خوزستان| شهید قانعیفر تکلیف خود را فهمید و بدون خداحافظی به دفاع مقدس رفت
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۴۳۸۸۸
هنگامی که بحث الگوی تربیتی برای مادران امروز مطرح میشود بیدرنگ مادران شهدا برای همگان تداعی میشوند. مادرانی که با نگاه خود به فرهنگ جهاد و شهادت به واقع اسوه صبر هستند. ۲۲ تير ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۲ استانها خوزستان نظرات
به گزارش خبرگزاری تسنیم ازدزفول، وقتی بحث الگوی تربینی برای مادران امروز مطرح می شود بیدرنگ مادران شهدا برای همگان تداعی میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خودش میداند بهانه صبحتمان عبدالکریم است از همان اول میرود سراغ فرزند شهیدش. مادر شهید در خصوص مشی زندگی این شهید اظهار داشت: 5 پسر و 4 دختر خداوند به ما عنایت کرد. عبدالکریم متولد 1345 بود. زندگی فرزندم از کودکی با سختی عجین شده بود. عبدالکریم همچون فرزندان آن نسل که در کوران حوادث و مشکلات دست و پنجه نرم میکردند تا آب دیده و ناب شوند بعد از فوت پدرش مشغول کار در کوره آجرپزی شد. درسش را برای دفاع از آرمانهای انقلاب رها کرد و به جبهه رفت، او از 14 سالگی وارد عرصه دفاع مقدس شد.
مادر شهید در ادامه گریزی به فعالیتهای انقلابی فرزند خود زده و بیان میکند: ارادت بسیاری به امام داشت وی هر کجا که فکر میکرد باید باشد حضور پیدا میکرد و از همان کودکی با مسجد و بسیج آشنا شد.
مادر شهید از قاطعیت این شهید در انجام امورش تعریف کرد: یک روز عبدالکریم به خانه آمد و گفت: «حضور شما در جلسه مدرسه الزامی است» من نمیدانستم اصرار او برای حضور در جلسه مدرسه برای چه بود. زمانی که من به مدرسه او میروم عبدالکریم به خانه میآید شناسنامهاش را پیدا میکند اسم خود را برای اعزام به جبهه مینویسد. من مخالف رفتن حضور هم زمان هر دو برادر «عبدالکریم و دیگر پسرم عبدالرحیم بودم» به او گفتم: عبدالرحیم که میرود کافیست. اما او بدون خداحافظی به جبهه رفت.
خواهر شهید میگوید: عبدالکریم از اینکه تا آن زمان نتوانسته بود رضایت حداکثری مادر را به عنوان عاملی برای کسب توفیقات معنوی خود جلب کند. ناراحت بوده و نامهای به «شهید عنایت پناه» میدهد. متاثر بود و در صبحتهایش نوشته بود: "مادر مرا ببخشید که خداحافطی نکردهام"
روایت پایی که بالاخره به عهدش وفا میکند
خواهر شهید میگوید: پای عبدالکریم میان شنی دو تا از تانکهای خودیگیر میکند صدای او هم که به جایی نمیرسد. بعد عبور تانکها از روی پای او عبدالکریم درون چاهی در همان مکان میافتد تا ساعتها کسی متوجه نمیشود. هنگامی که یکی از رزمندگان از آنجا عبور میکند متوجه صدایی میشود که با نگاه کردن در درون چاه با حال وخیم عبدالکریم روبهرو میشود. او را به اهواز اعزام میکنند زمانی که نمیتوانند برای او کاری کنند او را به تهران منتقل میکنند. خانه برادرم میهمان بودیم تلفن منزلش به صدا درآمد چشمتان روز بد نبیند که چه به روز ما آمد وقتی به ما گفت: «رضایت خانواده برای قطع پا نیاز است» دیگر نفهمیدیم چگونه خودمان را به تهران رساندیم.
عبدالکریم بعد از آن ماجرا پایش را از دست داد و یک پای مصنوعی برای او تهیه کردیم که حالا روی مزارش به یادگار گذاشته شده است. پایی که رفیق روزهای زندگیاش شده بود و برای رسیدن به آرزویش یعنی "شهادت" کم برایش نگذاشت.
خواهر که باشی برای رخت دامادی برادرت هزار نقشه داری اما گاهی وقتها دست تقدیر به گونهای دیگر رقم میخورد خواهر شهید با آهی از دل میگوید: بعد از دوران مجروحیتش با نظر مادر و رضایت خودش تصمیم گرفتیم که او را داماد کنیم. هزینههایی هم برای خرید عروسیاش به من داده بود. لحاف و تشک (در فرهنگ مردم دزفول رسم بود تشک و پتو برای عروسی پسرشان درست کنند) را با چه ذوق و شوقی درست کرده بودم. مقداری هم وسیله مایحتاج زندگی از قبیل: قالی، موکت و غیره و گوسفند قربانی عروسیاش را خریده بود.
نهایت عشق و شیدایی او به شهادت را نشان میدهد که از عمق جانش سرچشمه گرفته است خواهرش در ادامه میگوید: عجیب بود گوسفندی که تهیه کرده بود یک چشم داشت با خود گفتم : خدایا چه حکمتی است خودش یک پا دارد گوسفند قربانی عروسیاش هم یک چشم باید داشته باشد.در حالی که هنوز زخمهای پای او خوب نشده بود. گفت من میخواهم به جبهه بروم به او گفتم: خانواده عروس به ما گفتهاند آماده و منتظر هستند و شما بفرمایید ما چکار کنیم. عبدالکریم گفت: صحبتها را که کردید به فرماندهمان زنگ بزنید من برمیگردم.
شرح شیدایی شهید قانعیفر نشان میدهد حتی پای مصنوعیاش هم مانع هدفش نمیشود. دو سه روز بعد از رفتنش در جریزه مجنون در تاریخ 15 مرداد 1365 براثر اصابت ترکش به یاران شهید پیوست.
خواهر شهید میگوید: از آنجا که رازدار بود ما از جزئیات فعالیتش در جبهه با خبر نبودیم. تاکید و موکد برنماز اول وقت، حسن خلق و صبری که بعد از مجروحیتاش داشت مثال زدنی بود. سکوت و رازداری از برترین سجایای اخلاقی عبدالکریم به شمار میرفت. بعد آن که پایش را از دست داد در گوشهای از مغازه شوهرم جلسات قرآن را بر پا کرد.
مادر شهید از رمز موفقیتاش در تربیت جوانی مانند عبدالکریم میگوید: لقمه حلال پدر و زحمات من برای تربیت فرزندانم رمز موفقیت ما بود.
اینجا دیگر بیقراریهای مادر امان نمیدهد، لبخند مادر بغضی میشود در چشمانش و ادامه میدهد: آرزو دارم او را خواب ببینم تا دلتنگیهایم ذرهای کاهش پیدا کند. هر چه دلتنگی فرزندم همیشه همراه من است و بهخاطر کسالتی که دارم حتی از رفتن سر مزار عبدالکریم محروم شدهام، آرزویم دوباره رفتن سر مزار پسر شهیدم است.
با بهت و ناباوری نگاه میکنم باز هم شرمنده میشوم که باید چه بگویم خواهر شهید میگوید: هزینه درمانم زیاد است. بنیاد شهید حق پرستاری را به ما نمیدهد مگر قانون حق پرستاری تعیین نکرده است؟ پس چرا حق پرستاری را به ما نمیدهند؟
گفتوگو از فاطمه دقاقنژاد
انتهای پیام/ح
R41468/P1357/S6,57/CT2منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۴۳۸۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیکر شهید جاویدالاثر ایلامی پس از ۴۱ سال شناسایی شد
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، سرهنگ محمدحسین فولادی امروز با بیان اینکه پیکر پاک شهید محمدشفیع فیضیزاده از شهدای جاویدالاثر استان ایلام پس از ۴۱ سال گمنامی شناسایی شد، گفت: پیکر پاک شهید والامقام در آن سوی مرز مهران و در مناطق عملیاتی زرباطیه عراق تفحص شده است.
بیشتر بخوانید: پیکر ۵ شهید دوران دفاع مقدس در فکه کشف شدمدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان ایلام افزود: این شهید در عملیات والفجر۳، سال ۱۳۶۲ به شهادت رسیده است.
فولادی با اشاره به اینکه پیکر این شهید بزرگوار در پی تفحصهای انجام گرفته در منطقه کشف شد و برای تعیین هویت به معراج شهدای تهران انتقال یافت، تصریح کرد: "دی. ان. ای" و آزمایشهای ژنتیکی و هویتی بستگان نزدیک همه شهدای گمنام استان ایلام استخراج و ذخیره سازی شده است.
وی در ادامه با بیان اینکه مراسم تشییع پیکر این شهید گرانقدر متعاقبا از طریق رسانهها اعلام می شود، گفت: این شهید دوران هشت سال دفاع مقدس، سال ۱۳۲۷ در روستای "چشمه پهن" بخش کارزان شهرستان سیروان متولد شد.
فولادی با تاکید بر اینکه پیش از این ایلام دارای ۶۹ شهید جاویدالاثر بود، افزود: شهیدان مرادحاصلی، زرگوش، محمدیان، چناری و غیوری زاده نیز از شهدای گمنامی بودند که پیکر پاک آنان تفحص و شناسایی شد.
در سال ۱۴۰۰ هویت ۲ نفر از شهدای گمنام مدفون در استان ایلام شامل شهید "سیدابوالفضل حسنی" ساکن استان تهران و مدفون در شهرستان بدره و شهید "قاسم شاه ولدی" از استان مرکزی و مدفون در دانشگاه آزاد ایلام نیز شناسایی شدند.
انتهای پیام/
کد خبر: 1228914 برچسبها ایثار وشهادت