شانس حداقلی ازدواج دهه شصتیها و ازدواجهای "پیش رس" دهه هشتادیها
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۶۷۵۰۶
رویداد۲۴ در آستانه میلاد حضرت معصومه (س) و روز ملی دختر (۲۴ تیرماه) با شهلا کاظمی پور، استاد دانشگاه و جمعیت شناس به منظور بررسی وضعیت دختران از ابعادی همچون تحصیل، اشتغال، ازدواج و تجرد و ... به گفتوگو نشستیم که وی با اشاره به جمعیت ۱۰ میلیون نفری دختران در کشور گفت: جمعیت دختران نسبت به پسران تفاوت چندانی ندارد و تنها ۲۰۰ هزار نفر کمتر از پسران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاظمیپور ضمن تاکید بر کاهش باروری در دهه اخیر، تعداد دختران ۲۵ تا ۲۹ سال را چهار میلیون نفر، ۲۰ تا ۲۴ ساله را سه میلیون و ۱۵۵ هزار نفر و ۱۵ تا ۱۹ ساله را نیز ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر اعلام کرد که سیر کاهندهای را نشان میدهد.
وجود بیش از یک میلیون دختر بالای ۳۵ سال که به تجرد قطعی رسیدهاندوی همچنین درخصوص میزان تحصیلات دختران ایرانی با بیان اینکه بیش از ۵٠ درصد زنان دارای تحصیلات عالی در جستجوی کار هستند گفت: بیش از یک میلیون نفر از دختران بالای ٣۵ سال به تجرد قطعی رسیدهاند.
این جمعیتشناس با بیان اینکه جمعیت دختران متولد پنج ساله دوم دهه ۶۰، چهار میلیون نفر است، افزود: تعداد دختران متولد در پنج ساله نخست دهه ۷۰، حدود سه میلیون نفر و متولد پنج ساله دوم این دهه به دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفر میرسد.
وی با اشاره به دلایل کاهش باروری در ایران اظهار کرد: تبلیغات مربوط به کاهش باروری، توسعه شهرنشینی، افزایش ضریب باسوادی و تکنولوژیهای ارتباطی از جمله دلایل کاهش باروری در ایران هستند.
۹۷ درصد ۱۵ تا ۲۹ سالهها باسوادندنرخ بیسوادی دختران و پسران نسبتا یکسان است
این استاد دانشگاه با بیان اینکه از بین این سه گروه سنی ( ۱۵ تا ۱۹ ـ ۲۰ تا ۲۴ ـ ۲۵ تا ۲۹ ) نزدیک به ۹۷ درصد باسواد هستند، تصریح کرد: نرخ بیسوادی در بین جوانان ایرانی به حداقل رسیده و این مساله در مورد دختران و پسران نسبتاً یکسان است. این رقم نشاندهنده توسعه در ایران است و نشان میدهد که باسوادی در بین جوانان اشاعه پیدا کرده و در صورتی که آنها به سن پیری برسند حداکثر تا سه درصد بیسواد خواهند بود.
۴۰ درصد دختران ۲۰ تا ۲۹ ساله دارای تحصیلات عالیه هستند۵۵ درصد؛ متوسط قبولی دختران در کنکور
کاظمیپور با اشاره به میزان تحصیلات آموزش عالی برای دختران گفت: در دو رده سنی ۲۰ تا ۲۴ سال و ۲۵ تا ۲۹ سال بیش از ۴۰ درصد دختران دارای تحصیلات عالی هستند؛ این در حالی است که این رقم برای پسرها در رده سنی ۲۰ تا ۲۴ سال نزدیک به ۳۹ درصد و در سنین ۲۵ تا ۲۹ سال نزدیک به ۳۵ درصد است. این به آن معناست که تحصیلات عالی در بین دختران اشاعه بیشتری دارد و میتوان این مساله را در سهم بیشتر دختران در قبولی کنکور مشاهده کرد.
وی با بیان اینکه متوسط قبولی کنکور دختران بین ۵۴ تا ۵۵ درصد است، ادامه داد: البته این میزان به رشته تحصیلی دختران نیز بستگی دارد.
آماری از تجرد دختران ۱۵ تا ۲۹ ساله
ازدواج پیشرس ۲۰ درصد دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله
این جمعیتشناس با اشاره به میزان تجرد دختران براساس آمارگیری سال ۹۵ نیز تصریح کرد: در رده سنی ۱۵ تا ۱۹ سال ۸۰ درصد دختران مجرد هستند. این میزان در رده سنی ۲۰ تا ۲۴ سال به ۴۳ درصد میرسد. میزان دختران ازدواج کرده این رده سنی نزدیک به ۵۷ درصد است. همچنین در گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال ۲۳ درصد از دختران مجرد و ۷۷ درصد از آنها متاهل هستند.
کاظمیپور با بیان اینکه به ازدواج کودکان ۱۵ تا ۱۹ سال ازدواج «پیشرس» گفته میشود، افزود: در مجموع در هر سه گروه سنی ۴۴ درصد از دختران مجرد و ۵۶ درصد متاهل هستند. میزان تجرد دختران به طور کلی در سنین بالای ۲۰ سال نیز حدود ۳۰ درصد است. با این حال سنین ۲۰ تا ۲۴ سال سنین شاخص ازدواج بالا هستند.
شانس حداقلی دهه شصتیها برای ازدواجاین جمعیت شناس با اشاره به اینکه در رده سنی ۳۰ تا ۳۴ سال که مربوط به دختران متولد نیمه اول دهه ۶۰ هستند، هنوز ۶۴۵ هزار دختر مجرد وجود دارد که در میان آنها شانس ازدواج به حداقل رسیده است. در مجموع دختران ازدواج نکرده زیر ۵۰ سال به بیش از یک میلیون نفر میرسد. این ارقام نشان میدهد دخترانی که به سن تجرد قطعی رسیدهاند شانس و فرصت ازدواج آنها به حداقل میرسد و بیش از یک میلیون نفر از دختران بالای ۳۵ سال به سن تجرد قطعی رسیدهاند و فرصت ازدواج برای آنها به حداقل رسیده است.
وی با اشاره به اینکه نزدیک به دو درصد از دختران ۱۵ تا ۳۴ سال بر اثر فوت یا طلاق بدون همسر هستند، اظهار کرد: در این سنین تنها ۳۷صدم درصد از دختران بر اثر طلاق و ۱.۹ درصد از آنها بر اثر فوت، بدون همسر هستند.
ازدواج دختران در کدام گروه سنی بیشتر است؟طبق آمار سازمان ثبت احوال در سال ۱۳۹۵، حدود ۷۰۰ هزار ازدواج به ثبت رسیده که ۱۲ درصد ازجمعیت دختران را شامل میشود. یعنی سالانه حدود ۱۲ درصد از جمعیت ۷/۵ میلیون نفری دختران ازدواج می کنند؛ این نسبت در میان دختران زیر ۱۵ و بالای ۴۰ سال به ترتیب برابر ۱.۳ و ۲.۸ درصد بوده و در عوض در گروههای سنی ۲۴-۲۰ و ۲۹-۲۵ سال در سطح بالا و در هر یک برابر ۱۴.۷ درصد بوده است. بیشترین سهم ازدواج دختران در ایران به سه گروه سنی ۱۹-۱۵ ، ۲۴-۲۰ و ۲۹-۲۵ سال تعلق دارد بطوریکه حدود ۸۰ درصد از ازدواج دختران در این سنین انجام می شود.
۵۰ درصد زنان با تحصیلات عالیه بیکارنداشتغال؛ مهمترین مشکل زنان و دختران ایران
کاظمیپور با اشاره به اینکه بیش از ۵۰ درصد از زنان دارای تحصیلات عالی بیکار و در جستوجوی شغل هستند، تصریح کرد: این رقم در مورد مردان دارای تحصیلات عالی حدود ۲۵ درصد است. میانگین بیکاری در بین هر دو جنس نیز به ۳۰ درصد میرسد.
وی افزود: یک میلیون و ۸۰۰ هزار زن و دو میلیون مرد اعلام کردهاند که دانشجویان آموزش عالی هستند که معمولا بیش از نصفی از آنها در مقطع کارشناسی به سر میبرند.
کاظمیپور با اشاره به اینکه میزان تحصیلات دختران نشان میدهد مشکل تحصیل برای آنها وجود ندارد، ادامه داد: مشکل اصلی زنان و دختران در ایران مربوط به اشتغال است چراکه دختران معمولا فرصتهای شغلی یکسانی ندارند و یا دچار «روز مضاعف» هستند. این به آن معنا است که زنان و دختران مسئولیت سرپرستی خانه و نگهداری از کودکان را در حالی برعهده دارند که در بیرون از خانه نیز مجبور به کار هستند و هیچکدام از این دو بخش قابل صرفنظر کردن نیست.
بیمه؛ مشکل دیگر زنان در بازار کار /نیمی از زنان شاغل بیمهانداین استاد دانشگاه با بیان اینکه اشتغال برای زنان صرفا تامین هزینههای زندگی نیست و برای آنها خودشکوفایی ایجاد میکند افزود: درمورد اشتغال بین زنان و مردان تفاوتی وجود ندارد و زنانی که تحصیل میکنند دلشان میخواهد در عرصههای اجتماعی حضور داشته باشند و این حقی است که نمیشود از زنان دریغ کرد.
وی در ادامه اظهار کرد: مشکل دیگر این است که به خاطر نیاز زنان و به ویژه نیاز مالی، شاهد ایجاد بخش غیررسمی در بازار اشتغال هستیم و دختران جوانی که در بخش غیررسمی مشغول فعالیت هستند اشتغال و درآمدزایی دارند اما در آمارهای رسمی محاسبه نمیشوند. آنها همچنین بیمه و امنیت شغلی ندارند و در صورتی که در شرکت یا سازمانی کار کنند، به دلیل بیمه نشدن تحت استثمار کارفرما قرار میگیرند.
کاظمیپور با اشاره به اینکه این دختران شاغل و بدون بیمه، حداقل درآمد را دارند، تصریح کرد: آنها همچنین هیچ نوع امکانات شغلی ندارند و با کوچکترین بحران اقتصادی برای کشور یا آن شرکت، کنار گذاشته میشوند.
به گفته این جمعیت شناس براساس آمارهای رسمی در مجموع بین ۱۷ تا ۱۸ درصد زنان فعال اقتصادی هستند. این جمعیت فعال حدود سه میلیون نفر از ۲۴ میلیون زن هستند و به عبارت دیگر ۲۵ درصد از آنها بیکار و در جستجوی شغل هستند.
وی با بیان اینکه زنان شاغل نیز عمدتا در بخش غیررسمی نظیر کشاورزی و یا مشاغل خانگی فعالیت میکنند، گفت: این زنان در سرشماریها معمولا شغل خود را اعلام نمیکنند و در عین حال بیمه ندارند.
کاظمی پور با تاکید بر اینکه تنها بین ۵۰ تا ۶۰ درصد از زنان شاغل بیمه هستند، ادامه داد: در صورتی که این آمارها را با افزودن زنان خانهدار محاسبه کنیم بین ۹۰ تا ۹۵ درصد زنان بیمه ندارند و احتمالا بیمه تبعی همسرشان هستند. البته این مشکل برای مردان نیز وجود دارد و مشکل را مضاعف میکند چراکه وقتی مردی بیمه نیست، خانوادهاش نیز بیمه ندارد.
استفاده از حجم غذایی بالا و بیکیفیت؛ عامل چاقی دختران
وی با اشاره به وضعیت بهداشت و درمان و مرگ و میر زنان و دختران توضیح داد: مرگ و میر زنان در ایران مانند الگوی جهانی از مردان کمتر است. مرگ و میر مردان بیشتر ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی و سکته است، این در حالی است که زنان بیشتر به دلیل سرطانها از دنیا میروند. بیماری سرطان هم به دلیل سختی درمان و هم مشکلات روحی و روانی و متلاشی شدن خانواده، زندگی تعداد بیشتری از اعضای جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. همزمان با تاخیر در ازدواج و باروری احتمال افزایش بروز سرطان نیز بیشتر میشود.
این استاد دانشگاه ضمن تشریح وضعیت تغذیه زنان و دختران نیز اظهار کرد: برخلاف آنچه عدهای میگویند میزان مصرف موادغذایی در ایران پایین است معتقدم مصرف این مواد در کشور بالا اما بی کیفیت است. ایرانیها، غذاهایی پرحجم و بی کیفیت مصرف میکنند و نمود آن نیز در وضعیت جسمی و چاقی بیمارگونه افراد جامعه و به ویژه دختران چشمگیر است.
وی در پایان تصریح کرد: آمارها همچنین نشان میدهد میزان گرایش زنان و دختران ایرانی به انجام عملهای جراحی بسیار بالا است و یکی از دلایل این مساله این است که توجه زنان به جای کسب علم و دانش و پرورش افکار به سمت مسائل ظاهری سوق پیدا کرده است.
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 ازدواج باروری دهه شصت دختران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۶۷۵۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زنان بدون فرزند شادتر هستند یا مادران؟
حرفهایش را به نتیجه تازهترین تحقیقات علمی ارجاع میدهد که کسی، اما و اگری برایش نیاورد؛ برای همین هم سفت و محکم ادامه میدهد و از پژوهشهایی علمی میگوید که زنانی که فرزندی ندارند، زندگی شادتر و سالمتری نسبت به زنانی که مادر شدن را تجربه کردهاند، دارند.
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است، اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.
چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: «خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است، اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است.
موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است. این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و... خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.»، اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها