Web Analytics Made Easy - Statcounter

یکی از کارشناسان مذهبی گفت: زن مسلمان ایرانی با هوش و نبوغ خود، دو مدل چادر را طراحی کرده بود، یک مدل چادر بیرونی که همان چادر کمری است که به‌اشتباه امروز به عنوان یک ناسزا چادر قجری نامیده می‌شود.

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، دکتر فروغ نیلچی‌زاده یکی از کارشناسان دینی و پژوهشگران مذهبی است که به عنوان استاد حوزه و دانشگاه فعالیت می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او مطالب کارشناسانه و ظریفی را در زمینه حجاب مطرح می‌کند که جامعه امروز ما به آن‌ها نیاز دارد.

* کلمه حجاب به چه معناست؟ و آیا پوشش و حجاب تنها برای زنان تعریف شده است؟

حجاب در معنا هنر مستوری است که نشان از تمدن و فرهنگ انسان‌ها دارد. یعنی هرچه انسان از بدویت فاصله گرفته و به سمت تمدن پیش برود، نوع پوشش او باید کامل‌تر و جامع‌تر باشد. چراکه پوشیدگی میزان تمدن و پیشرفت اندیشه و فرهنگ او را نشان می‌دهد.

دلیل صحیح بودن این نظریه آن است که یکی از نشانه‌های قطعی اینکه انسان‌هایی که در جنگل‌های آمازون زندگی می‌کنند، این است که لباس‌های مناسبی برای پوشاندن بدن خود ندارند. چون لباس نیاز به فرهنگ ناب انسانی دارد که انسان را حیوان نبیند، بلکه یک موجود محترم ببیند که برای بدن خود حریم قائل بوده و بتواند این بدن را بپوشاند.

با این ویژگی حجاب را هنر مستوری می‌دانیم. پس این نوع پوشیدگی امری فطری، انسانی و امری فرا جنسیتی است. یعنی مردان هم باید پوشیدگی را داشته باشند، چنانکه در غرب و شرق عالم حجاب و پوشیدگی برای مردان هم وجود دارد. وقتی تاریخ تمدن تمام پنج قاره را مورد بررسی قرار دهیم، به این نتیجه می‌رسیم که مردان هم از سر تا پا پوشش بودند، یعنی پوشش سر، پوشش بالاتنه و پوشش پاها هم برای مردان وجود داشته و هم زنان.

اما در دوره مدرن، بعد از رنسانس، به دلیل مشکلات گسترده‌ای که استعمارگران و شیاطین دامن زدند، یکی از چیزهایی که بشریت دزدیدند هنر پوشیدگی بود. به این صورت بود که عریانی به جای پوشیدگی نشانه تمدن شد و این وارونگی تمدنی و اینورژن فرهنگی به عنوان سمبلی از دنیای وارونه‌ای که امروز در آن زندگی می‌کنیم، نمود پیدا کرد. به این معنا که هر کسی که خود را برهنه‌تر کند، گمان بر این می‌شود که مدرن‌تر، جدیدتر و متمدن‌تر است. در حالی که این نظر خلاف علم، تجربه، تاریخ و دین است. امر حجاب یک امر ذاتاً انسانی، تمدنی و فرا جنسیتی است.

* منظور از حجاب و پوششی که در قرآن کریم مطرح شده، چیست؟ خداوند متعال لزوماً به چادر به عنوان حجاب برتر نگریسته است؟

قطعاً همین طور است. در چندین سوره قرآن کریم به حجاب زنان و مردان اشاره شده است. ازجمله سرآمد این آیات در سوره‌های مبارکه نور و احزاب است. در سوره مبارکه نور گویی حجاب حداقلی مطرح شده که به حجاب خمار برای زنان اشاره دارد و در سوره مبارکه احزاب، حجاب جلباب یا حجاب حداکثری عنوان شده است.

* چرا تلقی این است که چادر حجاب برتر و حجاب مورد تأکید قرآن کریم است؟

آیات قرآن بر این نکته دلالت صریح می‌کنند. خداوند متعال به پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله می‌فرماید که ای پیامبر! به زنان خودت و دختران خودت بگو که حجاب جلباب داشته باشند. کلمه جلباب به حجاب فراگیر از سر تا پا اشاره دارد. این بیان خداوند متعال به نبی مکرم اسلام، نشان از حجاب برای طبقه اشراف از زنان مسلمان دارد، آن هم زنان پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و دختران آن حضرت. تا به این صورت آن‌ها قدرت الگوسازی و تأثیرگذاری داشته باشند. که خداوند متعال به این موضوع توجه دارد، چنانکه درآیات دیگری می‌فرماید ای زنان پیامبر! اگر تقوای الهی پیشه کنید، شما با زنان دیگر برابر نیستید، بلکه از آن‌ها بالاترید و اجرتان هم بالاتر است و اگر اشتباه کنید، مجازاتتان هم بالاتر است.

این بحث کلیدی و اجتماعی است که زنان و دختران پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله از دیگران برترند و چشم و چراغ اهل ایمان محسوب می‌شوند تا از آن‌ها الگو بگیرند. خداوند برای این گروه خاص، حجاب جلباب را تعیین فرموده است.

* به هر حال در جوامع غربی هم دیده می‌شود که خانواده‌هایی خود را شریف می‌دانند، پوشش کامل داشته و این نکته مورد توجه زنان و مردان آن‌ها هم هست. آیا این اصل که در اسلام به طور کامل بر آن تأکید شده، در میان مردم مسلمان عمومیت دارد؟ و یا حجاب کامل تنها مخصوص اشراف مسلمان به معنی اهل‌بیت علیهم‌السلام است؟

خداوند متعال در آیات قرآن کریم، انقلاب فرهنگی بزرگی را با ایجاد کلیدواژه «زنان مؤمن» ایجاد کرده است. درواقع سومین گروهی که خداوند اجازه داده لباس اشرافیت زنان مسلمان را بپوشند، زن‌هایی هستند که اهل ایمان‌اند.

در واقع خداوند متعال برخلاف تمدن‌های شیطانی و نفسانی دستور داده؛ همان تمدن‌های شیطانی که اشراف و نجبا را به ثروت و موقعیت آن‌ها شناسایی می‌کرده و سعی می‌کرد به افرادی که طبقات پایین اجتماعی هستند اجازه ندهد مانند آن‌ها لباس بپوشند، غذا بخورند و رفتار کنند و در این صورت آن‌ها را مجازات می‌کرد.

خداوند متعال در اسلام، این خط‌کشی‌های باطل را برداشته، اشرافیت را به ایمان تعبیر کرده و اعلام کرد که زنان مؤمن مانند زنان و دختران پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله اجازه دارند پوشش داشته باشند و خداوند برای آن‌ها می‌پسندد و فرصت طلایی را برای آن‌ها هم قرار داده که از پوشش جلباب استفاده کنند؛ پوششی که مصداق عینی آن در زبان عربی، عبای خانم‌هاست که از روی سر تا مچ پاست و در مصداق ایرانی، چادر است. این پوشش را خداوند برای همه زنان مؤمن می‌پسندد و آن را انقلاب فرهنگی قرار می‌دهد. با این ویژگی مدل برتر که در فرهنگ ایرانی ما بسیار کامل و کارآمد است، چادر است.

عده‌ای معتقدند که چادر دست و پاگیر است؛ چه در کارهای بیرون از منزل و چه در انجام کارهای داخل منزل مانند پذیرایی از میهمان. گروهی با این استدلال به سراغ بی‌حجابی یا بدحجابی می‌روند. این در حالی است که انواع متنوعی از چادر و پوشش کامل برای زنان تهیه شده است.

درست است. چادر ناب ایرانی دو مدل است: چادری که مربوط به بیرون از خانه است و چادری که مربوط به اندرونی یا داخل خانه است.

* می‌دانیم که آزادسازی حجاب هم از دوران رضاخان ملعون شروع شد. امروز هم عده‌ای شعار آزادسازی حجاب را سر داده‌اند. نظر شما در این باره چیست؟

بعد از کشف حجاب رضاخانی ملعون و پس از جنگ جهانی دوم، یعنی در دوره محمدرضا پهلوی، کشور به سمت آزادسازی عملی حجاب برگشت. ارباب‌های رژیم پهلوی ملعون برای آنکه جنگ خود را علیه حجاب و عفاف کامل کنند، جنگ با سرنیزه نسبت به چادر را کنار گذاشتند، با این توجیه که چادر برای عموم جامعه ایرانی به یک نوستالژی و فرهنگ قدیمی تبدیل شده که باید آن را در موزه‌ها و صندوق‌خانه مادربزرگ‌ها دید. در کنار آن، لباس‌های کوتاه برای زنان را در بازارها منتشر کردند و تبلیغ کردند که حتی زنان محجبه‌ای که خودآگاهانه به دلیل حیا و عفاف، خود را در خانه حبس کردند، عده‌ای شهید شدند و عده‌ای در غم و غصه از دنیا رفتند. اینجا بود که در دوره محمدرضا پهلوی مبارزه عملی با حجاب تمام شد و پاسبان‌هایی که باید از دین و عفاف پاسبانی کنند، در حالی که از ظلم و ستم‌شاهی پاسداری می‌کنند، کارشان به پایان رسیده است. این دوره، دوره جنگ فرهنگی بود که رسماً به محمدرضای ملعون اعلام کردند برای اینکه موقعیت و فرصت اجتماعی برای خودش ایجاد کند و محبوبیت کاذبی میان مردم سطحی‌نگر دینی به دست آورد، حجاب و چادر را آزاد کند و در مقابل جنگ فرهنگی کرده و حجاب را تحقیر کند.

این جنگ فرهنگی، جنگی بود که محمدرضای پهلوی با همراهی امریکای خبیث و انگلستان ملعون، به اجرا گذاشت. به عنوان مثال در فروشگاه‌ها اعلام می‌کرد که خانم محجبه اجازه ورود ندارند. بدتر از آن، اینکه در این دوره اعلام شد زنان بدکاره الزاماً باید چادر داشته باشند. همچنین زنان طبقات پایین از خدمتکار تا بی‌سواد چادری هستند.

میراث نحس این جنگ فرهنگی با حجاب که اشاره کردید از زمان محمدرضای ملعون شروع شد، هنوز هم در بسیاری از فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی دیده می‌شود که همچنان زنان محجبه را از طبقات پایین اجتماعی با تحصیلات کم و فرهنگ ضعیف نمایش می‌دهند.

کاملاً درست است. هنوز هم در بسیاری از فیلم‌های ما دیده می‌شود که خانم تحصیل‌کرده استاد دانشگاه یا خانم خانه‌دار بافرهنگ را در اکثریت قریب مواقع بی چادر نمایش می‌دهند اما نوکر خانه را با چادر و محجبه و با صورتی ساده نشان می‌دهند. این اقدام اصحاب رسانه در امتداد همان جنگ فرهنگی است تا حجاب و پوشش را به عنوان دوری از تمدن نمایش دهند.

* اشاره کردید که در دوره محمدرضای پهلوی ملعون، انتخاب چادر و حجاب آزاد شد. آیا حجاب اصلی زنان ایرانی در آن دوره به سطح جامعه برگشت؟

نه. با وجود آزاد شدن حجاب در آن دوره، چادر اصلی دیگر به جامعه برنگشت. چون جنگ فرهنگی قوی و همه‌جانبه‌ای علیه حجاب به راه انداخته بودند.

* پس چادرهای اصیل ایرانی چه بودند و به چه سرانجامی دچار شدند؟

زن مسلمان ایرانی با هوش و نبوغ خود، دو مدل چادر را طراحی کرده بود: یک مدل چادر بیرونی که همان چادر کمری است که به‌اشتباه امروز به عنوان یک ناسزا چادر قجری نامیده می‌شود. این در حالی است که چادر قجری اصلاً وجود نداشته، چون قاجاریه به بی‌فرهنگی و بی‌تمدنی در تاریخ عالم معروف است. اصل چادر ایرانی به دوره صفویه مربوط است، اولین دوره‌ای که زنان شیعه استفاده می‌کردند و کاملاً پوشیده بود.

چادر کمری بعد از جنگ فرهنگی کاملاً از جامعه جمع شد و به صندوق‌خانه‌ها رفت. چون تفاوت فرهنگی به قدری زیاد بود که قابلیت حضور اجتماعی نداشت. دیگر به‌ندرت زنی یافت می‌شد که چادر کمری سر کند.

* چه چادری بعد از جنگ جهانی دوم به ایران برگشت؟

چادر اندرونی یا چادر نماز؛ یعنی همین چادر نیم‌دایره که امروز رایج در سطح جامعه دیده می‌شود و احیاناً به عنوان چادر ایرانی خوانده می‌شود. پس این چادر عمومی که امروزه می‌بینیم اصل نیست، بلکه وقتی خانمی قصد نماز خواندن یا پذیرایی مهمان را داشت این چادر را سر می‌کرد؛ هرچند که پذیرایی از مهمان‌های مرد هم بر عهده مرد خانه بود.

به این ترتیب بعد از انقلاب اسلامی، چادر بیرونی که در زمان محمدرضای ملعون عرف شده بود و خیلی اوقات به عنوان ضد حجاب استفاده می‌شد، در جامعه رواج پیدا کرد.

* پس حجاب کامل زن ایرانی همان چادر کمری است.

بله. به لطف خدا این چادر و فرهنگ استفاده از آن در حال احیا شدن است، هرچند که با نام چادر قجری و روش‌های دیگر تخریب می‌شود. با این نگاه، حجاب چادر کمری زن ایرانی که میراث عشق و ارادت زنان ایرانی به حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها است، شبیه‌ترین پوشش به حجاب خود حضرت است که در دوره صفویه با پوشیه های بلند و سفیدرنگ همراه بود و امروز با مقنعه‌های آستین‌داری که حداقل تا پایین کمر را می‌پوشاند. به گفته دانشجوهای رشته هنر، چادر کمری پوشیده‌تر از چادر و راحت‌تر از مانتو است.

* چادرهای آستین‌داری هم با نام چادر دانشجویی و چادر ملی در بازار فروخته می‌شود.

این چادرهای آستین‌دار به‌غلط چادر ملی یا دانشجویی نام گرفته و در حقیقت وارد بازار شده تا زنان و دختران چادری را مانتویی کند. چون چادر هنرهای متنوعی دارد که یکی از آن‌ها قدرت روگیری است. هر چادری که نتوان با آن رو گرفت و سایز پذیر شد، یعنی قابلیت چادر و حجاب کامل را شکسته‌اند و به مانتو تبدیل شده است.

منبع:‌ تسنیم

منبع: آنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۸۶۷۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری

جهان غرب همواره تلاش می‌کند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راه‌حل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -

به‌گزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش می‌کند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاه‌های قاعده‌مند و فرایند محور به آن داشته باشیم.

بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان می‌شود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ می‌توان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش می‌کنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانسته‌های سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت می‌کنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.  

اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش می‌کند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.

ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینه‌بر است و موازی‌کاری بلای جانش

در جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینه‌های پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بی‌حساب و پراکنده شده‌اند و نمی‌دانند چه می‌کنند و نتایج آن چیست.

 اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحران‌های آن در مقام نظر و عمل شده‌اند. به عبارت روشن مصرف‌گرایی، لذت‌جویی، افسردگی، بی‌بنیادی و بی‌اعتنایی به ارزش‌های دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش می‌کنند صورت محلی و منطقه‌ای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.

جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته است

بنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.

در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش می‌رود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.

در شرایطی که سیاستگذاری  به روش‌های چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمی‌توان پیش رفت، چه رسد به دستورالعمل‌های یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.

سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکه‌ای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت می‌کند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکه‌های اجتماعی، وب سایت‌ها، برنامه‌ها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.

لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از داده‌ها و روش‌های جدید است و بدون استفاده از آن نمی‌توان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئله‌ای را حل کرد.

گفت‌وگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن می‌خواهد هزینه چالش‌های سوریه را به گردن مقاومت بیندازد

آنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمی‌شود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرح‌های ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....

پایان پیام/

دیگر خبرها

  • پوشش ۱۵۰ هزار شرکت‌کننده در چهارمین جشنواره امامت و مهدویت
  • ۱۵۰ هزار شرکت‌کننده در جشنواره سراسری امامت و مهدویت تحت پوشش قرار می‌گیرند
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • احیای گنجینه‌های تاریخی حیدرآباد به دست متخصصان ایرانی
  • خلیج فارس هویت و میراث گرانبهای سرزمین ایران است
  • کیهان: ما محترمانه حجاب سر زنان می کنیم اما رضا شاه با ضرب و شتم حجابشان را برمی داشت
  • هدف از تحمیل بی‌حجابی به جامعه چیست؟
  • بیانیه نمایندگان مجلس در حمایت از فراجا برای اجرای طرح عفاف و حجاب
  • راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
  • رسانه‌های بیگانه چگونه زنان را عامل رسیدن به اهداف خود می کنند؟