اینستاگرام فرصتی برای فرار از واقعیت و سرگرمی/ رسوخ پدیدههای مبتذل به نظریههای دانشگاهی
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۷۵۰۲۳
به گزارش ایکنا، چند سالی است که با به وجود آمدن شبکههای اجتماعی، موضوع هر فرد یک رسانه مطرح شده است؛ این موضوع اگرچه با استقبال بسیاری از سوی مردم جهان مواجه شده است؛ اما با پایین آمدن سن استفاده از این شبکهها نگرانیهای زیادی برای خانوادهها ایجاد شده است.
تبدیل شدن انسانهای عادی و بعضا فاقد هر گونه هنر و تخصصی بر بستر این شبکهها به سوپراستارها یا به تعبیری دیگر سلبریتیهای دنیای مجازی یا به قول آنچه این روزها در افواه مردم جاری است شاخهای اینستاگرام !! و تأثیر پذیری کودکان و نوجوانان از آنها و به تبع آن تقلید این رفتارها نگرانی دیگری است به ویژه در میان مردم و مسئولان به وجود آمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هفته قبل بود که پخش شده مصاحبه دختری نوجوان در تلویزیون واکنشهای زیادی را در پی داشت، این نوجوان ویدئوهایی را از حرکات موزون خود در اینستاگرام به نمایش میگذاشت، پس از آن خبر از دستگیری چند نفر دیگر با همین جرم نیز منتشر شد، از سوی دیگر خبری نیز از برخورد با شاخهای مجازی منتشر شد، منجر به این شد تا بار دیگر وضعیت ایرانیان، شاخهای اینستاگرام و سلبریتیهای مجازی در این شبکه اجتماعی به صدر گفتوگوهای روزمره به بین اهالی رسانه، فعالین اجتماعی و سیاسی تبدیل شود.
برای اینکه این موضوع را درک کرد نخست باید دید این افراد کیستند و اصولا چه فرهنگی را در این فضا به نمایش میگذارند و چرا ویدئوهای آنها مورد استقبال قرار میگیرد، از سوی دیگر باید دید این ویدیوها حاوی چه پیامی هستند که عمده مسئولان و برخی از مردم را نگران کرده است.
اگر به چند سال قبل و دوره پیدایش نسل نخست نرمافزارهای پیام رسان مانند یاهو مسنجر یا یاهو 360 بازگردیم عمده این نرمافزارها که به نوعی اولین شبکههای اجتماعی را تشکیل میدادند، حس ارتباط برقرار کردن با دیگرانی که در فضای فیزیکی ارتباط گرفتن با آنها امکانپذیر نبود و یا گسترده کردن دایره این ارتباطات بود که موجب میشد افراد از این فضا استقبال کنند.
این شبکهها هر ساله تکامل بیشتری پیدا میکردند، اورکات، فلیکر، گزک، فرند فید، فیسبوک و توئیتر و.. بخشی از این شبکهها بودند، عمده تفاوت این شبکهها با یاهو مسنجر یا یاهو 360 تلاش برای خروج از گمنامی و حضور یا نام واقعی در این شبکهها بود.
همزمان با پیشرفت تکنولوژی و پدیدآمدن گوشیهای هوشمند این شبکهها بر بستر این گوشیها نیز حضور گستردهای پیدا کردند، تانگو، ویچت، وایبر، واتسآپ، تلگرام از جمله شبکههایی بودند که فلسفه وجودی آنها تلفنهای هوشمند بود، اینستاگرام نیز شبکه دیگری بود که برای بسیاری از مردم که به دنبال داشتن رسانهای کوچک و شخصیتر بودند به عنوان مهمترین شبکه اجتماعی مطرح شد، افراد در این شبکه میتوانستند عکسهای شخصی یا هر نوع عکسی را که خود دوست داشتند با دوستان خود به اشتراک بگذارند یا از خود ویدیوهایی کوتاه را تهیه و آن را از طریق این شبکه منتشر بکنند از سوی دیگر همانند شبکههای تلویزیونی به هر اندازه که تعداد فالوئرهای این صفحات شخصی این افراد بالا میرفت احتمال درآمدزایی از طریق تبلیغات نیز برای آنان افزایش پیدا میکند.
در اینستاگرام هر نوع سنی حضور دارد و هر نوع محتوایی در آن پیدا میشود، محتواهایی به ظاهر بیاهمیت تا محتواهای جدی و حتی گاه محتواهایی که پرده دری کرده و بسیاری از خطوط قرمز جامعه را زیر پا میگذارند. افراد بسیاری که در جامعه گمنام بودند از طریق این شبکهها به شهرت رسیده امروزه بسیاری از افراد آنها را میشناسند و به نوعی به سلبریتیهای این جهان مجازی تبدیل شدهاند.
اینکه این افراد چه چیزی را در این شبکهها بارگذاری میکنند و مردم از آنها استقبال میکنند پرسشی است که باید کارشناسان رسانهها و افراد دانشگاهی به آن پاسخ دهند. در همین رابطه احسان شاه قاسمی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه سرگرمی دلیل اصلی این استقبال است عنوان میکند: همه ما سرگرمی را دوست داریم و این ویدیوها لحظاتی بسیار کوتاه ما را سرگرم میکنند. ارضای حس کنجکاوی نسبت به پدیدههای مبتذل، فراموش کردن واقعیتهای تلخ دنیای واقعی و فرار کردن از اندیشه و تفکر عمدهترین دلایل این استقبال است اینستاگرام یا دیگر شبکهها چنین امکانی را فراهم کرده است. کاهش توان تعاملی، کندذهنی و مقلد شدن؛ زاییده اتصال کودکان به اینترنت عضو گروه ارتباطات دانشگاه تهران اظهار کرد: حضور در این شبکهها این حس کاذب را به افراد میدهد که در حال فعالیت روزمره است؛ به ویژه حس فعالیت اجتماعی و سیاسی که هنوز در کشور ما به اوج خود نرسیده است؛ این فرهنگ با آمدن نسلهای جدید که به دلیل اشتباهات والدین در این فضا بزرگ شدهاند بیشتر میشود، متأسفانه بچههای ما به دلیل استفاده از گوشیهای هوشمند متصل به اینترنت به جای اینکه توان تعاملی آنها افزایش پیدا کند یا باهوشتر شوند، کندذهن تر شده و تنها مقلد سلبریتیها شدهاند.
وی با بیان اینکه چندسال اخیر شاهد سیاستزدایی در زندگی مردم بودهایم گفت: عمده افراد جامعه از موافقین جکومت تا مخالفان آن به نوعی سعی دارند از سیاست فرار کرده و دست از آرمانهای خود بکشند، همین موضوع آنها را درگیر زندگی روزمره و تلاش برای رسیدن به زندگیهای لوکس کرده است اینستاگرام جایی است که این افراد زندگی یاد شده را در آن میبینند و جهان برساخته مبتذلی را تجربه کرده که فاقد هر نوع اصالت است در این فضا دختر نوجوانی که ویدئوهای رقص خود را به اشتراک میگذارد یا کسی که دیگری را تهدید میکند، تبدیل به قهرمان میشوند و حتی در دانشگاه رفتارهای روانپریشانه یکی از به اصطلاح این شاخهای اینستاگرام را به عنوان یک ساختار شکنی نظریه پردازی شده در نظر میگیرند. اینها یک «آنومی» مجازی است که افراد دغدغهای جز سرگرم شدن ندارند.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۷۵۰۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میخواهند همان بلایی که سر تلویزیون آورند را، سر پلتفرمها هم بیاورند/ آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنید
پرداختن به موضوعات و معضلات اجتماعی در تولیدات تصویری از مقولههای پراهمیت و البته حساسیتبرانگیزی است که همیشه با نقد و اعمال نظرهای مختلفی روبهرو میشود. جریانی که البته گریزی از آن نیست و یکی از ملزومات خلق داستانی واقعگرایانه و برگرفته از دل جامعه محسوب میشود. با این حال هنوز که هنوز است برخی گسترش آمار این معضلات، مانند استعمال دخانیات یا موارد دیگر را بر گردن همین انعکاسها انداخته و در آمار ارائه شده از فضایی مثل شبکه نمایش خانگی نام میبرند.
در این بین شکی در پرداخت عریانتر نمایش خانگی به موضوعات مختلف وجود ندارد اما نقش این جریان در تشدید معضلات اجتماعی و اینکه آیا واقعاً چنین جریانی وجود دارد از مواردی است که کم و کیف آن را از محمدعلی الستی، استاد دانشگاه و جامعهشناس ارتباطات جویا شدیم.
الستی، در خصوص شیوه پرداختن به معضلات و انعکاس آن در تولیدات تصویری بیان کرد: در تولیدات مختلف رسانهای دو مسئله و یک مرز وجود دارد که باید آنها را روشن نمود. از آنجایی که خیلی از موضوعات مطرح و نمایش دادهشده، بخشی از واقعیتهای اجتماعی هستند، باید در رسانه منعکس شوند و مورد بحث و پردازش قرار بگیرند، در حالی که همواره این خطر مطرح است و وجود دارد که نحوه پرداختن به بعضی از آسیبها و مسائل اجتماعی، خود میتواند ضمن از بین بردن قبح موضوع، سبب الگو سازی و تشدید معضل در سطح اجتماع شود. در سوی دیگر اما این مسئله، به قوت خود باقیست که اگر به بهانه تشدید یک معضل به آن نپردازیم، با خطر از دست دادن واقعگرایی مواجه میشویم. این همان مرزی است که در صورت زیادهروی در آن خطر ترویج وجود دارد و در نبود و سانسورش، بحث دوری از واقعیت مطرح میشود. بنابر این همانقدر که نگرانی دلسوزان از ترویج فساد به جا است، دغدغه مصلحان نسبت به تهدید پوشانده شدن و مخفی ماندن و نتیجتاً باقی ماندن انبوه مشکلات و مسائل اجتماعی، بر حق است.
او با تأکید به لزوم در نظر گرفتن مرز این دو امر، افزود: در مسیر تولید یک اثر و انعکاس موضوعات گوناگون باید دید که درجه واقعگرایی در نهاد تولیدکننده آن چقدر است؟ با نگاهی اجمالی به شبکه نمایش خانگی نیز میتوان گفت که این فضا اتفاقاً واقعگراست و افراطی که گاه برخی به آن اشاره میکنند، در آن وجود ندارد. بنابراین نباید با زدن برچسب سیاهنمایی، این رسانه را هم از واقعنمایی دور کرد و آن را به سمت قالب تلویزیونی سوق داد که خیلی وقتها با فرم کلیشهای سراغ موضوعات مختلف میرود. در واقع باید مرز بین نمایش واقعیتها و ترویج و تشدید معضلات را در این برآوردها در نظر گرفت تا بتوان درست در مورد آن قضاوت کرد.
حضور عدهای غیرمتخصص در ارائه آمار و اظهارنظر در خصوص جریان موجود در فضاهای مختلف مثل شبکه نمایش خانگی هم از موضوعاتی بود که این جامعهشناس با اشاره به آن تصریح کرد: همانطور که گفته شد، به عقیده من جریانی که شبکه نمایش خانگی در انعکاس معضلات پیش گرفته، عموماً و عمدتاً واقعگرا و نزدیک به جامعهای است که در آن زندگی میکنیم.
او ادامه داد: در این میان عدهای هستند که صلاحیت و تخصص ندارند ولی خود را به کارشان متعهد میدانند، در صورتی که آن تعهد با تخصص معنا پیدا میکند و تا وقتی که شما در کاری متخصص نباشید، نمیتوانید خود را به آن متعهد بدانید و یا به آن بپردازید. اساساً نخستین شرط و نشانه تعهد این است که اگر در کاری تخصص نداریم، آن را بر عهده نگیریم، در دنیای رسانه و تولیدات آن نیز همین قواعد حکمفرماست. گاهی افرادی خارج از این فضا اظهارنظرهای غیراصولی میکنند و با تلاش برای عدم انعکاس واقعیت به دنبال آن هستند تا همان بلایی را که سر تلویزیون آوردند، برسر دیگر رسانهها هم بیاورند.
الستی ادامه داد: دوری از حقیقت و ارائه تصویر غیر واقعی از یک جامعه که میخواهیم آن را در ساحت نمایش، به صورت آرمانی نزدیک و منعکس کنیم (که انصافاً شعبهای از شعبات کفر به معنای پوشاندن حق و حقیقت است)، همان بلایی است که تلویزیون را درگیر کرده و به گمانم همانگونه که در میان موحدان و یکتاپرستان، آفت و انحراف «شرک خفی» در برابر «شرک جلی» مشرکان مطرح است، بدین گونه میتوان از عارضه «کفر خفی» در اجتماعات و جوامع مسلمان سخن گفت که با گسترش روزافزون بساط انکیزیسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی، به نام ترویج دین، روز بهروز از محبوبیت و اقبال آن میکاهند؛ چرا که اگر امر مقدس را امر بیعیب و بدون نقص یا به عبارتی نقدناپذیر بدانیم، اعتقاد توحیدی ما ایجاب میکند که فقط ذات اقدس الهی را مقدس بدانیم و هرگاه هرکس یا هرچیز غیر از خدا را مقدس یعنی مصون از نقد به شمار آوریم، برای خداوند، شریک قائل شده و در عین ادعای توحید، مرتکب شرک خفی شدهایم.
هر نظامی برای استمرار حیات، نیازمند نقد مستمر و اصلاحات دائم است، در حالی که ما نظام خود را نظام مقدس میخوانیم و مینامیم، نتیجه آن است که نمیخواهیم و پس از مدتی اصلاً نمیتوانیم آن را نقد و اصلاح کنیم. پس به ناچار مرتکب کفر خفی میشویم و واقعیات منعکس شده دررسانهها، از عوارض، آسیبها و بحرانها را، نشر اکاذیب، سیاهنمایی و تشویش افکار عمومی مینامیم.
این جامعهشناس در پایان با یادآوری اینکه نباید از انعکاس حقایق هراس داشت، خاطرنشان کرد: خلاصه عرض کنم، از انعکاس واقعیتها در رسانهها نهراسیم، اخلاقیات و نظام اخلاقی بسیار عزیز و مهم است و باید جلوی ترویج فساد و فحشا را از هر دست که باشد گرفت ولی اشاره به گسترش سرسامآور استعمال دخانیات در سطح جامعه و یا فساد بعضی از مدیران و مسئولان، نه دروغ و نشر اکاذیب است، نه بدآموزی محسوب میشود.
وی افزود: اما در مورد اصطلاح «تشویش اذهان عمومی»، باید گفت، ذرهای تشویش برای بیداری وجدانها و بیداری افکار عمومی، نه تنها بد نیست که بسیار هم لازم و ضروری است. راضی نباشیم تا گردانندگان رسانهها با لالایی «شهر در امن و امان است»، مردم را به خواب خرگوشی فرو ببرند و در آن نگاه دارند. «آینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن، آیینه شکستن خطاست»، اگر آنچه امروز در شبکه نمایش خانگی میبینیم به واقعیتی که آن را زندگی میکنیم، نزدیکتر است، به خود بیاییم و با هم در اصلاح واقعیتهای تلخ بکوشیم. آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنیم، پاک کردن صورت مسئله و ندیدن آن، فقط حل آن را به تعویق و ما را از چاله به چاه خواهد انداخت.