یامینپور: در برنامه عراقچی خیلی به من فشار آمد!
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۹۱۴۰۷
به گزارش جهان نيوز، کمتر پیش میآید که برنامههای گفت وگو محور سیما، در رده آثار پرجاذبه قرار گیرند و به طور پیدرپی در سطح و عمق جامعه بازخوردهایی را در پی داشته باشند. اما برنامه «جهانآرا» با اجرای وحید یامینپور به خاطر طرح مباحث مبتلابه روز کشور و فراهم کردن فضای گفتوگوی چالشی درباره موضوعات سیاسی مهم و جدی، جلب توجه کرده و بازتابهای زیادی هم داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین برخی او را نیروی یک حزب سیاسی خاص میدانند. درباره همه این مسائل و متن و حواشی برنامه «جهانآرا» با وی گفت وگو کردیم.
- برنامه «جهانآرا» برای سومین بار در طول پخش خود به مرخصی رفته است. یک بار اسفند سال قبل بود و یک بار بعد از ماه رمضان و این بار هم به بهانه جام جهانی. کمی قضیه مشکوک به نظر میرسد. آیا واقعا دلیل تعطیلیهای مقطعی این برنامه «مرخصی» است یا ماجرا چیز دیگری است؟ مثلا همان «فشار»هایی که معمولا خارج از صداوسیما به این گونه برنامهها میشود؟
البته همیشه و از ابتدا که برنامه را آغاز کردیم فشار بود؛ در آغاز پخش برنامه نیز فشارها خیلی بیشتر بود، اما بعد که برنامه جایگاه خودش را پیدا کرد و مورد استقبال قرار گرفت یک مقداری مقاومتش در برابر فشارها بیشتر شد. با این حال توقف پخش برنامه در همه مقاطع، یک تصمیمگیری داخلی بوده و گروه هدایتکننده برنامه به طور دسته جمعی تصمیم به تعطیلی برنامه گرفتند. اسفند ۹۶ برای ترمیم گروه پژوهش و برخی از امور محتوایی برای مدتی برنامه تعطیل شد و بنا هم نبود تا ماه مبارک رمضان برگردد، اما به خاطر پیگیریهای مخاطبین و موضوعات متعددی که در کشور پیش آمد، ما به طور مقطعی برنامه را در ماه مبارک روی آنتن بردیم و ۱۱ برنامه در آن مقطع پخش شد و مجددا پس از ماه رمضان نیز به همان دلیلی که قبلا برنامه تعطیل شده بود، ترمیم را ادامه دادیم. این بار هم خیلی ربطی به جام جهانی ندارد. فرصتی بود که با توجه به اینکه توجه مردم در این روزها به فوتبال هست، ما هم یک مقداری توقف برنامه را تمدید کنیم. ضمن اینکه اخیرا مدیر شبکه افق تغییر کرده و هنوز مدیر جدید منصوب نشده. طبعا ادامه برنامه «جهانآرا» به نظر و تصمیم مدیر بعدی وابسته خواهد بود.
- یعنی ادامه پخش «جهانآرا» نامشخص است؟
بله، ما هنوز جلسهای در این باره نداشتهایم، چون مدیر جدید هنوز سر کار نیامده و ما هم اطلاع نداریم که چه کسی بناست منصوب شود و نظرش راجع به این برنامه چیست. مولفههای دیگری هم درباره تصمیمگیری برای آینده این برنامه دخالت دارد. البته شبکههای دیگر هم از گروه سازنده برنامه «جهانآرا» دعوت کردهاند تا نمونهای از این برنامه را در شبکه دیگری هم داشته باشیم. به هر حال تصمیمگیری را به زمانی موکول کردیم که تکلیف مدیریت شبکه مشخص شود.
- خود شما به ادامه پخش برنامه در همین شبکه افق تمایل دارید؟
به هر حال برنامه مخاطب گستردهای پیدا کرده و همیشه نیز آن را پیگیری میکند. به طور طبیعی ما نمیتوانیم نسبت به این تقاضا بیتفاوت باشیم. اما اینکه به چه شیوهای کار را ادامه دهیم نیاز به تأمل دارد و به همان متغیرهایی که عرض کردم بستگی دارد.
- چگونه به استقبال مخاطب پی بردید؟ آیا نظرسنجی انجام شده یا از طریق بازتابها؟
هر دو هست. اولا روابط عمومی شبکه گزارش داده که تعداد خیلی زیادی تماس با شبکه گرفته شده که همچنان هم ادامه دارد و سؤال دارند که چرا پخش برنامه متوقف شده. با خود بنده نیز صدها نفر چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی ارتباط گرفتهاند و درباره برنامه پرس و جو کردهاند. نظرسنجیهایی هم که خود سازمان پیش از این انجام داده بود نشان میداد که برنامه مورد توجه مخاطب قرار گرفته.
- قبلا بیان کرده بودید که فشارهای زیادی علیه «جهانآرا» هست و حتی از برنامه و برخی مهمانان آن هم شکایت شده است. چه کسانی شکایت کردند؟
عمدتا اشخاص حقوقی و نهادهای دولتی شکایت کردهاند که شاید درست نباشد اسم آنها را ببرم. برخی از این شکایتها را خود من دیدهام و برخی را نیز به بنده اطلاع دادهاند. منتها در تمام این موارد، سازمان صداوسیما حمایت خوبی از ما انجام داده. در برنامههای قبلی من هم این فشارها برای متوقف کردن برنامه بود و اتفاق جدیدی نیست. دو سه بار نیز مطمئن شدیم که دیگر برنامه اجازه پخش نخواهد یافت، اما با پشتیبانی رسانه ملی، پخش برنامه ادامه پیدا کرد.
- دلایل و اتهامات شاکیان چیست؟
اغلب درباره انتقاداتی بود که در برنامه به صراحت نسبت به برخیاشخاص و نهادها از زبان مهمان برنامه بیان میشد.
- معمولا برنامههای گفت: وگومحور که مباحث چالشی و انتقادی را مطرح میکنند، با چنین فشارهایی مواجه میشوند و حتی برخی از آنها مثل برنامههایی که شما اجرا کردید یا «ثریا» برای مدتی از پخش باز میماندند. مشکل از کجاست؟ آیا این برنامهها خیلی تند میروند یا مسئولان تحمل انتقاد ندارند؟
اتفاقا به نظرم برنامههای تلویزیون خیلی جانب احتیاط را رعایت میکنند و ملاحظاتی را در نظر میگیرند. بینندگان ما نیز مخاطب خیلی خوبی هستند و با درک بالای خود از برنامه انتظار دارند که رسانه شفاف و صریح باشد. اما متأسفانه غالبا از طرف مسئولان این سعه صدر وجود ندارد. به خصوص اینکه خیلی زود مسائل را شخصی میکنند و خیلی از آنها اصلا تحمل انتقاد را ندارند. این مشکل همیشه هم بوده، اما گاهی کم و گاهی هم زیاد میشود. اما بعضی هم گزارشهای خلاف واقع در رسانههای حزبی یعنی رسانههایی که ارگان احزاب هستند را منتشر میکنند. مثلا افراد را به جریانهای سیاسی مختلف نسبت میدهند یا ذهنخوانیهای عجیب و غریبی میکنند و باعث میشوند تا فشارها تشدید شود. تلقی ما این است که برخی از این گزارشها که ناگهان به طور فلهای در برخی رسانهها منتشر میشود مدیریت شده است، یعنی یک نهاد یا شخص خاص دستور میدهد که به یک برنامه یا شبکه حمله کنند تا زمینه برای فشارها بیشتر و تعطیلی برنامه فراهم شود.
- از معدود مجریان تلویزیون هستید که در فضای مجازی حملات زیادی علیه شما جریان دارد، حتی برخی از همکارانتان در تلویزیون نیز به شما توهین میکنند. پس از اظهارات شما در برنامه راجع به مجازات پادشاه سابق یمن یکی از آنها پیشنهاد راهاندازی کمپین «یامین-برو-یمن» را مطرح کرده بود.
یک بخشی از این مسئله به فعالیت رسانهای من در ایام فتنه بر میگردد. یعنی برخی از این شخصیتها به لحاظ سیاسی گرایشهای بسیار تند و افراطی و تعصبات شدیدی دارند و از طرفی هم خاطرات بدی از من به خاطر برنامه «دیروز امروز فردا» که در همان ایام اجرا میشد در ذهن شان ایجاد شده و این مسئله ۹ سال است که ادامه یافته. واقعیت این است که جریان شبه روشنفکری و اپوزیسیون در فضای رسانه نمایندههایی دارد که علاقهمندیاش این است که کل رسانه در اختیار این نمایندهها باشد. وقتی حتی یک نفر را در رسانه میبینند که جلوی آنها ایستاده یا انتقادات را صریح مطرح میکند یا فضایی را برای گفتگوهایی فراهم کرده که مشت بعضی از آنها را باز کند، موضعگیری میکنند. وگرنه در صداوسیما اشخاص سرشناسی هستند که فعالیت سیاسی میکنند و در کمپینهای سیاسی حاضر شدند و مجری برنامههای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی بودهاند و حتی سابقه حمایتهای افراطی از برخی جریانها را داشتهاند. منتها هیچ وقت مورد انتقاد قرار نمیگیرند که چرا در رسانه هستند؛ بنابراین چنین رفتارهایی خیلی هم غیرطبیعی نیست و میتوان انتظار داشت که علیرغم ژست احترام به مخالف و تحمل نظر دیگران، کمپینهای زرد راه بیندازند. گاهی رفتارهایی که از برخی افراد سر میزند خیلی مبتذل است و فکر میکنم در شأن آنها نباشد. اما خب، واقعیت همین است که در رسانهها میبینیم.
- از برخوردهای منفی که بگذریم، چه واکنشهای مثبتی دیدید که برایتان جالب و شگفت انگیز بود؟
در فضای عمومی یعنی کوچه و خیابان برخلاف فضای مجازی همیشه واکنشها مثبت بوده و انتظار دارند که در بیان مطالبات آنها و به چالش کشیدن مسئولان، صراحت بیشتری داشته باشیم. این نشان میدهد که مردم به ما و رسانه ملی اعتماد دارند. البته گاهی نیز انتقاداتی را مطرح میکنند، اما قطعا میتوانم بگویم حتی یک مورد بیاحترامی از سوی مردم ندیدم و اگر هم انتقادی داشتهاند با احترام و صمیمیت بیان کردهاند. قبلا تصور میکردیم که فقط مخاطب مذهبی و انقلابی، طرفدار «جهانآرا» باشد. اما بررسیها نشان داد که طیف بسیار متنوعی از مردم مخاطب برنامه ما هستند و آن را جدی میگیرند. اما روشن است که، چون ما بدون تعارف، مطالبات انقلابی را مطرح میکنیم، افراد و چهرههایی که تعلق خاطر بیشتری به این حوزه دارند ابراز محبت بیشتری داشتهاند. به خصوص خانوادههای شهدا که دو نمونه اخیر، تشکر خانوادههای شهید احمدی روشن و حدادیان بود. چند روز قبل به منزل پدر و مادر شهید احمدی روشن رفتم و مادر شهید بیان کرد که نه تنها خود برنامه، بلکه تکرار آن را هم همراه خانواده میبینند. همچنین خانواده شهید حدادیان که توسط دراویش داعشی به شهادت رسید با بنده تماس گرفتند و پیغام دادند که آن شهید به بنده علاقه داشته. خانواده شهدا خیلی به ما روحیه دادند و ما این را برای خودمان یک ذخیره و سرمایه میدانیم.
- سختترین گفتوگویی که در «جهانآرا» داشتید کدام بود؟
گفتگو با آقای عراقچی. به این دلیل که تصمیم گرفته بودیم که این گفتگو به مناظره تبدیل نشود و من فقط سؤالات را با دقت و صراحت بپرسم؛ بنابراین در برابر نکاتی که میگفت: من نباید موضع میگرفتم. از این جهت به خود من خیلی فشار آمد؛ خیلی از حرفهایی که اگر قرار بود برنامه در قالب مناظره باشد را میتوانستم بزنم را در آن فضا نگفتم. اما گفتوگوی موفقی بود و مردم هم استقبال کردند و تقریبا با همه گفتگوهایی که ایشان و آقای ظریف در تلویزیون داشتند تفاوت معناداری داشت. البته برنامههای دیگری هم بود که خیلی بازخورد داشت. مثل گفت: وگوهایی که با ضرغامی، محسن هاشمی و قالیباف انجام دادم یا برنامهای که راجع به حمله تروریستی به مجلس داشتیم و فیلمهای منتشر نشده را پخش کردیم، ارتباط با علیزاده (کارشناس سابق بیبیسی) که برای بسیاری تعجببرانگیز بود و همچنین خیلی از برنامههایی که با اجرای آقای بدری روی آنتن رفت. ما حدود ۱۷۰ برنامه طی یک سال و نیم از آذر ۹۵ تا خرداد ۹۷ تقدیم کردیم که با زحمات همه اعضای گروه جهانآرا به ثمر رسید.
- با توجه به اینکه علیزاده قبلا بیبی سی بوده و ساکن لندن است چطور با ایشان ارتباط برقرار کردید و با شما گفت: وگو کرد؟
ما از آغاز برنامه «جهان آرا» این نیت را داشتیم که فضایی باز برای گفت: وگو فراهم کنیم. از خیلی جریانها چه داخل و چه خارج کشور هم دعوت کردیم تا در این برنامه حضور یابند که بیشتر آنها نپذیرفتند. آقای علیزاده یک شخص صریح و با دانش در حوزه سیاست است. با اینکه تفاوتهای جدی در زمینه مسائل سیاسی داشتیم، اما من خیلی ساده به ایشان پیام دادم که میخواهم با شما گفتگو کنم؛ ابتدا از درخواست من تعجب کرد بعد که فهمید برنامه زنده است بیشتر تعجب کرد. حدس میزنم که شک هم داشت که گفت: وگویی جدی باشد، اما به هر حال مصاحبه انجام شد. خیلی هم با صراحت به ایشان گفتم که محدودیتی در بیان مطالب نداریم و سازمان به ما اعتماد کرده و ما هم این آزادی عمل را داریم که از شما دعوت کنیم. البته چند بار دیگر هم در برنامه ما حاضر شد و طی این مدت حضور پررنگی در رسانههای داخلی داشته.
- با توجه به شرایط امروز جامعه ما و چالشهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و به خصوص مشکلات اقتصادی، فکر میکنید فعالان رسانهای انقلاب چه باید کنند و چه مسائلی را در نظر بگیرند؟
من یک ایدهای داشتم و آن را مطرح کردم و البته از سوی برخی از دوستان مورد انتقاد قرار گرفت. اینکه ما نباید مشکلات اقتصادی را فرصتی برای معرکهگیری سیاسی بدانیم و مثلا انتقاداتی که متوجه دولت هست را با صدای بلندتری بیان کنیم یا بخواهیم دولت استیضاح یا برکنار شود. من شفاف عنوان کردم که مقصر این فضا هر کس هست شرایط به گونهای است که باید مسائل را حل کنیم، نه اینکه مسائل را بر سر یکدیگر بکوبیم. نگاه برنامه «جهانآرا» هم در تمام این مدت همین بوده. مثلا پس از اعلام ترامپ برای خروج از برجام خیلیها منتظر بودند پیروزمندانه بگوییم که پیشبینیهای ما به واقعیت تبدیل شد و از این طریق دولت را به چالش بکشیم. اما گفت: وگویی که در آن زمان با جواد لاریجانی داشتم و سایر گفتگوهایی که انجام دادیم کاملا برای افق گشایی و پیدا کردن راه بود. مسئله ما وضعیت کشورمان است نه مسائلی که یک حزب یا جریان سیاسی خاص با آن مواجه است. تلقی من این است که در این شرایط باید ضمن اینکه مطالبات مردم را با صدای بلند فریاد بزنیم و بخواهیم که مسئولان اقدام کنند، اما از دامنزدن به هیجانات و رفتارهای عاطفی پرهیز کنیم.
- نظرتان درباره شبکه افق چیست و عملکرد این شبکه در این مدت فعالیت را چطور ارزیابی میکنید؟
«افق» شبکه محترم و فاخری است و نخواسته به بهانه جذب مخاطب، دست به هر کاری بزند. طبعا در شرایطی که مأموریت بسیاری از شبکهها ایجاد تفریح و سرگرمی است، شبکهای که میخواهد به مسائل محتوایی بپردازد و حرفهای انقلاب را بزند کار دشواری در پیش دارد. به نظرم شبکه افق در دست یابی به اهدافش موفق بوده و البته درحال اوجگیری است. دست کم در این زمان که من رابطه مستقیمی با این شبکه داشتم، شاهد افزایش مخاطب آن بودم. خیلیها به خودم گفتند که برای «جهانآرا» به جای «افق» شبکه دیگری را انتخاب کنیم، اما خودم تجربه کردم و دیدم که همین برنامه در همین شبکه مخاطب بسیاری پیدا کرد. افق در حال تجربه مسیرهای جدیدی هم هست. به طور کلی شبکه آموزندهای است و کسی که میخواهد چیزی از رسانه فرا بگیرد و حرفهایی که سایر شبکهها فرصت زدن آنها را ندارد به نظرم افق انتخاب خوبی است.
- خیلی ممنون از فرصتی که برای این گفت: وگو در اختیار ما قرار دادید.
منبع:کیهان
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۹۱۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهار نکته درباره یک خودکشی خاص در محله امیر اکرم!
گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی نشاندهنده این است که محاسبات و تمرکز شبکههای غربی پس از اوجگیری اعتراضات دانشجویان به نسلکشی در غزه، دچار تزلزل شده است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، شبکه بیبیسی جهانی بهتازگی گزارشی از کیفیت فوت نیکا شاکرمی، نوجوان جانباخته در اغتشاشات 1401 منتشر کرده و مدعی شده است ماحصل چند ماه کار تیم تحقیقاتی این شبکه است. این سومین بار است که رسانههای ضدایرانی مدعی کشف اسناد محرمانه و اختصاصی درباره نیکا شاکرمی میشوند و تلاش میکنند تا روایت های جدیدی درباره این پرونده خلق کنند.
اولین بار بیست و پنجم شهریور 1402، همزمان با سالگرد فوت مهسا امینی و فراخوان شبکههای ضدانقلاب، یک گروهک هکری موسوم به «عدالت علی»، تلاش کرد با جعل یک سند با عنوان «تجاوز به نیکا شاکرمی» ، اغتشاشات را زنده کند.
جعل این سند بهقدری عجولانه صورت گرفته بود که استانداردهای ابتدایی اسناد ارگانهای مربوطه را رعایت نکرده بود، ایراد اولیه این سند جعلی، در متن ساختگی آن بود که از فونت عربی استفاده و همچنین در تاریخ تنظیم این سند نیز بیدقتی مهمی شده بود.
در حالی که نهم دی 1401 مصادف با روز جمعه بود، عدالت علی در ایجاد این سند، این نکته را رعایت نکرده و تاریخ تنظیم این سند حساس را در یک روز تعطیل تنظیم کرده بود.
اسناد محرمانه انگلیسی درباره چیست؟
پس از عدم استقبال مردمی از فراخوانهای اغتشاش در سالگرد فوت مهسا امینی و بیتوجهی به این سند جعلی، خبرنگاران شبکههای فارسی زبان و اکانتهای سایبری ضدانقلاب، شش ماه بعد در اسفندماه 1402، دوباره این سند را بازنشر و وایرال کردند و دومین تلاش براندازان در داستانسرایی درباره نیکا شاکرمی بیثمر ماند.
طی این سالها گروههای هکری همچون عدالت علی و گروههای وابسته به منافقین چندین بار درباره موضوعات مختلف، داستانهای ساختگی متعددی طراحی کرده و خودسرانه در قالب اسناد جعلی «محرمانه» و «اختصاصی» تنظیم کردهاند.
در بسیاری از این اسناد، گافهای مبتدی متعددی مشاهده شده است. در برخی از آنها، سربرگ سند جعل شده، به وزارت اطلاعات نسبت داده شده است؛ اما به اشتباه امضای فرماندهان سپاه را پای آن درج کردند.
نکته مهم درباره این اسناد این است که طبق استانداردهای دستورالعمل تنظیم این قبیل اسناد، باید برای اسناد طبقهبندی شده، مهر طبقهبندی درج شده باشد. همچنین اسناد خیلی محرمانه نیز باید در گاوصندوق نگهداری شود و نه در سیستمهای متصل به فضای سایبری و یا اینترنتی؛ به همین خاطر اسناد شاید درز پیدا کند اما هک نخواهند شد.
اکنون با گذشت دو ماه، بار دیگر داستانی جدید درباره نیکا شاکرمی طراحی شده و این بار توسط سرویس جهانی بیبیسی در رسانهها منتشر شده است. نکته جالب گزارش بیبیسی آن است که اسناد جعلی و ادعاهای قبلی گروهک هکری عدالت علی را رد میکند و خود از نو روایتی جدید ارائه میدهد!
سرویس جهانی بیبیسی مدعی شده اسناد جدیدی از نیکا شاکرمی به دست آورده و نسبت به گروه عدالت علی فراتر گذاشته و حتی مکالمات مامورانی که شاکرمی را بازداشت کردند را در یک سند جعلی، طراحی و تبدیل به مستند کرده است. در این اسناد جدید بی بی سی فارسی با ادعا و بهانه عدم شناسایی شدن منبع اطلاعاتی مورد ادعای این شبکه، به شکل ناشیانه ای بازسازی کرده است که مشخص است منبع ادعایی حتی آشنایی اولیه با رویه مکاتبات اداری نهادهای انتظامی و امنیتی را ندارد.
در سندهای ادعایی بیبیسی، شماره پرونده سند بهطور ناشیانه حذف شده است که احتمالا به دلیل برداشت مبتدیانه سربرگ از جستجوی ساده اینترنتی است. همچنین فونت عبارت «خیلی محرمانه» که در نقطهچین درج شده، بهصورت دستی تغییر پیدا کرده و با فونت کلمات روبهرو تفاوت دارد. تصویر اول مربوط به اسنادی است که طبق روال عادی، شماره پرونده آن درج شده است؛ اما در تصویر دوم که بیبیسی منتشر کرده، این بخش حذف شده است.
بیبیسی در این گزارش ریز مکالمات مأموران را هم ساخته است و نکته جالبتر آنکه برای اطمینان از درستی آن، مدعی شده از یک افسر سابق به اصطلاح اطلاعاتی ایرانی صحتسنجی کرده است. در این صحتسنجی نیز افسر مورد ادعای بیبیسی برای صحت این ماجرا اطمینان کامل نمیدهد! بااینحال بیبیسی که خود علناً اعلام میکند که نمیتواند بهطور صددرصدی این روایت را تایید کند، اما گزارش را در سطح بینالمللی و در سرویس جهانی این شبکه منتشر کرده و حتی فعل و انفعالات ماموران را تصویرسازی کرده است!
ایراد دیگر این ادعای کذب، روایتسازی درباره «بازداشت اول و فرار نیکا شاکرمی از دست ماموران» است. در این سند پر اشکال که حتی بی بی سی هم حاضر نیست آن را قاطعانه تایید کند، گفته شده نیکا شاکرمی حدود ساعت 19:30 در شُرف بازداشت بوده که موفق میشود از دست ماموران بگریزد. در تشریح گزارش بیبیسی به استناد این سند آمده که در همین بازه زمانی بوده که با دوستانش تماس گرفته و اطلاع داده که تحت تعقیب ماموران است. در ادامه این روایت جعلی آمده نهایتا نیکا شاکرمی حدود ساعت 20:15 بازداشت میشود و در شرایطی قرار میگیرد که دیگر «امکان تماس نداشته و نهایتا به قتل میرسد».
اما این درحالی است که مادر نیکا شاکرمی در مصاحبه با رادیوفردا، رسانه وابسته به سازمان سیا، در سال 1401 گفته بود نیکا حدود ساعت 23:30 با او تماس گرفته و صدای داد و فریاد او و دوستانش در حال فرار را شنیده و این آخرین مکالمه صوتی او با دخترش بوده است!
همچنین در تصاویری که با دستور قضائی از موبایل نیکا شاکرمی پس از مرگش استخراج شده مشخص میشود که مرحوم نیکا شاکرمی در ساعت 4:57 بامداد 30 شهریور پیامکی با عنوان «تقصیر هیچکس نبود» خطاب به مادرش ارسال کرده است. بعدها پیامهای دیگری از صفحه اینستاگرامی نیکا شاکرمی استخراج شد که نشان میداد او پیش از این قضایا، از یک فروشنده اینترنتی درخواست خرید قرص برنج کرده است.
نکته قابل توجه دیگر این است که بیبیسی به دروغ، ضابط این پرونده را اطلاعات سپاه معرفی کرده و این داستان هالیوودی را بر گردن این سازمان انداخته است.
همچنین در نتیجهگیری این گزارش آمده که جسد نیکا توسط ماموران امنیتی، پس از تعدی در خیابان رها شده است! اما در تصاویر منتشر شده از محل فوت نیکا شاکرمی نشان میدهد که و از ساختمان به پایین پرتاب شده و در حیاط یک ساختمان سقوط کرده است. همچنین هیچ ردی از کشاندن جسد او و انتقالش به این محل وجود ندارد! همچنین در این تصویر بر خلاف ادعای بیبیسی، اثری از ضربات متعدد باتوم به نقاط مختلف بدن او نیست.
چرا کیس نیکا در سرویسهای اطلاعاتی غربی نمیسوزد؟
اینکه چرا برای اقدام رسانهای علیه ایران به سراغ نیکا شاکرمی رفتند، پاسخ جالبی دارد، ماجرای خودکشی نیکا شاکرمی در محله امیراکرم پتانسیلهای خاصی را برای روایتسازی چندباره معاندین و شبکههای ضدایرانی داشت.
اگر حوادث 1401 را مرور کنیم، ماجرای نیکا شاکرمی پس از دو عملیاتروانی درباره حدیث نجفی و سارینا اسماعیلزاده رخ داده بود که روایتسازی شاکرمی از دو مورد قبلی در شبکههای اجتماعی موفقتر بود. دلیل این موفقیت نیز تا حدودی وابسته به مرگ مجهول و مشکوک این دختر نوجوان بود و بخش قابل توجه دیگر آن نیز مدیون ارتباطگیری و همکاری خانواده شاکرمی با شبکههای ضدانقلاب بوده است.
خط عملیات روانی نیکا شاکرمی نیز در سال 1401 از طریق تماس یکی از اعضای خانواده با کانال ارتباطی خاص در برلین صورت گرفته و این خانواده را به رسانههای ضد انقلاب وصل کرده بود.
داستان سارینا اسماعیلزاده و نیکا شاکرمی در سال 1401 یک سناریو تکراری و کپیبرداری شده از ماجرای ترانه موسوی و عاطفه امام در فتنه سال 88 بود. ماجرای دو کشتهسازی سال 88 نیز توسط دو روزنامهنگار در خارج از کشور صورت گرفته بود که ادعا کرده بودند که دختری با نام ترانه موسوی در اغتشاشات دستگیر شده و بدنش به آتش کشیده شده است!
البته این دو خبرنگار چندی بعد با انتشار یک بیانیه اعتراف کردند که این داستانها ساختگی بوده است. گزارش نیکا شاکرمی نیز توسط دو خبرنگار به نام آیدا میلر و برترام هیل تهیه شده که نکته قابل تامل این است که صفحه توئیتری آیدا میلر در آستانه انتشار این خبر تاسیس شده و در همین ایام فعالیت در شبکههای اجتماعی را آغاز کرده است. همچنین هیچ گزارش دیگری از این خبرنگار در گذشته و در سایت بیبیسی وجود ندارد.
با توصیف نکات فوق، بیان و درک چهار نکته درباره عملیات روانی جدید بریتانیاییها ضروری است:
1- خبر تولیدشده توسط بیبیسی مشابه خبر ایجادشده توسط رویترز در آبان 98 (روایت کذب درباره قتل سارینا اسماعیلزاده) بر پایه هر چه دروغ بزرگتر، باورپذیرتر، درست شده است.
2- این گزارش آنقدر با عجله تنظیم شده که تهیهکنندگان فراموش کردهاند نام نیکا شاکرمی را در سربرگهای ادعایی وارد کنند و جزییات بدیهی را در روایت خود در نظر بگیرند. برخلاف ادعای بی بی سی مبنی بر تحقیقات چند ماهه، گزارش فوق بسیار عجولانه و به دلیل یک نیاز فوری در حوزه عملیات روانی ضد ایران تنظیم شده است.
3- پس از شکست های متوالی در منطقه، دشمن دچار اختلال ادراکی شده و با داستانسرایی در حال جبران شکست سنگین است. جبران این اقدام برعهده انگلیسیها افتاده است.
4- تحریک ذهن سیال، پویا و حساس نوجوانان و جوانان کمتجربه در مدارس و نیز تعدادی عناصر فعال در دانشگاه پشت پرده اصلی تحرکاتی است که انگلیسیها مدیریت آن را برعهده گرفتهاند، در روزهای اخیر گروهک کانون صنفی معلمان و شورای غیرقانونی هماهنگی تشکلهای صنفی از آب گلآلود شده ماهیگیری کرده و با تحریک دانش آموزان سعی دارند آنها را به خیابان بکشند!
منبع: مشرق
انتهای پیام/