Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایكنا از فارس، آیت‌الله علی شیخ موحد، مدیر حوزه علمیه خواهران استان فارس امروز، 25 تیرماه در جلسه تفسیر قرآن به تفسیر آیه 231 سوره بقره «وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوف أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوف وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللّهِ هُزُواً وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْء عَلیمٌ؛ و چون آنان را طلاق گفتید و به پایان عده خویش رسیدند پس بخوبى نگاهشان دارید یا بخوبى آزادشان كنید و[لى] آنان را براى [آزار و] زیان رساندن [به ایشان] نگاه مدارید تا [به حقوقشان] تعدى كنید و هر كس چنین كند قطعا بر خود ستم نموده است و آیات خدا را به ریشخند مگیرید و نعمت‏ خدا را بر خود و آنچه را كه از كتاب و حكمت بر شما نازل كرده و به [وسیله] آن به شما اندرز مى‏ دهد به یاد آورید و از خدا پروا داشته باشید و بدانید كه خدا به هر چیزى داناست»، پرداخت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قرآن، طلاق را به عنوان یك حقیقت اجتماعی قبول كرده است
وی افزود: در این آیه بعد از اینکه طلاق را به عنوان یک حقیقت اجتماعی قبول شد که عدم سازش دو نفر با توجه به تعدد افکار حرف درستی است، لذا قرآن هم قبول کرده که دو نفر نتوانند از نظر فرهنگی یا اقتصادی یا موارد دیگر با هم بسازند و از یکدیگر جدا شوند اما بعد از آن یک دستور بسیار مهم را می‌گوید «و هنگامى که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهاى عده رسیدند، یا به طرز صحیحى آن‌ها را نگاه دارید (و آشتى کنید)، و یا به طرز پسندیده اى آنها را رها سازید»!
آیت‌الله شیخ موحد ادامه داد: در اینجا هر دو را معروف می‌گوید هم امساک هم جدا شدن. معروف یعنی قواعد عقلی. قواعد عقلی هم همان اختیارات مرد و زن در خانه است. یعنی اگر بخواهید زندگی اجتماعی و ازدواج را داشته باشید باید بر اساس قواعد عقلی داشته باشید. این‌گونه نیست که یک تسلط مطلقی برای مرد بر زن باشد.

اتهام تسلط مطلق مرد بر زن بر دین اسلام وارد نیست
مدیر حوزه‌های علمیه خواهران فارس با تأكید بر اینكه این اتهام به دین وجود ندارد که می‌گویند مرد بر زن تسلط مطلق دارد، گفت: امساک به‌معروف یعنی رعایت حقوق زن‌ها. حال اگر نخواستید آن‌ها را نگه دارید، از کلمه معروف استفاده شده یعنی طلاق هم بر اساس قواعد عقلی باشد.
وی با بیان اینكه آن‌گونه نیست که طلاق بر اساس نزاع و درگیری نباشد، بسیار عادی است که دو نفر نتوانند با هم بسازند، گفت: قرآن طلاق را به‌عنوان یک اصل ضروری قبول کرده لذا شرط «سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوف» را ذکر کرده است همان‌طور که ازدواج با خوشی همراه است، طلاق هم همین‌گونه باشد. چه ازدواج در قالب معروف، چه طلاق در قالب معروف.

اشاره به شأن نزول آیه
آیت‌الله شیخ موحد اظهار كرد: این موارد در صدر اسلام میان عرب‌ها عادت بود، برای اینکه زن‌ها ناسازگاری می‌کردند، مردها می‌خواستند تلافی به مثل کنند. یعنی بعد از طلاق به ظاهر آشتی می‌کردند و زن‌ها را نگه می‌داشتند برای اینکه آن‌ها را اذیت کنند. مثلا آن‌ها را زندانی می‌کردند یا به آن‌ها غذا نمی‌دادند. اما این رجوع برای خواستن دل نبود و برای اذیت و آزار زنان یا عقده‌گشایی بود. این مسئله را به پیغمبر(ص) خبر دادند تا اینکه این این آیه نازل شد. قرآن می‌گوید این کار را نکنید که به‌خاطر انتقام‌گیری، ازدواج را از سر بگیرید و اینکاربرای اذیت باشد. چرا؟

ازدواج برای ایجاد حب و وحدت جامعه است
مدیر حوزه علمیه خواهران فارس با اشاره به بخش‌هایی از این آیه گفت: «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ» اگر کسی طلاق را بدهد و بعد اتمام عده، دوباره عقد کند منتها به هدف ضرار، به خودش ظلم کرده است چون ازدواج به‌خاطر ایجاد حب، بقای نسل و ایجاد وحدت در جامعه است. اگر کسی این وحدت را پاره کند اول کسی که ضرر می‌کند خودش است. چون انسان در آزار دیگران، خودش بیش از آن‌ها در معرض اذیت قرار می‌گیرد یعنی انسانیت خود را از دست می‌دهد.
وی همچنین به «وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللّهِ هُزُواً» اشاره كرد و گفت: بعضی جملات در قرآن مأنوس نیست. شأن نزول آیه این است که دوباره عقد می‌خواندند ولی می‌گفتند ما به‌عنوان مسخره (و سرکار گذاشتن) برگشتیم. قرآن می‌گوید این کار را نکنید که آیات خدا را به مسخره بگیرید. چون اگر برای اذیت زنان ازدواج کردید و این کار را به‌عنوان یک تفریح برای خود قرار دادید، آثار سوء آن در خود شماست.

قرآن ازدواج را آیات الله ذکر کرده است
آیت‌الله شیخ موحد با بیان اینكه تعبیر ازدواج به آیات الله خیلی تعبیر مهمی است و می‌گوید ازدواج را به مسخره نگیرید چون به بهانه ازدواج قصد اذیت و آزار زنان را دارید، گفت: قرآن ازدواج را آیات الله ذکر کرده، چون یک حقیقت بزرگی است که دو نفر در کنار یکدیگر الفت پیدا کنند. تنها جایی که قرآن از ازدواج، با عنوان آیات الله نام برده، سوره است.
وی یادآور شد: از منظر عرفانی بشر خیال می‌کند که می‌تواند با آیات خدا بازی کند. در حالی که نمی‌داند هر عملی که بر ضد آیات خدا انجام شود، اثر نفسانی آن در خود انسان است. اگر کسی خواست با احکام خدا بازی کند، هم همین‌طور است.

توسعه رزق، به واسطه ازدواج است
مدیر حوزه‌های علمیه خواهران فارس اظهار كرد: «وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ» ببینید خدا چه نعمت‌هایی به شما داده، آن‌ها را یادآوری کنید. خیلی از رزق‌هایی که نصیب بعضی افراد می‌شود، به‌خاطر همسر(زن) آن‌هاست. توسعه رزق، به‌خاطر ازدواجشان است. همان روایتی که می‌فرماید ازدواج کنید که خداوند شما را بی نیاز می‌کند. همچنین بعضی بلاها که از انسان رفع می‌شود، به‌خاطر رفتار خوبی است که مرد در خانه دارد لذا بدانید که ازدواج، نعمت است و گاهی برخی نعمت‌ها معلول ازدواج اوست.
وی با اشاره به «وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ؛ قرآن و احکامی که بر شما نازل شده را جزو نعمت‌های خدا بدانید»، گفت: «یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللّهَ» وعظ در لغت به معنای دوری از چیزهای بد است لذا در تربیت اول موعظه مهم است نه شفا و دارو. نعمت خدا این است که اول شما را موعظه می‌کند که این کار را نکنید و تقوا پیشه کنید.

تقوا به معنای اطاعت خدا و ترك نواهی است
آیت‌الله شیخ موحد با بیان اینكه تقوا معانی بسیار متعددی دارد. یکی از آن‌ها اطاعت از امر خداست و ترک نواهی، گفت: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْء عَلیمٌ» در اینجا این صفت مشبهه (یعنی علیم) را ذکر کرده تا بشر خیال نکند که در این مسائل می‌تواند ظاهرسازی کند. «اعْلَمُوا» یعنی تمام این کارها را با خلوص انجام دهید نه اینکه ظاهر قضیه یک چیز و باطن چیز دیگر باشد.
وی اضافه كرد: جملاتی از این سنخ در قرآن مانند «وَ هُوَ بِكُلِّ شَی‌ءٍ عَلِیمٌ یا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ‌ یا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ‌ یا وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْء عَلیمٌ» به معنای آن است که بشر با خدا نمی‌تواند بازی کند.
مدیر حوزه‌های علمیه خواهران فارس همچنین به آیه 54 سوره آل عمران «...وَاللَّهُ خَیرُ الْمَاكِرِینَ؛ و خداوند بهترین مكرانگیزان است» اشاره كرد و گفت: اگر بخواهند با خدا بازی کنند، مکر خدا بالاتر از این‌هاست. بدانید خدا آگاه است به اینکه کارهایی که انجام می‌دهید بر اساس واقعیت است یا نیست.

دید اسلام به ازدواج، مسئله اعطای نعمت است
وی با تأكید بر اینكه جامعه این را بفهمد که دید اسلام به ازدواج، مسئله اعطای نعمت است. یعنی به‌وسیله ازدواج به یکسری نعمت‌هایی می‌رسید، گفت: اگر می‌خواهید خدا را اطاعت کنید هر جا امر و هر جا نهی است، اطاعت کنید، نه فقط جاهایی که به نفع شماست. به بیان فلسفی عدم ترک نهی، ریشه در عدم اطاعت امر دارد. لذا تقوا زوجی است که از هم جدا نمی‌شود امر و نهی با هم اطاعت شود.
انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: خبرگزاري قرآن ايكنا استان فارس فعاليت هاي قرآني دين اسلام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۹۶۱۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...

مرتضی مطهری یک شخصیت تمام نشدنی در گذر زمان است و تا امروز معادلی که جامعیت او را داشته باشد بر افکار عموم و خصوص رخ نکشیده!

من اولین بار نامش را از پدرم شنیدم که با او از سالهای درسهای فقه واصول امام خمینی آشنا بود و در دهه چهل متواضعانه گاه بیگاهی درتهران پای سخنرانی آن بزرگوار حاضر میشد و به یاد دارم مرا که در سن کودکی بودم به سالن سخنرانی او بُرد تا حضرت مطهری را ببینم.

ارتباط مرموزی بین من و استاد مطهری ایجاد شده بود تا سال ۶۰ که با کتاب داستان و راستان او آشنا شدم و در سال های بعد در حد توان ناچیز فکری خود با دیگر آثار استاد شهید آشنا شدم و یک به یک نوشته هایش را غذای مغز و روح خویش نمودم و این سفره فکری و اطعام معرفتی تا امروز ادامه داشته و دارد و خلاصه؛ "با مطهری زندگی میکنم" و حاضر به جایگزین کردن دیگری و دیگران بجای او نیستم چون تا کنون جایگزینی برای مطهری -خداراشاهدمیگیرم- که پیدا نکرده ام!

مطهری که من شناختم با توجه در آمیختگی بیش از سی ساله افکارم با آثارش، کلید شخصیتش؛ در "فهم عمیق او از دین ، و درک درست جامعه ، و عرضه خوبِ یافته هایش" است.

توضیح این ادعا چنین است؛

۱ - شهید استاد مطهری یک شخصیتِ جامعِ علمی بودکه دگراندیشان را تحمل میکرد. او گذشته از اینکه یک فیلسوف بود و فلسفه را هضم کرده بود، در فقه یک فقیه بود، و مهمتر ؛ با آثار نویسندگان دنیای خود ، حتا با دگر اندیشان آشنا بود ودر مواجه با نام یک نویسنده غربی و یا دگراندیش حیرت زده نمیشد.

این جمله شگفت آور که هیچ گاه عملی نشد ، از اوست؛ " می‌باید دانشکده الهیات به هر قیمتی شده فردی مارکسییسم رادر این دانشکده دعوت کندتامسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد ما هم می‌آئیم و حرف‌هایمان ‌را می‌زنیم. هیچ کس هم مجبور نیست‌ منطق ما را بپذیرد."

و میگفت: "من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است وآزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها."

۲ - آیت الله مطهری به عمقِ "دین" سفرِ علمی کرد. عمقِ دین بمعنای فهم و اجتهاد در فقه نیست .

اجازه دهید سخنی از استادبزرگوارم آیت الله وحید خراسانی که در درس داشتند تقدیم کنم که فرمودند: "تفقه در دین ؛ متفاوت از تفقه در ابواب فقه، طهارت تا دیات است ، این یک قسمت از دین است نه تمام دین؛ بعض الشیء لیس بالشیء»

در مورد "فقه مطهری" دامنه سخن وسیع است. خلاصه آن این است که او میگفت : "تمام مطالب دو جلد کفایه الاصول را در مشت دارم" ، و در درسهای عمومی آیت الله بروجردی و درسهای خصوصی امام خمینی توانست به رتبه بالای "اجتهاد" برسد و فقیه شود،  ولی نه یک فقیه متعارف مانند دیگران که حداکثر یک حاشیه بر "عروةالوثقی" و یا "مکاسب شیخ انصاری" اضافه کند، بلکه وی فقیهی بود که باید تفقه او درچگونه باز کردنِ گره های کور را از زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دیدکه درآثارش مانند؛ کتاب "حجاب" و نیز "نظام حقوق زن" و یا "اسلام و مقتضیات زمان" رصد کرد. او از خاستگاه فقه سنتی با بازاندیشانه، پیوند بین نص و زندگی را رقم زد.

۳ - استادمطهری از تحجر فاصله داشت.

اوتوانست بااین روش درست مراجعه به متون اصیل دینی وعدم دخالت حب و بغض ها، از تحجر و دگم اندیشی وسنت گرایی های نامعقول دور شود.

آقای مطهری بر بافت فرسوده؛ بنایِ فقه و فلسفه و تفسیر بنا نکرد. استاد عزیز آیت الله جوادی در درس میفرمود: "در تمام رشته ‌ها ما تا نقشه جامع علم آن رشته را نداشته باشیم، هر فتوایی که در درون آن بدهیم به صورت بافت فرسوده است؛ مثل کسی که شهر را بخواهد اداره کند، تا نقشه جامع شهر را نداشته باشد، هرگونه ساخت و سازی داشته باشد طولی نمی‌کشد که بافت فرسوده می‌شود." مطهری نقشه جامع "شهرعلم" را داشت.

مطهری عزیز، در حد میسور بین علم و دین را آشتی میداد و عامل همبستگی عالمان و دانشمندان بود. علوم انسانی و تجربی را احترام میگذاشت همانطور که علوم اسلامی را ارج مینهاد تاجاییکه واجب علی کل مسلم  را به تمام علوم بشری سرایت میداد ودر عین اینکه به آداب و فرهنگ و دانش خودی باور داشت، اما هیچ گاه این باور باعث تمسخر و یا بی اعتنایی به ره آور غرب نمیشد. اوهیچ گاه شبهه وشبهه دار را رمیِ به بی دینی نمیکرد و هیچ گاه در مثل تریبون دینی نمازجمعه آنان راتهدید به ارهاب -ترور- نمیکرد.

امروز؛ مادربرابر دوگانگی سازی بین دین و هرچیزی که نیاز بشر است قرار گرفته ایم! مانند علم ویا فلسفه ویا بهداشت ویا تکنولوژی ودانش درغرب .. و نیزازسوی دیگر مواجه با تغییر در مفاهیم بدیهی مانند؛عدالت،عصمت،قدرت و.. هستیم‌!

بگمانم؛اگر مطهری ومبارزه اوباتحجر ادامه داشت، شرائط متفاوتی داشتیم.

۴ - آیت الله مطهری از محو شدنِ در شخصیتها بر حذر  بود و شخصیت پرست نبود. او نه وابسته به فرد، و نه وابسته به هیچ تشکیلات سیاسی و غیر سیاسی بود. او درعین اینکه به امام خمینی عشق داشت و از بردن نام او اشک می ریخت و وابسته عاطفی و تحصیلی به او بود اما وابسته فکری نبود که سرسپرده باشد، مطهری نه تنها خود اهل دست بوسی و پا بوسی نبود ، بلکه ؛ بسی پهلوانانه بر سرسپردگی ، چاکری ، تعصب و اطاعت بی چون و چرا  ، چنان تیغ نقد میکشید که آه از دل مریدبازان به آسمان بلند می شد.

او در نقدِ عالمانه ی دو بخش کوشا بود ، یعنی ؛ نقد "ارباب قدرت"  و نقد "ارباب دیانت".

استاد شهید مطهری چه زیبا گفت: "مقام حکومت، ملازم با مقام قدسی نیست و هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام، من مانند عوام فکر نمی‌کنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان است و مصون از خطا و گناه و فسق است."

۵ - استاد مطهری در پیدایش انقلاب بهمراه همراه امام خمینی نقش موثر یک مجاهد و نیز یک ایدئولوگ را داشت ، اما این ، باعث نمیشد که چشم بر حقائق و یا نارسائی ها و یا حقوق مردم ببند و مدافه جریان حاکمیت باشد.

او چنین میگفت :

"این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد، که قطعاً مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی دولت‌های آینده واقعاً و کلاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند. تبعیض‌ها را واقعاً از میان بردارند .. من تأکید می‌کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد."

استاد مطهری دم از معنویت بدون عدالت نمیزد چون بر این اندیشه بود که ؛ "نبود عدالت در جامعه؛ پایه معنویت را متزلزل خواهد کرد و چون باعث محرومیت‌ میشود ، محرومیت عامل ایجاد عقده‌های روانی است و عقده‌های روانی تولید انفجار خواهد کرد!"

شهید مطهری برای حق به هرگونه رفتار ناروایی که با متن دین و حقوق مردم در تضاد بود را ممنوع میدانست ، چون بر این باور بود: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»

بعد از ملاحظه مطالب پنج گانه تقدیم شده ، آیا به نظر شما "مطهریِ امام خمینی" تکرار شد؟

 

دیگر خبرها

  • چرا نرخ طلاق در استان البرز بالاست؟
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...
  • مطهری امام
  • آسیب‌های موجود در جامعه به واسطه فقدان اقامه نماز است
  • کارگروه ویژه پیشگیری از طلاق در راور تشکیل شد
  • هدیه سپاهان به مورایس؛ مهر، تسبیح و قرآن (+عکس)
  • آیت‌الله نجفی تهرانی درگذشت