فرزندش کشید. آخرین بار که عازم جبهه شده بود پس از 2 روز به آرزوی دیرین خود، شهادت رسید.
روزنامه «جمهوری اسلامی» در گزارشی با عنوان «پاسگاه کمین شهید امراللهی در تابستان گرم هور العظیم» آورد: صبح چهارم تیر 64 بود و آفتاب از دور دستها به نیم کره خاکی سرک کشیده بود. آب هور راکد و ساکت به نظاره ما نشسته بود و ماهیان جور واجور، مارماهی، شور، بیشلمبو و کپور و…، دور تا دور سنگر پرسه میزدند؛ تا شاید در خوردن نان خشک و برنج پخته و یا کال با ما شریک شوند و میشدند!. سنگر ما در دل نیزار قرار گرفته بود و هم با نی آن را استتار کرده بودیم، تا از گزند چرخ بالها و هواپیماهای دشمن در امان باشیم. وقتی آفتاب مقداری از راه طولانیاش را که طی میکرد؛ محیط برای مان جهنّم میشد. سنگر ما پذیرای سیزده جنگ جوی بسیجی بود که هفت نفرمان طلبه بودیم. فضای خوشی داشتیم و اغلب اوقات، آوای خوش قرآن و مناجات تا شعاع بینهایت را عطرآگین میکرد. زیارت عاشورا، دعای توسل، کمیل و ندبه.....
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «حقیقت پنهان و مظلومیت غواصان شهید» روایتی از عملیات کربلای 4 و شهید غواص شهید جعفـر میرزایی نوشت: تقریباً ساعت از 11 ظهر گذشته بود و ما همچنان در وضعیت بلاتکلیف درمیان شیار. فقط هر چند وقت یکبار با فرود گلولههای کاتیوشا یا خمپاره و توپهای دوربرد، در وسط شیار، عده زیادی از بچهها را به خاک وخون میکشید. بعداً فهمیدیم که دشمن با اطلاع از موضوع، در ظاهرعقب نشینی کرده و عملاً بخش عمدهای از نیروهایش، در میان نیزارهای اطراف نهرها کمین کرده اند، که هم مختصات محل استقرار ما را به ادوات سنگین خود اعلام میکردند، تا ما را مورد حمله قرار دهند و هم خود، هرچند وقت یکبار از پشت سر مستقیماً ما را مورد حمله قرار میداند. این را از صدای عبور تیر سلاحهای سبک آنها که زوزه کشان از بالای سرما رد میشد یا قطع نوک نیها دراثر اصابت گلولههای تک تیراندازها و از همه مهمتر اصابت گلوله از پشت سر به بچهها و شهید شدن یکی پس از دیگری آنها، به خوبی میتوان فهمید.
** مدافعان حرم؛ پاسداران حریم ولایت
خبر حمله تکفیریها به حرم حضرت زینب(س) سبب شد تا شیفتگان حریم ولایت از هر قومیتی بی اعتنا به مرزهای خاکی به مصاف تروریستها بشتابند و در مسیر دفاع از حرم اهل بیت(ع) جانفشانی کنند.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «از کردستان تا سوریه همیشه در خط مقدم بود» نوشت: سردار داییپور از رزمندگان و فرماندهان جنگ تحمیلی نیز بود که مدتی به عنوان فرمانده یگان ضدزره و ادوات قرارگاه نجف در دوران دفاع مقدس فعالیت میکرد. داییپور خط رزمندگی را از دفاع مقدس تا دفاع از حرم ادامه داد تا پاداش عمری جهاد فی سبیل الله را با شهادت در البوکمال سوریه کسب کند. حاجشاهرخ داییپور اول تیر 1397 در شهر البوکمال سوریه به شهادت رسید تا استان کرمانشاه پانزدهمین شهید مدافع حرم خود را تقدیم کرده باشد.
در ادامه، به نقل از جلیل کرم، پسردایی و همرزم شهید آمده است: در عملیات والفجر 8، مطلعالفجر و عملیات رمضان همسنگر بودیم. با آغاز جنگ لباس رزم به تن کرد و سالها در جبهه حضور داشت. بعد از جنگ هم مدتی برای آموزش بچههای حزبالله به لبنان رفت. اوایل سال 1396 شاهرخ همتی که داشت خود را به صفوف مبارزان مقاومت رساند و به عنوان مستشار نظامی مشغول به خدمت شد. چرا که خود را ملزم میدانست که با توجه به هجمههای علیه اسلام وکشور وارد میدان شده و برای دفاع حاضر شود.
این روزنامه در گزارشی دیگر با درج عنوان «میگفت: متنفرم از مبلّغی که مجاهد نباشد» آورد: حیدر علی در منطقه هنگو پاکستان در روستای مؤمنآباد کچیی به دنیا آمد. خانوادهای بزرگ داشت طوری که طایفه حیدر علی اکثریت اهالی روستا را تشکیل میدادند. وضعیت اقتصادی خانواده هم با توجه به حضور پدر و برادرهایش در دوبی خیلی خوب بود. حیدر علی جوانی خوشاخلاق و میان دوستان و فامیل، الگو و نمونه بود. اطلاعات دینی بالایی هم داشت.
ضمن آنکه قصد حضور در جبهه مقاومت علیه تروریستهای تکفیری را هم داشت. یک روز با من تماس گرفت و گفت: میخواهم بیایم قم تا اگر توفیق داشته باشم برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) عازم سوریه شوم. گفتم ما باید در سنگر دین از حریم و حرم آلالله دفاع کنیم. هر کسی میتواند در جبهه نظامی حضور یابد، اما جهاد در جبهه فرهنگی و دینی کار هر کس نیست، استعداد خاصی میخواهد. خیلی اصرار کرد که هم میخواهم درس حوزوی را در قم ادامه دهم و هم میخواهم برای جهاد بروم. میگفت: اول باید به جبهه مقاومت بروم، بعد ادامه تحصیل دهم.
** آثار دفاع مقدس و یادمان هایی جاودان
تاریخ دفاع مقدس اراده استوار زنان و مردانی را به تصویر می کشد که با قامتی برافراشته در برابر یورش متجاوزان ایستادند و رویای دژخیمان در دست اندازی به خاک این مرزوبوم را به کابوسی تلخ مبدل کردند.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «شهیدی که عزیز دل جوانها است» نوشت: با آن کاپشن خاکی و چهره آرامِ شرقی، آن ریش و موهای مشکی دل خیلیها را برده است. حالا بسیاری نقطه تحولشان را مدیون شهید ابراهیم هادی میدانند. میگویند از وقتی با شهید هادی آشنا شدهاند و داستان زندگیاش را خواندهاند، داستان زندگی خودشان عوض شده است. شبیه گمگشتهای که تازه راه پیدا میکند و فانوس به دست به دنبال نور میرود.
یکی از جوانان پس از خواندن کتاب «سلام بر ابراهیم» که زندگی شهید را در برمیگیرد، در نظری درباره تأثیری که در زندگیاش به وجود آمده، نوشت: «اینکه بگوییم چه درسی گرفتهایم خودش چندین جلد کتاب است... خواندن این کتاب تلنگری بود برای من و تمام سعی من این است که تمام رفتارهای گذشتهام را تغییر دهم تا اول خدا و بعد شهید ابراهیم هادی از من راضی باشد و در پایان آرزو میکنم که همه مردم این گنج بزرگ را مطالعه میکردند و شاهد تغییر رفتار و نگاه خود میشدند.»
این روزنامه در گزارشی دیگر با انتشار عنوان «عکس یادگاری با صدام!» آورد: کتاب «آن ۲۳ نفر» از جمله کتابهایی است که مفتخر به دریافت تقریظ از سوی مقام معظم رهبری شده است. ماجرای ۲۳ نفر از نوجوانان اسیر در اردوگاههای دشمن بعثی که ماجرای دیدارشان با صدام در قالب یک کتاب توسط حوزه هنری منتشر شد و از جمله کتابهای موفق حوزه دفاع مقدس نیز به شمار میرود. با هم مروری به داشتههای این کتاب میکنیم.
«آن ۲۳ نفر» زندگینامه آزاده احمد یوسفزاده است. خاطرات خودنوشتی که با برگشتهای زمانی به گذشته و حال، شرحی از کلیت زندگی یوسفزاده را بیان میکند. او که در ۱۶ سالگی رزمنده لشکر ۴۱ ثارالله میشود، در اردیبهشت سال ۶۱ و در جریان عملیات الی بیتالمقدس به اسارت دشمن درمیآید، اما پیش از آن، یوسفزاده خاطراتی از دوران کودکی، نوجوانی و مقاطع حضورش در جبههها را بیان میکند.
روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «بویههای روشن، حکایتی خواندنی» آورد: کتاب «بویههای روشن، خاطرات ناو سروان تکاور سید احمد شمسزاده علوی» از زمره ادبی خاطرهنگاری است. این اثر از سری قصههای دریاست که توسط انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنری کودک و نوجوان در سال 1396 در 114 صفحه به چاپ رسیده است. کتاب به قلم حسن احمدی است و این اثر با حمایت معنوی امیر دریادار حبیباله سیاری فرمانده سابق نیروی دریایی کشور تهیه شده.
حسن احمدی از نویسندگان پرکار و ساعی در زمینه ادبیات دفاع مقدس است. او داستاننویس است و مشتاق به نگارش خاطرهنگاری برای نسل جوان. ایشان به عنوان داور در جشنوارههای داستانی، فیلم و مطبوعات به دفعات حضور داشته و از اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است. از آثارش میتوان به کتابهایی همچون: باران که میبارید، شال سبز، یک پروانه هزار پرواز، تک درخت سیب، به خاطر پرندهها، بوی خوش سیب، بزرگمردان کوچک، افسانه دانی و مانی، آیینه سرخ اشاره نمود.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «یکه تازی «نامها» در عرصه آثار دفاع مقدس» نوشت: سید یاسر هشترودی از نویسندگان با تجربه و نام آشنای ادبیات حوزه دفاع مقدس متولد 1346 در تهران و در خانواده ای روحانی است. او در زمان جنگ تحمیلی، مسوولیت مرکز مطبوعات جنگ سپاه اهواز را برعهده داشت و از سال 1365 در موضوع ادبیات مقاومت فعالیت می کند. تاکنون آثاری در این زمینه به چاپ رسانده و بیش از 150 عنوان گزارش در مطبوعات نگاشته است.
از مهمترین کتابهایی که تاکنون از هشترودی منتشر شده میتوان به «شهر خاکستری» که شامل سه گزارش از مناطق جنگی است، «گزارش اول، حرفهای و هنرمندانه» که شرح کوتاهی از اولین ساعت بمباران سیانوری حلبچه است، «سلام وطنم» شامل 10 مصاحبه با اسرای آزاد شده ایرانی است، «خوابهای تلخ عمران»، «آخرین گزارش»، «تالابهای سیاه» که گزارش سفر به باکو و عشق آباد است و «مشت مشت گل سپید میچیند از خاک» که 10 گزارش از عراق را شامل میشود نام برد.
پژوهش**1699**2059**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي خاطره شهيدان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۲۹۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو شهید گمنام در مسجد مقدس جمکران به خاک سپرده شدند
به گزارش حوزه استان ها خبرگزاری تقریب، عصر پنجشنبه دو شهید گمنام دوران دفاع مقدس مهمان شهر کریمه اهل بیت علیهم السلام بودند و مراسم تشییع این دو شهید که به تازگی در مناطق عملیاتی تفحص شدند در مسجد مقدس جمکران برگزار شد.
مردم انقلابی و شهید پرور قم تشییع این دو شهید گمنام دوران دفاع مقدس را از میدان آل یاسین در جوار مسجد مقدس جمکران آغاز کردند و این دو شهید گرانقدر به سمت میعادگاه منتظران ظهور بدرقه شدند.
آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیت الله سید محمد سعیدی تولیت حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر اجاق نژاد تولیت مسجد مقدس جمکران و سید محمد آقامیری استاندار قم در این مراسم حضور داشتند.
آیت الله حسینی بوشهری امام جمعه قم بر پیکرهای مطهر این دو شهید گمنام دوران دفاع مقدس اقامه نماز کرد و در ادامه مراسم تدوین در صحن جامع مهدوی این مکان مقدس که به دستور امام زمان (عج) بنا شده، برگزار شد.
آیت الله سعیدی تولیت حرم بانوی کرامت و حجت الاسلام اجاق نژاد تولیت مسجد مقدس جمکران در قبور مطهر این دو شهید قرار گرفتند و ابدان این شهدا را در جایگاه ابدی آنها قرار دادند.
گفتنی است یکی از این دو شهید والامقام در عملیات کربلای پنج در سال ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسیده و دیگری در عملیات عاشورای ۲ در سال ۱۳۶۴ در چنگوله به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.
انتهای پیام/