«طاووسها»؛ برگزیدگان جایزه اوهنری 1989، ترجمه لیدا طرزی؛ نیستان برگزیده و خواندنی
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۸۱۹۹۹
«طاووسها»
برگزیدگان جایزه اوهنری در سال 1989
ترجمه: لیدا طرزی
ناشر: نیستان؛ چاپ اول 1397
188 صفحه؛ 19000 تومان
****
مجموعه داستان طاووسها مجموعه داستان برگزیدگان جایزه ادبی اُ.هنری در سال 1989 است که لیدا طرزی ترجمه آن را به عهده داشته است. این کتاب شامل 10 داستان کوتاه از نویسندگان آمریکایی سرشناس و گاه کمتر شناخته شده برای مخاطب ایرانی است که در آن سال در نشریات ادبی مشهور ایالات متحده منتشر شده و مورد توجه داوران این جایزه قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این همه، این داستانها، به رغم تفاوتهای اساسیشان، خواه هوشیارانه، خواه تعمدی یا غیرمستقیم، چیزی از زمانه را منعکس میکنند. زمانه ما، زمانهای که در آن به نگارش در آمدهاند و در آن زندگی میکنیم و این امر همانا بخشی از افسونگری آنهاست، چه جنبههایی از زمانه را به ما نشان میدهد که ممکن است پیشتر از نظرمان پنهان مانده باشند. جایزه اُ.هنری یک جایزه سالانه آمریکایی است که به داستانهای کوتاهی که ارزش استثنایی دارند داده میشود. این جایزه نام نویسنده هنرمند آمریکایی اُ.هنری نامگذاری شده است. داستانهای جایزه نویسندگی اُ.هنری مجموعه سالانه۲۰ بیست داستان برتر در ایالات متحده و مجلات کانادایی است که به زبان انگلیسی نوشته شده است.
شیوه انتخاب داستانها: تمام داستانهایی که برای جایزه ادبی اُ.هنری در نظر گرفته میشوند باید به زبان انگلیسی نوشته شده باشند و در نشریات ایالات متحده آمریکا یا کانادا چاپ شده باشند. داستانها نامزد این جایزه نمیشوند، بلکه مجلات تا اول ماه مه هر سال آثار چاپ شده خود را به دفتر بنیاد جایزه اُ.هنری میفرستند. در مرحله بعد سردبیر مجموعه، بیست داستان منتخب جایزه اُ.هنری را انتخاب میکند و هر سال سه نویسنده سرشناس ادبی کل داستانهای برگزیده را ارزیابی کرده و هر کدام یک داستان محبوب خود را معرفی میکنند. بیست داستان منتخب بدون نام نویسنده یا نشریه به سه نویسنده ادبی ارسال میشود و هر یک از این سه نویسنده، مستقل از دو همکار دیگر و یا سردبیر مجموعه نظرش را اعلام میکند. هدف داستانهای جایزه اُ. هنری همچون گذشته تقویت ژانر داستان کوتاه است. آثار و خالقین آن، در این کتاب به شرح زیر است که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میکنیم. طاووسها: ارنست جی.فینی، شکارخانه: جویس کارول اوتس، زندگی ادای: هریت دوئر، :Cv10 استارکی فلایت، جونیور، تاریخ: فرانسیس شروود، خانه ای در آب: کوراگسن بویل، بودن: باربارا گریزوتی هریسون، زمین بیثبات: الن هرمن، کودکی میان برگها: چارلز دیکنسون، داستانهای اشتباه: میلیسنت دیلن.
در این کتاب خواننده داستانهایی هستیم که به نوعی تاثیر یکنواختی یا وحشت یا آشفتگی تجارب معمول را به خواننده القا میکنند، با این حال ارکان داستانها بسیار سادهاند. به عنوان مثال در داستان شکارخانه، یک زوج جوان که به تازگی فرزند نوزاد خود را از دست دادهاند، در واکنش به این مصیبت سنگین تصمیم میگیرند از شهر و دیار خود مهاجرت کنند و به جای دیگری بروند. شوهر برای پیدا کردن خانه مناسب سفر میکند. هر چند ممکن است فکر کنید داستان بسیار معمولی و قابل پیشبینی است، ولی در پایان میبینیم بسیار غیرمعمول و غیرقابل پیشبینی است....
ویژگی داستانهای این مجموعه را باید در مواجهه رازآمیز آنها با مخاطبانشان جستجو کرد. جایی که در آن مخاطب نمیتواند مدعی باشد که میداند در داستان و جهان فکری نویسنده قرار است با چه مسالهای روبرو شود. هر یک از داستانهای این مجموعه به تنهایی جهانی رویایی و عجیب را پیش چشم شما قرار میدهند که تا آنی قبل از روبرو شدن با آنها دربارهشان هیچ تصوری نداشتهاید. «طاووسها» به این اعتبار کتابی است شگفت که در غافلگیر گردن مخاطب خود دست بازی دارد و هرلحظه برای او جلوهای تازه را رو میکند.
این کتاب همچنین روایتی است از نویسندگان و صاحبان اندیشهای که بسیار زود راه خود را از جریان بدنه داستاننویسی در آمریکا و جهان جدا کردند و شاید از این منظر نیز بتوان به این اندیشید که چگونه نوشتن و چگونه اندیشیدن در دنیای نویسندگی میتواند از صاحب یک اثر، شخصیتی ماندگار بسازد و چهره نویسنده را دگرگون کند.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۸۱۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نویسندهای که برای مخاطب دام پهن نمیکند
خون میچکید...خشم میخروشید و زمین میلرزید.
زنجیرها بریده و دشنهها در دست، خون زیر پوست شهر دویده بود.
سرها میغلتید.
از گیوتینها خون میچکید...
کوچههای پاریس در آن روزها قهرمانان زیادی را دید اما چارلز دیکنز قهرمانی را میبیند که شاید به چشم کوچههای پاریس هم نیامده باشد، قهرمانی که در تاریکی میایستد تا دیده نشود. چارلز دیکنز، داستان از خود گذشتن را روایت میکند. داستان پیدا نشدن و در کرانه ماندن.
«داستان دو شهر»، پیدایی است که میکوشد پنهان بماند؛ شاهکاری است که میخواهد معمولی باشد. شاید به همین دلیل بیرنگ و لعاب نشان داده میشود و بیشتر از آنکه جذاب به نظر برسد، ماندگار است. چارلز دیکنز با توصیف فخر نمیفروشد؛ مشتش را میفشارد تا قدرت توصیفش سرازیر نشود و این خودنگهداری آگاهانه، توصیفاتی خیرهکننده را پدید میآورد؛ مانند توصیف آتش گرفتن یک خانه که زندهتر و شفافتر از هر تصویری است.
توصیفات دیکنز بریده از داستان نیست و متناسب حالوهوای سکانس است؛ طلوع خورشید در آرزوهای بزرگ و داستان دوشهر فرق میکند، چون محتوای این دو داستان متفاوت است.چارلز دیکنز با توصیف دنیای پیرامون شخصیتها، به اعماق وجود آنها راه پیدا میکند؛ نویسنده برای مخاطب دامی پهن نمیکند. دیکنز تعلیق نمیسازد، بلکه داستان را از نقطهای آغاز میکند که تعلیق متولد میشود بیآنکه مخاطب دست نویسنده را در ایجاد تعلیق ببیند. نویسنده داستان را از اوج یک موج آغاز میکند.چینش موقعیتها بهگونهای نیست که از نقطهای شروع شود و به نقطهای دیگر ختم شود، بلکه خطوطی دوار است که از نقطهای آغاز میشود و به همان نقطه برمیگردد؛ بازگشتی که همراه با تکامل درونی شخصیتهاست.مخاطب در ابتدای داستان، خودش را در جزیرههایی دورافتاده از هم میبیند، ولی بهتدریج میفهمد که این جزیرهها پیکرهای واحدند که یک زلزله آنها را از هم دور ساخته و این زلزله همان نقطه اصلی و همان موج است. چگالی بالای نقطه مرکزی، قوامبخش تمام داستان است و مخاطب تا پایان داستان، دامنههای موج اولیه را لمس میکند. فرجام غافلگیرکننده داستان، فرمزده نیست؛ بلکه اوج گرفتن محتواست که مخاطب را در پایان غافلگیر میکند.فرم در نگاه دیکنز، تنها آیینهای برای نشان دادن محتواست و فنای فرم در محتوا، فرجامی ماندگار را در تاریخ ادبیات رقم میزند. فرجامی که به سینما هم میرسد و الهامبخش کریستوفر نولان، برای فرجام بتمن میشود.
تلاش دیکنز برای معمولی نگهداشتن حالوهوای داستان، قهرمان را دستیافتنی میکند؛ نویسنده جایگاه قهرمان را با تکنیکهایی مصنوعی تنزل نمیدهد تا مخاطب آن را باور کند. دست نویسنده در شکلگیری قهرمان پیدا نیست. انگار نویسنده فقط گردابی فراهم میکند و به پاخاستن شخصیتها از این گرداب، انتخاب خودشان است.گویی شخصیتها راه خودشان را میروند و خود فرجامشان را انتخاب میکنند.احساس استقلال شخصیتها از نویسنده، مخاطب را به آنها نزدیک میکند، آنقدر نزدیک که داستان دوشهر را تنها داستان پاریس و لندن نمیداند؛ هر کجا که رخوتی آرامشنما باشد، لندنی را هم میبیند. هر کجا که تلاطمی درونی باشد پاریسی را هم پیدا میکند و هر کجا که وجدانی باشد، گردابی را هم حس میکند.
از زندان معاف شد!
چارلز دیکنز با نام کامل چارلز جان هافِم دیکنز، در۷فوریه۱۸۱۲ در انگلستان به دنیا آمد. پدر او کارمند یکی از ادارات سازمان نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا بود. اوهمیشه تلاش میکرد که خانوادهشان را بهعنوان خانوادهای مرفه و ثروتمند به دیگران بشناساند و در این راه حتی دست به فریب و نیرنگ با گرفتن وام و قرض میزد. به دلیل همین نیرنگها و بدهیها بود که پدر چارلز دیکنز مدتی را هم در زندان گذراند.در آن زمان اگر کسی بهدلیل بدهی راهی زندان میشد، تمام اعضای خانوادهاش را نیز با او به زندان میفرستادند. این قانون شامل حال خانواده دیکنز نیز شد و تنها چارلز دیکنز که در آن زمان ۱۲سال داشت، از زندان رفتن معاف شد. این اتفاق بار زیادی را روی دوش چارلز دیکنز جوان گذاشت. حالا او باید تمام بدهیهای پدر و مخارج خودش را تأمین میکرد. به همین دلیل به کارخانه واکسسازی رفت و تا آزادی پدر، در آنجا مشغول به کار شد. او پس از آزادی پدر مجددا توانست به مدرسه برگردد و تحصیل را ادامه دهد.