رسانههای صهیونیستی در یک نگاه|بازتاب سفر دکتر ولایتی به مسکو؛ اروپاییها از موضع ضعف به خواستههای ایران تن در میدهند
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۵۵۵۵۲
رسانههای رژیم صهیونیستی هفته گذشته نیز بخشی از مطالب منتشرشده خود را به ایران و مسائل مرتبط با ایران اختصاص دادند که سفر دکتر ولایتی به مسکو مورد توجه آنها قرار گرفت. ۲۳ تير ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۵ بین الملل آسیای غربی دیپلماسی ایران نظرات
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،ارسال پیام مقام معظم رهبری برای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ودلایل ماموریت یافتن دکتر علی ولایتی برای این امر محور اصلی اکثر اخبار منتشر شده رسانه های صهیونیستی طی هفته گذشته بود همچنین حضور نتانیاهو در مسکو ، تلاش برای ضربه زدن به اقتصاد جمهوی اسلامی ایران ، همدستی شماری از کشورهای عربی با تل آویو برای توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران از مهمترین محورهایی بود که طی هفته گذشته رسانه های عبری زبان رژیم صهیونیستی به آن پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه یدیعوت آحارانوت
پایگاه اطلاع رسانی این روزنامه درباره سفر مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل به مسکو نوشت : ایران تنها در صورتی مستشاران نظامی خود را از سوریه فرا می خواند که مسئولین این کشورها خواهان چنین امری باشند و تحت فشار آمریکا چنین کاری را نخواهیم کرد.
به نوشته این روزنامه عبری زبان ، سفر فرستاده ویژه رهبر ایران به مسکو در حالی انجام می شود که در همین هفته بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل هم به مسکو سفر کرد و یکی از محورهای گفتگویش با پوتین حضور ایران در سوریه بود.
آحارانوت در پرونده سوریه همچنین خبر داد پوتین و ترامپ قرار است استقرار نیروهای ارتش سوریه را در طول مرز با جولان (اشغالی) را مورد بحث وبررسی قرار دهند.
بر اساس این گزارش تل آویو به شدت امیدوار است که پوتین و ترامپ بتوانند در جریان نشست خود مسئله نحوه استقرار نیروهای سوریه را در مرز با فلسطین اشغالی در اطراف بلندی های جولان مشخص کرده و اطمینان حاصل شود که نیروهای حزب الله و مورد حمایت ایران در این منطقه حضور نداشته باشند.
این روزنامه پر تیراژ رژیم صهیونیستی در عین حال از رایزنی های واشنگتن با برلین برای جلوگیری از انتقال 300 میلیون یورو دارایی های نقدی ایران از بانکی در آلمان به داخل جمهوری اسلامی ایران خبر داد و افزود ایالات متحده از آلمان خواسته است تا چنین کاری انجام نشود.
یسرائیل هیوم
روزنامه عبری زبان یسرائیل هیوم هم در گزارشی در رابطه با حضور مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی در امور بین الملل در مسکو و دیدار با پوتین نوشت : روز بعد از نشست با نتانیاهو ، رئیس جمهور روسیه با ولایتی مشاور رهبر ایران دیدار کرد ، این دیدار در سایه تحریم های سنگینی که ایالات متحده بر ایران وارد کرده انجام شده است و ظاهرا پوتین به دنبال گفتگو با همه طرف هاست.
این روزنامه همچنین چند روز قبل از آن به نقل از پامپئو ادعا کرده بود آمریکا به دنبال مقابله با ژنرال قاسم سلیمانی از طریق بالا بردن هزینه اقدام علیه ترابری نفتی در منطقه خلیج فارس است.
یسرائیل هیوم با انتشار تصویری از سردار قاسم سلیمانی نوشت : پامپئو در سفر خود به منطقه هشدار داد گرچه همواره از گزینه های دیپلماتیک و اقتصادی استفاده می کنیم، اما در صورتی که موشک ها به ریاض اصابت کنند ما هم آمادگی دفاع از منطقه را داریم!!!
این روزنامه عبری زبان نگفت که پامپئو چگونه می خواهد این کار را انجام دهد.
هاآرتص
در این حال هاآرتص تلاش کرد تا به شکل جنجالی تری به حضور نتانیاهو از یک سو و رسیدن پیام از تهران به مسکو از سوی دیگر بپردازد.
در تحلیلی که عاموس هارئیل تحلیلگر ارشد این روزنامه یک روز پیش از سفر نتانیاهو به مسکو نوشته بود آمده است : بر خلاف تمام هیاهوی رسانه ای اسرائیل و اشارات و تلویحات روسی که طی چند ماه گذشته شاهد آن بودیم هیچ ساختار یا فرایند جدیدی در جنوب سوریه شکل نگرفته است، بلکه این اسرائیل بود که مجبور شد در باز تولید و تقویت دولت بشار اسد کمک کرده و خود مجبور شد اعلام کند قصدی برای کمک به گروه های شبه نظامی سوری که در روستاهای هم مرز با بلندی های جولان فعالیت می کنند علیه دولت اسد ندارد.
به زعم این تحلیلگر صهیونیستی با وجود اختلاف نظرهای داخلی موجود در ایران در مورد نحوه تعامل با مسئله سوریه ، اما ژنرال قاسم سلیمانی مصمم به ادامه برنامه های موجود در سوریه است، زیرا از دیدگاه او سوریه خط مبدا مبارزه با اسرائیل است که به مرور زمان شکل خواهد گرفت.
این تحلیلگر صهیونیست بعد از سفر دکتر علی اکبر ولایتی به مسکو هم در تحلیل دیگری در این رابطه آورده است : علی اکبر ولایتی جایگاه خاصی در ایران دارد او فرستاده ویژه رهبر ایران محسوب می شود و هر گاه رهبر ایران به دنبال ارسال فردی مخلص ، رازدار، محافظه کار ، باهوش و شناخته شده (در سطح جهانی) باشد ولایتی را مامور انجام آن کار می کند.
این محافظه کار که سابقه 16 سال حضور در مسند وزارت خارجه ایران را دارد،فرد شناخته شدهای در جهان است و کمتر رهبری است که وی را نشناسد.
هارئیل تحلیلگر صهیونیستی همچنین با پرداختن به احتمال ترمیم کابینه دکتر حسن روحانی رئیس جمهور ایران از احتمال نقش آفرینی مجدد محمد باقر قالیباف شهردار سابق تهران در صحنه سیاسی کشور ابراز نگرانی کرد.
معاریو
روزنامه معاریو هم طی هفته گذشته سفر فرستاده ویژه مقام معظم رهبری را به روسیه به یکی از محوری ترین مسائل تبدیل کرد که در پرداختن به مسئله ایران دستمایه مقالات نویسندگانش قرار گرفت.
کارولین ژالیک در مقاله ای در این روزنامه عبری زبان ادعا کرد اروپایی ها چون از ایران واهمه دارند از موضع ضعف به خواسته های تهران تن می دهند.
به اعتقاد این نویسنده مذاکراتی که فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با ایرانی ها انجام می دهد خیانتی به ایالات متحده بوده و ترامپ به طور حتم بهای آن را از اتحادیه اروپا خواهد گرفت.
به اعتقاد این نویسنده اقدام اروپایی ها در تقدیم برخی از پیشنهادها از جمله حضور بانک توسعه و سرمایه گذاری اروپا در برخی از پروژه های ایران اقدامی تحریک آمیز و در تضاد با خواست ایالات متحده محسوب می شود.
سخن دکتر علی اکبر ولایتی که تاکید کرد ما تحت فشار آمریکا از سوریه خارج نخواهیم شد و تنها درخواست رسمی دولت مشروع این کشور به حضور ما در سوریه پایان می دهد هم بازتاب خاصی در این روزنامه داشت.
عاموس گلبوع هم در تحلیلی در این روزنامه تاکید کرد برخلاف تمام ادعاهای صورت گرفته توسط مسئولین اسرائیلی ، بهترین گزینه برای تامین منافع تل آویو در بلندی های جولان حفظ آتش بس در آن است.
در این حال پایگاه اطلاع رسانی نشریه اقتصادی "د مارکر" هم در گزارشی مدعی شد در پی اعمال تحریم ها علیه ایران مهمترین وارد کنندگان نفت از ایران یعنی ژاپن ، کره جنوبی و تایوان همچون هند به دنبال منابع دیگری برای تامین انرژی خود هستند تا به دلیل رفتارهای پیش بینی نشده ترامپ دچار مشکل نگردند.
به اعتقاد نویسنده این گزارش اگر ژاپن نتواند با آمریکا در این زمینه به توافق برسد از سپتامبر آینده نفتی به آن نخواهد رسید و کره جنوبی نیز با همین مشکل روبرو خواهد شد.
این نشریه عبری زبان به نقل از یک کارشناس نفتی کره جنوبی نوشت : تصمیمات پیش بینی نشده ترامپ شرکت های پالایش نفت در آسیا را به شدت نگران کرده است .
در مقابل پایگاه اطلاع رسانی شبکه تلویزیونی کان هم در گزارشی خبر داد هم اکنون محور عربی ـ اسرائیلی که برای مقابله با ایران تشکیل شده است پیشنهاد جدیدی برای مقابله با حضور ایران در سوریه روی میز دونالد ترامپ قرار داده است.
بر اساس این گزارش چند کشور شورای همکاری به رهبری عربستان و با همراهی اسرائیل پیشنهاد جالبی را روی میز دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا قرار داده اند.
در این پیشنهاد که به نوشته این پایگاه صهیونیستی رایزنی ها برای متقاعد کردن رئیس جمهور آمریکا در مورد آن ادامه دارد ، تحریم های اعمال شده علیه روسیه بعد از الحاق شبه جزیره کریمه لغو و در مقابل روسیه نیز متعهد می شود ایران و تمام گروه های شبه نظامی همسو با آن را مجبور به خروج از سوریه کند.
و دست آخر اینکه دیدار شماری از جانبازان لبنانی جنگ 33 روز رژیم صهیونیستی علیه لبنان با رهبر انقلاب اسلامی بازتاب خاصی در محافل رسانهای صهیونیستی داشت.
انتهای پیام/
R36355/P36355/S8,90,95/CT7منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۵۵۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که وضعیت نامناسب موجودی آب در سدهای ۳ استان صنعتی، تحرکات تازه در قاهره برای برقراری آتش بس در غزه، معطلی ۱۴ ماهه لایحه امنیت شغلی کارگران و انتقاد رئیس قوه قضائیه از صدور برخی احکام در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
تیترخوانی به جای نگاه علمی!
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان تیترخوانی به جای نگاه علمی! نوشت: یکی از عوارض منفی سرگرم شدن مسئولین دولتی و حکومتی به امور حاشیهای و فعالیتهای سیاسی جناحی و حزبی بدون تابلو اینست که به گزارشها، مقالات، مصاحبهها و حتی خبرهای مراکز تحقیقاتی، رسانهای و آماری توجه کافی نمیکنند و به تیترخوانی اکتفا و براساس همان چیزی که در تیترها میبینند قضاوت میکنند و تصمیم میگیرند و عکسالعمل نشان میدهند. نتیجه این میشود که هرگز هیچ مشکلی حل نمیشود و ابهامات و یا حتی سوءتفاهمها باقی میمانند.
نمونه روشنی که اخیراً اتفاق افتاد، موردی است که مرکز پژوهشهای مجلس تحت عنوان «باز هم تیترخوانی به جای نگاه علمی به یک گزارش» از آن خبر داده است. مرکز پژوهشهای مجلس، در توضیح مطلبی درخصوص اظهارنظرها نسبت به گزارش گردشگری این مرکز اعلام کرد این گزارش مربوط به فاصله زمانی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ و با لحاظ کردن شرایط کرونائی و مرتبط به عملکرد دولتهای قبل و غیرمرتبط با عملکرد دولت فعلی بوده است.
جالب است که مسئولین مرتبط با موضوع بدون اینکه به جزئیات گزارش توجه کنند تا بفهمند که این گزارش درصدد ایراد وارد کردن به عملکرد آنان و دولت فعلی نیست در برابر آن موضع گرفتند درحالی که اگر متوجه محتوای گزارش میشدند از آن استقبال میکردند. همین واکنش باعث شد مرکز پژوهشها در توضیح اقدام خود به مسئولین مربوطه گوشزد کند «حداقل انتظار میرفت مسئولان دولت قبل به این مساله واکنش نشان میدادند نه مسئولان دولت فعلی».
این واقعه نشان میدهد موضعگیری براساس تیترخوانی جای نگاه علمی را گرفته و در بالاترین سطوح کارگزاری و حکمرانی کشور توجهی به محتوای گزارشهای تحقیقی صورت نمیگیرد. این وضعیت در زمینههای دیگر به ویژه اخبار، مصاحبهها، اظهارنظرها و گزارشهای رسانهای نیز وجود دارد و افرادی که در بخشهای روابط عمومی و اطلاعرسانی دستگاههای دولتی و حکومتی فعالیت میکنند، موضعگیری منفی را بر بررسی علمی و تلاش برای تصحیح عملکردها و تبدیل کردن نقاط قوت به نقاط ضعف ترجیح میدهند. این نوع برخورد با تحقیقات، آمارها، گزارشها و اظهارنظرهای مراکز علمی، رسانهها و صاحبنظران قطعاً به زیان دولت و کشور است، زیرا به جای رفع نواقص به استمرار عملکردهای منفی دامن زده میشود و اوضاع هرگز به طرف بهبود یافتن به پیش نمیرود.
اوج این رفتار غیرعلمی را میتوان در پاسخ دادن دستگاههای دولتی به انتقادهای نمایندگان مجلس از عملکرد مسئولین اجرائی مشاهده کرد. طبق اصل ۸۴ قانون اساسی نمایندگان حق دارند در تمام امور کشور اظهارنظر کنند. علاوه بر این، حق تحقیق و تفحص هم دارند. اصل ۷۶ قانون اساسی میگوید: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.» و اصل ۸۶ میگوید: «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید.» در تمام چهار دهه گذشته این دو اصل اجرا شدند و نمایندگان مجلس درباره مسائل مختلف اظهارنظر کردند و معمولاً به نظرات آنان توجه نیز شد هرچند در مواردی بعضی دستگاهها اِعمال این حق قانونی توسط نمایندگان را تاب نیاوردند و آنها را تعقیب و یا از حقوقشان محرومشان کردند. متاسفانه این برخورد غیرقانونی در سالهای اخیر تشدید و جوابیه دادنهای پیاپی به سخنان میان دستور نمایندگان مجلس به یک رویه تبدیل شده است بطوری که وقتی روزنامهها اقدام به انتشار اخبار مجلس میکنند در مواردی که خوشایند دولتمردان نیست بلافاصله جوابیه صادر میکنند و حتی روزنامههای منتشرکننده سخنان نمایندگان مجلس نیز به سیاهنمائی متهم میشوند!
کار دولتیان به معنای اینست که اولاً نمایندگان مجلس از حق قانونی خود که قانون اساسی به آنها داده استفاده نکند و ثانیاً روزنامهها دچار خودسانسوری شوند و از چاپ انتقادها خودداری نمایند. روشن است که چنی توقعی با حقوق ملت و مصالح کشور در تضاد است و روزنامهنگار اگر این شغل را برای خدمت به مردم برگزیده باشد هرگز تسلیم چنین خواسته خلاف شرافت روزنامهنگاری نخواهد شد.
راه حل این مشکل، استمرار جدال نیست. دولتمردان باید کسانی را به مسئولیتهای مرتبط با مجلس و اطلاعرسانی دولتی بگمارند که به اخبار و گزارشها نگاه علمی داشته باشند. چنین افرادی میتوانند از طریق تعامل قانونی با رسانهها و انتقادکنندگان راه را برای تفاهم هموار کنند و با بهرهگیری از انتقادها به تبدیل شدن نقاط ضعف دولتها به نقاط قوت کمک نمایند.
خودکشی پزشکان بهانه بیماران!
غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان خودکشی پزشکان بهانه بیماران! نوشت: «خودکشی پزشکان» گزارهای شده است که گاهی از آن برای هدفی غیرانسانی بهره میگیرند. در توضیح این ادعا میگویم که خودکشی پزشکان با خودکشی مهندسان یا با هر یک از مشاغل دیگر، یکسان است، هرچند همگی تلخ و نپذیرفتنی است، و خودکشی پزشکان لزوماً فاجعهبارتر از خودکشی دیگران نیست. ممکن است ادعا شود خودکشی در دو استان مشخص که بالاترین نرخ خودکشی را دارند، با خودکشی پزشک تحصیلکرده که کشور برای او هزینه میلیاردی کرده و به او بهشدت نیازمند است، قابلقیاس نیست. این حرف نیز اگرچه غیرانسانی است، اما بهشرط پذیرش فرض آن، پزشکان تنها صنف تحصیلکردهای نیستند که خودکشی میکنند، بسا موارد خودکشی دیگر در میان اقشار تحصیلکرده غیرپزشک دیده میشود. مضافاً این ادعا که «خودکشی پزشکان زیاد شده است» باید با عدد و رقم مشخص شود، نه با آنچه برخی فعالان اصلاحطلب هربار ادعا میکنند و نه با هیاهوی مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی که صراحتاً با نتیجهگیری انتهای سخن خود نشان داده است از این هیاهو که هیچ مرجع رسمی آن را تأیید نکرده و آماری مقایسهای از آن در دست نیست، دنبال چیز دیگری است! این شخص به یک رسانه اصلاحطلب گفته است: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنتها صعودی شده و احتمال دارد که بهزودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشورها پیشی بگیرد. مهمترین عوامل تأثیرگذار روی خودکشی پزشکان، سختیکار، برخوردهای خشن بیمار و خانواده بیمار و محیط پادگانی بیمارستانها است. رزیدنتها گاهی ۷۲ساعت نمیتوانند بخوابند. از رزیدنت بیگاری میکشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده، هزینههای درمان بالا رفته است و بیمهها هزینه را نمیپردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار میگیرند.»
این فاجعهای بدتر از خودکشی است که برخی جملات را ردیف کنیم تا نتیجه بگیریم که مسئله خودکشی، به سختیکار و بحث مالی و دستمزدها بازمیگردد؛ و سپس زمینهای فراهم کنیم برای افزایش تعرفهها و کاستن از آنچه «سختی کار» پزشکان مینامند. در این میان اتهام دیگری هم بزنیم که «مردم برخورد خشن با پزشک دارند»! واقعیتی که در جامعه شدیداً خلاف آن دیده میشود و هیچ صنفی محترمتر از پزشکان نیستند با آنکه برخورد برخی از آنان با بیمار، خشک و بیروح است. وارونهسازی واقعیت، کمکی به پزشکان نمیکند. باید یک نهاد نظارتی از چنین افرادی بخواهد آمار خود را در مقایسه با دیگر اقشار و مقایسه با کل و با بقیه کشورها دقیق و مستند عرضه کنند. چیزی در دست ندارند، جز هیاهو و تولید محتوا برای کسی که از خودکشی پزشکان میرسد به تقبیح عنبر نسا!
وضعیت جامعه پزشکی ما نشان میدهد آنان نیز مانند صنوف دیگر، یک کلیت و اکثریت خوب و بلکه به نسبت دیگر صنوف، اکثریت مطلق خوبتری دارند. ولی یک پزشک بد نسبت به یک کارگر بد، صدای بدبودنش همهجا را پر میکند. اگر جامعه پزشکی نیز در تهذیب اخلاق کوشا نباشد، مانند بقیه، همان سرنوشت شوم بیاخلاقی را پیدا میکند و اینجا فریاد واپزشکا! واپزشکا! شعاری بیش نیست.
در نیمه دوم دهه ۷۰، دو انترن جوان در بحبوحه گلدکوئست به کیهان آمدند، با وضعیتی پریشان و نگران! حرفشان دقیقاً این بود: «حالا که کسانی با گلدکوئست یکشبه میلیونر میشوند، چه انگیزهای برای درسخواندن ما باقی میماند»! مشخص است که این عبارات بینیاز از هرگونه توضیح اضافی است. در همان سالها یک شبکه مافیایی در وزارت بهداشت، ماجرای تقلب در آزمون دستیاری را بین سالهای ۷۷ تا ۸۲ رقم زد. من در کیهان افشاگر این فساد بودم. پزشکانی که ۶۰ میلیون تومان پول آن زمان معادل ۳۰ میلیاردتومان پول اکنون را برای خرید کلید تقلب پرداختند و هرگز از دستیاری و بعد تخصص حذف نشدند و پروانهای هم باطل نشد. این هم نمونهای از نفوذ بیاخلاقی و فساد در هر صنفی است و اینجا صنف پزشک. هرچند همان زمان در کیهان نوشتم که بحثهایی از نفوذ سیاسی برای هدایت عدهای خاص به دوره تخصص پزشکی مطرح است. باز در همان حدود دو موضوع ورود خونهای آلوده از فرانسه و خرید یک دستگاه پالایش خون آلوده را در کیهان افشا کردم که برای آن با شکایت وزارت بهداشت دولت اصلاحات ۱۱ بار به دادگاه رفتم، اما در نهایت بیماران هموفیلی و بازماندگان درگذشتگان، بر اثر آن افشاگری با پیروزی در دادگاه، دولت را مجبور به پرداخت بزرگترین خسارت تاریخ دولتهای قبل و بعد از انقلاب بهعنوان دیه بیماران کردند. میزان تکذیب و انکار وزارت بهداشت درباره این تخلفات نیز برگ زرین دیگری از وضعیت اقلیت فسادپذیر و فسادخوی هر جامعهای دارد- و اینجا پزشکان!
اکنون سوارشدن روی ادعایی دیگر را شاهدیم: افزایش خودکشی پزشکان! اما مسموع نیست. پزشکان هم مشکل و سختی دارند مثل بقیه جامعه. مگر بقیه در حال خور و خواب و خستگیدرکردن هستند؟! حتی خبر تازه که یک جمع ۲۵ نفری از پزشکان نیز مثل همه کسانی که مشروب تقلبی میخورند، مشروب تقلبی خوردند، نشان میدهد در شاخصهای اجتماعی همه مثل هم هستند، یعنی همهچیز علیالسویه است؛ و تعریف یک «تفاوت» با هدف خاص پذیرفتنی نیست.
مصطفی منتظر طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: عملیات ترکیبی «وعده صادق» دارای ابعادی گسترده و چندلایهای برای ایران، منطقه و جهان بوده است که متاسفانه مسئولان بخشهای غیرنظامی به درستی از آن استفاده نمیکنند. طوفان الاقصی، اولین حمله به منطقی بود که کشورهای عربی را وارد جریان عادیسازی با اسرائیل میکرد و یک ائتلاف عربی-عبری را برای جایگزینی آمریکا در منطقه مینشاند. یعنی آمریکا قصد داشت تا برای کم کردن حضور در خاورمیانه و تمرکز در شرق آسیا، قواعدی از یک جریان امنیتی و اقتصادی را پایه بنهد تا ایران و محور مقاومت خودبهخود حذف شوند. این منطق با توافق آبراهام شروع و با کریدور آیمک تداوم یافته بود. اما حالا این توافق، بخش بزرگی از معنای امنیتی خود را از دست داده است. مجموعه کشورهای حاضر در آن با رهبری آمریکا با تمام توان نتوانستند در مقابل صرفا ۱۰۰ موشک بالستیک و ۴۰۰ پهپاد از منطقه کوچک سرزمینهای اشغالی حفاظت کنند، پس بخش امنیتی در وعده صادق فروریخته است. اما مسئله این است که بخش اقتصادی آن به قوت خود باقی است. آنچه ایران باید انجام دهد، شکلدهی به یک پیوست اقتصادی برای وعده صادق در عرصه ایجابی است. یعنی ایران میتواند حفظ امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را تا حدی تضمین کند و در ازای آن، قراردادهای روی زمین و استراتژیکی با آنها ببندد که تحقق آن برای هر دو طرف سودمند و ترک آن هم به شدت مضر است. قراردادهایی که معنای همکاری استراتژیک را درون خود داشته باشد.
یعنی علاوه بر بازی دوطرفه، متضمن یک معنای بزرگتر در معامله با کشورهای بزرگ و قدرتمند باشد. نکته این است که اگر از این ظرفیت استفاده نشود، طرف مقابل با اهرم اقتصادی و فشار عمومی به ایران، عملا آورده آن را محو کرده و دوباره دست خود را بالاتر از دست ایران قرار میدهد. یعنی آثار امنیتی به وجود آمده هم با تکانههای اقتصادی جامعه ایران، نابود خواهد شد. این عملیات میتواند در پرونده ایران-آمریکا هم تغییر جدی ایجاد کند. آمریکاییها حالا میدانند که بدون خواست ایران، نمیتوانند حضور خود در خاورمیانه را به سلامت کاهش دهند. پس باید امتیازی در ازای آن بدهند.
این همان چیزی است که ایران باید آن را تعریف کند و نه اینکه آمریکاییها تعریف کنند و ایران آن را جرح و تعدیل دهد. توافقی که در آن مسئله اصلی «رفع تحریم» نیست بلکه «انتفاع اقتصادی ایران» است؛ و البته تمام مسائل سیاست خارجی ایران و پروندههای آن را شامل نمیشود بلکه به عنوان بخشی از مسئله اقتصاد ایران مورد توجه واقعبینانه قرار میگیرد. همان گونه که از تلاشهای حاج قاسم در بازکردن مسیر زمینی چابهار به سواحل مدیترانه به درستی استفاده نشد، این فرصت تاریخی هم در حال از دست رفتن است. راهحل، خروج از چارچوبهای ذهنی برجام، مذاکره حقوقی برای رفع تحریم، رفع تنش، توافقی برای فروش نفت، اعتماد به همسایه بدون توجه به شرایط جهانی و... است که چندین بار تجربه شده و همگی شکست خورده است.