راههایی برای درمان بی اشتهایی کودکان
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۸۱۸۰۵
بی اشتهایی در کودکان یک اختلال روانی تغذیهای است که موجب کاهش وزن شدید کودک میشود. برای درمان بی اشتهایی کودکان بایستی دلیل ابتلا به این بیماری مشخص شود. سپس به تناسب شرایط کودک دارو درمانی، روان درمانی و مشاوره تغذیه در دستور کار قرار میگیرد.
سرویس سبک زندگی فردا: همه ما میدانیم که کودکان انتخابی غذا میخورند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اختلال بی اشتهایی در کودکان (anorexia) چیست؟
بی اشتهایی در کودکان یک اختلال تغذیهای است که کودک مبتلا در مورد حجم غذایی که میخورد و وزن بدنش وسواس پیدا میکند. کودکان مبتلا به بی اشتهایی تمایل دارند که وزن خود را آنقدر کم کنند که ظاهری استخوانی پیدا کرده و در نظر دیگران جذاب به نظر برسند. هنگامی که کودک مبتلا به بی اشتهایی میشود، به خودش تا حد مرگ گرسنگی میدهد. وسواس زیادی نسبت به وزن خود پیدا میکند و بیش از حد نرمال ورزش میکند. بی اشتهایی در کودکان یک اختلال روانی نیز است، که در آن کودک رفتار تغذیهای غیرطبیعی را پیش میگیرد.
نشانههای ابتلا به بی اشتهایی در کودکان
همانگونه که در بالا اشاره شد، کودکان مبتلا به بی اشتهایی، غذای بسیار کمی میخورند که موجب کاهش وزن ناگهانی در آنها میشود. این نشانه غالب بی اشتهایی در کودکان است. دیگر نشانهها عبارتند از:
نشانههای جسمی
خستگی
بی خوابی
کم آبی
کاهش فشار خون
خشکی پوست
تعداد غیرطبیعی سلولهای خونی
تورم پاها و بازوها
فقدان انرژی
سرگیجه
افتادن دندان
یبوست
پوکی استخوان
نشانههای احساسی و رفتاری
افسردگی کودکان
انزواطلبی کودکان
انکار گرسنگی
حساس شدن
ترس دایمی از اضافه وزن
فعالیت ورزشی بیش از حد
رفتارهای افراطی جهت کاهش وزن
سرباز زدن از خوردن وعدههای غذایی
اجتناب از خوردن غذا در جمع
پایبندی به یک رژیم غذایی سفت و سخت
خوردن غذاهای عاری از چربی و کم کالری
چک کردن روزانه وزن
شکایت دایمی از اضافه وزن (در صورتیکه در واقعیت اینطور نیست)
درمان بی اشتهایی کودکان
از آنجایی که هر کودکی با کودک دیگر متفاوت است، درمان بی اشتهایی در کودکان به تناسب هر کودکی متفاوت است. به طور مشخص با توجه به دلیل ابتلا، نوع درمان مشخص میشود. پزشکان در وهله اول، اقدامات لازم برای افزایش وزن سریع کودک را انجام میدهند. خصوصا کودکانی که سوء تغذیه دارند، به سرعت در بیمارستان بستری و تحت درمان قرار میگیرند. روان درمانی نیز به حل مشکلات رفتاری کودک کمک میکند و منجر به بازیابی وزن از دست رفته کودک میشود.
درمان بی اشتهایی کودکان شامل دارو درمانی و مشاوره روانپزشکی است، تا اهداف زیر را برآورده کند:
بازگشت سلامتی کودک و رسیدن به وزن طبیعی
درمان مشکلات جسمی، ذهنی و روانی
پایه گذاری مجدد عادتهای غذایی خوب
حمایت روحی از کودک جهت غلبه بر استرس و افسردگی
گزینه های درمان
برای نوجوانان، درمان خانواده محور بهترین راه حل برای بی اشتهایی عصبی است. در این درمان، والدین رژیم غذایی کودک را مدیریت می کنند و از تمرینات ورزشی افراطی او میکاهند. این روش تا زمانی که کودک به اندازه کافی بهبود پیدا کند و بتواند رژیم غذایی سالمی برای خود برگزیند، ادامه پیدا میکند. درمان فردی نیز موثر است، اما به اندازه درمان خانواده محور موثر نیست و به نظر میرسد، بازگرداندن وزن در این بیماران طولانیتر است. سایر روشهای درمان نیز موثر است، هرچند مطالعات کمی در زمینه اثربخشی آنها وجود دارد. درمان همیشه باید بر اساس ارزیابی جامع از شرایط نوجوان و خانواده باشد.
هیچ داروی مفیدی برای درمان بی اشتهایی کودکان معرفی نشده است، اما داروهای ضد افسردگی در برخی موارد ممکن است مفید باشند. خصوصا اگر نوجوان مبتلا به بی اشتهایی دچار افسردگی یا اضطراب است. در صورت دارو درمانی بدلیل عوارض جانبی و احتمال مرگ در صورت استفاده نادرست، کودک باید تحت مراقبت پزشک باشد. پدر و مادر نقش حمایتی پر رنگی در هر یک از فرآیندهای درمان بازی میکنند.
گاهی نیز به دلیل کاهش وزن و سوء تغذیه ممکن است لازم شود کودک یا نوجوانان در بیمارستان بستری شود.
شرایط منجر به بستری بیمار در بیمارستان
اکثر افراد مبتلا به بی اشتهایی در طی درمان خود در خانه میمانند. فرد به کلینیک مراجعه کرده، ویزیت میشود و سپس برای پیگیری درمان به خانه بازمیگردد. با این حال، اگر سلامت شما در خطر جدی باشد، ممکن است به بیمارستان منتقل شوید. به عنوان مثال، اگر:
وزنتان بسیار پایین بوده و همچنان در حال کاهش وزن هستید.
خیلی بیمار هستید و زندگیتان در معرض خطر است.
زیر ۱۸ سال دارید و پزشکان معتقدند که در خانه به شما رسیدگی کافی نمیشود.
پزشکان نگران باشند که شما به خودتان آسیب برسانید یا در معرض خطر خودکشی هستید.
در بیمارستان پزشکان مراقب سلامت بیمار هستند تا به تدریج به وزن مطلوب برسد. هنگامی که به وزن مطلوب رسید و سلامت جسمی و روانی خود را بازیافت، میتواند به خانه بازگردد.
دلایل بی اشتهایی در کودکان
در اینجا به رایجترین عوامل موثر در ابتلای کودکان به بی اشتهایی اشاره میکنیم.
۱. عوامل روانشناختی
کودکان مبتلا به بی اشتهایی معمولا ویژگیهای شخصیتی و رفتاری متفاوت با کودکان سالم دارند.
کودکان مبتلا به بی اشتهایی تمایل به ماندن در حالت غم و افسردگی دارند و توان مدیریت استرس خود را ندارند.
این کودکان در مورد افزایش وزن خود نگرانی دایمی دارند.
وسواس و فشار دائمی این کودکان را عصبی و منفی باف میکند.
۲. عوامل محیطی
تغییرات هورمونی در دوران نوجوانی، خصوصا در زمان بلوغ، میتواند موجب بی اشتهایی در کودکان شود. این کودکان تحت فشارهای زیاد قرار میگیرند و عزت نفسشان کاهش مییابد.
فشار روانی و استرس در مدرسه نیز میتواند موجب بی اشتهایی در کودکان شود. موقعیتهایی مانند امتحانات و مورد قلدری دیگر کودکان قرار گرفتن میتواند محرک بی اشتهایی در کودکان باشد.
هنگامی که کودک فعالیت بدنی شدید مانند ژیمناستیک یا وزنه برداری میکند، ممکن است بی اشتها شود.
اتفاقهای استرس زا در زندگی کودک، مانند مرگ یکی از عزیزان یا تاثیر طلاق والدین، میتواند محرک ابتلا به بی اشتهایی در کودکان شود.
سوء استفاده جسمی یا جنسی از کودک، میتواند موجب اختلال در شرایط روانی کودک شده که خود محرک ابتلا به بی اشتهایی در کودکان است.
۳. عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی
پژوهشها نشان داده بی اشتهایی در کودکان در اثر سابقه خانوادگی ایجاد میشود.
کودکان با سابقه ابتلا به بیماریهای مزمن مانند آرتروز، کولیت و بیماری کلیوی در خانواده، احتمال ابتلا بیشتری به بی اشتهایی دارند.
حقایقی پیرامون بی اشتهایی در کودکان
شرایط روانی کودک، میتواند موجب اختلال تغذیهای در کودک شود و کودک از خوردن و نوشیدن امتناع کند.
فشارهای اجتماعی، مشکلات رفتاری و عوامل ژنتیکی نیز در ابتلا کودک به بی اشتهایی موثرند.
بی اشتهایی در کودکان دختر بیش از پسران دیده میشود.
کودکان مبتلا به بی اشتهایی بسیار بیشتر از دیگر کودکان با تاخیر در رشد مواجه میشوند.
بی اشتهایی در کودکان میتواند منجر به سوء تغذیه، کم خونی، پوکی استخوان، مشکل گوارشی و عدم تعادل در الکترولیت بدن شود.
بهترین درمان بی اشتهایی کودکان، مشاوره جمعی خانواده، روان درمان و متخصص تغذیه است.
چه باید کرد؟
هنگامی که متوجه شدید کودکتان، گروهی از غذاها را نمیخورد یا مقدار بسیار کمی غذا میخورد، بهتر است با پزشک یا روانشناس صحبت کنید.
برنامه غذایی سالم و مغذی داشته باشید که کودک از آن پیروی کند. غذاها و میان وعدههای سالم آماده کنید تا با همدیگر بخورید.
اجازه ندهید کودک وعدههای اصلی غذایی را حذف کند. یک برنامه غذایی سالم شامل سه وعده غذایی اصلی است که بایستی متنوع و مغذی باشد.
با کودک فعالیت ورزشی داشته باشید. بجای نشاندن او در مقابل تلویزیون، با او به پیاده روی بروید.
کودک خود را به خاطر ویژگیهای ظاهری مانند وزن، قیافه و سایز سرزنش نکنید.
به طور هفتگی یا ماهانه، زمانهایی را به صحبت کردن با کودک اختصاص دهید تا احساسات و شکایتهایشها از شرایط زندگی را برای شما بازگو کند.
با تشخیص زودهنگام بی اشتهایی کودکان میتوان برای درمان آن بهترین اقدام را انجام داد.
لینک کوتاه خبر: farda.fr/003Xekمنبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۸۱۸۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام